جور دیگر باید دید

محمدحسین بصیری کارشناس بخش معدن و صنایع معدنی

بصیری

بخش معدن و صنایع معدنی به عنوان یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد کشور، با چالش‌ها و موانع متعددی طی ماه‌ها و سال‌های اخیر مواجه بوده است. در این میان، آنچه بیشتر عملکرد فعالان این بخش به ویژه تولیدکنندگان فولاد را تحت تاثیر قرار داده، محدودیت‌های تامین انرژی در روزهای مختلف بوده است.

از آنجایی که تولید فلزات اعم از آهنی و غیرآهنی وابستگی بسیاری به تامین پایدار انرژی دارد، بنابراین هرگونه محدودیت در این زمینه علاوه بر کاهش تولید و سودآوری صنایع معدنی و فلزی، خسارات جبران‌ناپذیری را نیز بر بدنه اقتصاد کشور وارد می‌کند. در حالی که سال ۱۴۰۳ به جهش تولید نام‌گذاری شده و قرار بر این بود که میزان تولید در بخش معدن و صنایع معدنی کشور نیز در راستای تحقق شعار سال افزایش پیدا کند اما معضل قطعی برق، زودتر و شدیدتر از تابستان سال گذشته به سراغ صنایع آمد و منجر به افت چشمگیر تولید در واحدهای معدنی و فلزی کشور در نیمه نخست امسال شد.

با آغاز نیمه دوم سال و گذر از بحران قطعی برق، در حالی که انتظار می‌رفت فعالان بخش معدن و صنایع معدنی با معضلات کمتری در حوزه انرژی مواجه شوند، محدودیت گاز صنایع زودتر از زمان انتظار آغاز شد و به نظر می‌رسد با توجه به ناترازی‌های موجود، در ادامه نیز تشدید پیدا کند.

صنایع معدنی و فلزی در کشور تا به امروز اقدامات مختلفی همچون احداث نیروگاه‌های سیکل ترکیبی و خورشیدی را با هدف تامین پایدار برق انجام داده‌اند که در نوبه خود تحسین‌برانگیز است اما در شرایط فعلی که محدودیت گاز، مسیر توسعه و رشد تولید در این بخش به ویژه در کارخانه‌های فولادی (واحدهای احیا مستقیم) را سد کرده است، این سوال تامل‌برانگیز مطرح می‌شود که آیا متولیان امر که وظیفه تامین زیرساخت‌های اساسی صنایع و معادن کشور را بر عهده دارند، تمهیدات لازم جهت تامین پایدار گاز واحدهای معدنی و فلزی در روزهای پیش رو را اندیشیده‌اند یا قرار است این مهم را نیز همچون احداث نیروگاه‌های برق، به خود تولیدکنندگان واگذار کنند!

در حالی که تولید گاز در کشور طی سال‌های اخیر کاهش یافته و از سوی دیگر میزان مصرف آن در بخش‌های مختلف به ویژه بخش خانگی افزایش یافته است، به نظر حتی مشارکت صنایع معدنی و فلزی در طرح‌هایی همچون صرفه‌جویی و بهینه‌سازی گاز که توسط شرکت ملی گاز ایران در حال اجراست نیز نمی‌تواند تاثیر چندانی بر رفع این معضل داشته باشد؛ چراکه کشور ما مدت‌هاست با چالشی بزرگ و اساسی به نام تحریم دست و پنجه نرم می‌کند و همین مسئله مانع از واردات تکنولوژی‌های جدید، تجهیزات و ابرازهای مدرن به میادین گازی شده است. برای مثال، میدان گازی پارس جنوبی در حالی منبع تامین بیش از ۷۰ درصد گاز کشور است که با افت فشار در این میدان گازی، نه ‌تنها مزیت ایران در منطقه از دست خواهد رفت و جای خود را به کشورهایی همچون قطر خواهد داد بلکه گاز مورد نیاز برای مصارف مختلف اعم از خانگی، اداری و صنعتی نیز دیگر وجود نخواهد داشت!

در چنین شرایطی، ضرورت دارد که دولت به عنوان متولی اصلی بخش انرژی در کشور ضمن دعوت از سرمایه‌گذاران بخش خصوصی جهت سرمایه‌گذاری در حوزه زیرساخت به ویژه گاز، زمینه مشارکت برخی از شرکت‌های فولادی که از پشتوانه مالی و اعتباری بالاتری نسبت به سایر فولادسازان کشور برخوردار هستند را در این حوزه فراهم سازد. از طرفی، هرچه سریع‌تر باید بستر ارتباط دوسویه و موثرتر با کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه جهان مانند چین و هند که امروز از صاحبان تکنولوژی در حوزه انرژی به شمار می‌آیند، ایجاد شود تا در شرایطی که آمریکا و کشورهای اروپایی روز به روز به شدت تحریم‌های خود علیه ایران در بخش‌های مختلف به ویژه انرژی می‌افزایند، بتوان بیشترین بهره را از همکاری با دو کشور مذکور که جزو بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فولاد جهان نیز محسوب می‌شوند، برد. نکته قابل توجه اینکه آمریکا حتی با وجود اثرات جنگ تعرفه‌های دوران دونالد ترامپ که دوباره به راس قدرت ایالات متحده آمریکا برگشته است، در حال حاضر بزرگ‌ترین شریک تجاری چین به حساب می‌آید و و تنش‌های موجود در روابط سیاسی دو کشور، تاثیری بر روابط اقتصادی آن‌ها نداشته است. بنابراین تغییر سیاست‌ها‌‌ و نگرش‌ها در حوزه روابط خارجی، می‌تواند زمینه‌ساز تحول و حرکت به سمت سرمایه‌گذاری‌های جدید در میادین گازی کشور و در ادامه رشد تولید گاز و تامین پایدار این حامل انرژی در بخش معدن و صنایع معدنی کشور شود که امید است شاهد تحقق این مهم در سالیان آتی باشیم.

ارسال نظر