جنگ برای بقا

پرویز حسینی فعال صنعتی

یادداشت

 

روزگار خوبی را سپری نمی‌کنیم و حال بیمارگونه صنعت به واسطه شرایط اقتصادی و تحریم‌های خارجی و کارشکنی‌های داخلی روز به روز وخیم‌تر می‌شود. در شرایط فعلی بازار تنها حرکتی که تولیدکننده می‌تواند انجام دهد تنازع برای بقاست. ما نیز برای ماندن در صحنه تولید مجبور شده‌ایم فعالیت‌های جدید انجام دهیم.

با توجه به محدودیت‌های موجود از جمله دشوار شدن سرمایه‌گذاری‌های جدید و کاهش ارزش پول و کاهش منابع مالی بخش خصوصی باید در زمینه‌هایی رقابت کنیم که در آنها توانایی نسبی داریم. این توانایی‌های نسبی بر اساس داشته‌هایمان است. یک سری ماشین‌آلات داریم و علم اندکی هم داریم که سعی می‌کنیم از آن علم اندک استفاده کنیم.

ما در صنایع تولیدی جوگی تولیدکننده قطعات دایکستی آلومینیوم هستیم و به عنوان مثال بیشتر در تولید قطعات دایکستی لوازم خانگی سعی کردیم با طراحی‌های جدید و کاهش وزن رقابت کنیم. محصول قدیمی ما رینگ خودرو بوده است که دنبال تکنولوژی جدید و راه جدید می‌گشتیم تا بتوانیم قیمت تمام شده و خواص کیفی محصول را بالا ببریم و بتوانیم مزیت رقابتی داشته باشیم. به همین دلیل سعی کردیم یک پروژه جدید را شروع کنیم که فعلاً در ابتدای راه هستیم.

طی تحقیقاتی که انجام دادیم به دنبال این بودیم که دانش فنی و یا تجهیزات جدید را شناسایی کنیم. در تولید رینگ خودرو ژاپنی پیشتاز هستند. در تولید رینگ خودرو به روش دایکست فشار بالا از تجهیزات و روش‌های مکملی استفاده می‌کنند به طوری که برای تولید رینگ خودرو روش دایکست فشار بالا را با ریخته‌گری تحت خلا و یا رئو کستینگ ترکیب کرده‌اند و توانسته‌اند قابلیت‌های بیشتری نسبت به روش‌های قدیم ایجاد کنند. با روش‌های جدید یک سری از تئوری‌ها و پارامترهای قدیمی دایکست فشار بالا تغییر می‌کند. بطوریکه کنترل فرایندها بهتر شده است.

متاسفانه در کشور ما کارتحقیقاتی خیلی زمانبرتر و گران‌تر تمام می‌شود و یک تولیدکننده توانایی این هزینه کرد را ندارد. زمینه های علمی زیادی هستند که می‌توان روی آن‌ها کار کرد.

اگر بخواهیم کار تحقیقاتی نو انجام دهیم علم در دنیا به قدری با سرعت حرکت می‌کند که هرچقدر کار کنیم باز هم عقب هستیم. ما حتی اگر بتوانیم از صنایع پیشتاز پیروی هم بکنیم، خود امتیاز بزرگی محسوب می‌شود.

من فکر می‌کنم اینکه بتوانیم نوآوری جدیدی در صنعت بکنیم کار مشکل‌تری است حتی اگر بتوانیم از نوآوری‌های موجود با تغییرات کوچک یا حتی بدون تغییرات نیز استفاده کنیم خودش حرکت بسیارخوب و مثبتی هست.

یکی از مشکلات ما اینست که واقعا در مجموعه خودمان طی سال‌های اخیر کمتر توانسته‌ایم جوان خلاق جذب کنیم و شاهد موج متاسفانه  فرار مغزها به صورت واقعی هستیم. اکثر جوانان حتی با استعدادها هم به دنبال شغل های کاذب از جمله دلالی و واسطه‌گری و.. هستند چراکه همگان دیده‌اند در تولید چیزی نصیبشان نمی‌شود و این فاجعه است.

در دنیای امروز کسانی بیشترین درآمد را دارند که با خلاقیت و با ایده پردازی کار جدیدی انجام داده‌اند ولی در کشور ما متاسفانه به این موضوع بهایی داده نشده است.

من افسوس می‌خورم که در مجموعه خودمان نتوانستم نیروهای خلاق جدید به صورت قابل توجه جذب کنم. کسانی که به عنوان مهندس یا کارگر در یک مجموعه تولیدی فعالیت می‌کنند باید در صورت معجزه خانه دار شوند. اگر نیروی خلاقی بخواهد خودش واحد تولیدی ایجاد کند تقریبا غیر ممکن شده است. در صورتیکه که ما بعد از دانشگاه حدود 10 سال بعدش صاحب کارگاه تولیدی خودمان بودیم بدون اینکه از کسی کمکی گرفته باشیم. الان امکان این موضوع صفرنیست ولی واقعیت این است که نسبت به گذشته بسیار دشوارتر شده است.

تولید به حدی جذاب و شیرین هست که ما هنوز به دلیل این حلاوت در تولید مانده‌ایم ولی شاید برای بسیاری کم جاذبه باشد.

ارسال نظر