بـحران ناتـمام
در این ایام اظهارات برخی مدیران شرکتهای بزرگ فولادی مبنیبر کاهش تولید بهواسطه قطعی برق در محافل خبری حسابی سروصدا کرد. این موضوع حتی باعث شد برخی از فعالان مجازی بورسی نیز قطعی برق را عامل مهمی در نوسانات بازار سرمایه معرفی کنند. گرچه تبعات منفی قطعی برق در صنایع و بخش کشاورزی غیرقابل کتمان است، اما بررسی آمارها نشان میدهد بدون توجه به این چند نکته قضاوتها در این مورد غیرمنصفانه خواهد بود.
آمارها نشان میدهد تولید در نیمهنخست سال ۱۴۰۲ نسبت به سالهای قبل در صنایع کوچک و بزرگ افزایشی بوده است، برای مثال تولید سیمان در ۵ماهه نخست امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشد ۱۷ درصدی داشته است. در بخش فولاد کل تولید این بخش نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد ۵ درصدی و نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۰ رشد ۱۸ درصدی داشته و رکورد هشتساله تولید را شکسته است. همچنین گزارشهای دو بازوی پژوهشی مجلس و بانک مرکزی از شاخص تولید ماهانه شرکتهای بورسی نیز نشان میدهد رشد تولید صنعتی در پنجماهه نخست مجموعا نزدیک به ۹ درصد بوده است. اما علاوه بر بخش تولید که رشد داشته، طبق بررسیها در دو سال گذشته ۱- مشکل قطعی خانوارها حل شده است، ۲- قطعی برق صنایع نسبتا با برنامه شده و میزان قطعی کمتر از دو سال قبل شده است، ۳- در دو سال گذشته در مجموع از شروع دولت سیزدهم ۳۳ واحد نیروگاه جدید وارد مدار شده است و ظرفیت اسمی نیروگاههای کشور در دولت سیزدهم به ۹۱ هزار و ۱۳۱ مگاوات رسیده که افزایش ۷۷۰۰ مگاواتی را نشان میدهد. ۴- حل مشکل ناترازی برق به جهت نیاز به حجم عظیم سرمایهگذاریها و زمان اتمام پروژه، امری زمانبر است و در کوتاهمدت با شیوههای قیمتی هم نمیتوان اقدام جدی برای کاهش ناترازی انجام داد. ۵- مقایسه میزان مصرف برق (فروش) در چهارماهه نخست امسال (آخرین آمار منتشر شده) با مدت مشابه سال قبل نشان میدهد رشد کل مصرف برق در کشور ۴ درصد و این میزان برای بخش صنعت ۹ درصد بوده است.
ناترازی در بازار انرژی ایران
بحران انرژی و جهش نرخ برق و گاز این روزها سوژه داغ بسیاری از رسانههای جهان است و برخلاف تصور بسیاری، این بحران میتواند دامنگیر ایران هم شود. قطع برق سالهای گذشته هفت میلیارد دلار خسارت به صنایع ایران وارد کرد. این آماری است که اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران منتشر کرده و گوشهای از زیان سنگین ناترازی انرژی در بازار ایران را به تصویر کشیده است. این اتفاق در حالی رخ میدهد که ایران دومین مالک بزرگ ذخایر گاز جهان است و بخش عمدهای از نیروگاههای برق آن با سوخت گاز کار میکنند، اما عقبماندگی تاریخی در بهرهبرداری از منابع گازی و تحریم موجب شده است که ایران نهتنها نتواند در بازار انرژی جهان حرفی برای گفتن داشته باشد که خود حالا یکی از واردکنندگان برق و گاز است.
ناترازی در بازار انرژی ایران، موجب جیرهبندی برق و گاز صنایع شده است. صنایعی که تابستانها با کمبود برق و زمستانها با کمبود گاز مواجه هستند و به ناچار به مازوتسوزی روی میآورند. مازوتسوزی صنایع بارها ایران را به صدر فهرست کشورهایی با بیشترین آلایندگی هوا رسانده و هنوز هم روشنایی شهری در بسیاری از بزرگراهها و خیابانهای شهر تهران ضعیف است تا کمبود برق رقم واردات انرژی را درشتتر نکند.
دود ناترازی انرژی در ایران بیش از همه در چشم صنایع رفته است و اگرچه ایران یک کشور صنعتی به شمار نمیآید، اما تأمین انرژی همین تعداد صنایع موجود با مضیقه مواجه شده و دولت برای اینکه مانع از قطع گاز و برق منازل شهروندان ایرانی شود، ناچار شده است که تابستانها برق و زمستانها گاز صنایع را جیرهبندی کند. البته گهگداری دامنه ناترازی برق به خانه شهروندان ایرانی هم رسیده و سالهای گذشته قطع برق خانگی بارها موجب اعتراض بسیاری از شهروندان شد. در سالهای گذشته دامنه ناترازی برق صنایع به زمستان هم رسید و دولت برای صرفهجویی در مصرف برق، روشنایی شهری معابر را کاهش داد. در آن زمان شرکت توزیع برق توضیح داد که ذخایر سوخت نیروگاهها به حد کافی تأمین نشده و نیروگاههای گازسوز دچار مشکل شدهاند.
همزمان صنایع برای تأمین گاز زمستانه خود هم دچار مشکل شدند و به مازوتسوزی روی آوردند که نتیجه آن آلودگی شدید هوا و تعطیلی ادارات و مدارس بود. ناترازی برق در شرایطی رخ میدهد که ایران گرفتار بحران آب است و بخش درخور توجهی از نیروگاههای برقآبی با حداقل ظرفیت تولید کار میکنند. از آن سمت بخش عمدهای از نیروگاههای برق ایران نیروگاههای حرارتی با راندمان پایین هستند. بر اساس آخرین گزارش وزارت نیرو، ظرفیت اسمی تولید برق کشور به ۸۸ هزار مگاوات رسیده است. بر این اساس نیروگاههای حرارتی شامل نیروگاههای بخاری، گازی و سیکل ترکیبی، سهم ۸۰.۷ درصدی از ظرفیت اسمی تولید برق کشور دارند و نیروگاههای برقآبی با ظرفیت اسمی ۱۲هزارو ۴۴۲ مگاوات، سهمی ۱۴.۱درصدی از ظرفیت اسمی تولید برق کشور را به خود اختصاص دادهاند. انرژیهای تجدیدپذیر هم کماکان زیر هزار مگاوات ظرفیت نصب شده و سهمی حدود یک درصد در ظرفیت اسمی تولید برق کشور دارند.
با وجود وابستگی بالای نیروگاههای برق ایران به گاز، ایران در تأمین کامل گاز مورد نیاز بازار داخلی ناتوان بوده و در مقاطعی نیازمند واردات گاز میشود. با تحریم هشت شرکت فولادی کشور بازار صادرات ما دچار مشکل شده و از آنجا که جزء ده کشور برتر در زمینه تولید فولاد به شمار میرویم پس باید دنبال بازارهای مناسب برای صادرات باشیم. اما کشورهای دیگر مانند ترکیه و عراق که مشتریهای ما بودهاند با وضع قوانینی مانند اخذ مالیاتهای زیاد صادرات ما را مشکل کردهاند.
تاثیر کاهش صادرات بر صنعت برق
همچنین وضع عوارض ۷درصدی از سوی دولت روسیه بر صادرات فولاد برای کاهش نرخ داخلی و کسری بودجه، فرصتی است که پیشروی صادرکنندگان منطقه قرار گرفته است و تولیدکنندگان ایرانی نیز میتوانند از این فرصت استفاده کنند. این در حالی است که صنعت فولاد با چالشهایی دست و پنجه نرم میکند که سبب فرصتسوزی میشود.صنعت فولاد کشور با توجه به ظرفیتهای بسیار از جمله ذخایر سنگآهن، گاز و نیروی انسانی توسعه را در دستور کار خود قرار داد. واحدهای فولادی و حتی شرکتهای بزرگ معدنی رفتهرفته توسعه هرچه بیشتر را اجرایی کردند تا بتوانند علاوه بر تحقق تولید ۵۵میلیون تنی در چشمانداز ۱۴۰۴ و تامین نیاز داخل، سهم خود را در بازارهای صادراتی نیز افزایش دهند. افزایش صادرات فولاد در دهه ۹۰ توانست ارزآوری این صنعت را به میزان چشمگیری بالا برده و سرمایهگذاری برای طرحهای توسعه را تامین کند. میزان تولید در این صنعت تا جایی پیش رفت که ایران در میان ۱۰کشور اول تولیدکننده فولاد جهان قرار گرفت و در بحث صادرات در بازاری همچون بازار عراق حرف اول را میزد. اما رشد در صادرات در نقطهای از پیشبینیهای صورتگرفته عقب ماند و چالشهای بسیاری دامنگیر فولادیها شد.
کمبود گاز در زمستان و در ادامه کمبود برق در تابستان، توانست علاوه بر کاهش صادرات حتی تامین نیاز داخلی را تحتتاثیر قرار دهد. اما این تنها مشکل فولادیها نبود. تامین مواد اولیه و قوانین و مقررات ناگهانی میزان تولید و در ادامه صادرات را تحتالشعاع قرار داده است. این در حالی است که موفقیت در بازار صادراتی تنها به نرخ تمامشده و کیفیت بازنمیگردد؛ بلکه حضور مداوم در بازار از مهمترین فاکتورهای موفقیت در بازارهای خارجی است. اما چالشهای یادشده باعث میشود در این بخش حضور ثابت در بازارهای صادراتی محقق نشود.حال در شرایطی که افزایش صادرات میتواند به تامین نیاز ارزی کشور کمک کند، این چالشها میتواند به فرصتسوزی دوباره تبدیل شود. اما چرا دوباره؟ روسیه بار دیگر فرصتی در اختیار صنعت فولاد ایران قرار داده است که بهرهبرداری از آن میتواند میزان صادرات در ۱۵ماه پیشرو را تحتتاثیر قرار دهد.این عوارض از ابتدای اکتبر امسال اجرایی میشود و تا پایان سال ۲۰۲۴ ادامه دارد که به گفته دولت روسیه برای جبران کسری بودجه و همچنین کاهش نرخ فولاد در بازار داخلی این کشور مصوب شده است. روسیه بار اول در آغاز جنگ با اوکراین توانست بازار کامودیتیها را افزایشی کند. رشد قیمتها بهترین فرصت برای افزایش صادرات ایران بود. اما وزارت صنعت، معدن و تجارت با وضع عوارض صادراتی بر محصولات فولادی، باعث عقبنشینی صادرکنندگان شد. البته این تصمیم ادامهدار نبود و در کمتر از یکماه لغو شد، اما توانست بر میزان صادرات ششماه اول ۱۴۰۱ اثر کاهشی داشته باشد. حالا بار دیگر روسیه با وضع عوارض ۷درصدی بر صادرات فولاد و سنگآهن فرصتی در اختیار صنعت فولاد ایران برای افزایش صادرات قرار داده است. اما چالشهایی که پیشروی صنعت فولاد است میتواند بار دیگر به فرصتسوزی تبدیل شود.
اصلی ترین مانع امروز صنعت فولاد
تامین مواد اولیه از موضوعات مهمی است که میتواند تولید فولاد ایران و نرخ تمامشده آن را تحتتاثیر قرار دهد.افزایش اکتشافات در سالهای اخیر توانسته است به کمک فولادیها بیاید؛ اما همچنان نگرانیها در زمینه تامین مواد اولیه باقی است. افزایش اکتشاف و اجرای پروژههای برونمرزی میتواند در تامین سنگآهن موردنیاز تاثیر داشته باشد؛ اما این پروژهها بهسرعت نتیجه نخواهند داشت.اما شاید اصلیترین مانع امروز صنعت فولاد، چه در تامین نیاز داخل و چه حضور در بازارهای صادراتی، تامین انرژی باشد.کمبود برق در تابستان امسال توانست تولید مردادماه را نسبت به اردیبهشت به میزان ۵۰درصد کاهش دهد، در حالی که توانمندی داخلی واحدهای فولادی در رکوردزنیهای ماهانه بهخوبی قابل رویت است. اما عدمتامین انرژی علاوه بر آنکه تحقق چشمانداز ۱۴۰۴ را با تردید همراه کرده، میتواند به کاهش صادرات و از دست رفتن بازارهایی منجر شود که در شرایط تحریمی بهسختی بهدست آمده است.
نگاهی به بازار عراق نشان میدهد که کشوری مثل ترکیه در تلاش است تا رقبا را کنار زده و سهم بیشتری را در اختیار بگیرد. ترکیه توانست بازار عراق را از آن خود کند و ایران را به جایگاه دوم برساند. درحالحاضر ترکیه با افزایش ۲۰درصدی نرخ برق صنایع، هزینه تولید فولاد در این کشور را افزایش میدهد، با این حال اثر چالش انرژی به میزانی است که میتواند رقابتپذیری ایران را کاهش دهد.البته در کنار این موارد موضوعاتی همچون برگشت ۱۰۰درصدی ارز حاصل از صادرات، وضع ۲درصدی مالیات بر صادرات و دیگر بخشنامههای ناگهانی مانند ترمزی عمل میکند که سرعت قطار صادرات را کاهش میدهد. امروز صنعت فولاد با توجه به سرمایهگذاریهای بسیار و اشتغالزایی که به همراه دارد، دیگر زمانی برای از دست دادن نداشته و جبران چنین موضوعی آسان نخواهد بود. دولت باید با حمایت ویژه از صنعت فولاد میزان صادرات غیرنفتی را افزایش دهد. توسعه میادین گازی و ساخت نیروگاهها میتواند با کمک فولادیها محقق شود، اما لازمه آن تسهیل این مسیر است. در غیراین صورت با توجه به برنامهریزی کشورهای دیگر از جمله عربستان در توسعه صنعت فولاد و ورود به بازارهای منطقه سالهای سختی برای رقابت در بازارهای جهانی پیشرو است.