ترامپ، اقتصاد و نقش ایران در دورنمای منطقه
حسن هانیزاده کارشناس اقتصاد
آینده منطقه پس از تحولات اخیر سوریه و لبنان و مهمتر از آن حضور ترامپ در کاخ سفید چه سمت و سویی پیدا میکند؟ نقش ایران در بطن این تحولات چه خواهد بود؟ مذاکرات ایران با اروپا و امریکا تاثیری در ترسیم دورنمای منطقه خواهد داشت و ایران قرار است چه دستاوردهایی از این مذاکرات کسب کند؟
به نظر میرسد سیاستهای دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا تفاوتهای بنیادینی با سیاستهای قبلی او که طی سالهای ۲۰۱۶تا۲۰۲۰ اعمال شد، دارد و ترامپ به گونهای متفاوت با تحولات داخلی و جهانی برخورد میکند. البته نه به این معنا که ترامپ همه ایدههای قبلی خود را کنار گذاشته، اما مساله این است که ترامپ متوجه برخی پیچیدگیها در فضای سیاسی و روابط بینالملل شده است.
طبیعی است هر اندازه تحول و تغییر در سیاستگذاریهای امریکای مدل ترامپ رخ دهد، فضای منطقه و جهان نیز مبتنی بر این تحولات دچار تغییر و دگرگونی میشود. با ورود دونالد ترامپ در ۲۰ژانویه به کاخ سفید، سیاستهای اتخاذ شده امریکا، در رابطه با مسائل منطقه در بخشهای سیاسی و اقتصادی تغییر میکند. نباید فراموش کرد که ترامپ تاجر است و جهتگیریهای سیاسی و نگاه او بهطور کلی اقتصادی و تاجرمآبانه خواهد بود. در دوران ترامپ، موضوعات اقتصادی و منفعت اقتصادی در اولویت سیاستگذاریها و تصمیمسازیهای امریکا قرار خواهد داشت. در واقع جهتگیریهای اقتصادی در دولت ترامپ بر مسائل سیاسی ارجحیت خواهد داشت. با توجه به اینکه ایران ظرفیتهای اقتصادی فراوانی در بخشهای مختلف انرژی، ترانزیت، گردشگری، معادن، صنعت و...دارد همچنین از بازاری ۹۰ میلیون نفری برخوردار است، میتواند توجه ترامپ را برای سرمایهگذاری و تعریف راهبردهای اقتصادی به خود جلب کند.
ترامپ در عین حال پیشاپیش اعلام کرده قبل از ورود او به کاخ سفید باید بحرانهای غزه، سوریه، لبنان و اوکراین در مسیر حل و فصل شدن قرار بگیرند. به همین دلیل به نظر میرسد یکی از رویکردهای آینده دولت دونالد ترامپ از سرگیری مذاکرات ایران و امریکا باشد. این مذاکرات امکانی ایجاد میکند که ایران در راستای منافع خود و در چارچوب برجام، مذاکرات جدیدی با امریکا پایهریزی کند. اخیرا وزیر خارجه عمان، پیامی از طرف امریکا به تهران منتقل کرده که بر اساس آن مقامات ایرانی در جریان این واقعیت که امریکا قصد دارد یک پروژه سنگین نفت و گاز در خلیجفارس را عملیاتی کند، قرار گرفتهاند. ایران با توجه به ذخایر قابل توجه و ظرفیتهایی که دارد، میتواند محور این پروژه قرار گرفته و ظرفیتهای تازهای برای خود شکل دهد. از این طریق بخشی از تحریمها هم لغو شده و ایران رشد اقتصادی قابل توجهی را تجربه میکند. امریکا به دنبال آن است از طریق تعریف پروژههای اقتصادی، ایران را وارد دایره همکاریهای منطقهای و جهانی کند.
وضع سوریه در شرایط فعلی ناپایدار است و گروههای مسلح بدون هیچ برنامهای در حال انتقامگیری از مردم سوریه به خصوص اقلیتهای مذهبی هستند. حاشیههایی که گروههای مسلح ایجاد میکنند باعث بروز نارضایتیهای فراوانی میان قشرهای مختلف مردم سوریه شده است.
در رابطه با لبنان هم صهیونیستها بارها توافقات شکل گرفته را نقض کرده و به لبنان خسارت وارد کردهاند. یمن هم در حال مقابله جدی با رژیم صهیونیستی است و ضربات اقتصادی فراوانی به اسراییل وارد میسازد. به نظر میرسد ایران نقش چکش تعادل را در منطقه ایفا کرده و تلاش میکند از شدت تنشها بکاهد.
ایران میتواند با استفاده از نفوذی که در میان گروههای یمنی، لبنانی، عراقی و حتی سوری دارد، فضای آرامتری را شکل دهد و شرایطی ایجاد کند که منطقه به سمت آرامش و ثبات سوق پیدا کند. مشروط بر اینکه رژیم صهیونیستی از ادامه کشتار غزه، جنوب لبنان و ... خودداری و از مناطقی که در سوریه اشغال کرده، عقبنشینی کند. در این صورت میتوان امیدوار بود که منطقه به سمت نوع خاصی از آرامش و ثبات میل کند و بازیگران مختلف از جمله ایران هر کدام نقش خود را ایفا کنند.