پیامدهای قرارداد گازی ایران و روسیه

قرارداد گازی ایران و روسیه میتواند پیامدهای مهمی برای منطقه داشته باشد و در درجه نخست ایران را به هاب منطقه تبدیل و گاز روسیه را به هند برساند.

پیامدهای قرارداد گازی ایران و روسیه

براساس اعلام نهادهای رسمی، مسعود پزشکیان، رییس جمهور ایران، اول آبان به مسکو سفر خواهد کرد که انتظار می‌رود توافقات خوبی در زمینه گسترش روابط اقتصادی منعقد شود. البته در سال جاری، دو کشور در مورد واردات گاز از روسیه به توافق رسیده‌اند که می‌تواند پیامدهای مهم ملی و حتی جهانی داشته باشد. در واقع، اخیرا توسعه قابل توجهی در همکاری‌های انرژی بین روسیه و ایران صورت گرفته است و برنامه ایران برای خرید حجم قابل توجهی گاز طبیعی از گازپروم – روزانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب – در این راستاست. این توافق با ارزش ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار در سال، دوران جدیدی را در روابط انرژی دو کشور بوده و می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای بازار جهانی گاز داشته باشد.

این سند در پایان ژوئن سال جاری و در چارچوب سفر هیئت گازپروم به رهبری الکسی میلر، رئیس هیئت مدیره به ایران، امضا شد. اما باید توجه داشت که این یک قرارداد الزام‌آور نبوده، بلکه فعلا فقط یک تفاهم‌نامه است. طرفین قرار است به زودی یک قرارداد اجرایی برای مدت ۳۰ سال امضا کنند که به روسیه اجازه می‌دهد تا بخشی از کاهش بازار اروپا را جبران کند و چرخش بیشتری به شرق داشته باشد.

به گفته تحلیلگران و اظهارات غیررسمی، قیمت گاز صادراتی برای جمهوری اسلامی حدود ۱۰۰ دلار در هر هزار متر مکعب خواهد بود. این یک قیمت بی‌سابقه پایین برای مشتریان گازپروم در کشورهای غیر CIS است. در مقام مقایسه، کشورهای اروپایی و ترکیه که تا همین اواخر بازارهای اصلی صادرات گازپروم بودند، به طور متوسط ​​۴۰۰ دلار به ازای هر هزار متر مکعب پرداخت می‌کنند. حتی چین که کشوری دوست محسوب می‌شود، گاز روسیه را با قیمتی در حدود ۲۶۰ دلار در هر هزار متر مکعب خریداری می‌کند. بنابراین، با حجم روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب، حجم عرضه سالانه حدود ۱۰۹.۵ میلیارد متر مکعب خواهد بود.

نگاه مسکو به بازار دهلی

مسکو و تهران در حال بررسی امکان صادرات بیشتر حجم گاز نیز هستند. این امر در آینده به روسیه کمک می‌کند تا وارد بازار گاز هند شود و همچنین مذاکرات گاز با چین را تسهیل خواهد کرد. باید توجه داشت که ایران به اندازه کافی گاز خود را دارد، اما تولید آن در جنوب کشور متمرکز بوده و سهم قابل توجهی از مصرف در شمال است و گازپروم تا حدودی می‌تواند در گازرسانی مناطق شمالی ایران مشارکت داشته باشد و ایران گاز را در جنوب صادر کند. در واقع قراداد بین ایران و روسیه به روش سوآپ باشد.

براساس اظهارات، قرار است خط لوله گازی در امتداد دریای خزر با ظرفیت تقریباً ۱۱۰ میلیارد متر مکعب در سال احداث شود که بیش از مجموع ظرفیت دو نورد استریم بوده و با حجم صادرات گازپروم به اروپا تا سال ۲۰۲۲ قابل مقایسه است. عرضه در چنین حجمی تقریباً ۴۵ درصد از مصرف گاز در ایران را پوشش خواهد داد.

البته بازار ایران به این مقدار گاز نیاز ندارد، حجم عرضه اعلام شده تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب است. در این مورد می‌توان در مورد ورود به بازار کشورهای همسایه و در درجه نخست هند صحبت کرد. این کشور دارای بیشترین جمعیت در جهان است و خرید گاز همواره رشد خواهد کرد، بنابراین ساخت خط لوله گاز از روسیه به ایران در ته دریای خزر در آینده را می‌توان به عنوان یک تلاش مشترک بین مسکو و تهران برای ورود به بازار هند ارزیابی کرد.

باید توجه داشت که برای این کار لازم است که از طریق پاکستانی منتقل شود، که احتمالا به کار ژئوپلیتیکی نسبتاً دشوار تبدیل شود، زیرا ایالات متحده نفوذ بسیار قوی در این کشور دارد و این امر در موضوع خط لوله صلح کاملا مشهود بود. اما یک مسیر جایگزین می‌تواند یک خط لوله گاز زیر آب نیز باشد که در گذشته چنین تفاهم نامه‌ای وجود داشت، اما این پروژه هنوز انجام نشده و از زمان اجرای آن اطلاعی در دست نیست.

گازپروم علاوه بر ایران به صادرات گاز به تعدادی دیگر از کشورها ادامه می‌دهد که مسیرهای اصلی: ۱-چین: تحویل گاز از طریق خط لوله قدرت سیبری در سال ۲۰۲۳ به رکورد ۲۲.۷ میلیارد متر مکعب رسید. ۲- ترکیه: با وجود کاهش جزئی حجم، ترکیه همچنان شریک مهم گازپروم است. ۳- کشورهای CIS: بلاروس، ارمنستان، قزاقستان و سایر کشورها همچنان گاز روسیه را دریافت می‌کنند ۴- اروپا: اگرچه حجم عرضه به دلیل تنش‌های ژئوپلیتیکی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، اما برخی از کشورهای اروپایی به واردات گاز روسیه ادامه می‌دهند.

در کل، توافق روسیه و ایران به نظر می‌رسد مانیفستی برای گازپروم در راستای ادامه گسترش فعالیت‌های خود به سمت جنوب و جنوب شرق جهانی و مهمتر از همه به سمت هند است. اگر این پروژه اجرا شود، روسیه نفع مضاعف دریافت خواهد کرد و علاوه بر این که بازار فروش جدید و عظیمی را برای خود فراهم می‌کند، روسیه از انحصار یک خریدار یعنی چین خارج خواهد شد. حتی وجود چنین توافقی، هرچند غیر الزام آور، مذاکرات «گازی» مسکو با چین را تسهیل خواهد کرد.

پیامدهای توافق ایران و روسیه

توافق روسیه و ایران در مورد تامین گاز از اهمیت ژئوپلیتیکی بالایی برخوردار است. هر دو کشور تحت تحریم‌های غرب بوده و به دنبال تقویت مواضع خود در صحنه جهانی هستند. این همکاری را می‌توان بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر برای ایجاد اتحادهای اقتصادی و انرژی جایگزین برای مقابله با نفوذ غرب دانست. علاوه بر این، می‌توان آن را پاسخی به تلاش‌های آمریکا و اتحادیه اروپا برای منزوی کردن روسیه در بازار انرژی دانست. این توافق نشان می‌دهد که روسیه حتی تحت تحریم‌ها قادر است بازارهای جدیدی برای منابع انرژی خود بیابد. در واقع پیامدهای این توافق را میتوان در سه بخش بررسی کرد؛

برای روسیه: ۱- یک بازار بزرگ گاز جدید، ضررهای ناشی از کاهش عرضه به اروپا را جبران خواهد کرد. ۲- قیمت پایین ممکن است بر درآمد گازپروم و بر این اساس، بر بودجه روسیه تأثیر منفی بگذارد. ۳- این معامله می‌تواند توسعه زیرساخت‌ها را در جهت شرقی تحریک کند.

تاثیر بر ایران: ۱- دسترسی به گاز ارزان می‌تواند رشد اقتصادی و توسعه صنعتی را تحریک کند. ۲- امکان صادرات مجدد گاز می‌تواند جایگاه ایران را به عنوان یک هاب انرژی منطقه‌ای تقویت کند.

تاثیر بر بازار جهانی گاز: ۱- افزایش تجارت گاز بین روسیه و ایران می‌تواند به توزیع مجدد جریان جهانی انرژی منجر شود. ۲- قیمت پایین گاز برای ایران می‌تواند بر قیمت‌ها در سایر بازارها به ویژه در آسیا فشار وارد کند. ۳- ممکن است رقابت بین تامین کنندگان گاز LNG و خط لوله افزایش یابد.

نتیجه‌گیری

در مجموع، این توافق گازی می‌تواند ایران را جایگزین اروپا کند. ایران از گاز روسیه هم برای نیازهای داخلی و هم برای صادرات مجدد به کشورهای دیگر، احتمالاً به پاکستان یا هند، استفاده خواهد کرد. همچنین، افزایش این میزان عرضه می‌تواند ۸۰ درصد از حجم از دست رفته گازپروم در بازار اروپا از آغاز بحران اوکراین را جبران کند. بسیاری از کارشناسان باور دارند که صادرات ایران به گازپروم اجازه می‌دهد تا بخش قابل توجهی، شاید ۵۰ درصد از درآمد از دست رفته صادرات اروپا را بازگرداند. البتخ این امر احتمالاً مستلزم ساخت یک خط لوله مستقیم گاز بین روسیه و ایران در امتداد کف دریای خزر به طول بیش از ۱۱۰۰ کیلومتر است که حدود ۱۰ درصد طولانی‌تر از نورد استریم است و برای احداث میزان کافی خط لوله در امتداد کف دریای خزر از روسیه به ایران، به ۲۰ میلیارد دلار نیاز است.

ارسال نظر