مدیر امور فنی و فرآوری معادن شرکت آلومینای ایران عنوان کرد:

الزامات و پیش‌نیازهای رقابت‌پذیری بخش صنعت و معدن ایران

مدیر امور فنی و فرآوری معادن شرکت آلومینای ایران گفت: روند تحولات و پیشرفت‌های صنایع و نوسانات بازارها در دنیای امروز، سرعت غیرقابل باوری به خود گرفته است و نوآوری‌های فناورانه یا بروز ریسک‌ها و یا رخدادها می‌تواند این روندها را در مقیاسی عظیم و گسترده تحت تاثیر خود قرار دهد. طبعا در چنین شرایطی، شناخت تحولات روز و افزایش آمادگی بنگاه‌های اقتصادی برای روبه‌رو شدن با آن‌ها، مولفه‌ای تعیین‌کننده در قدرت رقابت و بقای آن‌ها در فضای کسب‌وکار کنونی جهان برشمرده می‌شود؛ اهمیت این موضوع در بخش معدن و صنایع معدنی ایران با توجه به شرایط خاص اقتصادی کشور و نیز ریسک‌های ناشی از تحریم‌ها دوچندان است.

الزامات و پیش‌نیازهای رقابت‌پذیری بخش صنعت و معدن ایران

محمدامین درویشی در خصوص اهمیت رقابت‌پذیری در بخش صنعت و معدن کشور، اظهار داشت: برای ایجاد تحول موثر در هر سیستمی، نخست باید مسئله آن سیستم را به شکلی دقیق و علمی تعریف کرد. مسئله در بستر و زمینه خاص خود معنا پیدا می‌کند و بسته به اهداف و شرایط، ممکن است متفاوت تفسیر شود. به عنوان مثال، اضافه وزن برای یک نویسنده در زمینه فعالیت‌های علمی و نوشتن کتاب مسئله‌ای محسوب نمی‌شود زیرا مانعی برای نوشتن کتاب ایجاد نمی‌کند، مگر اینکه اضافه وزن به حدی باشد که نتواند قلم در دست بگیرد اما اگر همین نویسنده قصد صعود به قله دماوند را داشته باشد، اضافه وزن او به مسئله‌ای جدی تبدیل می‌شود.

وی افزود: مشکل اصلی در بخش صنعت و معدن ایران این است که تاکنون مسئله این بخش به درستی و با دقت تعریف نشده است. بدون تعریف صحیح مسئله، تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها ممکن است به بیراهه بروند و فرصت‌های واقعی برای رشد و توسعه نادیده گرفته شوند. برای تعریف مسئله، ابتدا باید «وضعیت مطلوب» برای این صنعت، مشخص و سپس «وضعیت موجود» به‌‌ دقت و با آماری با دقت و صحت بالا بررسی شود. فاصله این دو وضعیت، شکافی است که باید بر اساس روش‌های علمی و استراتژیک پر شود. در واقع مسئله‌ها، موانعی هستند که حرکت از شرایط موجود به شرایط مطلوب را دشوار و یا ناممکن می‌کنند.

مدیر امور فنی و فرآوری معادن شرکت آلومینای ایران عنوان کرد: بگذارید وضعیت مطلوب برای بخش معدن و صنایع معدنی ایران، توانمندسازی و ایجاد رشد پایدار باشد؛ به گونه‌ای که این بخش بتواند به رشد ۱۳ درصدی پیش‌بینی‌ شده در برنامه هفتم توسعه دست یابد و به یکی از بخش‌های اقتصادی کلیدی کشور تبدیل شود. این هدف نه تنها به معنای افزایش تولید و بهره‌وری در این بخش است بلکه تقویت زیرساخت‌ها، بهبود دسترسی به فناوری‌های نوین و تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد را نیز در بر می‌گیرد. دستیابی به این شرایط مطلوب به صنعت و معدن ایران این امکان را می‌دهد که در بلندمدت به عنوان جایگزینی پایدار و موثر برای نفت مطرح شود و نقشی قابل‌توجه در اقتصاد کشور ایفا کند. با فرض شرایط بالا به عنوان شرایط مطلوب، بگذارید به شرایط کلی حاکم بر بخش معدن و صنایع معدنی نگاهی اجمالی کنیم. به طور کلی، دو فاکتور اصلی بر شرایط موجود در این صنعت تاثیر می‌گذارند؛ شرایط داخلی کشور از جمله تحریم‌ها و مقررات دست‌وپاگیر داخلی و از سوی دیگر، شرایط بازار جهانی در حوزه‌های مختلف معدنی که تصمیم‌سازی را برای مدیران این بخش پیچیده‌تر می‌کند.

از نوسان تا ابهام

درویشی مطرح کرد: از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ و‌ یکم، صنایع دنیا با شرایط پیچیده‌ای روبه‌رو شدند که به نام شرایط ووکا «VUCA» شناخته می‌شود؛ اصطلاحی که مخفف چهار کلمه نوسان «Volatility»، عدم قطعیت «Uncertainty»، پیچیدگی «Complexity» و ابهام «Ambiguity» است. این مفهوم نخستین بار توسط ارتش ایالات متحده آمریکا در دهه ۱۹۸۰ برای توصیف شرایط دشوار تصمیم‌گیری در میدان جنگ مطرح شد و امروز به عنوان الگویی در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر کدام از این عناصر چالش‌های اساسی را برای بخش معدن و صنایع معدنی ایران به همراه دارد.

وی در همین راستا ادامه داد: نوسان به تغییرات سریع و بی‌ثباتی‌های بازار اشاره دارد که این بخش با آن مواجه است؛ از نوسانات قیمت‌های جهانی تا تغییرات در دسترسی به منابع و سیاست‌های بین‌المللی، همه این‌ها به طور مستقیم بر تولید و بهره‌وری این صنعت تاثیر می‌گذارند. عنصر عدم قطعیت به نبود اطلاعات دقیق و پیش‌بینی‌ناپذیری شرایط اشاره دارد. معدنکاری به طور ذاتی با عدم قطعیت همراه است زیرا نمی‌توان به طور کامل پیش‌بینی کرد که منابع معدنی با چه مقدار و کیفیتی در دسترس خواهند بود و یا تقاضای بازار به کدام سمت خواهد رفت. پیچیدگی نیز به تعدد و تنوع عواملی اشاره دارد که بر وضعیت کلی معدن تاثیرگذارند. در ایران، بخش معدن و صنایع معدنی با بخش‌های صنعتی، اقتصادی و حتی سیاسی به شدت در هم تنیده است و هر تغییری در یکی از این حوزه‌ها می‌تواند اثرات زنجیره‌ای بر سایر بخش‌ها ایجاد کند. نهایتا، ابهام به معنای نبود شفافیت در داده‌ها و اطلاعات است. بسیاری از اطلاعات و داده‌های ضروری درباره ذخایر و شرایط واقعی معادن به طور کامل در دسترس نیستند و همین ابهام مسیر حرکت و تصمیم‌گیری‌ها را به شکل قابل‌توجهی مبهم و غیر قابل ‌پیش‌بینی می‌کند.

مدیر امور فنی و فرآوری معادن شرکت آلومینای ایران در ادامه با بیان اینکه در چنین فضایی، بخش معدن و صنایع معدنی ایران نیازمند رویکردی هوشمندانه و پویا است که با شناخت دقیق چالش‌های ووکا، بتواند از فرصت‌ها بهره‌برداری و از موانع عبور کند، افزود: این شرایط تنها با تعریف دقیق مسئله، شناسایی موانع و اتخاذ تصمیمات استراتژیک امکان‌پذیر است تا این صنعت بتواند در آینده به جایگاهی پایدار و تاثیرگذار دست یابد. برای عبور از  بحران‌های «VUCA»، صنعت جهانی با توجه به شرایط متغیر، تربیت متخصصانی را آغاز کرده است که می‌توانند با تفکر علمی و سیستمی تصمیماتی سریع و موثر بگیرند. در چنین شرایطی، توانایی تصمیم‌گیری دقیق و به‌موقع، عاملی کلیدی در موفقیت پروژه‌ها و سازگاری با تحولات است. مطالعات نشان می‌دهد که علت اصلی شکست پروژه‌ها و ناکامی در تغییرات سازمانی، عدم گردش صحیح اطلاعات و ناتوانی در تصمیم‌گیری به‌ موقع است. بدون برخورداری از این توانایی‌ها و رویکردهای مدرن، هرگونه تلاشی برای توسعه و بهبود صنعت معدن ایران، در شرایط پیچیده و متغیر جهانی و داخلی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.

مسئله اصلی

درویشی مطرح کرد: با این مقدمه، یکی از مسائل اصلی بخش معدن و صنایع معدنی ایران، کمبود زیرساخت‌های نرم برای اشتراک موثر اطلاعات و تجربیات بین واحدهای مختلف و نبود سرعت لازم در تصمیم‌گیری‌ها است. در سال‌های اخیر، تصمیم‌سازی‌ها نه تنها هم‌راستایی کافی نداشته‌اند بلکه به هم‌افزایی لازم نیز منجر نشده‌اند و به طور کلی کندتر از نرخ تغییرات پیش رفته‌اند که این امر صنعت را در یک وضعیت واکنشی قرار داده است. رفتار واکنشی، مانند آتش‌نشانی است که در مقر خود منتظر می‌ماند تا جایی آتش بگیرد و سپس دوان‌ دوان به محل حادثه می‌رود تا مشکل را حل کند. حال آنکه رویکرد موثرتر این است که آتش‌نشان نقاط مشکل‌دار را از پیش شناسایی کند، برای آن‌ها برنامه‌ریزی داشته باشد و اقداماتی پیشگیرانه انجام دهد تا در زمان درست، از طریق مسیر درست عمل کند.

به گفته وی، در بخش معدن و صنایع معدنی نیز اتخاذ چنین رویکردی ضروری است که البته رسیدن به این نقطه خود نیازمند رویکردی نوین در تربیت مدیران و توسعه تیم‌های تصمیم‌گیر و متخصص خواهد بود. نیروی انسانی کارآمد و توانمند، یکی از پایه‌های اصلی موفقیت در بخش معدن و صنایع معدنی به شمار می‌رود. در شرایطی که عواملی مانند نوسان و عدم قطعیت بر بازار تاثیر می‌گذارند، تیم‌هایی با توانایی تصمیم‌گیری سریع و موثر می‌توانند از آن به عنوان مزیتی استراتژیک استفاده کنند. تربیت نیروی انسانی متخصص که دانش و مهارت کافی در حوزه‌های فنی و مدیریتی داشته باشد، به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که به جای اتکا به روش‌های سنتی، از راهکارهای نوین و خلاقانه برای مقابله با چالش‌ها بهره بگیرند. این تیم‌ها، با استفاده از مهارت‌هایی مانند تحلیل داده‌ها، مدیریت پروژه و توانایی انطباق سریع با شرایط متغیر، می‌توانند بهترین راهکارها را در کوتاه‌ترین زمان ارائه دهند و مسائل پیچیده بخش معدن و صنایع معدنی را به شکل موثر و عملیاتی حل کنند.

مدیر امور فنی و فرآوری معادن شرکت آلومینای ایران با تاکید بر اینکه برای انطباق با این شرایط، مدیران باید به مهارت‌هایی مانند تفکر سیستمی، برنامه‌ریزی سناریویی و تحلیل داده‌ها مجهز باشند، اضافه کرد: آن‌ها باید بتوانند شرایط متغیر را به سرعت شناسایی، ریسک‌ها را ارزیابی و اثرات احتمالی تصمیمات خود را پیش‌بینی کنند. همچنین در دنیای ووکا، مدیریت به جای تکیه بر برنامه‌ریزی ثابت بلندمدت، باید بر انطباق‌پذیری و یادگیری مداوم تمرکز کند. با این رویکرد، مدیران بخش معدن و صنایع معدنی نه‌ تنها می‌توانند با چالش‌های کنونی مواجه شوند بلکه توانایی هدایت و توسعه پایدار سازمان خود را در دنیای پیچیده و ناپایدار امروز حفظ کنند.

پیش‌نیاز آینده‌ای مطمئن

درویشی تصریح کرد: می‌توان با مثالی از شرکت آلومینای ایران مسئله را دنبال کرد. کشور ایران ذخایر غنی از بوکسیت پر‌عیار ندارد. همچنین تعداد زیادی معدن  بوکسیت بخش خصوصی در کشور وجود دارند که اطلاعاتی از آن‌ها در دست نیست زیرا بخش خصوصی کوچک، میلی به اکتشاف و شناسایی ذخایر به صورت حرفه‌ای ندارد. هم‌زمان شرکت آلومینای ایران به عنوان شرکتی دولتی، از دیدگاه قوانین مالی قادر به مشارکت با بخش خصوصی نیست و قوانین معدنکاری ما یا الزامی به اکتشاف حرفه‌ای معادن برای بخش خصوصی ندارد یا اگر هم دارد، تاکنون منجر به نتیجه دلخواه نشده است. خروجی مثال معادن کوچک بوکسیت بخش خصوصی این است که سال‌هاست وجود دارند اما نه ذخیره قطعی آن‌ها در دسترس است و نه می‌توان از ظرفیت آن‌ها برای برنامه‌ریزی تولید استفاده کرد.

وی با اشاره به اینکه قیمت جهانی آلومینا، تغییرات آب‌و‌هوایی و البته مناسبات سیاسی نیز بر روی هر تصمیم سیستم تاثیر مستقیم و پر‌شتاب دارد، خاطرنشان کرد: در این شرایط باید ضمن شناخت دقیق مسئله پیش رو برای واحد تولیدی، سرعت تصمیم‌گیری را بالا برد، کار تیمی حرفه‌ای و تیم‌سازی را گسترش داد و به طور هم‌زمان دست به نو‌آوری‌های افزایشی «Incremental innovation» زد که لازمه آن‌ها تغییر تفکر مهندسین بخش معدن متناسب با دنیای امروز است. مجددا بگذارید نوآوری افزایشی را در قالب مثالی از شرکت آلومینای ایران بیان کنیم؛ اقدامی که تیم خردایش و پیش‌فرآوری شرکت در تغییر سایز خوراک‌دهی به آسیاها انجام داد و سایز ورودی آسیاها را از ۲۰ میلی‌متر به ۱۶ میلی‌متر کاهش داد. این مهم با حفظ ظرفیت تولید سنگ‌شکن، کاهش ۹ درصدی مصرف برق آسیاها و افزایش ۱۵ درصدی ظرفیت آن‌ها انجام شد.

مدیر امور فنی و فرآوری معادن شرکت آلومینای ایران در پایان یادآور شد: خلاصه آنکه امروز به کارشناسانی نیاز داریم که توانایی تحلیل سریع و علمی شرایط پیچیده و متغیر را داشته باشند و بتوانند تصمیمات هوشمندانه و به‌ موقع بگیرند. تربیت این نسل از متخصصان و مدیران، نه تنها یک نیاز بلکه پیش‌نیاز دستیابی به آینده‌ای مطمئن و پایدار در بخش معدن و صنایع معدنی ایران است. شاید بتوان گفت که توسعه معدن در دنیا در گرو ماشین‌آلات عظیم و روش‌های نوین آن‌ها نیست و در سیستم تصمیم‌سازی آن‌ها است. تغییر در نگاه ما به مسئله و تربیت کارشناسان آگاه به این مسئله، می‌تواند همان فوت کوزه‌گری‌ای باشد که به آن نیاز داریم. درک درست از این مسئله و پذیرش این اصل که با تربیت کارشناسان و ابزار تصمیم‌گیری به سبک ۱۹۴۰ نمی‌توان مشکلات ۲۰۲۴ را حل کرد، می‌تواند نقطه عطفی در توسعه پایدار بخش معدن و صنایع معدنی ایران تلقی شود و این بخش را به یک رکن استراتژیک در اقتصاد کشور تبدیل کند.

ارسال نظر