ضرورت تغییر نگرش در حکمرانی صنعت سنگ
سیامک اخطاری؛مشاور و کوچ توسعه صادرات سنگهای ساختمانی ایران – آلمان
در یک تصویر بزرگ از مجموعه دادهها و اطلاعات آماری در صادرات سنگهای ساختمانی ایران به یک نا ترازی بدون تقارن خواهیم رسید.البته وزنه صادرات بلوکهای خام در بازه میان و بلند مدت سنگینتر بوده است. به نظرنگارنده اگر چه خام فروشی بخشی از سیاست های اولیه تولید معدنی است تا گردش سرمایه معدن دچار نقصان نشود و عملا یک پشتوانه اولیه گردش مالی و در دسترس است، اما در بازه زمانی بلند مدت این یک عادت و یک وابستگی است که نه تنها درآمد آن در میان مدت گشایشی در اقتصاد معدن به همراه ندارد بلکه در بلند مدت توسعه صنعتی را نیز در پی نخواهد داشت . استدلال اینکه صادرات بلوک خام باعث معرفی و شناساندن سنگ ایران به بازارهای بینالمللی میشود زمانی وارد است که در یک بازه کوتاه مدت آن را متصور باشیم و برای معرفی محصولات فرآوریشده اقدامات لازم را فراهم آورده باشیم. این استدلال نمیتواند در مقیاس سالهای متمادی بیش از دو سال منطقی باشد چراکه با انتشار بلوکهای خام در دنیای تولید مدیریت برند سازی عرضه نهایی از عهده ایران خارج میگردد و با توزیع نامتعارف و مدیریت نشده آن سکان تنظیم قیمت همیشه از طرف خریداران بین المللی کوپ تحمیل میشود.
کشورهای وارد کننده بلوک بر اساس منافع ملی خود برای خرید اسلب و محصولات فرآوری شده محدودیت عوارض گمرکی قایل میشوند زیرا تمایل دارند خودشان آن را فرآوری کنند و زنجیره ارزش را برای اشتغالسازی در کشور خودشان ایجاد کنند.
کشورهایی صادر کننده بلوک خام درصدی از سبد کالای خود را به صادرات بلوک خام اختصاص میدهند بر اساس آمارهای صادراتی پنج کشور مطرح دنیا در صادرات مرمریت درسال 2017 نزدیک به 62 درصد درآمد صادرات حاصل از فروش محصولات فرآوری شده بوده است در حالی که فقط 27 درصد تناژ کل محصولات فرآوری بوده است این جایگاه و رویکرد به شکلی با بررسی آمارهای جهانی سنگ اثبات شده است.
از طرفی گلوگاههای معرفی بینالمللی صنعت سنگ ساختمانی در ایران به اشتباه هدفگذاری شدهاند.
اینکه برای مثال سنگ باید از ایتالیا به بازار معرفی شود! تا به آن اعتبار ببخشیم! با عنایت به سابقه مستند شده صادرات سنگها بدون نام و نشان ایران ازاینگونه گلوگاهها ما تاکنون به غیراز مواردی کمترازانگشتان یک دست نام برند ایران یافتن سنگهایی با نام و برند ایرانی در دنیا به ندرت امکانپذیر شده است.
در مورد ترکیه اگر اینچنین بود این کشور برای ده سال از سال ۲۰۰۸ میلادی تا ۲۰۱۸ میلادی بزرگترین صادرکننده مرمریت دنیا نمی شد .
به نظر نگارنده علی رغم تلاشهای صورت گرفته تاکنون چندین عامل در عدم موفقیت توسعه صادرات سنگهای ساختمانی فرآوری شده ایران قابل واکاوی و بررسی هستند :
تعریف و هدف گذاریها در حکمرانی صنعت سنگ ساختمانی بیشتر بر محور خام فروشی بوده است .
نگاه سنتی به مقوله تولید کیفی و توسعه صادرات.سنتی در معنی خود دارای ارزش است چه بسا بسیاری از کالاهای سنتی ایران برند شده اند این نگاه را نباید با ارزشهای سنتی در یک معادله معنایی یکسان سنجید. نگاه سنتی در تولید و صادرات یعنی عدم نوآوری و پیشرفت در مسیر تولید و رویههای استاندارد بینالمللی.
کمبود اعتماد به نفس ملی در شاخههای هویت و اصالت و برند سازی با نام ایرانی در دنیا .
کمبود اعتماد به نفس ملی در شاخه صنعت و معدن ناشی از خود کم پنداری و بزرگنمایی خارجی .
کمبود اطلاعات و آگاهی و بروزرسانی دانش و تجربه روز این صنعت معدنی .
کمبود ارتباطات بینالمللی نمایشگاهی و عدم آگاهی بر نحوه مراودات تجاری و حتی مطالعه فرهنگ مصرف محصولات در بازارهای هدف .
عدم سرمایه گذاری در بازاریابی .بازارسازی.توسعه صادرات و تهیه و ترتیب ملزومات چیدمان صادراتی مانند ارتباط محلی و حضور فیزیکی بلند مدت در بازارهای هدف.
فروش بدون پشتوانه ضمانت فنی و صرفا درب کارخانه.
عدم توجه به برند سازی و در برخی مشکل در حفظ و نگهداری از برند ساخته شده .
کمبود آیندهنگری و آینده پژوهی و مطالعه بازار و بازارسنجی.
کمبود بینش بلند مدت از راه اندازی تا ادامه و توسعه کسب و کار.
کمبود ارتباط با مجموعه طراحی و معماری در دنیا و نمایشگاههای ساخت و ساز ساختمانی و رویدادهای معماری .
ضعف در مستندسازی اطلاعات دقیق صنفی و آمارهای قابل اتکا .
ضعف در تجمیع قوای صنفی تحت یک تشکل ملی فراگیر و گسترده و جامع .
ضعف در سیستم سازی و شایسته سالاری که در نهایت منجر به شکلگیری ارکان تصمیم ساز به شیوه روابط است تا ضوابط
این موارد بخشی از فهرست مورد توجه است اما با طرح این پرسش ها میخواهیم به مرحله تحریک ذهنی و بعد پیشنهاد برسیم .
آیا صنعت سنگ ساختمانی ایران دچار کمبود سرمایه است ؟ پاسخ خیر
آیا دچار کمبود منابع طبیعی است ؟ خیر
آیا دچار کمبود دانش و تجربه است ؟ خیر
آیا تکنولوژی پیچیده ای برای ایجاد کیفیت لازم است ؟ خیر
آیا دچار کمبود نیروی کارآمد انسانی است ؟ خیر
آیا تحریم ها تعیین کننده هستند ؟ تقریبا خیر
همانگونه که فولاد و فرش و پسته و خرما و چرم و بقیه در مراودات بانکی بینالمللی مشکل دارند.
در ادامه به نظر نگارنده صنعت سنگ ساختمانی ایران به هیچ عنوان پیچیده تر از صنعت فولاد کشور نیست که در اوج تحریمها در مقام دهم جهان جایگاه ثبت کرده است در حالی که سنگ جز کالاهای تحریم شده نیست ولی فولاد در این فهرست است. آیا ماشینآلات معدنی استخراجی دچار فرسودگی هستند؟ ظاهراً بله ولی بازهم حجم استخراج سنگآهن کشور در سال را با وزن مخصوص وسختی سنگآهن با مرمریت آهکی مورد مقایسه قرار بدهیم بنابراین بازهم درمقام استدلال منطقی جایگاه ما مشخص است .
صنایع دیگرمانند فرش وچرم وحتی صنایع غذایی کشور به لحاظ برندسازی وحضور در بازارهای بینالمللی مثالهای بارز دیگری است که به شکل مشابه نشان میدهد که ما در شرایط برابر در توسعه صنعت سنگ ساختمانی فرآوری کشوردچاریک بیانگیزگی یا شاید ضعف حکمرانی ( تشکلی ) و یا سردرگمی/ تنبلی صنفی به شکل عمومی شدهایم.
بررسی مدل موفقیتهای کشور ترکیه در این راستا برای مقایسه انتخاب مناسبی است چرا که به لحاظ منابع زمینشناسی و تنوع در یک حوزه زمینشناسی دارای همانندی یکسان هستیم .
ما نیزمانند ترکیه درعرصه ماشینآلات فرآوری ساخت داخل که محصولات آن به بازارهای صادراتی رسیده اثبات این ادعا را آسان مینماید که فقط باید اراده ای برعملگرایی داشت.
ما نیازمند باور به خود بر محور اصالت و برند ایرانی و همت مبتنی بر دانش هستیم تا مسیر توسعه کسب و کار به شیوه ای که شایسته جایگاه صنعت سنگ ایران است تحقق یابد.سنگ ایرانی به نام و اصالت ایرانی .
نیازسنجی امروز ما را به ضرورت حضور سفیرانی از دل خانواده سنگ ایران رهنمود میسازد که با اعتقاد و باور به خود با بهرهمندی از حضور پیشکسوتان محترم این صنعت بتوانند در عرصه بین المللی حضور معنی داری را با تکیه بر برند ایرانی ایجاد کنند و موازی با احترام به پیشرو های بین المللی این صنعت روی معرفی خود به عنوان یک برند منحصر به فرد تاکید ورقابت کنند و ما شاهد باخت در بازی آغاز نشده از پیش در این عرصه نباشیم – منظور اعتماد به نفس ملی –صنعتی – معدنی ما است که نیاز به بازبینی و تقویت دارد .ما دارای بیشینه باستانی در حوزه سنگهای ساختمانی دنیا هستیم و یکی از حوزه های تمدن ساز در دنیا که هم در معماری و هم ساخت دست برتر داشته و برای جامعه بشریت مفید واقع شده و ماندگار است .نباید اینگونه در ذهن متبادر شود که معرفی ما نیاز به یک مشروعیت طلبی از کشور ایتالیا به عنوان پیشرو صنعتی در این عرصه دارد.
پرسش اینجاست که ایران چگونه باید نقش خود را در میان رقابتهای بین المللی با حفظ شان خود ایفا نماید؟
صنعت سنگ ساختمانی ایران نیازمند یک رویکرد جدید یعنی سرمایه گذاری و در حضور فیزیکی در بازارهای جهانی است. ایجاد دسترسی آسان سنگ برای مخاطبان و مشتریان که از طریق ایجاد مراکز توزیع قوی در بازار های هدف و ترویج پاسخگویی توام با ارائه ضمانت فنی محقق میگردد. این رویکرد یکی از نقاط کلیدی در حل مشکلات صنعت سنگ ساختمانی ایران است .ضرورت خروج از حاشیه امن و خود کمپنداری نیاز به یک تصمیم شجاعانه و جسورانه دارد که نسل جدید راهبران این صنعت معدنی این تغییر نگرش را آغاز نموده اند و میتوانیم به آینده آن امیدوار باشیم.