معاون علمی، فنّاوری و اقتصاد دانش‌بنیان رئیس‌جمهور؛

صاحب سکوی توسعه هوش مصنوعی بومی متناسب با نیازهای کشور هستیم

معاون علمی، فنّاوری و اقتصاد دانش‌بنیان رئیس‌جمهور گفت: ما امروز صاحب یک سکو شدیم که می‌تواند متناسب با نیازهای کشور، هوش مصنوعی بومی را توسعه دهد.

صاحب سکوی توسعه هوش مصنوعی بومی متناسب با نیازهای کشور هستیم

حسین افشین، استاد تمام مهندسی مکانیک دانشگاه شریف و معاون علمی، فنّاوری و اقتصاد دانش‌بنیان رئیس‌جمهور که دوشنبه دوم بهمن ۱۴۰۳ در رویداد ملّی «پیشگامان پیشرفت» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی را در بازدید از آخرین دستاوردهای بخش خصوصی در حوزه‌ «هوش مصنوعی» همراهی می‌کرد، در گفت‌وگویی تاکید کرد: ما قطعاً به ‌عنوان معاونت علمی، در آینده فقط از پروژه‌های پژوهشی‌ای حمایت می‌کنیم که روی پلتفرم خودمان کار بکنند. البتّه محدود نمی‌کنیم؛ می‌گوییم هر کس خواست روی پلتفرم‌های دیگری که وجود دارند کار بکند، کار کند، ما کاری به آن نداریم، ولی فقط پروژه‌هایی را حمایت می‌کنیم، پژوهش‌هایی را حمایت می‌کنیم که بیایند یک ارزش افزوده‌ای روی پلتفرم خودمان ایجاد کنند. فکر می‌کنم این باعث می‌شود که ما از این دید مستقل بشویم.

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو خاطرنشان کرد: نخبه باید احساس اثرگذاری بکند؛ باید احساس بکند که یک نفر آمده خانه‌ او و حرفش را می‌شنود، بعد هم اتّفاقاً دو تا نکته می‌گوید که شما باید آن دو نکته‌ او را رفع کنید. من یک دیداری رفتم خدمت دو نفر از اساتید بزرگ، ایشان در آن دیدار به دو نکته اشاره کردند، من گفتم عین آن را انجام می‌دهم. نمی‌خواهم این قسمت هم پخش بشود. دوستان می‌گفتند چرا این کار را می‌کنی، گفتم او باید متوجّه شود که من احترام او را داشته‌ام؛ یعنی این مهم است. این‌ها کلّی شاگرد دارند و افراد زیادی به دیدنشان می‌آیند؛ همین که بفهمند حاکمیّت برایشان اهمّیّت قائل است، برایشان ارزش قائل است، برمی‌گردند به سیکل مسیر نخبگی ما.

وی هم‌چنین در بخشی از این گفت‌وگو یادآور شد: سکوی ملی هوش مصنوعی، چیزی فراتر از یک نرم‌افزار است. این یک زیرساخت حیاتی است که می‌تواند در آینده، پایه‌ تصمیم‌گیری‌های کلان کشور باشد. چرا؟ چون با معماری عامل‌محور (Agent-Based) این امکان را می‌دهد که هر سازمان و دستگاهی بتواند عامل‌های هوش مصنوعی مختص به خود را داشته باشد، بدون آنکه نیاز به وابستگی به سرویس‌های خارجی داشته باشیم. به زبان ساده، ما امروز صاحب یک سکو شدیم که می‌تواند متناسب با نیازهای کشور، هوش مصنوعی بومی را توسعه دهد.

حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی

یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب از اوّل سال چند مرتبه درباره‌ آن صحبت کرده‌اند بحث هوش مصنوعی است و این نشان از اهمّیّت موضوع دارد. همچنین، یکی از اهدافی که در سند ملّی هوش مصنوعی آمده ارتقاء کیفیّت حکمرانی با بهره‌مندی از قابلیّت‌های هوش مصنوعی است؛ به ‌عنوان سؤال اوّل، میخواستم در این‌باره توضیحاتی بفرمایید.

بسم الله الرّحمن الرّحیم. یکی از اتّفاقاتی که در نسل جدید حکمرانی می‌افتد، حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی است. این حکمرانی چه‌کار می‌کند؟ شاید یکی از چالش‌های ما در کشور بحث حکمرانی خوب باشد. «حکمرانی خوب» یعنی چه؟ یعنی اینکه با داده‌ی خوب بتوانیم به‌موقع تصمیم بگیریم. این فاکتور خیلی مهمّی است؛ زمانی شما می‌توانید بگویید ما یک حکمرانی خوب انجام می‌دهیم که اوّلاً نسبت به یک سیستم شناخت داشته باشید و داده‌ی دقیق داشته باشید، بعد بتوانید به صورت پیشگیرانه آن کاری را که می‌خواهید، دقیق صورت بدهید. بعضی مواقع به دلیل اینکه اطّلاعاتی که شما دارید اطّلاعات ناقصی است و کامل نیست، نمی‌توانید تصمیم خوبی بگیرید. بعضی مواقع انسان به یک جایی می‌رسد که می‌گوید اگر من داده‌ی کامل داشتم یا به موضوع اشراف کامل داشتم، می‌توانستم تصمیم بهتری بگیرم. هوش مصنوعی در حکمرانی دقیقاً این کمک را می‌کند که با تحلیل داده به تصمیم درست برسید؛ یعنی شما داده‌های زیادی را از جامعه می‌گیرید، از اقتصاد می‌گیرید، از وضعیّت اجتماعی می‌گیرید و در نتیجه تصمیمات بهتری می‌گیرید.

حالا چه اتّفاقی می‌افتد؟ هوش مصنوعی در اینجا دو اثر دارد؛ این حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی یک سری اثرات افزایش بهره‌وری دارد، یک سری اثرات عدالت اجتماعی دارد. یعنی چه؟ مثال می‌زنم. بعضی مواقع ما می‌خواهیم کمک هدفمند بکنیم؛ یعنی جامعه‌ی هدفمان را بشناسیم و بدانیم به کدام قشر باید کمک کنیم، از کدام قشر باید مالیات بگیریم، به کدام قشر در کدام حوزه‌ی آموزشی یا پوشاکی یا خوراکی یا مطالعاتی سرویس بهتری بدهیم؛ زمانی می‌توانیم این کار را بکنیم که داده‌ی دقیق داشته باشیم.

اگر داده‌ دقیق داشته باشیم، منابع و مصارفمان را می‌توانیم دقیق‌تر هزینه کنیم. هوش مصنوعی به ما تحلیل داده می‌دهد؛ یعنی یک سری داده‌های عظیم را که به صورت متداول امکان دریافت و پردازش آن‌ها وجود نداشت، حالا برای ما پردازش می‌کند و می‌توانیم به صورت پیشگیرانه مسائل را درک بکنیم؛ بعد که توانستیم پیشگیرانه مسائل را درک بکنیم، به ما می‌گوید که چه موقع و با چه سرعتی آن بحران یا آن مطالبه را پاسخ بدهیم. این باعث می‌شود که ما حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی داشته باشیم که به این می‌گویند «حکمرانی خوب». تمام کشورها و دولت‌هایی که الان از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، برای افزایش کیفیّت زندگی مردم و افزایش بهره‌وری می‌آیند حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی را اجرا می‌کنند. فرض کنید یک مشکلی داریم به نام «ناترازی انرژی» که یک بخش آن مربوط به تولید است، ولی یک بخش مهم‌تر آن مربوط به مصرف است. اگر ما از زندگی مردم و از صنعتمان داده‌ی خوب داشته باشیم و دقیق بدانیم کجا باید چقدر هزینه بکنیم، با کمترین هزینه می‌توانیم بیشترین بهره‌وری را داشته باشیم و شاید بدون اینکه به مردم تحمیل هزینه بکنیم، بدون اینکه بخواهیم تولید اضافه داشته باشیم ــ که بار مالی برای کشور داشته باشد ــ با یک تحلیل داده بتوانیم این وضعیّت را بهتر کنیم.

اگر این بحث هوش مصنوعی دو بُعد داشته باشد، یک بُعد آن بحث تکنولوژیک قضیّه است و بُعد دیگر آن تربیت افراد متخصّصی است که بتوانند بر این حوزه اشراف داشته باشند و این مسئله را پیش ببرند. شما رئیس بنیاد ملّی نخبگان هم هستید؛ در این راستا چه برنامه‌ای دارید و برای پیشبرد این هدف، چگونه می‌توانیم از نخبگانمان بهتر استفاده کنیم؟

یک موضوع خیلی مهم در بحث هوش مصنوعی نیروی انسانی است؛ چرا؟ چون آن نیروی انسانی‌ای که می‌آید الگوریتم‌ها را می‌نویسد مهم است. وقتی آن الگوریتم را می‌نویسد یا یک الگوریتم را آموزش می‌دهد، اینکه آن را با ذهن و فکر غربی آموزش بدهیم یا با فکر و ذهن شرقی آموزش بدهیم تفاوت دارد. هرچه ما نیروی متخصّص بیشتر داشته باشیم، بهتر می‌توانیم داده‌های خودمان و الگوریتم‌های خودمان را توسعه بدهیم؛ در نتیجه، ماشین یادگیری‌مان یا الگوریتم یادگیری‌مان مبتنی بر عقل شرقی یا عقل ایرانی شکل می‌گیرد.

ما در هوش مصنوعی یک مزیّت داریم؛ شاید در یک سری تکنولوژی‌ها مجبور بودیم عاریه‌ای کار بکنیم، ولی در هوش مصنوعی مزیّت دو کشور خیلی محرز است: ایران و هند؛ یعنی ما نیروی انسانی‌ای داریم که در این زمینه در دنیا جزو نفرات اوّل هستند و اگر ما سرمایه‌گذاری مناسبی روی این نیروهای انسانی بکنیم، عملاً یکی از بخش‌های تولید هوش مصنوعی را که نیروی انسانی است، تقویت می‌کنیم.

البتّه اگر ما زیرساخت‌مان و سکّوی هوش مصنوعی را ایجاد نکنیم، همه‌ی این کارهایی که در قسمت پژوهش می‌کنیم به نوعی به پلتفرم‌ها و سکّوهای خارجی کمک خواهد کرد. ما بالاخره یک زیرساخت می‌خواهیم ــ در قسمت‌های بعدی حتماً درباره‌ی موضوع سکّو و محاسنی که دارد صحبت می‌کنم ــ ولی نمی‌توانیم بگوییم حالا چون سکّو نداریم، پس در این حوزه این حمایت‌ها را نکنیم؛ باید در این حوزه شروع به کار کنیم.

بنابراین، ما دو برنامه قطعاً خواهیم داشت. یکی اینکه دانشگاه‌ها را برای یک خیزش علمی در فنّاوری‌های جدید فعّال کنیم؛ هم در حوزه‌ی تراشه‌ها، هم در حوزه‌ی میکروالکترونیک، هم در حوزه‌ی کوانتوم و هم در حوزه‌ی هوش مصنوعی، که این‌ها واقعاً به هم مرتبطند؛ لذا داریم برنامه می‌گذاریم که آن‌ها فعّال بشوند. من دانشگاه را مثل یک چشمه می‌بینم که این چشمه باید مرتّب بجوشد و آب را سرریز کند؛ سرریز این آب می‌آید داخل شرکت‌های دانش‌بنیان و بعد می‌آید در صنعت و بعد می‌آید در فنّاوری ما و بر اقتدار ملّی ما تأثیر می‌گذارد. دوّم اینکه باید در حوزه‌ی دانش‌آموزی وارد بشویم که در حوزه‌ی هوش مصنوعی بتوانیم برای مدارس یک معلّم بگذاریم و دوره‌های آموزشی برگزار کنیم. البتّه دانش‌آموزان یک کلاسی دارند به نام «کار و فنّاوری» که لازم است یک سرفصل هوش مصنوعی به آن اضافه شود تا بچّه‌ها حدّاقل بتوانند با مبانی آن آشنا بشوند.

بحث سکّوی هوش مصنوعی سؤال بعدی من بود که یک اشاره‌ای به این موضوع داشتید؛ امّا قبل از آن، لطفاً قدری در مورد مزیّت ایران و هند در حوزه‌ نیروی انسانی که در خلال صحبت‌هایتان اشاره کردید، توضیح دهید.

یکی از مهم‌ترین قسمت‌های هوش مصنوعی برنامه‌نویسی آن است. آنچه در دنیا وجود دارد این است که بهترین برنامه‌نویس‌های دنیا دو تیپ بیشتر نیستند: ایرانی‌ها و هندی‌ها؛ در نتیجه، این یک مزیّت است. مطمئن باشید کشورهای توسعه‌یافته دنبال نیروی انسانی ممتاز می‌گردند تا بتوانند برنامه‌نویس‌هایی اضافه کنند که برای پلتفرم‌های خودشان یا سکّوهای خودشان ارزش افزوده ایجاد بکنند. در این بخش، هم ایرانی‌ها و هم هندی‌ها تبحّر خاصّی دارند و این می‌تواند مزیّت ما باشد. البتّه این یک مشکلی هم ایجاد خواهد کرد و آن این است که اگر ما نتوانیم این نیروی انسانی را که تربیت می‌کنیم حفظ کنیم، مرتّب این تولیدات نیروی انسانی ‌ما آماده می‌شوند برای اینکه مهاجرت بکنند. البتّه از این مسئله نباید بترسیم؛ چون ما مثل یک منبع بزرگی نیروی انسانی داریم، باید سعی کنیم مرتّب تربیت بکنیم؛ ولی آن قسمت دوّم هم مهم است که حفظ این نیروی انسانی است. به نظر من، حفظ نیروی انسانی راهکار بخصوصی دارد که ما بتوانیم هم او را حفظ کنیم و هم از او استفاده کنیم. می‌خواهم بگویم در این حوزه ما قطعاً مزیّت داریم.

این بحث ایجاد سکّوی هوش مصنوعی را که پیش‌تر و در دیدار نخبگان با رهبر انقلاب هم به آن اشاره داشتید، لطفا کمی برایمان باز کنید و بفرمایید که چه مزیّت‌هایی دارد. آیا اینکه ما مثلاً از چت جی‌پی‌تی در مورد تحوّلات منطقه یا قضایای غزّه می‌پرسیم، بعد جواب‌هایی به ما می‌دهد که هدایت‌شده است، مربوط به این سکّوی هوش مصنوعی می‌شود؟

بله، این مسئله خیلی مهم است. ما وقتی وارد یک فنّاوری می‌شویم، اگر از ابتدا تا انتهای آن فنّاوری را دقیق ندانیم، در نهایت، یک جور مصرف‌کننده می‌شویم و می‌رویم به این سمت که از تولیدات دیگران استفاده بکنیم و بهره‌بردار باشیم؛ هرچند ممکن است یک نقشی هم در آن فنّاوری داشته باشیم، ولی نقش اساسی‌ای بازی نمی‌کنیم. هوش مصنوعی یک کلّیّت بزرگ‌تر و یک جامعیّت بزرگ‌تری دارد. اینکه فقط تکنولوژی وجود داشته باشد یا برنامه‌نویس باشد، نمی‌تواند این را هدایت بکند؛ یعنی ما فقط یک بُعد را جلو می‌بریم. همان‌طور که در آن سخنرانی بُعدهای هوش مصنوعی گفته شد، بُعد علمی و تکنولوژیک دارد، بُعد فلسفی دارد، بُعد کلامی دارد، بُعد حقوقی دارد، بُعد فقهی دارد؛ اگر این‌ها را با هم نتوانید ببینید، این مسئله حل نمی‌شود.

حالا ما می‌خواهیم چه‌کار بکنیم؟ گفته شد الگوریتم‌هایی که می‌نویسیم و آموزش‌هایی که می‌دهیم مبتنی بر داده‌ای است که ما به آن هوش مصنوعی می‌دهیم؛ یعنی بر اساس آن داده‌هایی که می‌دهیم، آموزش‌هایی می‌بیند و آن هوش مصنوعی بر اساس آموزشی که دادیم و داده‌هایی که دادیم، به ما پاسخ می‌دهد. پس خیلی مهم است که اوّلاً خودمان در این ساختار نقش دقیقی داشته باشیم و سعی کنیم در حوزه‌های مختلف، داده‌های دقیقی به این الگوریتم‌ها بدهیم تا آموزش ببیند.

البتّه موضوع سکّو یک موضوع دیگری است. الان شرکت‌های بزرگ دنیا عموماً آمده‌اند منابع نرم‌افزارهایشان را باز گذاشته‌اند؛ مثلاً شما می‌توانید از منابع مؤسّسه‌ی اوپن‌اِی‌آی استفاده کنید. در این زمینه، ما دو نوع بازیگر می‌توانیم داشته باشیم: اوّل، یک آدم متخصّص که از هوش مصنوعی استفاده می‌کند، برنامه‌نویسی می‌کند و الگوریتم‌ها را توسعه می‌دهد؛ دوّم، یک فرد غیرمتخصّص که عموماً کاربرها و کسانی هستند که می‌خواهند به صورت کاربردی از هوش مصنوعی استفاده کنند، متخصّص الگوریتم‌نویسی یا برنامه‌نویسی نیستند، بلکه فقط یک سری داده دارند و یک خواسته دارند که باید بدهند به یک الگوریتمی که تحلیل بکند و تنها خروجی برای آن‌ها مهم می‌شود.

پس ما نیاز داریم که یک پلتفرم ایرانی و ملّی و اتّفاقاً مدرن داشته باشیم؛ یعنی بروز باشد تا افرادی که می‌خواهند در ایران آن را توسعه بدهند و از آن استفاده کنند، از پلتفرم خودمان استفاده کنند. بنابراین، باید آن را پایه‌گذاری کنیم؛ باید از امروز به فکر این باشیم که یک جایی داشته باشیم که معتبرترین جا است، آدم‌های متخصّص هستند، با نرم‌افزارهای روز و با زبان‌های برنامه‌نویسی روز آشنایی دارند و الگوریتم‌های بهینه را می‌شناسند، تا این را توسعه بدهند. البتّه «توسعه» این نیست که امروز توسعه بدهند، ما کلید آن را قفل کنیم بگوییم این پلتفرم دیگر آماده است؛ بلکه باید طوری باشد که فرض کنید حدّاقل تا ده سال یا بیست سال آینده مرتّب این الگوریتم‌ها به آن اضافه بشود و افراد دیگری هم که استفاده می‌کنند و متخصّص هستند، برای حوزه‌ی خودشان بیایند این الگوریتم‌ها را اضافه کنند.

الان وضعیّت به این صورت است که هر فردی می‌خواهد پژوهش کند، مجبور است از پلتفرم‌های خارجی استفاده کند و چون خودش نمی‌تواند الگوریتم‌های مربوط به رشته‌ی خودش را بنویسد، می‌رود از پلتفرم‌های خارجی استفاده می‌کند؛ در نتیجه، ما پلتفرم‌های خارجی را توسعه می‌دهیم! یعنی عملاً خیلی از توسعه‌ها به دست خود ایرانی‌ها و هندی‌ها و چینی‌ها و کشورهای دیگری که از این پلتفرم‌ها استفاده می‌کنند اتّفاق می‌افتد. در آخر هم یک روزی ممکن است اصلاً آن نرم‌افزارِ متن‌باز را برای ما ببندند.

 دو سیاست هست: هم ممکن است ببندند، هم ممکن است تا آخر باز بگذارند. اگر بستند، ما دوباره هیچ دسترسی‌ای به الگوریتمی که خودمان داشته باشیم و آموزش دیده باشد و عیب‌هایش مشخّص شده باشد نداریم؛ آن‌ها می‌خواهند وابستگی ایجاد کنند تا مجبور شویم بابت این سرویسی که می‌گیریم پول بدهیم. یا اینکه نه، باز می‌گذارند تا داده‌های ما را بگیرند؛ چون شما باید داده‌هایتان را بدهید به آن الگوریتم تا آموزش ببیند و برگردد و آنجا ممکن است یک ذخیره‌سازی داده اتّفاق بیفتد. بنابراین، هم درصورتی‌که متن‌باز باشد می‌تواند برای ما مخاطره داشته باشد، هم درصورتی‌که دسترسی ما را ببندند می‌تواند مشکل ایجاد بکند؛ به همین علّت، اوّلین کاری که انجام می‌دهند این است که این را باز بگذارند. البتّه گفتم این‌طور نیست که امروز بگوییم پژوهش‌های ما نرود روی آن پلتفرم‌ها کار بکند، بلکه ما باید آن را در کنارش توسعه بدهیم؛ به‌زودی این پلتفرم ایرانی بالا می‌آید و چون این پلتفرم توسّط بهترین‌ها آماده می‌شود و با شروع کار هوش مصنوعی دارد راه می‌افتد، استقبال خوبی از آن خواهد شد.

ما قطعاً به ‌عنوان معاونت علمی، در آینده فقط از پروژه‌های پژوهشی‌ای حمایت می‌کنیم که روی پلتفرم خودمان کار بکنند. البتّه محدود نمی‌کنیم؛ می‌گوییم هر کس خواست روی پلتفرم‌های دیگری که وجود دارند کار بکند، کار کند، ما کاری به آن نداریم، ولی فقط پروژه‌هایی را حمایت می‌کنیم، پژوهش‌هایی را حمایت می‌کنیم که بیایند یک ارزش افزوده‌ای روی پلتفرم خودمان ایجاد کنند. فکر می‌کنم این باعث می‌شود که ما از این دید مستقل بشویم.

یک مثال برای شما بزنم که یک مقدار واضح‌تر باشد، یک مقدار ساده‌تر باشد. یک چیزی هست به نام «رایانش ابری»؛ فرض کنید الان می‌خواهم یک ایمیل شخصی برای خودم بسازم؛ باید چه‌کار کنم؟ باید بروم یک سرور بخرم؟ خب یک سرور می‌خرم؛ بعد باید سخت‌افزار آن را بهینه کنم، بعد نرم‌افزار متناسب با آن را روی آن بگذارم، بعد یک نفر برنامه‌نویس بگیرم که برایم آن برنامه‌ی وب‌میل را بنویسد، بعد یکی را بگذارم این را پشتیبانی بکند تا هارد آن نسوزد یا همیشه روشن باشد. «رایانش ابری» این است که ما از ابزارهایی که یک عدّه نوشته‌اند و آماده وجود دارد، استفاده کنیم. در همین هوش مصنوعی، مثال ایمیل شخصی این‌طور می‌شود که می‌روم انتخاب می‌کنم چه نوع وب‌میلی را استفاده کنم؛ یعنی یک عدّه برنامه‌نویس حرفه‌ای این را نوشته‌اند، من فقط انتخاب می‌کنم. حالا انتخاب می‌کنم شخصی‌سازی‌اش کنم یا به آن یک چیزی اضافه کنم. ذیل این می‌شود سخت‌افزار؛ یعنی دیگر نیازی نیست در خانه سخت‌افزار بخرم، چون دارم از آن فضای ابری سرورها استفاده می‌کنم؛ لذا دیگر نگران نیستم سرور بسوزد، دیگر نگران نیستم هک بشود، دیگر نگران نیستم که آیا سی‌پی‌یو یا جی‌پی‌یوی آن ظرفیّت لازم را دارد یا ندارد. من به ‌عنوان یک کاربر فقط از آن استفاده می‌کنم و بابت این استفاده هم هزینه پرداخت می‌کنم؛ دیگر لازم نیست کسی در خانه‌اش سرور بگذارد.

پس ما یک نرم‌افزار داشتیم، ذیل این باید یک سخت‌افزار هم داشته باشیم که آن سخت‌افزار هزینه‌بر است. در قسمت سخت‌افزار، می‌آییم یک تمرکزی انجام می‌دهیم و با پول کشور به صورت پراکنده آن زیرساخت را می‌سازیم. نمی‌خواهیم تجمیع کنیم؛ البتّه جاهایی باید باشد که بتوانیم نظارت بکنیم که آن سرویس‌دهی را انجام بدهد. در نتیجه، آن فضای ابری ما و آن نرم‌افزار ما روی این سرورها سوار می‌شود. دیگر این شرکت خصوصی یا آن وزارتخانه دغدغه‌ی اینکه برود خودش زیرساخت درست بکند ندارد. ما در بحث کاربرد می‌گوییم همه باید بتوانند در کاربرد مورد نظر خودشان گسترش پیدا بکنند. امروز می‌گوییم هر کسی، هر وزارتخانه‌ای، هر شرکت خصوصی‌ای کاربرد خودش را گسترش بدهد و ما اصلاً ورود نمی‌کنیم. لذا ما فعلاً از هر فضای ابری‌ای که در دنیا وجود دارد، از هر اوپن‌اِی‌آیی که وجود دارد، از هر سروری که وجود دارد حمایت می‌کنیم.

پیش‌بینی ما این است که ظرف یک سال بتوانیم درخت اوّلیّه‌ی آن بستر بومی خودمان را بالا بیاوریم؛ بعداً می‌گوییم اگر کسی آمد پروژه‌هایش را روی زیرساخت اینجا انجام داد، ما نصف هزینه‌اش را می‌دهیم. در دانشگاه‌ها از پایان‌نامه‌هایی که روی این زیرساخت انجام بشود حمایت می‌کنیم که این را قوی بکنیم؛ هم‌زمان، زیرساخت ابتدایی آن را هم داریم فراهم می‌کنیم. اگر این امکان در کشور برای هوش مصنوعی اتّفاق بیفتد، ما به‌تدریج می‌توانیم به لایه‌های عمیق هوش مصنوعی و به توسعه‌ای که می‌توانیم در هوش مصنوعی بدهیم بپردازیم. حالا یک بحثی به وجود می‌آید که آن زیرساخت را الان ما از کجا بیاوریم؛ ما الان باید بخریم. حالا اینکه آیا آن تراشه‌ها را که آن جی‌پی‌یوها است باید بسازیم یا نه، این می‌شود بحث بعدی که باید به آن هم بپردازیم؛ این بحث الان در حوزه‌ی سکّو نمی‌گنجد که بخواهم توضیح بدهم. بخش دوم این گفت‌وگو در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

ارسال نظر