تحول صنعت نفت و گاز
علی فتحعلیزاده رئیس پژوهش و فناوری معاونت توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران
صنعت نفت و گاز در آستانه تحولی عظیم قرار دارد. در عصری که فناوریهای نوین با سرعتی بیسابقه در حال پیشرفت هستند، هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشرانهای اصلی انقلاب صنعتی چهارم، چشمانداز جدیدی پیش روی این صنعت استراتژیک قرار داده است.
هوش مصنوعی با تواناییهای شگفتانگیز خود در پردازش دادههای عظیم، یادگیری از الگوها و بهینهسازی فرآیندها، میتواند نقشی کلیدی در کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری و ارتقای ایمنی عملیات ایفا کند. این تحول دیجیتال در حالی رخ میدهد که صنعت نفت و گاز ایران با چالشهای متعددی مواجه است. از یکسو، نیاز به افزایش تولید با توجه به شرایط کشور و از سوی دیگر، ضرورت بهینهسازی مصرف منابع و کاهش هزینههای عملیاتی، ایجاب میکند که راهکارهای نوینی برای مدیریت و توسعه میادین نفت و گاز به کار گرفته شود. در این میان، هوشمصنوعی میتواند به عنوان کاتالیزوری قدرتمند، مسیر تحول و نوآوری در این صنعت را هموار سازد و افقهای جدیدی را پیش روی فعالان این حوزه بگشاید.
در حوزه اکتشاف و ارزیابی مخازن، هوش مصنوعی با قابلیتهای پیشرفته خود تحولی شگرف ایجاد کرده است. الگوریتمهای پیشرفته قادرند دادههای لرزهنگاری را با دقتی فراتر از توان انسان تحلیل کنند و با استفاده از یادگیری ماشین، خصوصیات مخزن را با دقت بالا پیشبینی کنند. این فناوری همچنین امکان شناسایی الگوهای پیچیده زمینشناسی را فراهم میکند که پیش از این با روشهای سنتی امکانپذیر نبود.
فناوری حفاری هوشمند نیز تحول دیگری است که صنعت نفت و گاز را متحول ساخته است. سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند پارامترهای حفاری را در زمان واقعی بهینهسازی کنند و با پیشبینی مشکلات احتمالی، از بروز مسائل فنی جلوگیری کنند. این قابلیت نه تنها زمان غیرمولد را به حداقل میرساند، بلکه باعث کاهش چشمگیر هزینههای عملیاتی میشود. در عرصه بهرهبرداری و مدیریت تولید، هوش مصنوعی دستاوردهای قابلتوجهی داشته است. این فناوری با بهینهسازی فرآیندهای تولید، پیشبینی دقیق خرابی تجهیزات و پایش مستمر عملکرد چاهها، امکان مدیریت یکپارچه مخزن را فراهم میکند.
سیستمهای هوشمند میتوانند با تحلیل دادههای عملیاتی در زمان واقعی، تصمیمات بهینه برای تنظیم پارامترهای تولید اتخاذ کنند و بازدهی چاهها را به حداکثر برسانند.
در حوزه مدیریت پروژه، هوش مصنوعی نقشی کلیدی در برنامهریزی، کنترل و پایش پروژههای بالادستی ایفا میکند. این فناوری با تحلیل دادههای تاریخی پروژهها، میتواند زمانبندی دقیقتری ارائه دهد، ریسکهای احتمالی را شناسایی کند و راهکارهای پیشگیرانه پیشنهاد دهد. همچنین، با توجه به ماهیت بلندمدت قراردادهای جدید بالادستی نفت و گاز (IPC) که معمولا ۲۰ ساله هستند، هوش مصنوعی میتواند در مدیریت بهینه منابع، پیشبینی هزینهها و درآمدها و بهینهسازی برنامههای توسعهای در طول دوره قرارداد نقش حیاتی ایفا کند. این قابلیت بهویژه در شرایط متغیر بازار و تغییرات فناوری، اهمیتی دوچندان مییابد.
نقش محوری صنعت نفت و گاز در اقتصاد ایران و سهم قابلتوجه درآمدهای نفتی در تولید ناخالص داخلی کشور، ضرورت بهرهگیری از فناوریهای نوین را در این صنعت دوچندان میکند. در شرایطی که اقتصاد ایران همچنان وابستگی بالایی به درآمدهای نفتی دارد، افزایش بهرهوری و کارآیی در این صنعت میتواند تاثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی کشور داشته باشد. هوش مصنوعی با توانمندیهای منحصر به فرد خود، امکان کاهش چشمگیر هزینههای عملیاتی را فراهم میکند و میتواند به عنوان اهرمی قدرتمند برای جهش تکنولوژیک در این صنعت عمل کند.
چالشهای فنی و تکنولوژیک میادین نفت و گاز ایران که اغلب در نیمه دوم عمر خود قرار دارند، استفاده از هوشمصنوعی را به یک ضرورت راهبردی تبدیل کرده است. افت طبیعی تولید در این میادین و پیچیدگیهای فنی برای حفظ و افزایش تولید، نیازمند راهکارهای هوشمندی است که بتواند با تحلیل دادههای پیچیده مخزن، بهترین استراتژیهای تولید را ارائه دهد. این مساله در شرایط تحریم و محدودیت دسترسی به فناوریهای روز دنیا، اهمیت بیشتری مییابد.
اصلاح و بازنگری در قراردادهای بالادستی، نخستین گام در مسیر هوشمندسازی صنعت نفت و گاز است. این اصلاحات باید به گونهای باشد که بندهای مربوط به استفاده از فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی، به صورت شفاف در قراردادها گنجانده شود. همچنین، تعریف شاخصهای عملکردی مرتبط با بهکارگیری هوش مصنوعی و تعیین مشوقهای قراردادی برای نوآوری، میتواند انگیزه پیمانکاران را برای حرکت به سمت فناوریهای پیشرفته افزایش دهد. این مشوقها میتواند شامل تخفیفهای مالی، تمدید مدت قرارداد یا امتیازات ویژه برای پیمانکاران پیشرو در استفاده از هوش مصنوعی باشد.
همکاری با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، بخش مهم دیگری از راهکارهای قراردادی است. ایجاد کنسرسیومهای تحقیقاتی متشکل از شرکتهای نفتی، دانشگاهها و شرکتهای فناور میتواند به توسعه راهکارهای بومی هوش مصنوعی کمک فراوانی کند. تعریف پروژههای مشترک بین صنعت و دانشگاه و تسهیل فرآیند انتقال دانش و فناوری، نه تنها به ارتقای توان فنی کشور کمک میکند، بلکه زمینه را برای تربیت نیروی انسانی متخصص در این حوزه فراهم میسازد.
توسعه مدلهای جدید همکاری نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. قراردادهای مشارکت در فناوری، که در آن شرکتهای نفتی و شرکتهای فناور به صورت مشترک در توسعه و بهکارگیری راهکارهای هوشمند سرمایهگذاری میکنند، میتواند مدلی کارآمد برای توسعه فناوری باشد. همچنین، توافقنامههای تحقیق و توسعه و قراردادهای خدمات فناوری محور، چارچوبهای جدیدی را برای همکاریهای فناورانه فراهم میکنند. این مدلهای نوین همکاری باید به گونهای طراحی شوند که منافع تمامی طرفهای درگیر را تامین کنند.
بهرهگیری موثر از هوش مصنوعی در صنعت نفت و گاز مستلزم برنامهریزی دقیق و اقدامات هماهنگ در سطوح مختلف است. نخستین گام در این مسیر، تدوین استراتژی جامع دیجیتالسازی در شرکت ملی نفت است که باید با نگاهی آیندهنگر و با در نظر گرفتن تمامی جوانب فنی، اقتصادی و مدیریتی تهیه شود. همزمان، بازنگری در ساختار قراردادهای بالادستی ضروری است تا زمینههای لازم برای ورود فناوریهای نوین به این صنعت فراهم شود.
برای تسریع در روند هوشمندسازی، همکاری نزدیک با دانشگاههای برتر کشور و حمایت از تحقیقات دانشگاهی میتواند نقطه عطفی در این مسیر باشد. این همکاری میتواند با تخصیص بخشی از بودجه قراردادهای بالادستی به پژوهشهای دانشگاهی در حوزه هوش مصنوعی تقویت شود و به عنوان پلی میان صنعت و دانشگاه عمل کند.
دستیابی به این اهداف بلندپروازانه، نیازمند تدوین نقشه راه مشخص، سرمایهگذاری هدفمند و همکاری موثر تمام ذینفعان است. شرکت ملی نفت ایران با پیشینه درخشان خود در صنعت نفت، این فرصت را دارد که با پیشگامی در عرصه هوشمندسازی، الگویی برای سایر وزارتخانهها و شرکتهای ایرانی باشد. این تجربه ارزشمند میتواند چراغ راهی برای سایر بخشهای اقتصادی کشور در مسیر تحول دیجیتال باشد و نقش محوری در هدایت کشور به سمت عصر دیجیتال ایفا کند.