الگوی مدرن معدنکاری
بهرهبرداری از معادن بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلف آن، میتواند پیامدهای ناخواسته فراوانی را به دنبال داشته باشد. بخش معدن و صنایع معدنی در بسیاری از کشورها ازجمله مهمترین مسیرها در رسیدن به توسعه پایدار بوده است.
این مهم در برخی از کشورهای دارای معدنی نیز علاوه بر اینکه منجر به توسعه پایدار نشده، بلکه به عنوان منبع اصلی درآمدی دولت، یک نظام ناکارآمد را به وجود آورده است. وجود معادن و کانسنگهای معدنی در هر نقطهای از دنیا که باشد برای آن منطقه یک امتیاز و غنیمت به شمار میآید که با یک مدیریت صحیح و کارآمد و برنامهریزی دقیق میتواند به سکوی پرتابی برای آن منطقه مبدل گشته و شکوفایی و پیشرفت را به ارمغان آورد. برای عبور از این بحران مدیریت مسائل معدن خصوصا بسط معادن سبز را میتوان پیشنهاد کرد. معدنکاری سبز که از سال ۲۰۰۲ در چین مطرح شد؛ به سرعت در کشورهای مختلف جهان مورد پذیرش قرار گرفت.
معدنکاری سبز میزان تقاضاهای موجود برای منابع که ناشی از توسعه اقتصادی است را تعدیل میکند. در جهت دست یافتن به زمینهای مناسب از توسعه به خصوص توسعه پایدار منطقه ای، بهره گیری از امکانات و قابلیتهای هر بخش از منطقه نیاز به برنامهریزی دارد. بنابراین با برنامهریزی درست و منطقی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی معدنکاری، اعمال نظارت هماهنگ به جنبههای مختلف و اتخاذ قوانین محکم میتوان علاوه بر توسعه اقتصادی، جنبههای زیست محیطی و کالبدی را نیز تقویت کرد و این امر محقق نمیشود مگر با به کارگیری توسعه پایدار و معدنکاری سبز به عنوان پارادایم غالب در اقدامات، سیاست گذاریها و طرحهای توسعه معدنی. بنابراین به کارگیری ابعاد، اصول و اهداف معدنکاری سبز، راهبردی برای مدیریت بهینه هر پروژه معدنی است که منجر به شکل گیری وجهه مثبت عمومی فعالیتهای معدنی، افزایش بهرهوری، توسعه اقتصاد سبز، توسعه اجتماعی پایدار، تساوی حقوق اجتماعی، مدیریت زیست محیطی و اکولوژیکی میشود. مبحث معدنکاری سبز در ایران با دو چالش اساسی روبهرو است.
در وهله نخست، نبود قوانین منسجم و سیاست بلندمدت در این زمینه است. لذا لازم است ابتدا موارد قطعی و احتمالی مواجهه دو بخش معدن و محیطزیست بررسی شود. سپس ضوابط و قوانینی تدوین شود که در آینده هم محیطزیست و هم فعالان بخش معدن با مشکل جدی روبهرو نشوند.
در وهله دوم، مشکلات اقتصادی است. در شرایط فعلی کشور، مسائل زیستمحیطی از جمله ابرچالشهای اقتصاد ایران در همهی بخشهای تولیدی محسوب میشود. زیرا پذیرش شرایط فعالیت همزمان با توجه به محیطزیست سبب افزایش هزینههای تولید میگردد. از این رو، بسیاری از فعالان تولید تمایلی به اجرای مسائل محیطزیست ندارند و تدوین و اجرای قوانین مرتبط با معدنکاری سبز پذیرش قوانین محیط زیستی را برای بخش معدن سختگیرانهتر میکند.
بنابراین میتوان با ارائه تسهیلات و یارانه به واحدهای تولیدی، علاوه بر فعالیتهای معدنی آنها را نسبت به انجام فعالیتهای زیستمحیطی ترغیب کرد. همچنین تسهیل شرایط برای اجرای گردشگری معدن و تبدیل معادن متروکه به مناطق پذیرای گردشگر، انگیزه اقتصادی بیشتری برای فعالان این حوزه ایجاد کرد.
روند مطالعاتی معدنکاری سبز
در سال ۲۰۰۳ برای نخستین بار واژه معدنکاری سبز در شماره ۴ مجله علم و تکنولوژی زغالسنگ کشور چین، توسط کیان مینگ گائو به کار رفت و دیدگاهی نوین در عرصه معدنکاری پایدار پیش روی صنعت معدن قرار گرفت. در سال ۲۰۰۷ میلادی طرحی با موضوع «راهکارهای معدن سبز» توسط شرکت EXTRACOR با مشارکت دولت کشور کلمبیا در این کشور با رویکرد استفاده از سوخت بیودیزلی آغاز شد. این طرح به منظور کاهش اثرات، حجم و هزینههای بالای سوخت دیزلی، حداکثر اشتغالزایی بومی، شکل گیری وجهه مثبت عمومی نسبت به فعالیتهای معدنی و درآمدزایی بیشتر برای شرکت نامبرده انجام شد.
در ماه میسال ۲۰۰۷ میلادی مقالهای با عنوان «معدنکاری سبز ذخایر زغال سنگ با سازگاری زیست محیطی» در کنفرانس بینالمللی»مدیریت باطله، ژئوتکنولوژی زیست محیطی و توسعه پایدار جهانی» در کشور اسلونی توسط ژیالین ژو و همکاران ارائه شد. نقطه اصلی شروع این دیدگاه، بر بررسی قانون حرکت لایهای برای ممانعت یا کاهش اثرات سوء معدنکاری زغال سنگ بر روی سایر منابع و محیطزیست استوار است.
هدف، بیشینه کردن منافع اقتصادی است و چهارچوب کلی این روش حفاظت از منابع آب، کاهش میزان نشست سطحی در محدوده معدنکاری، استخراج همزمان زغال سنگ و متان رگههای زغالسنگ، کاهش باطلههای سنگی و تبدیل زیرزمینی زغال سنگ به گاز است.
ارتباط بین محدوده معدنکاری و محیطزیست اطراف در دوره پیش از شروع فعالیت معدنی موزون و سازگار است. ولی پس از معدنکاری، اثرات فعالیتها، محیطزیست را دستخوش تغییرات قرار داده و این موجب مشکلات زیست محیطی عدیدهای مانند تخریب کشتزارها و ابنیهها، مهاجرت روستاها، تصرف زمینها به منظور انباشت باطلههای سنگی، افت در شدت جریان رودخانهها و نهرها، آلودگی و کاهش کیفیت ذخایر آب زیرزمینی، کویرزایی میشود. در ماه مه سال ۲۰۰۸ میلادی کارگاه مشترکی بین کشور کانادا و چین در شهر پکن با عنوان کارگاه معدنکاری سبز برگزار شد که به مطالعه معدن طلای جین شان در شمال چین با ذخیرهای بالغ بر ۲۵/۵ میلیون اونس طلا، نرخ استخراج ۲۰۰۰۰ تن در روز و تولید ۱۲۰۰۰۰ اونس در سال پرداخته و فعالیتهای انجام شده در این معدن در قالب طرح معدنکاری سبز مورد بررسی قرار گرفت.
در سال ۲۰۰۹ میلادی در مقالهای از ششمین کنفرانس بینالمللی دانش و فناوری معدنکاری با عنوان مطالعه ساز و کارهای مشوق معدنکاری سبز زغال سنگ مفهومی جامع تر از معدنکاری سبز توسط لو مینگ یین و همکاران ارائه شد.
لو مینگ یین و همکاران معتقدند که معدنکاری سبز نوع مدرنی از الگوی معدنکاری است که به طور فراگیر کارآیی استخراج منابع و اثرات زیست محیطی را مد نظر قرار داده و بیشینه کردن کارآیی معدنکاری (بازیابی منابع)، کمینه کردن آثار زیست محیطی و ایجاد توازن و بهینهسازی منافع سرمایهگذاری و جامعه را دنبال میکند.
معدنکاری سبز میزان تقاضاهای موجود برای منابع که ناشی از توسعه اقتصادی است، تعدیل میکند. آنها همچنین موانع توسعه معدنکاری سبز را؛ موانع فروش، موانع سازمانی و موانع فنی بیان کردند و سیاستهای ترغیب بازار، دولت و تکنولوژی را راهکار مقابله با این موانع برشمردند.این گزارش، کاهش آثار زیست محیطی، بهرهوری در مصرف مواد اولیه و انرژی و بازسازی معادن پس از بسته شدن را، در راستای ایجاد توسعهای پایدار ضروری معرفی کرد. در ماه آوریل سال ۲۰۱۲ میلادی کارگاهی با عنوان چالشها و فرصت در معدنکاری سبز در جاکارتای اندونزی توسط شرکت Greencap Consulting برگزار شد.
در این کارگاه دیدگاهی کلی از معدنکاری سبز توسط دکتر کارلهینز در ۵ مورد ارائه شد: (۱) بازسازی و احیای معدن، (۲) کاهش اثرات معدنکاری، (۳) نوآوری مدیریت باطلههای معدنی، (۴) مدیریت ریسکهای بوم شناختی و (۵) کاهش مصرف فرآوردههای اولیه معدن. لذا میتوان در پایان بیان کرد که معدنکاری سبز باید منافع پایداری برای منطقه در پی داشته باشد.