ناترازی انرژی سد راه تولید

حبیب‌الله محمودان فعال حوزه صنعت

یادداشت7

متاسفانه شاهد یک وضعیت بحرانی در موضوع انرژی هستیم، این بحران به‌ویژه از جنبه اقتصادی صنعت و تولید ما را هدف قرار داده است. قطعی گاز و برق در صنعت ایران به چالش‌های جدی تبدیل شده است. صنعتگران با مشکلات اساسی روبه‌رو هستند و به نظر می‌رسد مقامات دولتی به ملاحظات صنعتی توجه کافی ندارند. کشور باید از یک جامعه مصرفی به تولیدی تبدیل شود، اما زیرساخت‌های لازم مانند آب، برق، گاز و نیروی کار به‌درستی تأمین نشده است.

نقص در مدیریت و سیاست‌گذاری‌ها باعث شده صنایع با کمبود انرژی روبه‌رو شوند که این وضعیت به اقتصاد ملی آسیب می‌زند. درحال‌حاضر، تمام شهرک‌های صنعتی با قطعی برق و گاز مواجه هستند و این نشان‌دهنده ناترازی‌های جدی در تأمین انرژی است. به جای حل مشکلات، سیاست‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که تولید و مهم‌تر از آن مردم را در تنگنا قرار می‌دهد.

برای حل این مشکلات، نیاز به یک رویکرد مدیریتی جدید و هدفمند است. باید به مردم توضیح داده شود که این مشکلات به چه دلایلی به‌وجود آمده و چگونه می‌توان آنها را حل کرد. همچنین، باید به صنایع کمک شود تا مصرف انرژی خود را بهینه کرده و از فناوری‌های جدید مانند انرژی‌های پاک استفاده کنند. مدیران اقتصادی باید به‌صورت شبانه‌روزی برای تبیین مشکلات و ارائه راهکارها تلاش کنند و از تجربیات گذشته درس بگیرند. در نهایت، ایجاد یک همبستگی بین مردم و مسئولان و پذیرش قوانین به‌عنوان یک ضرورت برای بهبود وضعیت اقتصادی و صنعتی کشور ضروری است.

واقعیت این است که در بحث برق و گاز روزهای سختی را می‌گذرانیم. این مشکل بیش از اینکه مشکلات یک بخش باشد به سیاست‌های کلان ما در سیاست‌گذاری‌های بالادستی برمی‌گردد. تأمین برق و گاز به‌عنوان دو عامل اساسی در رونق تولید و توسعه صنعتی کشور بسیار حائز اهمیت است. اما متأسفانه اشتباهات در سیاست‌گذاری و مدیریت منابع انرژی منجر به بحران‌های جدی در این حوزه شده و آسیب‌های جدی به تولید وارد کرده است. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات، عدم‌برنامه‌ریزی درست در تأمین برق و گاز در فصول مختلف سال است. عدم‌توجه به نیاز واقعی صنعت و مصرفِ خانگی در فصول سرد، و قطعی‌های مکرر برق و گاز، موجب زمینگیر شدن واحدهای تولیدی شده است. به‌ویژه در فصل زمستان، قطع گاز برای صنایع، باعث کاهش ظرفیت تولید و تحمیل هزینه‌های اضافی به تولیدکنندگان می‌شود. علاوه بر این، نداشتن تنوع در منابع تأمین انرژی نیز مشکلات را تشدید کرده است. وابستگی به منابع محدود و عدم‌سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر می‌تواند به افزایش ناترازی و شکاف در عرضه و تقاضا منجر شود.

تامین انرژی مولفه بسیار مهمی برای ادامه حیات تولید است و قطعا ناترازی انرژی آثار مخربی بر تولید و بهره‌وری می‌گذارد. قطع برق، به‌ویژه در صنایع فشار بالا، منجر به افزایش زمان توقف خطوط تولید، افت کیفیت کالا و تأخیر در ارسال محصولات به بازار می‌شود. این موضوع نه‌تنها به افزایش هزینه‌ها می‌انجامد، بلکه تأثیر منفی بر اعتبار برندها و رضایت مشتریان دارد.

از سوی دیگر، افزایش هزینه‌های تولید ناشی از نبود قطع انرژی، نرخ تمام‌شده کالاها را بالا می‌برد و به تبع آن، قدرت رقابت تولیدکنندگان را کاهش می‌دهد. در نهایت، این شرایط به بیکاری و مشکلات اقتصادی منجر می‌شود و برای کشور تهدیدی جدی تلقی می‌شود.

برای بهبود وضعیت تامین انرژی و کاهش آسیب‌های آن بر تولید، چندین راهکار می‌تواند موردتوجه قرار گیرد. تدوین برنامه‌ای جامع برای تأمین انرژی در فصول مختلف، با توجه به نیازهای صنعتی و خانگی، ضروری است. این برنامه باید شامل پیش‌بینی نیازها و هماهنگی میان تأمین‌کنندگان باشد.

علاوه براین باید سرمایه‌گذاری بیشتری در انرژی‌های تجدیدپذیر، مانند خورشیدی و بادی انجام شود. این کار کمک می‌کند تا وابستگی به منابع فسیلی کاهش یابد و تأمین انرژی پایدارتر شود. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های توزیع برق و گاز، به‌ویژه در مناطق صنعتی، نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این کار می‌تواند از بروز بحران‌ها جلوگیری کند و کارایی سیستم را بهبود بخشد.

ارتقاء آگاهی در جامعه و میان تولیدکنندگان درباره اهمیت صرفه‌جویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از منابع، می‌تواند به کاهش مصرف و بهبود مدیریت منابع کمک کند. توجه به این موارد می‌تواند وضعیت تأمین انرژی را بهبود بخشد و به تولید کمک کند. تنها با یک رویکرد جامع و اقدام مؤثر می‌توان به حل این مشکلات و ایجاد بستر مناسب برای رشد و توسعه اقتصادی دست یافت.

ارسال نظر