ناترازی انرژی در ایران بر اثر نبود تعقل علمی
علی شمس اردکانی استاد دانشگاه
دیرزمانی است که بحران محیط زیست نگرانی جهانی شده است.
گرمایش جو چسبیده به آبها و قارههای کره خاکی، شرایط را برای ادامه حیات به نقطه بحرانی رسانده است و این پدیدهها ناشی از پراکنش گسترده گازهای گلخانهای مانند اکسیدهای کربن و نیتروژن و گازهای هیدروکربوری مانند متان است.
دیرزمانی است که بحران محیط زیست نگرانی جهانی شده است. گرمایش جو چسبیده به آبها و قارههای کره خاکی، شرایط را برای ادامه حیات به نقطه بحرانی رسانده است و این پدیدهها ناشی از پراکنش گسترده گازهای گلخانهای مانند اکسیدهای کربن و نیتروژن و گازهای هیدروکربوری مانند متان است.
کانونهای علمی و حرفهای بر آناند که این پراکنشها از آغاز انقلاب صنعتی شدت گرفتهاند، چنانکه چشمانداز حیات بر روی کره زمین را تیرهوتار کردهاند. عکسالعمل جهانی بر ممنوعکردن فعالیتهایی است که به افزایش گرمایش در جو زمین میانجامند.
متهمهای اصلی این شومی، مصرف سوختهای فسیلی بهویژه زغالسنگ، فراوردههای نفتی و گاز طبیعی هستند که بدترین نوع آن هم صد سال است ایرانزمین را به صورت هدرسوزی گازها همراه استخراج نفت، گرفتار کرده است.
عمده فعالیتهایی که سوختهای فسیلی مصرف میکنند، صنایع حملونقل با استفاده از نیروی موتورهای درونسوز است. تولید برق با نیروگاههای حرارتی و صنایع احیای فلزات نیز متهمان دوم و سوم هستند.
خوشبختانه خلقت خود راهحل جلوگیری از این خودکشی دستهجمعی جامعه بشری را پیشروی ما آشکارا گسترده است.
هر بامداد که خورشید برمیآید، اشعه آن بر روی خاک و آبهای زمین زندگی میآفریند، اگر دست انسان خطاکار مانع عملکرد خلقت نشود.
اشعه خورشید با خود ذرات فوتون را فرود میآورد که گیاهان را رشد میدهند و خوراک همه موجودات آبی و خاکی را فراگرد میآورند. این مسیر از دو رهگذر آدمی را از سوخت و برق فسیلی میرهاند. یکم: آدمی میتواند این ذرات فوتون را جمعآوری کند و از پشتبامها تا همه سطوح مرتفع کره زمین با صفحات خورشیدی تولید برق بپوشاند و به این شکل دیگر نیازی به نیروگاههای برق حرارتی و سوختهای فسیلی برای تولید برق نباشد.
شبکههای برق منطقهای را میتوان در سرتاسر جهان بین شرق و غرب و بین شمال و جنوب کره زمین به هم وصل کرد و تولید انبوه و عالمگیر برق را دائمی کرد و مصارف فصلی و شبانهروزی برق را مستمر کرد. به دیگر سخن وقتی غرب عالم در تاریکی شب فرومیرود و از توان تولید برق خورشیدی میافتد، نیمه شرقی عالم از درخشش آفتاب در تولید برق سود میبرد.
اگر در نیمکره شمالی، مصرف برق در تابستانها افزوده میشود، در همان زمان افت مصرف در نیمکره جنوبی کسری را جبران میکند.
صنایع ارتباطات کابلی که از شبکه تلگراف جهانی در دو قرن پیش تجربه اندوخته یا فیبرهای نوری مخابران جهانی را در عصر جدید پوشش میدهد، این مسیر را طی کردهاند. برق خورشیدی با شبکههای فشارقوی برای جریان برق مستقیم (C5) تقریبا بدون هدرروی نیرو در انتقال، این اتصال جهانی را انجام میدهد که حتما به بهبود روابط جهانی و پایاندادن به جنگهای منطقهای خواهد انجامید و چنین است که:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ تا تو برق به کف آری و به شادی بغنوی
دوم: وظیفه دیگر فوتونهای خورشیدی گسترش حیات گیاهی در آب و خاک است.
این گیاهان هستند که خوراک و امکان زندگی برای موجودات در آب و خاک را فراهم میآورند. به این نقش، عمل فتوسنتز میگویند. شگرفی حیات در این است که در میان همه گیاهان موجوداتی ذرهبینی هستند که آنها را «مایکرو الجی» مینامند که از خانواده جلبکها هستند و اگر در آبهای شور دریایی گرم پرورش داده شوند، به تودههای جلبکی بزرگی تبدیل میشوند که در مدت شش ماه قابل برداشت میشوند و از وزن خشک این جلبکها یکسوم آن امکان تبدیل روغنهای قابل تصفیه به انواع بنزین و گازوئیل را دارد. از قضا سواحل جنوب ایران از بوشهر تا مرز پاکستان به طول هزارو 500 کیلومتر از بهترین نقاط دنیا برای پرورش این جلبکهاست.
در حقیقت این گیاه معجزهآسا باعث خلاصی بشر از گازهای کربنی و دودهای نفتی و زغالسنگی است. مهربانی خداوند چنان است که حدود 15 درصد از وزن خشک این گیاه مواد پروتئینی و دارویی هستند و بقیه هم علوفه برای دامها و طیور است. مقیاس اقتصادی این فرایند اختصاص مزارع 500 هکتاری در کنار دریاهای جنوبی و سواحل جزایری مانند هنگام و بوموسی است.
روغن خام حاصل از این مزارع به قیمتی بالاتر از نفت خام سبک معامله میشود و هزینه پالایش آن هم از تصفیه نفت خام بسیار ارزانتر است. این گیاه برای تولید یک مولکول کربن سوختی 2.5 مولکول گاز کربنیک از آبهای شور دریایی و هوای اطراف میگیرد و در نتیجه بهترین پاسخ مستمر به مصرف آن بهجای سوختهای فسیلی است که کربن کشنده در جو میپراکنند. در شرایط فعلی سرمایهگذاری در این بایوسوخت (bio fuel) به ارزهای جهانی مانند دلار، یورو و یوان چین سهساله بازگشت میشود. مشکل این است که بوروکراتهای دولتی و خصولتی که مانند بختک روی صنایع نفت و برق ایران افتادهاند، در دام دلالهای سوختهای فسیلی و برق حرارتی هستند، بنابراین ایران را گرفتار ناترازیهای سوخت، برق، صنعت، تورم مستمر و خزانه خالی دولت نگه داشته و میدارند.
راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب/ تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه میرود/ بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش