رمز بقای تولید در صنایع پاییندستی فولاد
محمد کشانی فعال صنعتی
صنعت فولاد در ایران با پیشرفت قابلتوجهی طی سالیان اخیر همراه شده است؛ به نحوی که تا اوایل دهه ۱۳۹۰، کشور به عنوان یکی از واردکنندگان فولاد در جهان شناخته میشد و هماکنون با تولید بیش از ۳۱ میلیون تن، در جمع ۱۰ کشور برتر تولیدکننده این فلز استراتژیک و پرکاربرد قرار گرفته است. در شرایطی که کارخانجات فولادی در مسیر رشد تولید و اجرای طرحهای توسعهای با هدف تحقق ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴ گام برداشتهاند، توسعه نامتوازن زنجیره فولاد و صدور مجوزهای بیرویه و غیرکارشناسانه به ویژه در صنایع پاییندستی، به یکی از مهمترین دغدغههای فعالان این صنعت تبدیل شده است. بر اساس آخرین پایش طرح جامع فولاد در کشور، هماکنون کارخانههای فولادی با ظرفیت حدود ۴۹ میلیون تن در حال فعالیت هستند که این میزان با توجه به ظرفیت حدود ۱۱ میلیون تنی طرحهای فولادی قابل تحقق تا سال ۱۴۰۴، به حدود ۶۰ میلیون تن و بیش از ظرفیت هدفگذاری شده خواهد رسید.
از طرفی، در حال حاضر مجوز احداث واحدهای جدید با ظرفیت نزدیک به ۸۵ میلیون تن فولاد صادر شده که به هیچ وجه منطقی به نظر نمیرسد. اگرچه با توجه به ضرورت تامین کافی و به موقع خوراک (سنگآهن) مورد نیاز واحدهای بزرگ فولادی در آینده، صدور مجوزهای جدید برای احداث کارخانجات کنسانترهسازی و گندلهسازی یک ضرورت به شمار میآید اما شرایط در بخش پاییندستی فولاد کاملا متفاوت است و برای مثال احداث کارخانههای جدید میتواند عملکرد تولیدکنندگان قدیمی لوله و پروفیل فولادی به عنوان یکی از صنایع پاییندستی پرکاربرد را تحت تاثیر قرار دهد. میزان ظرفیت تولید لوله و پروفیل فولادی کشور، در حالی بیش از ۲۰ میلیون تن برآورد شده که بیش از دو میلیون تن انواع محصول در کارخانههای مرتبط تولید میشود. از طرفی، فعالیت بیش از ۴۰۰ شرکت در این بخش و تعدد و افزایش چشمگیر تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی طی سالیان اخیر، منجر به ایجاد یک رقابت منفی در سطح بازار شده و شرایط ادامه فعالیت تولیدکنندگان قدیمی و معتبر را بیش از پیش دشوار ساخته است.
با توجه به روند رو به رشد تولید فولاد در کشور طی سالیان اخیر، توسعه بخش پاییندستی زنجیره مانند لوله و پروفیل جهت رفع نیاز صنایع مختلف همچون ساختمانسازی، نفت، گاز و پتروشیمی و همچنین پروژههای عمرانی یک ضرورت اساسی محسوب میشود؛ به نحوی که در حال حاضر شاهد فعالیت بالغ بر ۴۰۰ شرکت کوچک و بزرگمقیاس در صنعت لوله و پروفیل فولادی هستیم که ضمن بهروزرسانی تکنولوژی در خطوط مختلف تولید و جایگزینی محصولات جدید و مقرون به صرفه با محصولات قدیمی و هزینهبر، نیاز مصرفکنندگان داخلی را تامین کرده و کشور را از واردات هرگونه محصولات لوله و پروفیل بینیاز ساختهاند.
در حالی ظرفیت تولید بیش از ۲۰ میلیون تن انواع لوله و پروفیل فولادی در کشور ایجاد شده است که فعالان این صنعت با چالش بزرگی به نام کمبود مواد اولیه که همان ورق فولادی است، مواجهند.
در شرایط رقابتی نابرابر، بسیاری از تولیدکنندگان کوچکمقیاس لوله و پروفیل فولادی، قادر به تامین ورق از بورس نیستند و به ناچار ورق مورد نیاز خود را با قیمتی بیش از قیمت مذکور از بازار آزاد خریداری میکنند. در واقع این معضل باعث شده است که واحدهای فعال نتوانند برنامهریزی مشخصی برای تولید خود داشته باشند و در صورت تولید و فروش محصول نیز به سودآوری چندانی دست پیدا نمیکنند.
صدور مجوزهای بیرویه برای راهاندازی واحدهای کوچکمقیاس و به نوعی زیرپلهای، باعث ایجاد رقابت منفی در بازار لوله و پروفیل فولادی شده است. از طرفی، عدم نظارت کافی بر کیفیت تولیدات این واحدها، ممکن است منجر به خسارتهای جبرانناپذیری در ساختمانها و پروژههای عمرانی شود. بنابراین به نظر میرسد دولت و وزارت صمت باید یک تغییر نگرش جدی در نحوه صدور مجوزهای فولادی به ویژه صنایع پاییندستی فولاد ایجاد کند. از سوی دیگر، اگر ارز کافی از سوی دولت و بانک مرکزی به منظور واردات مواد اولیه در اختیار تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی کشور قرار بگیرد، افراد میتوانند نسبت به واردات ورق با قیمت مناسبتر و فروش محصول نهایی با قیمت تمام شده کمتر اقدام کنند که این مسئله در نهایت به نفع فعالان صنعت لوله و پروفیل خواهد بود.