«روزگار معدن» اهمیت توسعه روابط با جهان در بخش معدن را بررسی کرد:

فرار از انزوا

حکومت‌های متمرکز با شکل‌گیری کشور ملت‌ها به‌وجود آمدند. این حکومت‌ها جانشین سیستم‌های قوم و قبیله‌ای یا دولت شهر‌های غیرمتمرکز می‌شدند و برای حفاظت از منافع خود، ارتش‌های منظم به‌وجود آوردند که پس از نیروی زمینی که محافظ راه‌ها و مرز‌ها بود، ناوگان‌های تجاری و نظامی هم به‌وجود آمدند. نخستین حکومت‌های متمرکز در چین، مصر، میان‌رودان، هند و ایران پدید آمدند.

فرار از انزوا

 در این کشور ملت- حکومت‌ها مسیر توسعه و افزایش قدرت را با دادوستد با همسایگان آغاز کردند و با پیشرفت آگاهی از دیگر سرزمین‌ها و دستیابی به روش‌های تولید و تجمیع کالا‌های قابل مبادله، مرز‌های داد و ستد کالا را تا آن سوی همسایگان بلافصل گسترش دادند. پس از آنکه حکومت‌های ایرانی، یونانی و رومی جانشین تمدن‌های قبلی شدند، مبادلات دریایی نیز به زمینی افزوده شد که خود موجب گسترش جغرافیایی و موضوعی مبادلات کالایی و روابط فرهنگی بین کشور‌ها و سرزمین‌ها می‌شد.در طول تاریخ مکتوب جهان، مبادله و منازعه، داستان ارتباطات کشور‌ها را رقم می‌زنند. در این مسیر، راه‌های زمینی و دریایی و نیز نوع وسایط‌نقلیه هم در داد و ستد و نیز در رقابت و منازعه مکمل هم بوده‌اند. برخی کشور‌ها بسته به اندازه جمعیت و وسعت قلمرو در زمان‌های تاریخی متفاوت، شیوه‌های متفاوتی را برای تامین منافع خود برگزیده‌اند و هرگاه توانمند بوده‌اند، شیوه و مواضع خود را به دیگران تحمیل کرده‌اند. این شیوه‌ها و مواضع را در جای جای تاریخ جهان به دکترین تعبیر کرده‌اند.

آنچه که مشخص است آن است که تجارت برون‌مرزی و برقراری تعامل با سایر کشورها زمینه رونق تولید و توسعه اقتصادی را فراهم می‌کند. حضور در عرصه‌های تجارت جهانی برای کشورهای کمتر توسعه‌یافته یا در مسیر توسعه از اهمیت بیشتری برخوردار است، چراکه فرصتی برای ورود سرمایه خارجی فراهم می‌شود و بدین‌ترتیب توسعه تسریع خواهد شد. تسهیل صادرات یکی از مزیت‌های اصلی بهبود در روابط خارجی و تعاملات جهانی به‌شمار می‌رود. به‌ویژه که بازار داخلی کشور ظرفیت محدودی دارد و در برخی حوزه‌ها همچون صنایع معدنی ظرفیت‌سازی به‌مراتب بیشتری شده است؛ بنابراین برای توسعه و افزایش قابل‌توجه تولید باید با سایر کشورها تعامل سازنده‌ای برقرار کنیم تا امکانی برای تامین نیاز آنها و ارتقای تولید در کشور خودمان فراهم شود. برای بررسی این موضوع با مهدی توفیقی کارشناس صنایع معدنی گفت‌وگو کرده‌ایم. که در ادامه می‌خوانید.

نقش و اهمیت توسعه تجارت در توسعه عملکردی صنایع را چطور ارزیابی می‌کنید؟

حضور در عرصه‌های تجارت جهانی رکنی اساسی در مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی است؛ در همین حال از آن به‌عنوان یکی از پیشران‌های توسعه اقتصادی کشور نام برده می‌شود. کشورهای در حال توسعه با ورود به عرصه‌های جهانی می‌توانند ظرفیت تولید خود را ارتقا دهند. در همین حال، امکان دسترسی به منابع مالی برای فعالان صنعتی و تولیدکنندگان فراهم می‌شود و سهمی اثرگذارتر در زنجیره تامین به‌دست می‌آید. در ادامه با امکان دسترسی به بازارهای جدید، مسیر رشد تولید و توسعه صنایع تسهیل می‌شود و ورود نهاده‌های تولیدی نیز سهل‌تر از گذشته خواهد شد. در نهایت هم شاهد تولید محصولات متنوع‌تر باکیفیت بالاتر و افزایش تولید صنعتگران در عرصه‌های مختلف خواهیم بود. در چنین شرایطی می‌توانیم به اشتغالزایی هرچه بیشتر در کشور امید داشته باشیم. در واقع تجارت، بخش‌های مولد اقتصادی را تقویت و به ایجاد فرصت‌های شغلی جدید با سطح درآمد بالاتر کمک می‌کند. کیفیت زندگی مردم نیز در سایه برقراری تعاملات مثبت در سطح جهانی بهبود خواهد یافت.

دسترسی به فناوری‌های روز و همچنین دانش فنی از دیگر امتیازات برقراری تعامل در سطح جهانی است. عموما تجهیزات و دانش روز جهان در اختیار کشورهایی است که مسیر توسعه را پشت‌سر گذاشته‌اند. حال برقراری تعامل سازنده با کشورهای پیشرفته که از فناوری روز برخوردارند، می‌تواند زمینه دسترسی ما به دانش روز را فراهم کند. در نتیجه صنایع از قدرت رقابت‌پذیری بالاتری برخوردار خواهند شد، بهره‌وری تولید آنها افزایش می‌یابد و حتی زمینه ارتقای کیفیت محصولات تولیدی آنها و بستری برای حضور موفق صنایع کشور در بازارهای جهانی فراهم می‌شود. در این میان، باید اقرار کرد که زنجیره تعاملات جهانی اثرگذارتر از انتظار ما است. البته برقراری ارتباط با سایر کشورها نباید به‌منزله بی‌توجهی به ظرفیت‌های داخلی باشد.

با وجود تمام شعارهایی که در حمایت از تجارت و روابط سازنده بین‌المللی سر داده می‌شود، آیا این بخش آن‌طور که باید موردتوجه سیاست‌گذاران قرار دارد؟

صادرات یکی از جنبه‌های توسعه تجارت است که به‌ویژه در سال‌های اخیر و با شدت گرفتن تحریم‌های جهانی علیه ایران و کمبود منابع ارزی شدت گرفته است. با توجه به منابع غنی معدنی و انرژی کشور، حوزه معدن و صنایع معدنی از ظرفیت ویژه‌ای برای توسعه صادرات و فروش خارجی برخوردار است؛ بنابراین می‌توان با بهره‌گیری از ظرفیت‌های یادشده گامی مثبت در راستای تامین نیازهای ارزی کشور برداشت. واردات و تامین نیاز تولیدکنندگان بخش دیگری از توسعه روابط تجاری به‌شمار می‌رود؛ این بخش نیز در طول سال‌های گذشته تحت‌تاثیر تحریم بوده و در همین حال، نبود ارز واردات را برای فعالان صنعتی و تولیدکنندگان به‌شدت دشوار کرده است. در چنین شرایطی می‌توان با تقویت صادرات کمبودهای موجود در این حوزه را برطرف کرد.

در ادامه باید تاکید کرد که با وجود تمام شعارهایی که درباره اهمیت و جایگاه توسعه روابط تجاری در سطح بین‌المللی و همچنین ارتقای صادرات و فروش جهانی سر داده می‌شود، الزامات این رشد موردتوجه مسئولان و سیاست‌گذاران قرار نمی‌گیرد. حضور موفق در بازارهای جهانی اتفاقی نیست، بلکه باید ضمن برنامه‌ریزی دقیق و جامع برای حضور در بازار جهانی تلاش کرد.

حضور موفق در بازارهای بین‌المللی و تعامل سازنده با سایر کشورها به‌قدری اهمیت دارد که مفهوم جهانی‌سازی در طول سال‌های گذشته موردتوجه سیاست‌گذاران قرار گرفته است. منظور از جهانی‌شدن، کاهش تعرفه‌ها و مقررات تجاری در سطح بین‌المللی است. در این میان، سازمان تجارت جهانی و سازمان‌های مشابه نیز در تلاشند تا تعاملات میان کشورهای گوناگون تسهیل شود.

توجه به شاخصه‌های تجارت جهانی و حضور موفق در بازار بین‌المللی چه تاثیری بر عملکرد صنایع دارد؟

حضور در بازارهای جهانی به الزاماتی نیاز دارد. به‌عنوان مثال، محصولی در بازارهای بین‌المللی مشتری دارد که از کیفیت بالا و قابل‌قبولی برخوردار باشد و در همین حال، براساس نیازهای روز جهان تولید شود. بر همین اساس نیز می‌توان این‌طور ادعا کرد که تولید محصولات با هدف صادراتی زمینه رشد کیفیت و کمیت تولید در حوزه‌های گوناگون را فراهم می‌کند. در واقع تولیدکنندگان برای آنکه محصولی رقابت‌پذیر را در بازار جهانی عرضه کنند، ناچار خواهند بود محصولی مطابق استانداردهای روز تولید کنند.

بهای تمام‌شده یک محصول نیز از گزینه‌های اصلی پذیرش یک محصول در بازار جهانی به‌شمار می‌رود؛ از این‌رو تولیدکنندگان برای حضور موفق در این رقابت، برای کاهش هزینه تمام‌شده با راهکارهایی همچون افزایش بهره‌وری خواهند کوشید.

توجه به این نکته ضروری به‌نظر می‌رسد که ظرفیت‌های داخلی در حوزه تولید و فروش محدود هستند و تنها با تکیه به داخل و ظرفیت‌‌های کشور نمی‌توان در مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی گام برداشت؛ بنابراین صنایعی که نگاه‌شان تنها به داخل است، پس از مدتی زمین‌گیر می‌شوند یا در بهترین شرایط هیچ راهی برای توسعه و بهبود عملکرد خود نخواهند داشت. درنتیجه باید با توسعه صادرات امکان رشد تولید را فراهم کرد.

توسعه صادرات رکنی برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری شناخته می‌شود. توسعه صادرات غیرنفتی می‌تواند به‌عنوان محور اصلی توسعه اقتصادی شناخته شود. اما حرکت در این مسیر به الزاماتی نیاز دارد. بازگشت شفافیت به فضای اقتصادی کشور و همچنین آموز‌ش از ارکان اصلی توسعه تجارت جهانی هستند. امید می‌رود این الزامات محقق شوند تا در آینده‌ای نه‌چندان دور شاهد ارتقای سطح تعاملات بین‌المللی باشیم.

چه انتقادهایی به روند صادرات در بخش معدن و صنایع معدنی کشور وارد است؟

دولت و سیاست‌گذاران در طول سال‌های گذشته روی تولید محصولات خام و صادرات آنها تمرکز کرده‌اند. تولید محصولات نهایی و با ارزش‌افزوده بالا در هیچ‌کدام از حلقه‌های زنجیره مواد معدنی آن‌طور که باید و انتظار می‌رود موردتوجه نبوده است. با این وجود، همواره حمایت اصلی به حلقه‌های ابتدایی زنجیره صنایع معدنی اختصاص یافته است.

این سیاست‌گذاری اشتباه در حالی است که فروش مواد اولیه یا محصولات میانی در بازار جهانی به‌منزله کسب ارزش‌افزوده پایین‌تر است و به همین دلیل نیز در حال حاضر ارزش صادراتی کشور به‌مراتب پایین‌تر از ارزش واردات برآورد می‌شود. درواقع ما نتوانسته‌ایم صادرات محصولات نهایی با ارزش‌افزوده بالا را توسعه دهیم. دولت نیز بستر لازم برای توسعه صادرات و همچنین فروش محصولات با ارزش‌افزوده بالاتر را در بازار جهانی فراهم نکرده است.

توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه را چه میزان مهم می‌دانید؟

در حالت کلی تجارت در ۳ بخش داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی موردتوجه قرار دارد. توسعه روابط با کشورهای همسایه از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و بر همین اساس نیز انتظار می‌رود عضویت در پیمان‌نامه‌های دوجانبه یا چندجانبه یا پیمان‌های منطقه‌ای موردتوجه سیاست‌گذاران قرار گیرد تا بدین‌ترتیب امکانی برای توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه فراهم و مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی هموار شود. بنابراین انتظار می‌رود میان بخش سیاسی و اقتصادی کشور، هماهنگی پایاپایی وجود داشته باشد. در همین حال، سیاست‌گذاران نیز می‌توانند برای بهبود شرایط از نظرات تخصصی کارشناسان و فعالان این بخش استفاده کنند.

توجه به این نکته ضروری به‌نظر می‌رسد که کشورهای همسایه ایران از جمعیت قابل‌توجهی برخوردار هستند؛ یعنی با گسترش تعاملات در سطح منطقه‌ای بازاری چندصد میلیون نفری برای مصرف محصولات تولیدشده در بخش معدن و صنایع معدنی وجود دارد؛ بنابراین با برنامه‌ریزی دقیق می‌توان ظرفیت تولید را در حوزه‌های صنعتی ارتقا داد.

توجه به شاخصه‌های بازاریابی جهانی چه تاثیری بر بهبود عملکرد صنایع دارد؟

بازاریابی جهانی از پیش‌شرط‌های حضور موفق یک محصول در بازار جهانی به‌شمار می‌رود، تاجایی که برخی فعالان اقتصادی بازاریابی را در سطح داخلی و جهانی و توجه به بازار فروش یک محصول در عرصه بین‌المللی را مقدم بر تولید می‌دانند. بازاریابی ابعاد و الزاماتی دارد که تاکنون آن‌طور که باید و انتظار می‌رود در کشور ما موردتوجه قرار نگرفته است. حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی، مشارکت در پیمان‌نامه‌های چندجانبه، روابط با بخش اقتصادی سفارتخانه‌ها، فعال شدن رایزنان اقتصادی در کشورهای خارجی و... از مهم‌ترین عوامل موثر بر ارتقای بازاریابی خارجی هستند.

از مجموع موارد مطرح‌شده می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که رشد صادرات با شعار محقق نمی‌شود، بلکه به سلسله فعالیت‌های عملی نیاز دارد. یعنی باید با برنامه‌ریزی برای توسعه صادرات غیرنفتی تلاش کنیم. استفاده از همه ظرفیت‌ها در این مسیر کمک‌کننده خواهد بود؛ بر همین اساس نیز انتظار می‌رود از ظرفیت بخش خصوصی بهره گرفته شود.

به‌نظر شما فناوری‌های جدید چه تاثیری در مسیر بهره‌برداری از معادن از اکتشاف تا استخراج داشته‌اند؟

به‌طور کلی، فناوری‌های نوین برای صرفه‌جویی در زمان و هزینه هر فعالیت کارکرد دارد. از قدیم‌الایام، هرگونه پیشروی در فناوری برای آسان ساختن فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی بوده‌است؛ مثلا پیش از این برای مخابره پیام باید از طریق پست اقدام می‌شد و نامه‌ها به‌صورت فیزیکی به مقصد می‌رسید.

حالا تکنولوژی به آنجایی رسیده که ما پیام‌های خود را به‌صورت آنلاین مخابره کنیم و در وقت و هزینه خود صرفه‌جویی می‌کنیم. این مساله، در سطوح بزرگ‌تر و صنایع نیز صدق می‌کند. فناوری‌های نوین، رابطه مستقیمی با به صرفه‌کردن هزینه کالای تمام‌شده دارند.متاسفانه حوزه اکتشافات کشورمان مانند بقیه حوزه‌های دیگر جزو تکنولوژی‌های نسل دو بوده و حتی به نسل سوم هم نرسیده است، در صورتی‌که در دنیا ما با صنعت نسل چهارم و پنجم تکنولوژی مواجه هستیم.

در اکتشافات، روش‌های قدیمی بسیار پر هزینه است و سازمان زمین‌شناسی به‌عنوان سردمدار اکتشافات کشور باید به حوزه تکنولوژی‌های روز ورود کرده و مشکلات معدن‌داران را رفع می‌کرد، اما متاسفانه این سازمان بسیار ضعیف کار کرد. به دلیل مسائل و مشکلات زیادی که به آن مبتلا هستیم و همچنین ارتباطات ضعیف با دنیا، از تکنولوژی‌های نوین بسیار عقب افتاده‌ایم.

به‌نظر شما ممکن است این مشکل منجر به حذف صنایع معدنی ایران از بازارهای بین‌المللی شود؟

همان‌طور که یک نگرانی بزرگ برای بایکوت‌شدن در همه مسائل اقتصادی ایران مطرح است و ممکن است که در آینده نه‌چندان دور، صادرات نفت و گاز ایران به‌طور کامل بایکوت شود، ‌حالا این نگرانی در صنعت معدن و صنایع معدنی نیز صدق می‌کند. ما به دلیل رفتارهای خودمان از چهارراه ژئوپلیتیکی منطقه کنار گذاشته شدیم، آن‌هم در شرایطی که می‌توانستیم از این موقعیت بسیار سود ببریم. من تصور می‌کنم که به‌زودی از خطوط هوایی، ارسال گاز و همچنین جاده‌ابریشم نیز کاملا کنار زده می‌شویم، به‌همین‌دلیل است که همه کارشناسان اتفاق‌نظر دارند که ما باید طرحی نو دراندازیم. این طرح نو هم همان بهبود ارتباط خود با جهانیان است.

اگر سیاستگذاران هیچ تغییری در نوع ارتباط خود با جهان ایجاد نکنند، چه؟

در آن صورت، به‌زودی دنیا دیگر به ما نیازی نخواهد داشت و ما در گوشه‌ای از این کره‌زمین، مانند یک روستانشین که باید مایحتاج خود را به تنهایی تامین کرده و محقر زندگی می‌کند، زندگی کنیم. مجبور خواهیم شد که با حداقل‌ترین امکانات امورات خود را بگذرانیم. من هم نگران همین روزم. نگران هستم روزی برسد که ما محقرانه و در حد بدیهیات ابتدایی زندگی کنیم. ما ارتباطات خوبی با جهان نداریم. هر روز از نظر تکنولوژی به عقب می‌رویم و هزینه‌های تمام‌شده اکتشافات ما بسیار بالاست، یعنی در موقعیت‌هایی که می‌توانستیم با رادار یا تکنولوژی‌های جدید بدون حفاری‌های اولیه دست به اکتشافات بزنیم، ناگزیر شدیم که ‌میلیون‌ها دلار هزینه صرف کرده و حفاری کنیم و تازه دقت کار هم نداشته باشیم.

با این تفاسیر چشم‌انداز معادن در ایران را چگونه می‌بینید؟

راستش را بخواهید، من اصلا چشم‌اندازی نمی‌بینم، ولی آرزو می‌کنم مسوولان ما اگر تخصص ندارند، حداقل از مشاوران متخصص مشورت بگیرند و مشاوران خود را از افراد متخصص انتخاب کنند. کاش مسوولان کشور در بخش‌های مدیریتی و فنی مشاوره می‌گرفتند. حتی اگر از توان و نیروی بخش‌خصوصی استفاده کنند، موفق‌تر خواهند شد. در مساله معادن و به‌خصوص اکتشافات نیز ماجرا از همین قرار است. اگر دولت از کاتالیزور بخش‌خصوصی استفاده کند و قوانین نیز در جهت بهبود مشکلات کسب‌وکار تنظیم شود، می‌شود امیدی داشت.

شهریار خادمی
شهریار خادمی
وبلاگ‌نویس translator reporter نویسنده
ارسال نظر