شکارچیان اختراع

هر ایده‌ای که با موفقیت به مرحله عمل می‌رسد لزوماً فوری به رسمیت شناخته نمی‌شود. یک اختراع برای رسیدن به چنین مرحله‌ای نیاز به طی مراحل گوناگونی دارد. چهار اقتصاددان از دانشگاه‌های معتبر آمریکا در مقاله‌ای با تجزیه و تحلیل میلیون‌ها حق اختراع به‌ثبت‌رسیده در این کشور، مواردی از اختراعات را شناسایی کرده‌اند که فوری به رسمیت شناخته نمی‌شوند اما بعدها با طی زمان مورد استفاده مفید و فراگیر قرار می‌گیرند.

شکارچیان اختراع

در این‌باره نشان داده می‌شود در حالی که این اختراعات با اختراعاتی که زود به رسمیت شناخته شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند ارزشمندی یکسانی دارند، اما امتیازاتی که در امتداد زنجیره ارزش نصیب این اختراعات می‌شود قدری متفاوت است. در این زمینه نمونه‌ای بزرگ از شواهد فراهم می‌شود که دربردارنده بازیگرانی نقش‌آفرین در زنجیره نوآوری است، بازیگرانی که به دنبال شکار این ایده‌های نادیده گرفته‌شده می‌گردند و از این ایده‌ها در برنامه‌های نوآورانه و تجاری خود به خوبی بهره می‌برند. بر این اساس نشان داده می‌شود که این بازیگران در زنجیره نوآوری منحصربه‌فرد و غیرقابل جایگزین هستند. همچنین منافعی که دست این بازیگران به اصطلاح شکارچی را می‌گیرد بسیار قابل ‌توجه است، طوری که عمدتاً بیشترین سهم را در سراسر زنجیره نوآوری دارند. این شکار اختراعات در کنار فناوری، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی تکمیل‌کننده آن، یکی از مهم‌ترین مولفه‌های بسیاری از زنجیره‌های نوآوری است و بازیگرانی که در مراحل مختلف نوآوری ورود می‌کنند باید به خوبی آن را مدنظر قرار دهند.

چهار اقتصاددان به نام‌های لاورن کوهن از مدرسه کسب‌وکار هاروارد، یومیت گورون از دانشگاه تگزاس در دالاس، کتی مون از دانشگاه کلرادو و پائولا ساه از دانشگاه جورجیا در مقاله خود که در سپتامبر 2024 منتشر شد به منظور ارزیابی این مولفه مهم زنجیره ارزش نوآوری، حق اختراعات به ثبت‌رسیده 50 سال اخیر آمریکا را مورد مطالعه قرار داده و آن دسته از اختراعاتی را که در نهایت برجسته و اثرگذار شدند شناسایی کرده‌اند. عمده اختراعات معمولاً از همان ابتدا مورد استفاده اثرگذار قرار می‌گیرند. با این حال بخش عمده‌ای هم هستند که با گذشت سالیانی از عمر خود مطرح می‌شوند و از آنها زیر عنوان «دیر‌شکوفاشوندگان» یاد می‌شود. این اختراعات که پس از مدتی برجسته می‌شوند، اوایل عمر خود را در گمنامی به سر می‌برند و البته شناسایی آنها هم زمان‌ بسیار زیادی طول نمی‌کشد. شاید تصور این باشد آن دسته از اختراعاتی که بعد از مدت‌ها اثرگذار شده و به کار گرفته می‌شوند به‌طور متوسط ارزش پایین‌تری داشته باشند. یافته‌های تجربی مقاله اما چنین تصوری را تایید نمی‌کند. طبق یافته‌ها، اختراعاتی که از همان ابتدا اثرگذار شده و به کار گرفته می‌شوند با آنهایی که مدت‌ها بعد شکوفا می‌شوند به‌طور میانگین ارزشی یکسان دارند، و حتی از برخی جنبه‌ها اثرگذاری آنهایی که با تاخیر شکوفا می‌شوند بیشتر است.

به منظور فهم بهتر روش مقاله، مثالی از فناوری محاسبه‌گر «واحد پردازش گرافیکی» (جی‌پی‌یو یا GPU) جالب توجه است. در سال 1991، حق 5,025,407 اختراع آمریکا به شرکت افزار تگزاس اعطا شد. «افزار تگزاس» یک شرکت فناوری سهامی عام مستقر در دالاس آمریکاست که در حوزه ساخت تراشه‌های نیمه‌هادی و سایر فناوری‌های مداری فعالیت دارد. این حق اختراع به دو دسته‌بندی فناوری‌محور «پردازش آمار دیجیتال الکتریک» و «پردازش آمارهای تصویری» مربوط می‌شود. دسته‌بندی فناوری اصلی شرکت افزار تگزاس هم دستگاه‌های نیمه‌هادی است. اختراع این شرکت در سال‌های نخست به نسبت چندان دیده نشد. در واقع از سال 2006، 15 سال پس از ثبت حق اختراع بود که این اختراع در حوزه ارجاعات علمی و کاربردهای فناوری بسیار مورد توجه قرار گرفت. این جهش عمدتاً به‌وسیله یک شرکت اتفاق افتاد: شرکت انویدیا (Nvidia). انویدیا که او هم یک شرکت فناوری سهامی عام است در اوایل دهه 1990 میلادی در شهر سانتا کلارا ایالت کالیفرنیا آمریکا تاسیس شد. این شرکت با هدف تمرکز بر فناوری گرافیک شروع به کار کرد. فناوری این شرکت قرابت بیشتری با اختراع شرکت افزار تگزاس نسبت به خود آن شرکت داشت. انویدیا از این اختراع برای ساخت و توسعه سبد محصولات خود بهره گرفت، اتفاقی که به روند مثبت تقاضا برای بازی‌های گوشی همراه، هوش مصنوعی مرتبط با جی‌پی‌یو، یادگیری ماشین و تقاضا برای دارایی‌های رمزارز کمک کرد و از آنها نیز تاثیر مثبت گرفت.

در پی این دوره که از سوی شرکت انویدیا رهبری می‌شد، نوآوران برجسته دیگر نظیر شرکت اپل به این کارزار ورود کرده و به‌خصوص روی تجهیزات محاسبه‌گری که در حوالی دهه 2020 میلادی ظهور یافت متمرکز شدند (شکل 1). جالب اینجاست که خود شرکت مخترع، افزار تگزاس، هیچ تلاشی در زمینه توسعه و پیشرفت فناوری محاسباتی جی‌پی‌یو انجام نداد. در عوض، سایر بازیگران برجسته نظیر شرکت انویدیا، سال‌ها بعد از اختراع مذکور بهره گرفتند و با کار روی آن، در صنعت خود آن را تجاری‌سازی کردند. در مقاله نشان داده می‌شود نظیر این موارد کم نیستند و در حوزه‌های مختلف نوآوری و اختراعات همواره اتفاق می‌افتد. شکارچیان اختراع -شرکت‌های نوآوری که مدام به دنبال نوآوری‌ها و اختراعات گمنام می‌گردند- نقش‌آفرینان مهمی در توسعه و تجاری‌سازی اختراعاتی هستند که دیر شکوفا شده‌اند اما می‌توانند بسیار اثرگذار باشند. بررسی‌های مقاله نشان می‌دهد شکار اختراعات، با منافع و رانت‌های فراوانی همراه است. به عنوان مثال رشد فروش شکارچیان اختراع پس از شناسایی و به‌کارگیری اختراعات افزایشی قابل‌‌توجه می‌یابد، به‌طور میانگین 4 /6 درصد. شاخص کیو توبین که یک نسبت برای ارزیابی تغییرات ارزش شرکت‌ها در بازارهای مالی است نیز افزایش 2 /2درصدی را تجربه می‌کند که با رشد قابل ‌توجه 2 /2درصدی محصولات شرکت شکارچی همراه است.

در بخشی از مقاله، ویژگی‌های شرکت‌ها در مراحل مختلف زنجیره ارزش نوآوری مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. در این‌باره شرکت‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند: نخست، نویسندگان که شرکت‌هایی هستند که حداقل یک اختراع نادیده گرفته‌شده بعدها شکوفا‌‌شده در کارنامه خود دارند و دوم، شکارچیان آنهایی هستند که تاکنون اختراع با تاخیر شکوفا‌شده‌ای را به ثبت نرسانده‌اند اما از این نوع اختراعات بهره گرفته‌اند. طبق ارزیابی‌ها، شرکت‌های به اصطلاح نویسندگان معمولاً قدیمی‌تر، بزرگ‌تر و با ارزش بازار بیشتر هستند، نظیر جنرال الکتریک، ایستمن کوداک و زیراکس. در مقابل شرکت‌های شکارچی اغلب کوچک، مشتری‌محور و در حال رشد هستند، همچون سَن‌دیسک، براودکام و تیوو. همچنین به نظر می‌رسد شکارچیان در موضع خود بیشتر پای کار هستند. شرکت‌هایی که به شکار خود در طول زمان ادامه می‌دهند یک درس آموزنده دارند و آن هم این است که هر شکار اضافی به افزایش منافع و رانت‌ها برای شرکت شکارچی منجر می‌شود.

در گام بعد ویژگی اختراعاتی که شکار می‌شوند ارزیابی می‌شود. شاید انتظار این باشد که حتی اگر سایر شرکت‌ها یک نوآوری را نادیده بگیرند، حداقل ‌باید خود شرکت ابداع‌کننده از اهمیت آن آگاهی داشته باشد و بتواند آن را توسعه دهد. در مقابل این احتمال وجود دارد که بنابر دلایلی خود شرکت ابداع‌کننده بیشتر نتواند اختراع خود و فناوری‌های پیرامون آن را توسعه دهد و اجازه دهد اختراع او شکار شده و از سوی سایر شرکت‌ها توسعه داده شود. در مقاله علائمی از فروض بالا در مورد حق اختراعات ارائه می‌شود. نخست، هم‌راستا با مثالی که در بالا در ارتباط با دو شرکت افزار تگزاس و انویدیا ارائه شد، یافته‌های مقاله نشان می‌دهد اختراعاتی که از سوی شرکت‌های دیگر شکار می‌شوند با حوزه فناوری اصلی شرکت شکارچی قرابت بیشتری دارند تا فناوری شرکت پدید‌آورنده‌شان. دوم، اختراعات شکار‌شده در زمان ابداع در حوزه فناوری‌هایی هستند که رقابت کمتری در آنها وجود دارد. این موضوع ممکن است باعث شود فشار زمانی کمتری روی شرکت‌های ابداع‌کننده برای توسعه فوری نوآوری‌های‌شان ایجاد شود تا تمرکزشان را روی حوزه‌هایی که رقابتی‌تر و به فناوری آنها نزدیک‌تر هستند قرار دهند.

نوآوری‌های دیر‌شکوفا‌شده شکار‌شده مسیری متفاوت را با سایر اختراعات اثرگذار طی می‌کنند. در این‌باره ابتدا در مقاله تعریفی از اثرگذاری اختراعات ارائه می‌شود. سپس اطلاعات سطح خرد از مخترعان شخصی جمع‌آوری می‌شود تا نقش آنها در فرآیند شکار اختراعات ارزیابی شود. یافته‌ها، از دو پویایی تعیین‌کننده نقش مخترعان در فرآیند شکار حکایت دارد. نخست، شرکت‌هایی یافت می‌شوند که مخترع اصلی نوآوری را که شکار کرده‌اند، استخدام می‌کنند. در مثال دو شرکت افزار تگزاس و انویدیا، واقعیت فوق به معنی آن است که شرکت انویدیا یکی از دو فرد دیوید گولی و جری ون آکن از شرکت افزار تگزاس را که مخترع نوآوری شکارشده هستند به استخدام درآورد. یافته‌های مقاله حاکی از آن است که در این موارد منافعی که برای شرکت شکارچی رقم می‌خورد (افزایش فروش و شاخص کیو توبین) بیش از دو برابر است. مطمئناً استخدام مخترع اصلی از سوی شرکت شکارچی جزئی از یک استراتژی گسترده‌تر او برای سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری‌های جدید است. با وجود این استخدام مخترع اصلی در کنار شکار اختراع با ارزش اقتصادی بالاتر برای شرکت شکارچی در ارتباط است. دوم، شواهد نشان می‌دهد مخترعانی که خودشان در فرآیند شکار اختراع دخیل هستند (در مثال مذکور مخترعان شرکت انویدیا که به اختراع شرکت افزار تگزاس استناد می‌کنند) با احتمال بیشتری در سایر جاهایی که مشغول به کار می‌شوند (نظیر زمانی که به شرکت تسلا می‌روند) نیز به شکار اختراع ادامه می‌دهند.

این دسته از مخترعان به‌خصوص با هفت درصد احتمال بیشتر در شغل خود در شرکت بعدی، شکارچی اختراع خواهند بود. همانند یافته‌های پیشین، سخت است اثرگذاری مشاهده‌شده را به خود مخترعان نسبت دهیم یا به سادگی آن را ناشی از انتخاب مخترعان از شرکت مورد فعالیت که اقدام به شکار اختراعات می‌کنند بدانیم. در هر صورت این یافته‌ها بیانگر آن است که یک مولفه سطح مخترعان در فرآیند شکار اختراعات دخیل است. با توجه به رانت عظیم مثبتی که پیرامون شکار اختراعات وجود دارد -بزرگ‌تر از منافعی که حتی نصیب خود شرکت مخترع می‌شود- این پرسش پیش می‌آید که چرا برخی تصمیم می‌گیرند مخترعان اولیه باشند. در پاسخ باید گفت نخست اینکه، برخی آثار تعدیلی در ارتباط با شکار اختراعات وجود دارد. زمانی که اختراع مورد هدف، پیچیده باشد یا اینکه رقابت بالایی میان شکارچیان اختراع در یک حوزه فناوری وجود داشته باشد، منافع و رانت شکار اختراعات کاهش می‌یابد. هر دو این سناریوها با افزایش هزینه شکار اختراعات (کاهش رانت تعادلی) همراه است. بنابراین منافعی که به شکارچیان می‌رسد تحت تاثیر قرار گرفته یا به عبارتی کاهش می‌یابد، و اینکه در زمینه جست‌وجوی اختراعات احتمالاً سازوکار شکار با پویایی‌هایی همراه است. دوم، برخی ویژگی‌های مختص شرکت‌ها وجود دارد که باعث می‌شود در آمارهای مقطعی و سری زمانی، ناهمگنی‌هایی وجود داشته باشند. در حالی که جابه‌جایی نیروی کار ساده به نظر می‌رسد (در مورد مثال گفته‌شده، بخش اختراعات شرکت افزار تگزاس می‌توانند با پرداخت دستمزدهای بالا جست‌وجوگران شرکت انویدیا را جذب کنند)، اما برخی ویژگی‌های چسبنده نظیر موقعیت مکانی، تجهیزات، سرمایه‌های ناملموس (نظیر علائم تجاری) و... وجود دارد که شکار اختراعات را تنها در انحصار شرکت‌های به‌خصوص قرار می‌دهد و برای سایرین آن را سخت و هزینه‌بر می‌کند. بنابراین نمی‌توان انتظار داشت هر شرکتی در طول زنجیره نوآوری بتواند با راحتی تصمیم بهینه بگیرد که مخترع باشد یا شکارچی.

کلام آخر

در مرور علمی-اقتصادی این هفته، مقاله‌ای مورد مطالعه‌ قرار گرفت که سعی داشت با بررسی حق اختراع‌های به ثبت‌رسیده در بیش از نیم‌قرن اخیر آمریکا، نگاهی نو به فرآیندهای نوآورانه این کشور بیندازد. بر این اساس با به‌کارگیری نمونه‌ای عظیم از حق اختراع‌های ثبت‌شده در این کشور، از اهمیت شکار اختراعات در فرآیندهای نوآورانه پرده برداشته شد. شکار اختراعات به‌وسیله شرکت‌هایی صورت می‌گیرد که در مراحل پایانی زنجیره نوآوری اقدام به جست‌وجو، توسعه و تجاری‌سازی اختراعاتی می‌کنند که سال‌ها پس از ابداع هنوز نادیده گرفته شده‌اند. در واقع جانی دوباره به کالبد متروک اختراعاتی که می‌توانند اثرگذاری فراوانی داشته باشند از سوی شکارچیان دمیده می‌شود. در این‌باره نشان داده می‌شود که در میان همه اختراعات اثرگذار، شمار زیادی از آنها هستند که دیر شکوفا می‌شوند، اختراعاتی که از سوی برخی شرکت‌ها، شکار و توسعه داده می‌شوند. این اختراعات دیر شکوفا‌شده که در ابتدای عمر خود برای سال‌ها نادیده گرفته می‌شوند به‌طور میانگین از اختراعاتی که در اوایل عمر خود شناسایی شده و مورد استفاده گسترده قرار می‌گیرند، حتی اثرگذاری بیشتری دارند و به ظهور محصولات جدید منجر می‌شوند.

شکارچیان اختراعات، از شکار اختراعات نادیده گرفته‌شده منافع فراوانی به دست می‌آورند، منافعی که اغلب در افزایش فروش، نسبت کیو توبین شرکت و معرفی محصولات جدید آنها بروز می‌یابد. اختراعاتی که شکارچیان جست‌وجو می‌کنند اغلب باید قرابت بالایی با فناوری حوزه فعالیت آنها داشته باشد، اختراعاتی که در زمان شکار چندان در فضای رقابتی قرار ندارند. شکار اختراعات در برخی شرکت‌ها همواره ادامه دارد و به نظر می‌رسد یک مولفه یادگیری درون آن نهفته باشد، اینکه با تداوم فعالیت شکار، منافع آن نیز افزایش می‌یابد. یکی دیگر از ویژگی‌های شکار اختراعات این است با به‌کارگیری مخترعان اصلی آن در شرکت شکارچی، ارزش بیشتری برای اختراع شکارشده آفریده می‌شود. خود مخترعانی که در شرکت‌های شکارچی فعالیت دارند نیز در هر جا که مشغول به کار شوند این استراتژی را دنبال می‌کنند.

ارسال نظر