چالشهای عرضه اولیه سهام در بازار سرمایه ایران
دکتر زهرا شاهی پژوهشگر اقتصادی عرضههای اولیه سهام (IPO)
بهعنوان ابزار کلیدی در جذب سرمایهگذاری و تامین مالی برای شرکتها در بازار سرمایه، نقش بسزایی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا میکنند. در ایران، با توجه به شرایط خاص اقتصادی و نیاز به سرمایهگذاریهای کلان در صنایع استراتژیک، عرضههای اولیه به فرصتی طلایی برای تامین منابع مالی تبدیل شدهاند. اما در عین حال، چالشهایی مانند نوسانات بازار، قیمتگذاری نادرست و تاثیرات ژئوپلیتیک میتوانند بر موفقیت این فرآیندها تاثیر منفی بگذارند. در این مقاله به تحلیل دقیق این موضوعات و تاثیرات آنها بر شرکتها و اقتصاد ایران خواهیم پرداخت.
بازار عرضههای اولیه سهام در ایران روایتگر داستان پیچیده اقتصاد کشور است؛ اقتصادی که از یکسو با تورم مزمن، نوسانات شدید نرخ ارز و تحریمهای بینالمللی دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر در شرایط تنشهای منطقهای و ژئوپلیتیک به دنبال یافتن مسیری برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی است. عملکرد بازار عرضههای اولیه در سال ۱۴۰۲، با انجام ۲۰عرضه اولیه، نشان میدهد که این بازار بهرغم تمام چالشها، همچنان بهعنوان مسیری برای تامین مالی بنگاهها عمل میکند. با این حال، تنشهای منطقهای اخیر رفتار سرمایهگذاران را محتاطانهتر کرده و گرایش به سمت سرمایهگذاریهای کمریسکتر را افزایش داده است. همچنین، تمرکز منابع جذبشده در سه صنعت خودرو، پتروشیمی و بانک، نشان از عدمتوازن جدی در تخصیص منابع دارد.
چالشهای بازار و تعامل با بازارهای موازی
چالش عمیقتر، در تعامل پیچیده بازار سرمایه با بازارهای موازی نهفته است. تحلیلها نشان میدهد در دورههای صعود بازار ارز و طلا، میزان مشارکت در عرضههای اولیه به طور قابلتوجهی کاهش مییابد. این رفتار سرمایهگذاران که در بیاعتمادی عمیق نسبت به بازار سرمایه ریشه دارد، با تجربه تلخ ریزش سال ۱۳۹۹ و نگرانیهای اخیر تشدید شده است. بهعنوان مثال، در دورههای افزایش قیمت طلا، میانگین مشارکت در عرضههای اولیه تا ۳۵درصد کاهش یافته است. نکته قابلتوجه این است که بهرغم تمام چالشها، هزینه تامین مالی از طریق عرضه اولیه همچنان در مقایسه با تسهیلات بانکی جذابیت دارد. در حالی که نرخ سود تسهیلات بانکی معمولا بالای ۲۵درصد است، هزینههای مستقیم تامین مالی از طریق عرضه اولیه به مراتب کمتر و حدود ۵ تا ۷درصد است. شاید همین مزیت هزینهای است که باعث شده است عرضههای اولیه همچنان به حیات خود ادامه دهند.
تاثیر تورم بر عرضه اولیه و ارزشگذاری سهام
تورم بالا در ایران باعث شده است تا ارزشگذاری دقیق سهام در عرضههای اولیه به چالش کشیده شود. در چنین شرایطی، شرکتها معمولا به ارائه قیمتهای بالاتر تمایل دارند که گاهی ممکن است بیش از ارزش واقعی شرکت باشد. این موضوع میتواند بهطور مستقیم روی میزان بازدهی سرمایهگذاری و همچنین اعتماد عمومی به بازار تاثیر بگذارد. ارزشگذاری بالای سهام در IPOها اغلب موجب فروش گسترده پس از دوره قفلشدگی (lock-up period) میشود. این امر میتواند به اصلاح قیمتی و حتی کاهش ارزش بازار منجر شود که تاثیر منفی بر اعتماد سرمایهگذاران دارد. برای نمونه، برخی از عرضههای اولیه سالهای اخیر در ایران پس از ورود به بورس، در مدت کوتاهی دچار افت شدید شدند؛ چرا که قیمتهای اولیه فراتر از ارزش بنیادی آنها تعیین شده بود.
تاثیرات مثبت عرضههای اولیه
عرضههای اولیه سهام امکان جذب سرمایههای جدید را برای شرکتها فراهم میکنند که میتواند به توسعه زیرساختها، ارتقای فناوری و رشد کسبوکارها کمک کند. این موضوع بهخصوص برای شرکتهای ایرانی که با مشکلات ارزی و تورمی مواجهاند، میتواند نقشی حیاتی در تامین منابع مالی ایفا کند. در شرایط فعلی که نرخ تورم بالاست، جذب سرمایه از طریق عرضههای اولیه، به شرکتها امکان میدهد تا در مسیر رشد بمانند و از نوسانات ارزی عبور کنند. بررسی عملکرد شرکتهای تازهوارد به بورس در سالهای اخیر تصویر امیدوارکنندهتری ارائه میدهد. بسیاری از این شرکتها توانستهاند پس از ورود به بورس، رشد قابلتوجهی در اشتغال، ظرفیت تولید و صادرات داشته باشند. این نشان میدهد که عرضههای اولیه، فراتر از یک ابزار تامین مالی، میتوانند محرکی برای توسعه اقتصادی باشند.
نیاز به اصلاحات ساختاری
با این حال، تداوم موفقیت عرضههای اولیه در گرو اصلاحات ساختاری است. ۳ محور اصلی این اصلاحات عبارتند از:
۱.بازنگری در نظام قیمتگذاری: استفاده از مدلهای پویای ارزشگذاری که بتوانند تورم انتظاری و نوسانات ارزی را لحاظ کنند. بهعنوان مثال، میتوان از روشهای مبتنی بر تحلیل حساسیت و سناریوهای مختلف برای پیشبینی قیمت سهام استفاده کرد.
۲.افزایش شفافیت: الزام به افشای دقیقتر اطلاعات مالی و ایجاد سیستمهای یکپارچه اطلاعرسانی. ایجاد پلتفرمهای آنلاین که به سرمایهگذاران اطلاعات دقیق و بهروز ارائه دهند، میتواند اعتماد سرمایهگذاران را افزایش دهد.
۳.تقویت سازوکارهای مدیریت ریسک: توسعه ابزارهای مشتقه و تقویت صندوقهای تثبیت بازار. برای مثال، طراحی اوراق تبعی با پوشش ریسک ارزی میتواند به کاهش ریسکهای سیستماتیک کمک کند.
چشمانداز سال ۱۴۰۳
چشمانداز سال ۱۴۰۳ برای بازار عرضههای اولیه تا حد زیادی به ثبات در بازار ارز و کنترل انتظارات تورمی وابسته است. در شرایط فعلی اقتصاد ایران، موفقیت عرضههای اولیه نیازمند رویکردی جامع و منعطف است که بتواند ضمن مدیریت ریسکهای سیستماتیک، اعتماد سرمایهگذاران را نیز جلب کند. این مهم تنها با همکاری نزدیک ارکان بازار سرمایه، سیاستگذاران اقتصادی و نهادهای نظارتی امکانپذیر خواهد بود. تنها در این صورت است که میتوان به بازیابی اعتماد ازدسترفته سرمایهگذاران و تبدیل بازار عرضههای اولیه به موتور محرک توسعه اقتصادی امیدوار بود.