وارث بد
توسعه صنعتی در جهان از دیرباز در وابستگی و پیوستگی غیرقابل انکاری با شناسایی، اکتشاف و استخراج معادن بوده است. تولید مصنوعات مختلف فلزی، توسعه صنعت ساختمان و مسکن و دیگر بخشهای اقتصادی به تبع و بر اثر توسعه فعالیتهای معدنی بوده است. در این میان برداشت و فرآوری معادن و میراث معدنکاری، زمینهساز اثرات مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و کالبدی بر پهنه سرزمین است. ایران با دارا بودن معادن متعدد، متأثر و مواجه با اثرات مثبت و منفی معدنکاری است. کارشناسان محیطزیست میگویند توسعه نیازمند زمین است و بدیهیترین ویژگی توسعه، تغییر کاربری اراضی و بهتبع آن، آلودگی سیمای سرزمین است.
بدیهی است، معدنکاری یکی از مخربترین فعالیتهای صنعتی در حوزه محیطزیست است. فعالیتهای معدنی علاوه بر آسیبهای جبرانناپذیری که به منابع طبیعی وارد میکنند، موجب آلودگی بصری هم میشوند و مناظر و چشماندازها را از حالت طبیعی خارج میکنند و مثل زخمی ناسور بر چهره زمین میمانند. این آسیب که بهطورمعمول بسیار پررنگ و بازگشتناپذیر است، علاوه بر اینکه روح و روان جمعیت ساکن در محدوده را میآزارد، تیشهای به ریشه صنعت گردشگری است.
گزارش امروز به اختلال سیمای سرزمین بر اثر معدنکاری اختصاص یافته است. آنچه در پی میآید، نقطهنظرات احمد جمشیدی، دانشیار معدن و محیطزیست و تورج فتحی، معاون دفتر حفاظت آب و خاک سازمان محیطزیست درباره این موضوع است. با ما همراه باشید.
پیشبینی راهکارها
احمد جمشیدی ـ دانشیار معدن و محیطزیست: در ابتدای کار و زمانی که معدنکار میخواهد مجوز بگیرد، باید برنامه مدیریت محیطی داشته باشد که یکی از آیتمهای آن mine closure یا برنامه بستن معدن است. بسته به اینکه قرار است معدنکاری بهصورت روباز یا زیرزمینی انجام شود، باید در برنامه اولیه، راهکارهای احیا پیشبینی شود. برای مثال، اگر معدنکاری بهصورت زیرزمینی باشد، باید معلوم شود که چه اتفاقی قرار است برای حفرهها و تونلها بیفتد و چگونه قرار است پر شوند. چگونه باید از ریزش احتمالی معدن جلوگیری کرد و اگر معدن روباز است، بسته به مقیاس آن، چه برنامهای برای آن در نظر گرفته شده است. بعد از دوره بهرهبرداری، چگونه پایداری شیب تثبیت میشود، (در دوره بهرهبرداری چون تردد وجود دارد و حملونقل تولیدات انجام میگیرد، بهطورمعمول پایش، بهویژه پایش شیب بادقت انجام میشود)، اما بعد از آن، قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ آیا میتوان محدوده را به منطقه گردشگری تبدیل کرد یا خیر، یا چه برنامهای برای رواناب جمعشده در گودال عظیم یا پیت معدنی دارند. در مجموع، معدنکار باتوجه به نوع کار خود باید درباره تبعاتی که برای محیطزیست منطقه ایجاد میکند، برنامه داشته باشد.
روش درست و اصولی این است که از ابتدای کار یعنی زمانی که معدنکار میخواهد مجوز بهرهبرداری بگیرد، باید برنامه محیطزیستی خود را ارائه دهد، اما اگر این طرح ارائه نشده باشد، باید در هنگام پایان کار برنامهای برای بستن معدن بهاجرا درآورد.
قاعده این است که بعد بهرهبرداری از هر منطقه یا زون، بهطورحتم عملیات ترمیم و احیا انجام شود، زیرا وقتی پوشش گیاهی صدمه میبیند، خاک مستعد فرسایش میشود و بهتبع آن ریزگرد و انواع آلودگیها منتشر خواهد شد، پس معدندار باید بهمحض پایان بهرهبرداری از یک زون معدنی برای احیا و ترمیم پوشش گیاهی اقدام کند.
هم نگاه مهندسی و هم محیطزیستی
باید به مسئله ترمیم و احیا، هم نگاه مهندسی داشت و هم نگاه محیطزیستی. در بعضی موارد میشود همزمان برای احیای بافت آسیبدیده اقدام کرد، اما در برخی موارد تا زمان بستهشدن معدن نمیتوان هیچ کاری انجام داد، زیرا از نظر مهندسی امکانپذیر نیست.
گاهی برنامه استخراج بهگونهای است که در چند زون همزمان انجام میشود و وقتی کار در یکی از این زونها بهپایان میرسد، دیگر با آن کاری ندارند. در این موارد، میتوان بعد از پایان استخراج در یکی از زونها برای احیا و بازسازی محدوده آسیبدیده اقدام کرد و دیگر منتظر نماند تا دوره بهرهبرداری از کل محدوده تمام شود، همینطور زمانی که در کنار معدن کارخانه و سد باطله وجود دارد، معدنکار میتواند همزمان با دوره بهرهبرداری نسبت به رعایت الزامات محیطزیستی سد باطله اقدام کند.
اما در بسیاری از مواقع نمیشود. برای مثال بر اثر معدنکاری گودال یا پیت بزرگی ایجاد میشود و نمیتوان برای آن کاری کرد، پس بهناچار باید منتظر بمانیم تا کار تمام شود.
احداث فضای سبز جایگزین
معدن و کارخانه نباید در مجاورت شهرها و مراکز جمعیتی باشند، زیرا تکنولوژیهای موجود نمیتوانند مانع از انتشار انواع آلایندهها و ریزگردها به مناطق مسکونی شوند، بنابراین برای معادنی که مطمئن هستیم تا شعاع چند کیلومتری ریزگرد منتشر میکنند، نباید مجوز صادر شود، زیرا مزارع، باغات، مراتع و بهطور کلی تمام محدوده اطراف خود را بهشدت تحتتاثیر قرار میدهند.
درباره معادنی که از قدیم در مجاورت شهرها یا مناطق مسکونی وجود داشتهاند، 2 کار میتوان انجام داد. اگر استخراج آنها تمام شده است، میتوان نسبت به احیای منطقه یا احداث فضای سبز جدید و ترمیم بافت آسیبدیده اقدام کرد، اما اگر این کار به هر دلیلی شدنی نباشد، میتوان در ناحیه دیگری فضای سبزی جدید ایجاد کرد تا چشمانداز و مناظر تا حد امکان جایگزین شود.
تورج فتحی ـ کارشناس محیطزیست: براساس قوانین و مقررات موجود، رسیدگی به موضوع آلودگی بصری و تخریب چشماندازها برعهده 4 ارگان مختلف است.
اول خود معدنکار؛ در درجه اول بهرهبردار معدن در این زمینه مسئولیت دارد. بعد وزارت صمت است که مجوز فعالیتهای معدنی را صادر میکند. 2 دستگاه دیگری، که بهشکل غیرمستقیم درگیر موضوع هستند، عبارتند از: سازمان محیطزیست و وزارت جهاد کشاورزی و زیرمجموعههای آن. این 4 بخش هرکدام در جایگاه خود مسئولیت دارند.
بهرهبردار باتوجه به طرحی که برای استخراج ماده معدنی پیشبینی میکند، باید درباره موضوع تخریب چشمانداز طبیعی و نحوه ترمیم آن پیشبینیهای لازم را انجام دهد،بهعنوان مثال استخراج زیرزمینی یکی از روشهایی است که میتوان از آن برای جلوگیری از بههمریختگی مناظر بهره برد و جلوی تغییر شرایط طبیعی و مورفولوژی منطقه را گرفت، پس اگر محدوده معدنکاری بهشکلی است که استخراج با روشهای زیرزمینی از نظر فنی و اقتصادی ممکن باشد، نباید از روشهای روباز استفاده کرد، چون چشماندازها را بهشدت تغییر میدهد و مناظر ناخوشایندی ایجاد میکند.
در نتیجه، خود معدنکار است که بیشترین مسئولیت را در برابر ایجاد چشماندازهای بد یا ناموزون ناشی از فعالیتهای معدنی دارد.
نظارت بر ترمیم و احیا
اگر منطقه معدنکاری دارای چشماندازهای بدیع و بسیار خاص باشد، باید زمانی که مجوز فعالیتهای معدنی صادر میشود، به معدنکار تذکر دهند که تلاش کند در حد امکان چشمانداز منطقه آسیب نبیند و با ارائه طرح مناسب در این زمینه حداکثر تلاش خود را بهکار بندد تا چشمانداز بدیع منطقه از بین نرود و ویژگیهای طبیعی بههم نخورد.
اگر چشماندازها بسیار خاص باشند،برای مثال چشماندازهای ناشی از گنبدهای نمکی یا چینخوردگیهای رنگارنگ لایههای رسوبی باید سختگیریها بیشتر و نظارت شدیدتر باشد. در این گونه موارد، فوقالعاده اهمیت دارد و معدنکار باید تا جای ممکن برای حفظ چشماندازها، روش استخراج زیرزمینی را در اولویت قرار دهد.
اما اگر شرایط ماده معدنی بهگونهای باشد که استخراج زیرزمینی میسر نشود یا حداقل درباره آن ماده معدنی خاص معمول نباشد، باید در طرح استخراج خود بهگونهای عمل کند که حداقل تخریب بهبارآید و با طرحهای بازسازی و احیای محدوده تخریبشده تا حد زیادی آسیبها را جبران کند.
دوره انتظار برای ترمیم
در سالهای اخیر پروژههایی که مشمول مطالبات ارزیابی سازمان محیطزیست قرار میگیرند و باید مجوز سازمان محیطزیست را اخذ کنند، بهویژه درباره معادن فلزی یا معادنی که میزان ذخیره آنها قابلتوجه است و مقیاس متوسط یا بزرگ دارند، سازمان حفاظت از محیطزیست در صورتجلسه مجوز ارزیابی زیستمحیطی، موارد و ضروریات بازسازی را قید میکند و معدنکار مکلف است طرحهای بازسازی را همزمان با شرایط استخراج بهاجرا درآورد.
همینطور در معادنی که باز میشوند و بعد از مدتی راکد میمانند، معدنکار مکلف است نسبت به اجرای طرحهای بازسازی اقدام کند. این تغییرات کمابیش از اواسط دهه ۹۰ انجام گرفته است و سازمان برای صدور کلیه مجوزهای معدنی، این قید را در صورتجلسه کمیته ملی ارزیابی اعمال میکند.
در محدوده شهرها
اگر امروز بنا باشد برای معدنی در نزدیکی تهران مجوزی صادر شود، بهطورقطع سازمان محیطزیست و منابعطبیعی روی موضوع تغییر چشماندازها سختگیری خواهد کرد و معدندار باید برنامهها و طرحهایی ارائه کند و تعهد دهد که با اجرای طرحهای احیا و بازسازی، چشماندازها را ترمیم کند.
مسئله معادن قدیمی
معادن متروک یا قدیمی مثل توف که در بالادست سعادتآباد واقع شده یا سیمانتهران که در جنوب تهران قرار دارد، جزو معادن قدیمی هستند که سالها قبل فعالیت خود را آغاز کردهاند. درباره این معادن باید وزارت صمت تصمیمگیری کند و معادنی را که درحال فعالیت هستند، ملزم به اجرای طرحهای بازسازی و ترمیم کند.
سازمان محیطزیست یا وزارت جهاد فقط در مرحله صدور مجوز اولیه میتوانند ملاحظات یا تعهداتی را برای معدنکار یا بهرهبردار در نظر بگیرند، اما وقتی مجوزی صادر شد، تنها دستگاهی که اجازه اعلامنظر دارد، وزارت صمت است و باتوجه به ملاحظات موجود، میتواند برای معدنکار الزاماتی ایجاد تا طرحهای بازسازی و ترمیم چشماندازها را تهیه و اجرا کند.
مشکل زیربنایی
در حوزه فعالیتهای معدنی، مسائل و مشکلاتی در زمینه قانونگذاری وجود دارد که باوجود اصلاح چندباره قانون معادن کشور، همچنان حلنشده باقی مانده است. آلودگی بصری ناشی از معدنکاری یکی از همین مشکلات است. پس به قول معروف آب از سرچشمه گلآلود است.
این موضوع باید در بخش قانونگذاری موردتوجه قرار گیرد و الزامی برای معدنکاران ایجاد شود که طرحهای بازسازی و احیای همزمان را از مرحله طراحی معدن تا بستن آن پیشبینی و اجرا کنند؛ تا در زمانی که مجوز بهرهبرداری صادر و عملیات معدنی آغاز میشود، طرحها قابلیت اجرایی شدن داشته باشند و تحتنظر مراجع قانونی قرار گیرند.
بنابراین در حال حاضر که قانون معادن در مجلس در دست بررسی است، باید به این موضوع توجه شود و بهشکل قانون درآید تا بتوان در آییننامه اجرایی و دستورالعملهای ذیل آن، جزئیات طرحهای بازسازی و احیا (که یکی از زیرمجموعههای آن اصلاح چشماندازها است) را مشخص کرد و مسئولیتهای قانونی مناسب برای همه معادن (از روباز و زیرزمینی گرفته تا آنهایی که نزدیک بافت شهرها و مراکز جمعیتی یا در چشماندازهای زیبا و بدیع طبیعی قرار دارند) همه در قانون، جایگاه مناسبی پیدا و متولیان امر و دستگاههای حاکمیتی و نظارتی بتوانند براساس قوانین موجود به وظایف خود عمل کنند.
کلام آخر
باوجود اینکه معدن و معدنکاری اهمیت بسیار زیادی دارد، اما حفظ داراییهای طبیعی، محیطزیست، مناظر و چشماندازهای بدیع و تکرارنشدنی اهمیتی بهمراتب بالاتر دارد و حفظ داراییهای تکرارناپذیر طبیعی را باید بهعنوان فریضهای ملی در صدر همه اقداماتمان قرار دهیم، زیرا بدون طبیعت از اساس ادامه حیات ممکن نیست. میگویند در کشوری مثل استرالیا، که یکی از بزرگترین ذخایر معدنی فلزی و غیرفلزی را در خود جای داده است، تعداد زیادی از معادن اکتشافشده، موردمطالعه قرار گرفته و تعیین ذخیرهشده وجود دارند که موردبهرهبرداری قرار نمیگیرند و استدلال آنها این است که حفظ محیطزیست و شرایط ریختشناسی (مورفولوژی) طبیعی برای ما اهمیت بیشتری دارد.