خط بطلان توسعه
جنگ پدیدهای بیثبات کننده است که تمام معادلات اقتصاد را تحت تأثیر قرار میدهد، چون اقتصاد در محیط با ثبات رشد میکند. اما جنگ روندی جدید ایجاد میکند که قابل پیشبینی، محاسبه و برنامهریزی نیست.
از سویی جنگ گستردگی بالایی دارد و فقط یک یا چند حوزه را تحت تأثیر قرار نخواهد داد. جنگ علاوه بر حوزههای امنیتی و نظامی، بر حوزه بهداشت و درمان، آموزش، تغذیه، جمعیت، اشتغال، مهاجرت و... تأثیرگذار است ازاینرو تمامی افراد جامعه به موضوع جنگ اهمیت میدهند.
این تنشها نهتنها بر زنجیره تأمین مواد اولیه تأثیر میگذارند، بلکه بهطور مستقیم بر قیمتها و تقاضای بازار نیز اثر میگذارند. در شرایطی که ناپایداریهای نظامی افزایش مییابد، احتمال اختلال در حملونقل و تأمین مواد اولیه، بهویژه از مناطق آسیبدیده، بیشتر میشود. این موضوع میتواند منجر به افزایش هزینهها و در نتیجه افزایش قیمت مواد مصرفی گردد.
به عبارت بهتر بحران اقتصادی در جهان و جنگهای پیدرپی برخی معادلات اقتصادی را بهم زده است؛ با این حال پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰ شاهد رشد قدرتهای جدیدی در اقتصاد جهانی باشیم. براساس پیشبینیها این رشد ناشی از رشد سریع فناوری در حوزه منابع تجدیدپذیر و پاک، صنایع الکترونیک، بهداشت و سلامت و منابع معدنی بهعنوان صنعت مادر در کنار ظهور دانشبنیانها است. در همین راستا ما روزگار معدن با امیر پرورش، استاد مهندسی فناوری معدن از دانشگاه Exeter به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
وضعیت اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۵۰ چگونه خواهد بود؟
تا سال ۲۰۵۰ اغلب قدرتهای اقتصادی جهان کشورهایی خواهند بود که امروز جزو کشورهای در حال توسعه هستند و تا این سال تبدیل به قدرتهای نوظهور اقتصادی در کره خاکی میشوند. در نظام اقتصادی حاکم امروز، مسائل و معاهدات یا بحرانهایی همچون جنگ روسیه و اوکراین، جنگ غزه، سیل مهاجرت به به کشورهای اروپایی و آمریکایی، برکسیت، تعرفههای تجاری امریکا بر کالاهای چینی، افت نرخ نفت، تحولات خاورمیانه و همچنین رقابت کشورهای خاور دور ممکن است باعث ایجاد مشکلات اقتصادی شود. پیشبینی میشود در چند دهه آینده اقتصاد جهان حتی باوجود مشکلات یادشده به سرعت رشد کند. این رشد ناشی از رشد سریع فناوری در حوزه منابع تجدیدپذیر و پاک، صنایع الکترونیک، بهداشت و سلامت و منابع معدنی بهعنوان صنعت مادر در کنار ظهور دانشبنیانها خواهد بود. کارشناسان بر این باورند که بازارهای جهانی همراه با رشد نسبی جمعیت طبق پیشبینی سازمان ملل متحد تا سقف 2 برابر حال حاضر رشد خواهد کرد. البته جمعیت جهان در همین بازه بیشتر از ۲۶ درصد رشد نخواهد داشت.
وضعیت حاکم بر بخش معدن را در طول یک سال گذشته بعد از بحرانهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحولات جهانی بر بخش معدن را نمیتوان نادیده گرفت، زیرا رابطه اجتماع و معدن، جامعه، تحولات معدنکاری هوشمند و مقوله ژئوپلیتیک اثر بارزی بر معدنکاران جهان گذاشته است. در همین زمینه شرکتهای بزرگ معدنی در حال پایش سه روند بزرگی هستند که اگر کنترل نشود، اثراتی بارز و فرابحرانی بر آتیه سرمایهگذاریها خواهد داشت. در عینحال این فضا میتواند تجمیع شده و در نتیجه تعامل و تقویت عملکرد، روند روبهرشدی را در بخش صنعت بهوجود آورند. این کلان روندها به ترتیب شامل جامعه و سرمایهگذاران، پیشرفتهای تکنولوژیکی و آشفتگیهای ژئوپلیتیکی است که همگی بر مهارت مدیریتی او تنظیم شدهاند. همچنین شدت و سرعت این کلان روندهای جهانی آنقدر گسترده و مخرب است که اگر بهعنوان یک صنعت در مسیر سازگاری به اندازه کافی چابک نباشید یا رهبری مناسبی نداشته باشید، خطر از دستدادن کسبوکار ابدا دور از ذهن نیست.
این روندها قبلا بر صنعت معدن تاثیر گذاشته و در آینده نیز ادامه خواهد داشت لذا نیاز است برای گذار موفقیتآمیز از این دوره و عبور از تحولات مخرب، نیاز به دانستن، یکپارچهسازی و بازسازی ارزشهای بنیادین در هر سازمان معدنی حیاتی است. عدمانجام این کارها بنگاههای معدنی را بیسکان کرده و در دام این امواج جزر و مدی رها میکند. باید تغییر در جامعه، فناوری و ژئوپلیتیک را پذیرفت و با آنها سازگار شد.
در جبهه فناوری، شتاب سریع تغییرات فناوری پیشرفته، بهویژه در زمینههایی مانند هوشمصنوعی (AI) و برنامهنویسی، معادن و کل اقتصاد را نیازمند تعادلبخشی بین فناوریهای تحولآفرین و خرد انسانی کرده است. لذا نیاز است بخش معدن باید این خواستهها را برآورده کند و از آن فراتر رود تا همچنان در سطح مناسب باقیبماند. برای اداره بنگاه و استفاده مسوولانه از این نوآوریها، اتخاذ تصمیمات مبتنی بر ارزشها و مردممحور ضروری است. اتوماسیون، عملیات از راه دور و الگوریتمهای هوشمصنوعی در عملیات استخراج برای بهبود ایمنی، کارآیی و اثرات زیستمحیطی کاربردهای بسیاری دارد، با این حال خطرات بالقوه فناوریهای پیشرفته و پیامدهای ناشناخته نیز باید درنظر گرفته شود.
در بحث تحولات ژئوپلیتیکی نیز باید از تغییرات جمعیتی داخلی، مهاجرت، قطبیشدن سیاسی و اضطراب اقتصادی آگاهی داشت چراکه این موارد بر دولتها و روابط بینالملل تاثیر میگذارد و کاوش سرمایهگذاری و معدنکاری را تحتتاثیر قرار میدهد، بنابراین برای شرکتهای معدنی بسیار مهم است که روندهای ژئوپلیتیکی را دنبال کنند و با دولتها و سهامداران بهطور شفاف و حسابشده تعامل داشته باشند.
ادامه تنش در اروپای شرقی و جنگ در غزه و لبنان چه تاثیری بر بازار فرآوردههای معدن از جمله فولاد دارد؟
پس از حمله نظامی روسیه به خاک اوکراین، بسیاری از کشورهای اروپایی و امریکا و... اقدام به وضع تحریم علیه روسیه کردند. روسیه جزو تولیدکنندگان بزرگ فولاد جهان است که بخش مهمی از تولید خود را روانه بازارهای جهانی میکند؛ بنابراین این انتظار میرودکه شرایط جنگی و تداوم تنش در اروپای شرقی بر بازار کالاهای گوناگون ازجمله فولاد اثرگذار باشد. در چنین شرایطی، روسیه اقدام به دامپینگ قیمتی در روند فروش محصولات فولادی خود و تداوم فروش آنها در بازارهای جهانی همزمان با محدودیتهای بینالمللی کرده است. این دامپینگ قیمتی زمینه افت بهای فروش فولاد را فراهم کرد.
در همین حال، چین برخی از محصولات فولادی روسیه را خریداری و اقدام به صادرات مجدد آن بهنام خود کرده است. این روند بهصورت «سوآپ» اتفاق افتاد، بهصورتیکه محصولات فولادی روسیه را برای بازارهای خاص خود خریداری و نسبت به صادرات محصولات فولاد تولیدی خود به سایر بازارهای بینالمللی اقدام کرد و همچنان این روش معاملاتی سوآپ بین روسیه و چین ادامه دارد.
تاثیر جنگ غزه بر صادرات محصولات فولادی ایران، تاکنون تاثیری بر اقتصاد ایران نداشته است در واقع روند قیمتی فولاد در ۳ منطقه چین، سیآیاس و هندوستان بر عملکرد صنعت فولاد ایران تاثیرگذار است. قیمت فولاد هند همواره از بهای فروش فولاد ایران و قیمت فولاد سیآیاس نیز از بهای فروش فولاد ایران بالاتر بوده اما در مواردی از قیمت فولاد هند کمتر است. چین همچنان محصولات فولادی خود را با نرخ بالاتر از ایران و پایینتر از منطقه سیآیاس و هند به فروش میرساند. لذا تاثیر جنگ فعلی در خاورمیانه را نمیتوان در بازار ایران مشاهده کرد اما میتوان گفت که ایران از بحران در روسیه کماکان در حال ضرر دادن است.
آیا شاهد رشد اقتصادی چشمگیری در میان کشورهای آسیایی خواهیم بود؟
در این باره میتوان به چین، هند و قزاقزستان اشاره کرد. درباره کشور چین در منطقه شرق آسیا باید گفت اگر مبنای محاسبه برابری قدرت خرید (PPP) باشد که تفاوت سطح نرخ در کشورهای مختلف را در نظر میگیرد، چین هماکنون بزرگترین اقتصاد جهان است. دلیل قانعکننده برای این استدلال نرخ پایین تمام شده کالای نهایی ساخت چین است. بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی بر این باورند که چین با پایین نگه داشتن نرخ نهایی محصولات خود در عمل تورم منفی به دنیا صادر میکند.
از آنجایی که دنیای سرمایه بیرحمترین دنیای حال حاضر است، بسیاری از ابرکمپانیها و برندهای معتبر برای ورود به عرصه رقابت و مارکتینگ، تمایل به احداث کارخانجات تولیدی در خاک کشور چین دارند که این مهم باعث هجوم سرمایه به چین و بالا نگه داشتن شاخص کارآفرینی در این کشور میشود. در بخش صنعت و معدن نیز باید گفت چین در حال حاضر یکی از کشورهای پیشرو در این بازار است و مصداق بارز آن در اختیار داشتن ۹۵ درصد تولید عناصر نادر خاکی بهعنوان استراتژیکترین محصول با ارزش افزوده معدنی است.
هند نیز در جنوب آسیا شرایط مساعدی دارد. براساس گزارش pwc، اقتصاد دومین کشور پرجمعیت جهان نیز در ۳ دهه آینده رشدی چشمگیر خواهد داشت. باتوجه به جنگ اقتصادی بین چین و ایالات متحده امریکا، یکی از جایگزینها برای سرمایهگذاری غرب بهویژه امریکا بهعنوان ترمز رشد سریع اقتصادی چین، بازار هند است. مصداق آن را باید در سفر اخیر رئیسجمهوری امریکا و استقبال بینظیر نخستوزیر هند از او در استادیوم کریکت جستوجو کرد. پیشبینیها حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰ کشور هند ۱۵ درصد کل تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص خواهد داد. از حوزه معدن، این کشور دارای ذخایر بزرگ زمینشناسی شامل مس، روی، سنگ آهن، کرومیت، ولاستونیت، نارسنگ، زیرکن، کادمیوم، خاک دیاتومه، فلئوریت، وانادیوم، گالیوم و الماس است. ذخایر هستهای اثبات شده هند نیز شامل اورانیوم و توریوم است. همچنین هند در عرصه تولید فولاد بهعنوان یکی از غولهای دنیا شناخته شده است.
قزاقزستان یکی دیگر از کشورهای نوظهور اقتصادی در آسیای مرکزی بهشمار میآید. دلیل اصلی رشد اقتصادی این کشور ثبات سیاسی است. مصداق بارز آن میزبانی برخی مذاکرات صلح و تعاملات بینالمللی از جمله میزبانی این کشور هنگام مذاکرات گروه ۱+۵ و همچنین دیدارهای بین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با نمایندگان جمهوری اسلامی ایران بر سر مسئله هستهای ایران است. این کشور دارای ذخایر بالای معدنی است. جنبه اقتصادی مهم منابع معدنی قزاقستان این است که این منابع اغلب در عمق نزدیک به سطح زمین قرار گرفتهاند و قابل استخراج با هزینه معدنکاری کم هستند.
در برخی موارد مواد معدنی در کنار هم بهصورت مجموعه پیدا میشوند. برای مثال در قزاقستان مرکزی سنگهای آهنی و غیرآهنی، زغال ککشو، سنگآهک و خاک نسوز در کنار هم وجود دارند. این ترکیب دارای مزیتهای فراوان در توسعه صنعت ذوب فلزات آهنی و غیرآهنی است. قزاقستان دارای عنوان دوم جهانی از نظر ذخایر شناخته شده اورانیوم است که در ۶ منطقه اورانیومخیز شو-سریسو، سیردریا، قزاقستان شمالی، دریای خزر، بالخاشوایلی تمرکز یافتهاند.
کازاتومپروم یک شرکت مادرتخصصی هستهای دولتی و چهارمین تولیدکننده بزرگ اورانیوم در جهان است. قزاقستان از لحاظ تولید سنگآهن بعد از چین، برزیل، استرالیا، روسیه، امریکا، هند، اوکراین، کانادا و افریقای جنوبی در رده دهم جهان قرار دارد. قزاقستان مدعی است که دارای ۷ درصد ذخایر سنگ منگنز جهان است. این کشور از نظر ذخایر مس، سرب، روی و دیگر فلزات کمیاب ارزشمند غیرآهنی بسیارغنی و دارای توان بالقوهای در زمینه توسعه صنعت آلومینیوم است. بیش از ۲۰ معدن بوکسیت در قزاقستان مورد اکتشاف قرار گرفته است. قزاقستان یک منطقه وسیع طلاخیز نیز دارد. میزان ذخایر ثبت شده طلا در قزاقستان به ۱۷۰۰ تن یعنی ۴ درصد ذخایر جهانی میرسد.
ذخایر نقره قزاقستان در بیش از ۱۰۰ معدن مورد اکتشاف قرار گرفته که به همراه پلیمتالیکها (مس، سرب و روی) بخش اصلی ذخایر معدنی قزاقستان را تشکیل میدهند. تولید زغالسنگ در اقتصاد قزاقستان اهمیت زیادی دارد. از نظر ذخایر ثبت شده زغالسنگ، قزاقستان با داشتن ۴ درصد ذخایر جهانی مقام هشتم جهان را دارد. زغال کک حرارتی نیروگاه برق که برای صنایع ارزشمند است نیز در بیش از ۱۶ معدن این کشور یافت میشود.
وضعیت ایران در این حوزه به چه صورت است؟
ایران کشور پهناوری است که از لحاظ تنوع مواد معدنی، جزو ۱۲ کشور مطرح بهشمار میآید. نرخ پایین حاملهای سوخت، وجود زیرساختهای لازم شامل خطوط ریلی، شبکه برق و ارتباطات جادهای، در اختیار داشتن خطوط ساحلی و دسترسی به دریاهای آزاد، نیروی کار ارزان و باهوش و کارآمد و موقعیت جغرافیایی آن که بهگفته بسیاری از کارشناسان ژئوپلتیک مرکز جهان است به انضمام کنترل کامل بر چاکراه اصلی انتقال انرژی یعنی تنگه هرمز و همچنین فرهنگ و تمدن کهن و ریشهدار، این کشور را به یکی از پرظرفیتترین کشورهای دنیا تبدیل کرده است.
تحولات جاری خاورمیانه و احتمال خروج یا کاهش تدریجی نیروهای امریکایی که هزینه هنگفتی را بر دوش مالیاتدهندگان امریکایی گذاشته، از منطقه خلیجفارس، حاکمان اصلی نظام سرمایه را متوجه این امر خواهد کرد که ایرانی قوی (حتی قویتر از زمان حال)، متضمن صلح و امنیت منطقه خاورمیانه یا همان چاکراه اصلی انتقال انرژی است، چراکه تنها ایران توانایی انجام این کار را دارد. باتوجه به این نکته که ایران پل ارتباطی آسیا به اروپا بهواسطه جاده ابریشم است، موقعیت ممتاز ترانزیتی را در اختیار دارد. دیپلماسی مبتنی بر گسترش همکاری با همسایگان و کشورهای مسلمان، به ایران ظرفیت تبدیل شدن به بزرگترین بازار کشورهای جهان اسلام با جمعیت بالغ بر ۱.۲ میلیارد نفر را بخشیده است. گرچه مواردی همچون تحریمهای یکطرفه امریکا و بسط و گسترش ایرانهراسی در دنیا مانع دستیابی و قرار گرفتن این کشور در لیست 10 کشور برتر اقتصادی شده، اما تحولات دنیا و رکود و بحرانهای اقتصادی دهههای اخیر راهی جز باز گذاشتن میز مذاکره با ایران باقی نگذاشته است. بازار ایران با قابلیتهای ذکر شده بهعلاوه بزرگترین امتیاز آن یعنی امنیت، کشور ما را در زمره کشورهایی با اقتصاد نوظهور قرار خواهد داد.
در قاره امریکا وضعیت به چه صورت است؟
در برزیل، منابع طبیعی سرشار به رشد اقتصادی این کشور کمک کرده است. برزیل برای استفاده بهینه از منابع سرشار خود و برای اینکه از نقدینگی در برابر تورم محافظت کند، به فناوری روی آورده است. مصداق بارز آن وجود بزرگترین شرکت معدنی جهان، واله در این منطقه است که با بکارگیری فناوری روز معدنکاری، به یک شرکت فناور معدنی تبدیل شده است؛ از این رو، صادرات خدمات فنی-مهندسی به سایر نقاط دنیا توسط شرکتهای برزیلی این کشور را به یکی از غولهای نوظهور اقتصادی تبدیل خواهد بود.
مورد دیگر مکزیک است. در گزارش شرکت فولکروم پیشبینی شده مکزیک تا سال ۲۰۵۰ میلادی به اقتصاد هفتم دنیا تبدیل شود که بهمعنی رشد این کشور نسبت به جایگاه فعلیاش است. بخش عمده رشد کشور مکزیک در سالهای اخیر با تمرکز بر تولید و صادرات بوده است. این کشور باتوجه به همسایگی با امریکا از یک سو و رقابت تجاری بین ایالات متحده با چین ازسوی دیگر بهعلاوه داشتن هزینه حملونقل ارزانتر نسبت به کانادا و اروپا، میتواند جایگزین چین برای صادرات محصولات با نرخ پایین در منطقه خود شود. از نظر منابع بالقوه معدنی، براساس پژوهش شرکت پژوهشگر بیامآیریسرچ در لندن در سال ۲۰۱۹، پیشبینی میشود مکزیک تا پایان سال جاری میلادی به پشتوانه استخراج نقره و روی به درآمد ۱۷.۸ میلیارد دلاری برسد. بنابراین ارزش صنعت معدن مکزیک از ۱۵.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ میلادی به ۱۷.۸ میلیارد دلار تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی خواهد رسید. این ارقام نشانگر رشد سالانه ۳.۳ درصدی اقتصاد این کشور است. بزرگترین تولیدکننده مواد معدنی مکزیک یعنی شرکت فرزنیلو، بزرگترین شرکت تولیدکننده نقره در جهان نیز است.
آیا در افریقا نیز مصداقی داریم؟
نیجریه یکی از بزرگترین اقتصادهای افریقا است. پیشبینی شرکت فولکروم این است که تا سال ۲۰۵۰ میلادی، نیجریه بهطور متوسط سالی ۴.۲ درصد رشد کند و از رده ۲۲ به رده ۱۴ اقتصادهای بزرگ جهان برسد. بزرگترین گواه این ادعا این است که در حال حاضر، تبلور شرکتهای دانشبنیان در کشور نیجریه حیرتآور است. بهجز منابع نفت نیجریه، این کشور دارای معادن زغال، طلا، آهن، اورانیوم، ولفرامیت، کلومبیت و تانتالیت نیز است.
کشورهای اروپایی چقدر ظرفیت رشد دارند؟
بدون شک تا سال ۲۰۵۰ لهستان به یکی از قدرتمندترین اقتصادهای اروپا تبدیل خواهد شد که دلیل اصلی این مسئله وجود نیروی کار ارزان در آن است. در اروپا بهویژه اروپای غربی، ارزانترین کارهای خدماتی توسط لهستانیها انجام میشود. لهستان تا چند سال آینده بسیاری از بازارهایی که امروز دست چینیها است را در اختیار خواهد گرفت. از لحاظ معدنکاری نیز باید گفت لهستان یک کشور معدنکار است و در این زمینه پیشینه طولانی دارد. اهم محصولات معدنی لهستان عبارت است از زغالسنگ، لیگنیت، مس، نقره، سرب، روی و گوگرد. سهم بزرگی از درآمد ملی این کشور از ناحیه استخراج مواد معدنی بهدست میآید. تعداد زیادی از افراد شاغل این کشور در صنایع معدنی و واحدهای وابسته کار میکنند؛ بهعنوان مثال، کیجیاچام بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مس و نقره در جهان محسوب میشود. بهعلاوه، مراکز تحقیقاتی، تعلیماتی و دانشگاهی معدنی در این کشور توسعه فراوان یافتهاند و از اهمیت خاصی برخوردارند.