ضرورتی برای توسعه پایدار
محسن یحیایی - استاد دانشگاه کوئیزلند استرالیا
آمایش سرزمین فرآیندی است که براساس آن بکارگیری سرزمین بهشکلی مرکزی و براساس برنامه توسعه بلندمدت، هماهنگ و همهجانبه برای کشور، برنامهریزی و اجرا میشود. ضرورت آمایش سرزمین، دستیابی به توسعه پایدار و ایجاد نتایجی مناسب و قابلقبول برای اجتماع و محیطزیست است.
آمایش سرزمین مزایای بیشماری را بههمراه خواهد داشت، از جمله میتوان به حفاظت از محیطزیست و منابعطبیعی، جلوگیری از توسعه بیرویه شهرها، کاهش تاثیرهای زیستمحیطی حملونقل، منابع و جمعیت، توسعه کاربریهای سازگار با اقلیم و توسعه و بهبود سلامت عمومی و ایمنی را نام برد.
آمایش سرزمین منحصر به سرزمین ـ بهعنوان اساسی برای زندگی انسان ـ توجه دارد و شامل 3 بخش اصلی است؛ محدودیت منابع زمین، نحوه استفاده از زمین و سازماندهی منطقی استفاده از سرزمین در آینده.
طرح آمایش سرزمین همراه با توسعه و بکارگیری مناسب، علاوه بر اینکه تاثیر مثبتی بر اقتصاد خواهد داشت، میتواند تغییرات آبوهوایی را بهشکلی مثبت مدیریت کند. همچنین، با استفاده منطقی و بهینه از منابع سرزمینی، از تنوع زیستی منطقه و منابع تجدیدناپذیر یا دیرتجدیدپذیر محافظت میکند و با برنامهریزی مناسب از توسعه در مناطقی که خطر بالایی برای طبیعت و منابع طبیعی ایجاد میکند، جلوگیری میکند.
همانطور که در تعریف موضوع ذکر شد، آمایش سرزمین دارای 3 مولفه اصلی است؛ مولفه اول اهداف توسعهای بلندمدت است که هدفگذاری برای طرح آمایش سرزمین را مشخص میکند و به توسعه راهکارهای مناسب برای رسیدن به اهداف کمک میکند. مولفه دوم ضرورت توسعه آن بهصورت مرکزی است که امکان در نظر گرفتن امکانات، منابع و محدودیتها را در راستای اهداف توسعهای بلندمدت کشور فراهم میکند و مانع از پراکندگی در برنامهریزی برمبنای اهداف و دیدگاههای محدود و منطقهای میشود. مولفه سوم، همهجانبه بودن برنامه آمایش سرزمین است که منجر به توازن در همه جنبههای پیشرفت و توسعه در عین توجه به حفظ منافع جوامع محلی، محیطزیست و تنوعزیستی خواهد شد.
یک برنامه آمایش سرزمین موفق، با بررسی و مطالعات دقیق آیندهنگرانه و تعیین روندهای کلی جهانی و منطقهای که بر توسعه بلندمدت کشور تاثیرگذار خواهند بود، شروع میشود. روندهای کلی را میتوان برمبنای شاخص مطالعاتی PESTLE در 6 زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و محیطی موردبررسی قرار داد. در مرحله بعد، برمبنای نتایج حاصل از این مطالعات، هدفگذاری راهبردی کشور در هریک از 6 زمینه با همکاری، بحث و تبادل نظر بین متخصصان هریک از این 6 حوزه انجام و سپس بهصورت برنامه جامع توسعه کشور برای تصویب و اجرایی شدن توسط مراجع قانونگذار مورداستفاده قرار میگیرد. شایان ذکر است، این فرآیند هر 5 تا 7 سال نیاز به بازنگری و بروزرسانی دارد تا اطمینان حاصل شود که کشور در جریان تحولات جهانی و منطقهای همواره در مسیر درست قرار دارد.
مرحله بعدی، استفاده از اطلاعات آماری سرزمینی بهروز و دقیق برای طرحریزی آمایش سرزمین است. این اطلاعات شامل وسعت سرزمینهای در دسترس و مدت در دسترس بودن (برمبنای وضعیت حیاتوحش، مالکیتهای محلی، تغییرات بلندمدت بهدلیل شرایط آبوهوایی)، کیفیت زمینها، قابلیتهای سرزمین از نظر مناسب بودن برای کاربردهای مختلف، سطح فناوری موجود در منطقه، پراکندگی جمعیتی، نیازهای منطقهای و استانداردهای زندگی جوامع، شرایط و نیازهای فرهنگی و اجتماعی جوامع اقلیت و اکثریت در هر منطقه، تعامل بین عوامل اشارهشده بین مناطق و در نهایت تضادهای منافع موجود در هر منطقه و بین مناطق است. طرحریزی آمایش سرزمین باید توسط متخصصان در زمینه طرحریزی آمایش سرزمین در همکاری با متخصصان در 6 زمینه اصلی اشاره شده که دارای اطلاعات دقیق، بهروز و دست اول (برمبنای مشاهده و تجربه مستقیم فرد از منطقه) از هر منطقه هستند، صورت پذیرد.
در این برنامهریزیها همواره اهداف کلی و بلندمدت کشور در کنار شرایط و نیازهای منطقهای مبنا خواهد بود، اما نکته اساسی دیگر، توجه به منافع و نیازهای جوامعی است که در اقلیت هستند و به دلایل مختلفی امکان اعلام خواستهها و نیازهای آنها فراهم نیست. این جوامع اقلیتها میتواند مرتبط با فرهنگ، سن، جنسیت، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و مواردی از این قبیل باشد. دخالت این گروههای اقلیت، یکی از شاخصههای جامع بودن برنامه آمایش سرزمین است که بیشتر موردغفلت واقع میشود.
اطلاعرسانی گسترده، مشاورههای دورهای با همه ذینفعان، توضیح دلایل و منطق برنامهریزی انجام شده و فراهم کردن شرایطی که همه ذینفعان، فارغ از قدرت تاثیرگذاری که دارند، امکان اظهارنظر و ارائه دیدگاههایشان را داشته باشند در موفقیت طرح آمایش سرزمین تاثیر بسزایی خواهد داشت.
استفاده از زیرساختهای مناسب و یکپارچه برای جمعآوری دادههای بهروز و برخط، دریافت بازخوردها از اجرای طرح آمایش سرزمین، دریافت دیدگاهها و نظرات افراد جامعه در محیطی فراگیر، در دسترس و امن، بررسی و ارزیابی اجرای برنامه آمایش سرزمین و در نهایت تجربهاندوزی از اجرای برنامه، موجب کارآمدی و بهبود برنامهریزیهای آینده خواهد شد.
با بررسی روال اشارهشده در روند تهیه و تدوین برنامه آمایش سرزمین، مشخص میشود که این برنامهریزی از جهتگیریهای کوتاهمدت و دورهای - که با روی کار آمدن گرایشهای سیاسی مختلف دستخوش تغییر میشود - فارغ است و تنها برمبنای رویکردها و جهتگیری کلی و بلندمدت کشور است و تهیه و تدوین آن نیز توسط متخصصان مربوط - فارغ از گرایشها و علایق سیاسی - انجام میشود.
آمایش سرزمین با روشی اصولی و برمبنای روشی ساختارمند - که در این یادداشت بهطور کلی به آن اشاره شد - از ضروریترین پایههای توسعه پایدار کشور است، پس امیدواریم که بهطور جدی در کشور پیگیری شود و بهاجرا درآید.