بنزین؛ تسکین موقت یا اصلاح بنیادین؟
بنزین بهعنوان یکی از کالاهای استراتژیک در ایران نهتنها از لحاظ اقتصادی بلکه از منظر اجتماعی و سیاسی نیز نقشی حیاتی ایفا میکند. این کالا با توجه به گستردگی مصرف در زندگی روزمره مردم، وابستگی شدید به آن و تاثیرات مستقیم بر حملونقل و سایر صنایع، از اهمیت ویژهای برخوردار است. دولت ایران برای حفظ ثبات اقتصادی و اجتماعی در کشور، قیمت بنزین را بهصورت یارانهای پایین نگه داشته تا از فشار مالی به اقشار مختلف جامعه بکاهد.
در حالحاضر، قیمت هر لیتر بنزین در ایران حدود ۱.۴سنت است که فاصله زیادی با قیمتهای جهانی (حدود ۷۵سنت) دارد و این تفاوت موجبشده تا مصرف بنزین در کشور بهشدت افزایش یابد و به حدود میانگین روزانه ۱۳۰میلیون لیتر برسد و از طرفی، تولید داخل به دلیل عدمسرمایهگذاری در زیرساختها، قادر به تامین این سطح از تقاضا نباشد، در نتیجه این کشور صادرکننده نفت و گاز مجبور به واردات بنزین میشود که خود بار مالی سنگینی را به دوش دولت میگذارد. این سیاست قیمتگذاری پایین در طول سالها، هرچند باعث راضی نگهداشتن مردمشده، اما در بلندمدت مشکلات جدیتری را بهدنبال داشتهاست.
یکی از این مشکلات، ناترازی (عدمتعادل بین عرضه و تقاضا) در بنزین است، بهویژه در سالهای اخیر، مصرف داخلی بنزین از تولید ملی فراتر رفته و کشور با بحران کمبود این کالای حیاتی مواجه شدهاست. در این راستا، مسوولان دولتی بهطور مکرر به این نکته اشاره کردهاند که این ناترازی باید از طریق اصلاحات بنیادین در ساختار اقتصادی و سیاستهای انرژی کشور حل شود. با وجود این، دولت برای چندمینبار در هفتههای اخیر اعلامکرده؛ افزایش قیمت بنزین در دستور کار قرار ندارد و بهجای آن، راهکارهایی چون واردات بنزین و بهبود کیفیت سوخت را بهعنوان گزینههای موقت و کوتاهمدت برای رفع بحران مطرح کردهاست، درحالیکه این اقدامات میتوانند در کوتاهمدت تا حدودی به کاهش فشار کمک کنند، اما از آنجا که ناترازی بنزین ناشی از یک عدمتعادل ساختاری در سیستم مصرف و تولید است، بهنظر میرسد که این راهکارها نتوانند بهطور پایدار و بلندمدت بحران را حل کنند. در این نوشته، به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته خواهدشد و سیاستهای دولت در قبال ناترازی بنزین و بحرانهای مرتبط با آن تحلیل میشود. هدف این است که مشخص کنیم چرا دولت ایران با وجود تاکید بر ضرورت اصلاحات اساسی، همچنان به عدمافزایش قیمت بنزین اصرار دارد و آیا این رویکرد میتواند بهطور موثر برای حل این بحران راهگشا باشد یا خیر؟
چرا دولت نمیخواهد قیمت بنزین را افزایش دهد؟
دولت ایران در اعلام سیاستهای خود در قبال بنزین در وضعیت دوگانهای قرار دارد. از یکسو، دولت تاکید میکند که ناترازی بنزین یک واقعیت است که باید حل شود و برای این منظور دو راهکار عمده را معرفی کردهاست: واردات بنزین و افزایش قیمت، اما از سوی دیگر، دولت بهطور صریح اعلام میکند که افزایش قیمت بنزین در دستور کار نیست. این تناقض در سیاستها بهویژه از آنجا نمایان میشود که دولت از یکسو تاکید دارد؛ راهحلهای موقتی مانند واردات و اقداماتی از این دست پاسخگوی بحران نیست و از سوی دیگر، بهجای اتخاذ تصمیمات دشوار اقتصادی، به سیاستهایی همچون تثبیت قیمتها و مدیریت مساله از طریق روشهای کوتاهمدت تکیه میکند.
دلایلی که ممکن است دولت را از افزایش قیمت بنزین برحذر دارند عبارتند از:
۱- اعتراضات عمومی: در ایران، قیمت بنزین به یک موضوع حساس و سیاسی تبدیل شدهاست. در سال۱۳۹۸، افزایش ناگهانی قیمت بنزین منجر به اعتراضات گسترده در سراسر کشور شد، از اینرو دولت بهدلیل نگرانی از وقوع بحرانهای اجتماعی و سیاسی از تغییرات قیمتی خودداری میکند.
۲- تاثیرات اجتماعی: افزایش قیمت بنزین مستقیما بر اقشار کمدرآمد و طبقات پایین جامعه تاثیر خواهد گذاشت. از آنجا که بسیاری از مردم در ایران وابسته به خودروهای شخصی هستند، افزایش قیمت بنزین میتواند به فشار اقتصادی شدید به این گروهها منجر شود.
۳- اقتصاد دولتی و وابستگی به یارانهها: دولت ایران بخش عمدهای از منابع مالی خود را از طریق فروش نفت و سوخت تامین میکند، لذا افزایش قیمت بنزین بهعنوان یک راهکار بلندمدت نیازمند بازنگری در ساختار اقتصاد دولتی و نحوه تخصیص منابع است.
راهحلهای پیشنهادی دولت
راهحلهای پیشنهادی دولت برای حل مشکل ناترازی بنزین، شامل چندین استراتژی مختلف است که هریک مزایا و معایب خاص خود را دارند. اولین راهکار، واردات بنزین است که در کوتاهمدت میتواند نیاز بازار داخلی را تامین کند، با اینحال واردات بنزین بهویژه در شرایط تحریمی و محدودیتهای ارزی، برای دولت هزینهبر خواهد بود و ممکن است به افزایش وابستگی کشور به واردات منجر شود. این روش نمیتواند بهطور کامل ناترازی را حل کند و تنها موقتی است. دومین راهکار پیشنهادی، افزایش کیفیت سوخت و بهینهسازی مصرف است. دولت قصد دارد با افزایش کیفیت سوختهای عرضهشده، مصرف انرژی را کاهش دهد و استفاده از انرژیهای پاک مانند انرژی خورشیدی و بادی را گسترش دهد. این اقدامات نهتنها به کاهش مصرف بنزین کمک خواهد کرد، بلکه از نظر زیستمحیطی نیز اثرات مثبتی خواهدداشت. علاوهبر این، بهینهسازی مصرف سوختهای فسیلی میتواند در بلندمدت به کاهش فشار بر منابع انرژی کشور کمک کند. سومین راهحل مهم، نوآوری در حملونقل عمومی است. بهبود و گسترش حملونقل عمومی میتواند وابستگی به خودروهای شخصی را کاهش دهد و بهاینترتیب مصرف بنزین را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد. افزایش تعداد ناوگان حملونقل عمومی و ارتقای کیفیت خدمات آن، میتواند به کاهش ترافیک و کاهش مصرف سوخت در سطح کلان کمک کند.
این اقدامات اگر بهطور همزمان و با برنامهریزی دقیق انجام شوند، میتوانند راهحلهای موثری برای مقابله با ناترازی بنزین در ایران باشند. در نهایت، سیاستهای کنونی دولت ایران در قبال ناترازی بنزین، اگرچه در کوتاهمدت ممکن است آثار منفی کمتری بهدنبال داشتهباشد، اما در بلندمدت قادر به حل این بحران نخواهد بود. راهحلهای موقتی مانند واردات بنزین و تثبیت قیمتها، تنها به حفظ وضعیت کنونی کمک میکند و مشکل اصلی یعنی مصرف بیش از حد و وابستگی به واردات را حل نخواهد کرد. برای حل این بحران، دولت باید گامهای بلندمدتتر و اساسیتر بردارد، آنهم هرچه سریعتر. این گامها میتواند شامل اصلاح تدریجی قیمتها، توسعه زیرساختهای انرژی، نوسازی ناوگان حملونقل و همچنین استفاده از انرژیهای پاک و کاهش مصرف سوختهای فسیلی باشد. بهعلاوه، از آنجا که دولت سرمایه اجتماعی خود را تا حدی از دست داده لذا لازم است با شفافیت و سعه صبر بیشتری با مردم در این زمینه گفتوگو کند تا از مقاومتهای اجتماعی جلوگیری و مردم درک بهتری نسبت به چالشهای اقتصادی بلندمدت ارزانفروشی بنزین پیدا کنند.