هر یک روز کار، یک روز تعطیلی وجود دارد

ناصر بزرگمهر

هر یک روز کار، یک روز تعطیلی وجود دارد

به نام او که هرچه بخواهد همان می‌شود

 

در ابتدا از خوانندگان عزیز روزنامه و همراهان همیشگی که در سخت‌ترین شرایط، روزنامه تخصصی خودشان را رها نکردند، به‌خاطر تعطیلی‌های روزنامه و عدم‌انتشار پوزش می‌خواهم و امیدوارم روزی برسد که هیچ روزنامه‌ و تولیدکننده‌ای به هر دلیلی تعطیل نشود.

یک روزی می‌گفتیم که تعطیلی برای رسانه معنا و مفهوم ندارد، در گذشته، کسی که شغل رسانه را انتخاب می‌کرد، برای حال و هوای خودش بود و نگاه عاشقانه‌ای که به رشد و تعالی جامعه داشت.

در رسانه همه مسئولیت‌ها، عاشقی بود، در نوک پیکان این عشق آتشین هم، خبرنگاران بودند، اما عملا همه افرادی که به یک رسانه می‌پیوستند، به‌خاطر دوست داشتن فضای پرالتهاب کار رسانه‌ای بود، دل‌شان برای خبرداغ پرپر می‌زد.

گاهی دو روزنامه معروف که آن زمان‌ها، بعدازظهرها منتشر می‌شدند، برای نیم‌ساعت انتشار زودتر به هر روشی متوسل می‌شدند تا کمی زودتر به‌دست خوانندگان خود برسند.

به‌همین‌دلیل هیچ روزی در رسانه تعطیل نبود و همه جمعه‌ها به سر کار می‌آمدند و با همان روزنامه‌های ۵ریالی، خرج و دخل می‌کردند و صاحبان‌شان در پی توسعه هم بودند و کارکنان هم حقوق معقولی داشتند و تنها روز تعطیل، پنجشنبه‌ها بود که البته ویژه‌نامه‌های پنجشنبه‌ها هم، حسابی پر و پیمان منتشر می‌شد که خواننده‌ها در جمعه احساس کمبود نداشته باشند.

 بعدها روزنامه‌هایی درصدد بودند که جمعه‌ها هم روزنامه منتشر کنند، روزنامه‌های همشهری و ایران و یکی دو تای دیگر هم، یک دوره، این کار را کردند.

رشد رادیو و تلویزیون هم به دلایل متعدد و من‌جمله دولتی بودن، تاثیر زیادی در کاهش مخاطبان رسانه‌های مکتوب نگذاشت.

اما از دهه 80 و آغاز هزاره سوم میلادی و تولد نسل جدید تلفن‌های همراه و برنامه‌های فراسرزمینی آنها، حکومت رسانه‌ها به اینترنت و موبایل رسید و رسانه مکتوب برای نسل تحصیلکرده و دانشگاهی و بقیه مردم هم از جذابیت لازم افتاد و دوران شهروند ـ خبرنگار آغاز شد.

هرچند ویژگی‌های رسانه مکتوب با رسانه‌های الکترونیک و نحوه عرضه خبر و گزارش در آنها با یکدیگر متفاوت است، اما رسانه مکتوب، اعم از روزنامه و مجله، به‌دنبال راه‌حل‌های دیگری برای بقا و انتخاب مشتری و خواننده و استفاده ار دنیای جدید دیجیتال و مجازی و اینترنت و انواع برنامه‌ها رفت.

ایجاد سایت‌ها و همراه شدن با ده‌ها برنامه نرم‌‎افزاری و ادغام فعالیت چاپی و کاغذی با اینترنت و دنیای مجازی و موبایل و تصویری کردن گزارش و مصاحبه، یکی از شیوه‌هایی بود که رسانه مکتوب در پیش گرفت.

در جنگ و جدال کاغذ و اینترنت، بیماری عجیب و غریب چینی‌ها از راه رسید و متاسفانه با کرونا، رسم و آهنگ دیگری که باتوجه به فرهنگ بی‌مسئولیتی و زیر کار دررویی در جامعه ما که هر استثنایی بعد از مدتی تبدیل به قاعده می‌شود، آغاز شد.

با کرونا، فرهنگ دورکاری هم مد شد و بعد از آن هزینه‌های سنگین زندگی‌ها و تورم و فسادی که همه بخش‌های جامعه را فرا گرفته، خبرنگاران مستقل و کارکنان رسانه‌ها را هم به گردابی انداخت که خروج از آن به‌سادگی امکان‌پذیر نبوده و نیست.

رشد دنیای مجازی، کم‌سوادی جامعه، بی‌حوصلگی جوانان و پیر شدن زودهنگام نسل‌های قبل و گرانی ابزار کار و کاغذ و امثالهم، دنیای رسانه را از توجه لازم بازداشت.

خرج و مخارج زندگی با حقوق‌های کم رسانه‌ها راه به‌جایی نمی‌برد و روابط‌عمومی‌ها هم با کارت‌های هدیه، به فساد بخشی از گرفتاران رسانه‌ها دامن زدند.

خبر از جنبه تازگی و تحقیقی و ارزشی به خبرهای تهیه‌شده در روابط‌عمومی‌ها تبدیل شد و تعدادی از خبرنگاران به خبرگیر، تغییر ماهیت دادند.

این فاجعه حوزه رسانه‌ای با رشد رسانه‌های دولتی و ارتباطات آشکار و نهان بعضی رسانه‌های به‌ظاهر خصوصی، اما وابسته به دولت بیشتر شد.

هجوم مدیران ارشد دولتی و نمایندگان جامانده مجلس‌ها به حوزه رسانه و گرفتن امتیاز برای انتشار روزنامه و مجله بدون داشتن کوچک‌ترین تخصص و دانش لازم، در عوض استفاده از رانت کمک‌های یارانه ارشاد و سازمان‌های دولتی و ارتباطاتی که در دوران مسئولیت داشتند، کار را به‌جایی رساند که بعضی روزنامه‌ها توانستند در بعضی دولت‌ها، از اعداد میلیون دلاری بهره ببرند و دفتر و دستک برای وزرای وابسته به خودشان ایجاد کنند.

بعضی هم که اسما یا رسما به رسانه حزب و دارودسته‌های سیاسی تبدیل شدند و از حمایت بالای آن احزاب و افراد بهره برده و می‌برند.

در این میان گرانی و تورم هم، روزبه‌روز، دستمزد و حقوق ناچیز خبرنگار و کارمند رسانه را بی‌ارزش‌تر کرد و می‌کند.

دولت‌ها هم با انواع تعطیلات رسمی و غیررسمی به تعطیلی رسانه‌ها کمک کرده و می‌کنند.

عملا در یک سال، ۱۰۴ روز تعطیلی پنجشنبه و جمعه وجود دارد، حدود ۲۰ روز تعطیل رسمی است، نوروز باتوجه به اینکه کدام روز باشد، از 4،3 روز مانده به عید شروع و تا ۱۳ نوروز ادامه می‌یابد که حدود ۲۰ روز تعطیلی عملی را برای رسانه مکتوب که با عوامل داخلی خودش و عوامل خارجی از کیوسک مطبوعاتی پفک‌فروش تا چاپخانه و تاجر کاغذ و ده‌ها سازمان دیگر درگیر است، در یک فرآیند نوشته‌نشده، فراهم می‌کند. حدود ۲۰ روز هم بین‌تعطیلی در سال وجود دارد که عملا تعطیل است. در این بین هم ۲۰ روز تعطیلی ناخواسته مثل آلودگی هوا و بی‌برقی و شهادت مسئول و مرگ وجود دارد که سرجمع این تعطیلات را در سال به ۱۸۰روز می‌رساند.

یعنی به‌طورتقریبی، هر یک روز کار، یک روز تعطیلی وجود دارد.

حالا پیدا کنیم پرتقال‌فروش را؟ چگونه باید خرج و دخل کرد؟ چه‌کسی به فرهنگ مکتوب توجه می‌کند؟

چگونه تولید شکوفا می‌شود؟ چطور کارخانه‌دار و سرمایه‌گذار موفق شود؟ و صدها سوال که با همین تعطیلات به‌ظاهر ساده در رابطه است و مشکلاتی که پدید خواهد آمد که تعطیل شدن مشاغل کمترین آنها است.

ارسال نظر