معدن و آینده
علیرضا مهدیه- تحلیلگر صنعت و توسعه
دنیای امروز و جهان مدرن با شدت و شتاب بیشتری به منابع معدنی نیاز دارد و بسیاری از این مواد معدنی، کالای استراتژیک و گاها فوق استراتژیک محسوب میشوند و داستان فقط ژرمانیوم، ایندیوم و گالیوم نیست و میزان وابستگی صنایع روز به مواد معدنی و فلزات بالاست و افزایش نیاز بیشتری هم در آینده وجود خواهد داشت.
ارزش بازار مواد معدنی نیز در آینده افزایش خواهد یافت و مجموعهای از عناصر کلیدی قرار است محور انرژی، حملونقل و صنایع آینده باشند؛ مس، لیتیوم، نیکل، روی، منگنز، کبالت، عناصر نادر خاکی و پالادیوم جزو موادی هستند که پیشبینی میشود به دلیل گسترش نسل بعدی تکنولوژیهای سبز، تقاضای زیادی داشته باشند.
در صنایعی همچون خودرو تا باتری و هیدروژن تا تجهیزات برق رسانی، حجم و ارزش بازار این مواد معدنی به صورت چشمگیری افزایش مییابد و به یک بازیگر کلیدی در تجارت آینده تبدیل خواهند شد.
انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ ارزش بازار گروهی از این مواد معدنی از ۸۰۰ میلیارد دلار در سال فراتر رود و تخمین زده میشود تا سال ۲۰۵۰ بازار فلزات اساسی به تریلیونها دلار برسد و شاید تغییر سریع به سمت نسل جدید فناوریها، چرخه عظیم دیگری نیز ایجاد و آغاز کند.
ولی چالشها و ابرچالشهایی نیز در این مسیر هست که میتواند میزان تولید، عرضه، تقاضا، قیمت و مصرف را دگرگون کند و بازارها را سختتر و پیچیدهتر نماید.
از لیتیوم تا کبالت و از نیکل تا گرافیت، نیاز روز تولید باتریهای مرتبط به صنایع خودرو، کامپیوتر، تلفن همراه و بسیاری از لوازم الکتریکی و الکترونیکی هستند و با توجه به افزایش تقاضا و محدودیتهای عرضه و تولید، خارج از بحث کمبود، مدیریت قیمت آنها نیز به چالش بزرگتری تبدیل شده و خواهد شد.
برآوردهای مراکز اقتصادی بینالمللی حاکی از آن است که قیمت باتریها و خودروهای برقی و جهت رقابت در سیاستهای گذار انرژی و حملونقل پاک، باید کاهش یابد تا امکان عمومی شدن آن بیش از پیش، صورت پذیرد.
ولی با توجه به چالش محدودیتهای ذخایر و منابع، تولید و عرضه مواد معدنی مرتبط به باتری و نیز نوسانات قیمت و احتمال جهشهای عجیب، به آسانی امکان پذیر نیست، مگر اینکه به تکنولوژیهای جدید در بازیافت و جایگزینهای موجه اقتصادی و صنعتی این مواد معدنی دست یافت.
منهای صنایع تولید باتریها، صنایع مرتبط به اقتصاد کم کربن و انرژی سبز نیز به میزان و شدت زیادی به مواد معدنی نیازمند هستند و باتوجه به اولویت داشتن این موارد در دنیای جدید و آینده، چالش باتریها بزرگتر شده و تاثیر معدن را در انرژی روزافزون کرده است.
پیشتر تنها مورد اصلی تاثیر معدن در انرژی، محصول زغالسنگ بود که اتفاقا مصرف آن نیز در جهان روندی صعودی دارد و با تمام بحثهای زیستمحیطی، قرار است تا سال ۲۰۳۰، جهان به اوج مصرف زغالسنگ برسد.
مورد دیگر نیز اورانیوم میباشد که با توجه به مصرف آن در نیروگاههای اتمی و تولید انرژی هستهای، اهمیت بالایی داشته و اتفاقا این ماده معدنی نیز با توجه به افزایش تقاضا، صعود در قیمت داشته و محدودیت در تولید و عرضه دارد.
و اما در حالحاضر تولید انرژی از خورشید و باد دارای رشد سریعی هست و بر رشد انرژیهای پاک نیز تاکید شده و این درحالیست که تجهیزات انرژی پاک و بهویژه انرژی بادهای فراساحلی، نیازمند استفاده قابلتوجهی از فلزات است و مس، فلز حیاتی در این تجهیزات میباشد.
روی نیز بعنوان چهارمین فلز پرمصرف جهان، نقش حیاتی در گالوانیزه کردن و محافظت در برابر خوردگی دارد و ساخت بیشتر پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی، باعث افزایش شدیدتر تقاضای روی شده است.
میزان برقی تر شدن جهان و نیاز بالای تجهیزات تولید انرژیهای تجدیدپذیر به مواد معدنی اعم از مس، روی و آلومینیوم و اینکه برق تولیدشده در باتریهایی خواهد نشست که به موادی اعم از لیتیوم، کبالت، گرافیت و نیکل وابستگی شدید دارند ، استراتژی روز صنایع و معادن در فناوری تا مصرف و بازیافت خواهند بود که بشود بهتر اکتشاف و استخراج کرد و کمتر و بهینه تر مصرف نمود و حتما و کمتر باطلهها و پسماندهای معدنی و صنعتی تحویل طبیعت داد.
همان طبیعت که همه صنایع سبز مدعی خدمت به آن هستند و قرار نیست روال های قبلی نابودی محیطزیست تکرار شود و ذخایر و منابع تجدید ناپذیر معدنی و روشهای تولید و فرآوری مخرب طبیعت، در این راه متحد یکدیگر باشند.