مروت رفیق انسان باد
ناصربزرگمهر
به نام او که هرچه بخواهد همان میشود
نسیم شوخ
به نرمی
کنارپنجره گفت:
بهارنزدیکست
یکی دوروز دگر
باغ سبز خواهد شد
و شاخههای درختان جوانه خواهد زد ( پوران فرخزاد)
شاید وقتی این یادداشت را میخوانید، بهار فرا رسیده باشد و باغ تان سبز و شاخههای درختان زندگی تان شکوفه داده باشد.
و من از دور، صدای نغمه خوانی شما، و لبخند شادی تان را دیده و ندیده، به گوش دل میبینم و میشنوم و لذتی وافر، ازشادی هرهموطن، همشهری، همکار، همراه، همدل، همقلم، همگام و شما خواننده عزیز این یادداشت میبرم.
در یادداشتی دیگر نوشتم که در این روزهای سخت معیشت عامه مردم، اگر نمیتوانیم در محدوده اقتصادی نقش تعیینکننده بازی کنیم، حتما میتوانیم در محدوده دلها تاثیرگذار باشیم و گفتم که برخلاف تصور آنها که فکر میکنند شغل ما مهم نیست، شغل ما، هرچه باشد، بسیار مهم است. هر کارمندی، هر کارگری، هر رئیس و معاونی، هر وزیر و وکیلی، هر مدیر مهم و هرمنشی ساده ای، در هر سازمانی، وزارتخانه و اداره و دفتری، میتواند با رفتار خودش و کلام و نگاه خودش به دیگری، آرامش ببخشد.
پزشک و پرستار قبل از دارو ودرمان بالبخندی مهربانانه، میتوانند بخشی از بیماری من و شما را درمان کنند.
من و شما هم میتوانیم، این زنجیره را در محیط کارخودمان، ادامه دهیم وبه صورت مطلوب، مراجعهکننده و مشتری خود را پاسخگو بوده و او را با خاطرهای خوش روانه کنیم.
دعا کنیم مروت رفیق انسان باد
دعا کنیم که انسان قرین احسان باد
بارها گفته ام و درپایان هرسال تاکید کرده ام که همه مدیران و کارکنان سازمانهای خدماتی چنین وظیفهای دارند، همه ما در خانواده بزرگ دولت ویابخش خصوصی و درکل جامعه ایران چنین وظیفهای داریم.
این پست و مقامها جاری آب است، رفتنی است.
که اگر قراربود بماند به من و شما نمیرسید.
باورکنیم که تفاوت چندانی بین مقامها نیست، اینها بازیهای روزگار است که من را معلمی ساده کرده است و دیگری را وزیر و وکیل.
اینور میز با آنور میز تفاوت چندانی ندارد، کارما، روش ما، خصلت ما، دانایی و نادانی ما در تاریخ میماند.
تلاش کنیم که درذهن دیگران، خاطره داناییهای ما ثبت و ضبط شود، این حداقل کاری است که هر نیروی صف و ستاد، هر انسان کوچک وبزرگ، در محیط خانه و خانواده و فامیل و همسایگان و هم محله ایها و همشهریها و هموطن و همکاران و جامعه بزرگ و بزرگتر جهانی میتواند درحق دیگری انجام دهد تا نشانه کوچکی باشد از سفره پربرکت پدر و مادری که نان حلال به او خوراندهاند.
هر کدام ازما در برابر خداوندی که در ذهن ساختهایم و دربرابر خلق خدا و در مقابل عظمت هستی و شخص خودمان مسیولیم که در این ایام سخت معیشتی، حداقل هر مشتری، هر مراجعه کننده، انسان دیگری را با نگاه و کلامی خوش پذیرا و کلاه از سر برداریم و با لبخندی سلام کنیم و با کمی گذشت و مهربانی و سود کمتر بدرقه نماییم.
اول گفتم چه زحمتی دارد پل
بعدا دیدم چه همتی دارد پل
زان لحظه که پل شدیم میان دو عبور
با خود گفتم چه لذتی دارد پل
همه از بالاترین مقامات تا من کوچک، بارها گفتهایم که الان، دوران بیماری اقتصادی است، دوران بیماری تحریم است، دوران بیماری گرانی است، دوران بیماری زیاده خواهی گرانفروشان است، دوران تورم است، دوران سختی است، و باید به همدیگر کمک کنیم، باید تلاش کنیم که حال همدیگر را خوش کنیم، باید مواظب خودمان باشیم، باید مواظب همکار میز کناری خود باشیم، باید به همسایه فکر کنیم، باید در روابط انسانی دقت کنیم که دلهای کمتری آزرده شوند.
در یادداشتی دیگر مفصل نوشتم که همه کسانی که به لطف خداوند و خرد و دانش و هزارعامل دیگر، صاحب جاه و جلال و جبروت و پول و ثروت و سرمایه و کارخانه و بنگاه و برج و بارو و مقام و قدرت شده اند، میتوانند در این دوران سخت اقتصادی و شرایط تلخ همگانی، به جامعه اطراف خود، به جامعه بزرگ ایران، کمک کنند و دیگران را مثل رفیق و فامیل خود نگاه کنند.
تاکید چندباره میکنم، شاید با کمی گذشت وپیوستن به جمع انسان هایی که سرزمین شان را دوست دارند و عاشق ایران همیشه سبز هستند، مردم را ارج میگذارند، بتوانیم از این گردنه تاریخی و این سربالایی سخت و نفسگیر که برای ملت و مملکت فراهم شده است، عبور کنیم.
سرزمینم را میخواهم آباد کنم
دلکم را میخواهم آزاد کنم
باغ آینده نسلی را میخواهم بنیاد کنم
حس خشکیده خود را میخواهم شمشاد کنم
تحریمها و تورم چندرقمی موضوع سادهای نیست، آنها که دستی در آتش دارند، میدانند که این ارقام، چگونه میتواند همه وجود یک جامعه را بسوزاند.
یادمان نرود که وطن تنها یک نام نیست، یک شعار نیست، وطن عاشق میخواهد، وطن کوشش و تلاش همگانی میخواهد، سی چهل سال از جنگ گذشت، همیشه به بچههای دوران جنگ بیندیشیم و گاهی به قطعه شهدا سربزنیم تا یادمان نرود چگونه این خاک حفظ شده است.
سال ۱۴۰۳ را با شرایط پیچیده سیاسی و اقتصادی پشت سر گذاشتیم، سال ۱۴۰۴ پیچیده تر و سخت تر خواهد بود، برای آینده بهتر، همت همگانی میطلبد.
سالی بهتر، آن طور که دوست دارید، برایتان آرزو میکنم.
بخت از آن کسی است
که مناجات کند با کارش
و در اندیشه یک مسئله خوابش ببرد
و ببیند در خواب/ حل یک مسئله را
باز با شادی درگیری یک مسئله بیدار شود.
هیچکس منتظر خواب تونیست
که به پایان برسد
لحظهها میآیند
سالها میگذرند
و تو در قرن خودت میخوابی
***
هیچ پروازی نیست
برساند ما را به قطار دگران
مگر انگیزه و عشق
مگراندیشه و علم، مگر تقلا و تلاش (مجتبی کاشانی)