طلای نامرئی در باطلههای معدنی
اقتصاد چرخهای با سرعت نسبتا بالایی در حال رواج یافتن در جهان است و اثر عمیق خود را بر صنایع مختلف به جا میگذارد. یکی از صنایعی که به استقبال تغییر در این زمینه رفته، صنایع معدنی است.
امروز حول محور بازچرخانی مواد معدنی و استحصال مواد کمیاب از باطلههای معدنی، اقتصاد بزرگی شکل گرفته که در ایران کمتر از آن بحث میشود.
شرکتهای چندملیتی مختلف هر روز با افتخار و غرور به این رویه میپیوندند و از این رویکرد به عنوان وجه نمادین علاقهمندی به زمین و محیطزیست یاد میکنند. در ایران اما وضعیت بازچرخانی زبالههای شهری به سختی به یک کسبوکار شبیه است و در بخش معدن نیز اقدامات کمتر از چیزی است که باید باشد. با اینکه برخی از غولهای معدنی کشور به سمت اقتصاد چرخشی و بازچرخانی مواد معدنی رفتهاند یا اینکه بازیافت پسماندهای شهری که بخشی از بازی بزرگ بازچرخانی مواد معدنی است در کشور رواج دارد، اما هنوز نمیتوان از شکلگیری یک بخش قدرتمند و جدید در اقتصاد ایران سخن گفت و ظاهرا کل اقتصاد بازیافت و بازچرخانی ایران چیزی بین ۱۰ تا ۱۵هزار میلیارد تومان است که عدد کوچکی در مقایسه با بیش از ۷۲۵ میلیون تن باطله، زباله و پسماند تولیدشده در سال در کشور است. عددی که قابل مقایسه با ابعاد مالی این صنعت در چین، ترکیه یا ایالات متحده نیست و از یک پتانسیل بزرگ برای سرمایهگذاری خبر میدهد.
بررسی روندهای بلندمدت جهان در بخش فلزات اساسی و خاکهای کمیاب نشان میدهد فاصله ایران تا رقبا روبه فزونی است. آژانس جهانی انرژی در گزارش جالبی که سال ۲۰۲۴ در این زمینه منتشر کرده نشان میدهد تا افق ۲۰۵۰ بازچرخانی بخش جدانشدنی صنایع معدنی در همه انواع فلزات مهم نظیر مس، کبالت، لیتیوم، نیکل و آلومینیوم است. از آنجا که در جهان سالانه ۲۳۳ میلیارد تن باطله معدنی تولید میشود، بسیاری از کسبوکارها حول بازیافت مواد معدنی از این باطلهها سرمایهگذاری کرده و بعضا تحولات جالبی را از نظر مالی تجربه کردهاند. به همین دلیل نیز کشورهایی نظیر انگلستان، آلمان، کانادا و ایالاتمتحده با هدف کمک به توسعه این رویکرد و رسیدن به مرزهایی که چین آنها را درنوردیده، به سمت توسعه بازچرخانی مواد معدنی حرکت کردهاند. کمک ۱.۵میلیارد دلاری صندوق کانادا در این زمینه یکی از اقدامات شاخص و اثرگذار است که به توسعه تولید مواد معدنی از محل بازچرخانی مواد باطله و پسماندهای معدنی منجر شده است.
یک نمونه موفق
یک مثال مناسب برای تسهیلگری درست فرآیند توسعه صنعت بازچرخانی مواد معدنی، پروژه مشترک شرکت سیکلیک متریالز و گرین گرافیت تکنولوژی در استان کبک در کاناداست که پارلمان محلی این شهر از محل برنامه تحقیق، توسعه و تولید مواد معدنی حیاتی (Critical Minerals Research, Development and Demonstration (CMRDD) program) چیزی نزدیک به ۸ میلیون دلار تامین مالی را فراهم کرده است. در نتیجه یک رویکرد درست و همکاری چند کارآفرین توانمند، امروز صنعت بازچرخانی در این کشور رشد مناسبی داشته و حتی پای یکی از بزرگترین غولهای معدنی جهان را به این صنعت باز کرده است.
شراکت گلنکور با استارتآپ کانادایی سیکلیک متریالز زمینهساز توجه هرچه بیشتر به بازیافت فلزات اساسی شده است. گلنکور اخیرا به پروژه استارتآپ سیکلیک متریالز که یک مدیر ایرانی آن را هدایت میکند، وارد شده و در فرآیند بازیافت فلز مس سرمایهگذاری کرده است. در این باره احمد قهرمان مدیر مجموعه سیکلیک متریالز تاکید کرده همکاری با گلنکور کمک میکند تا با افزایش ابعاد تولید و گسترش فعالیت، امکان ارائه خدمات به دامنه وسیعتری از مشتریان در آمریکا و اتحادیه اروپا فراهم شود. به گفته قهرمان، قرار است به موجب این قرارداد، گلنکور به تاسیس کارخانههایی برای بازیافت مس با کیفیت بالا کمک کند. کلیه عملیات فنی و علمی کار را تیم استارتآپ سیکلیک متریالز پیش برده است. در بیانیه سیکلیک متریالز تاکید شده تعهد این مجموعه به اقتصاد چرخهای و توسعه پایدار کمک خواهد کرد تا از محل پالایش و بازچرخانی قطعات الکترونیکی امکان تولید کاتد مس فراهم شود. اینکه ایرانیان خارج کشور پس از مهاجرت، موفق به انجام چنین پروژههایی میشوند، اما در ایران امکانی برای این قبیل اقدامات کارآفرینانه پیدا نمیکنند، سوال بزرگی است که کمتر کسی برای آن پاسخی دارد.
وضعیت ایران؛ نامعلوم
در حالی که به واسطه موج جهانی گذار انرژی، توسعه پایدار و کربنزدایی از اقتصاد و صنعت، کسبوکارهای حوزه بازیافت و بازچرخانی از اعتبار اجتماعی بالایی برخوردارند، کمتر شرکتی در ایران وارد فاز جدی سرمایهگذاری، برندینگ و توسعه کسبوکارهای سبز و پاک شده است. این در حالی است که ایران با تولید بیش از ۷۰۰ میلیون تن باطله معدنی در سال کسبوکار بزرگی را پیش روی خود میبیند. برخی رسانهها درحالی از سدهای باطله در معادن بزرگ ایران مانند معادن طلای تکاب، معدن مس سونگون، سرچشمه و... خبر میدهند که چین از محل بازچرخانی و بازیافت این باطلهها در صنایع مس، آهن، سرب و روی و... به تولید انبوه بسیاری از مواد معدنی و خاکهای کمیاب و گرانقیمت نظیر گالیوم و ژرمانیوم رسیده و قدرت بالایی در این بخش در جهان پیدا کرده است. به نظر میرسد بازچرخانی مواد معدنی در ایران بخش مغفولمانده اقتصاد معدن است که همزمان که از افزایش معضلات زیستمحیطی در محیطهای طبیعی جلوگیری میکند، امکان تولید ثروت از یک منبع بزرگ و پنهان دارایی را فراهم و تغییر الگوی کسبوکار به انواع پایدار و پاک را ممکن میسازد. پیوستن به این جریان جهانی چنان مهم است که دستکم در چهار فلز مس، کبالت، نیکل و لیتیوم، به زودی بازچرخانی یکی از مسیرهای تامین بازارهای جهانی خواهد شد. ایران به عنوان کشوری که هم زبالهها و پسماند قابلتوجهی در سال تولید میکند و هم به باطلههای معدنی بسیار زیادی دسترسی دارد، باید به این مسیر بپیوندد.
خیلی زود دیر میشود
ابعاد بازار جهانی بازیافت مواد معدنی در حالی امروز بیش از ۲۵میلیارد دلار است که این عدد طبق تخمین آژانس جهانی انرژی تا ۲۵ سال آینده ۸ برابر خواهد شد و به ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد. عمده این تحول نیز از مسیر تحقیق و توسعه و کشف روشهای جدید در دو رشته مهندسی مواد و مهندسی شیمی ممکن میشود. موضوعی که ضرورت توجه به جذب استعدادهای علمی، سرمایهگذاری روی آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی پیشرفته و تولید از مسیر دانش را دوچندان میسازد. با هدف تحقق این مهم در جهان، آژانس جهانی انرژی سال گذشته توصیههای مشخصی را حول محور ورود کشورهای مختلف به رویکرد بازچرخانی در بخش معدن و پسماند ارائه کرد که۹ مورد مختلف بوده و از بین آنها توصیه شماره ۶ روی تقویت سیستمهای بازیافت در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه تمرکز دارد. البته در سراسر گزارش آژانس جهانی انرژی تاکید شده به دلیل شکل و ساختار خاص اقتصاد در جوامع کمتر توسعهیافته، توجه به این اقتصادها در روند جهانی بازیافت حیاتی است. ایران نیز به عنوان اقتصادی که با مساله بازیافت درگیر است و از تخریب محیطزیست به شدت رنج میبرد، یکی از کانونهای زبالههای تصفیهنشده حاوی برخی مواد معدنی حیاتی یا گرانبها، اما احتمالا خطرناک است. متاسفانه به دلیل زیرساختهای ناکافی و چالشهای فنی، میزان جمعآوری و بازیافت در پایینترین سطح باقی مانده است. این مهم زمینه جدیدی از توسعه اقتصادی برای ایران و سایر جوامع در حال توسعه ایجاد کرده که محتاج توجه کسبوکارهاست.
کارشناسان معتقدند کسبوکارهای وطنی در حوزه معدن و صنایع معدنی لازم است به طور همزمان بر سرمایهگذاری در معادن جدید و توجه به بازیافت متمرکز شوند. دلیل این موضوع شدت گرفتن تقاضا و ناتوانی جهانی در پاسخ دادن به این بحران در اسرع وقت است؛ زیرا سطح عرضه موردنیاز جهان در برخی از فلزات و خاکهای کمیاب که به وفور در باطلههای معدنی یا زبالهها یافت میشود، تا اواسط قرن به سطحی بسیار بالاتر از تولید امروزی خواهد رسید. از آنجا که معادن موجود با کاهش طبیعی تولید روبهرو میشوند، بازیافت یک وزنه تعادل در مسیر مصرف فزاینده جهانی است. بر اساس تعهدات اعلامشده در کنوانسیونهای مقابله با تغییرات اقلیمی، حدود ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری معدنی تا سال ۲۰۴۰ موردنیاز است تا سطح عرضه با تقاضا همسو شود، اما این میزان بدون استفاده از بازیافت ۳۰درصد بیشتر خواهد بود و تا یک تریلیون دلار افزایش خواهد یافت.
بنابراین با افزایش سرعت حرکت به سمت سیستم انرژی پاک و بدون استفاده از مواد باطله و بازیافت زبالهها، جهان با فشار بیشتری برای سرمایهگذاری در توسعه معادن جدید و ظرفیت پالایش روبهرو خواهد شد. از آنجا که این مهم باید در مناطق جغرافیایی متنوعی رخ دهد تا دسترسی جهانی به مواد معدنی را بهبود بخشد، بازیافت و بازچرخانی مواد معدنی ضروری مانند مس، لیتیوم، نیکل، کبالت و خاکهای کمیاب یک ضرورت غیرقابل چشمپوشی خواهد بود. بازیافت برای امنیت و پایداری تامین مواد معدنی حیاتی برای انتقال انرژی پاک ضروری است. بنابراین کسبوکارهای معدنی درگیر با داستان باطله و شرکتهای فعال در حوزه بازیافت میتوانند با توجه به حجم عظیم منابع در دسترس در این دو فقره در کشور، فرصت بزرگ بازی در تامین منابع ثانویه معدنی را به باند توسعه اقتصادی کشور تبدیل کنند و با اتکای کمتر به معادن جدید امنیت عرضه این مواد چه در ایران و چه در بازارهای جهانی را ارتقا دهند. از آنجا که افزایش بازیافت، اثرات زیستمحیطی و اجتماعی مربوط به استخراج و پالایش را کاهش میدهد و از ضایعات ناشی از فناوریهای مصرف نهایی که به محلهای دفن زباله ختم میشوند، جلوگیری میکند، برندهای فعال در این حوزه میتوانند به خوبی تعهد خود را به توسعه پایدار نشان داده و اعتبار بالایی در بازارهای داخلی و جهانی کسب کنند.
نتیجهگیری
گزارش آژانس بینالمللی انرژی در این زمینه در سال ۲۰۲۳ نشان داد که اقتصاد بزرگی در دل بازیافت نهفته است و این بخش طلای پنهان اقتصاد معدن به شمار میرود. در عین حال مساله بازیافت مواد معدنی حیاتی میتواند مزایای عمدهای برای امنیت انرژی، تنوع و کاهش انتشار داشته باشد. نکته مهم این است که کسبوکارها بدون تسهیلگری دولت نمیتوانند در کشورهایی نظیر ایران کار چندانی از پیش برند. توصیه آژانس جهانی انرژی این است که دولتها با افزایش سیاستها و تسهیلات جدید برای حمایت از بازیافت مواد معدنی حیاتی، استحصال مواد خام ضروری را که به فناوریهای انرژی پاک اختصاص مییابد افزایش داده و فشارهای بالقوه بر عرضه این مواد را بهطور قابلتوجهی کاهش دهند. این مهم میتواند حتی به کشورها در موفقیت در فقره گذار انرژی کمک کند.
نتایج گزارش آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد که رشد عرضه مواد معدنی حیاتی از معادن جدید را میتوان تا اواسط قرن جاری با افزایش مقیاس بازیافت ۲۵ تا ۴۰درصد کاهش داد. این گزارش نشان میدهد که در سناریویی که در آن کشورهای سراسر جهان به تمام تعهدات اعلامشده آبوهوایی ملی عمل میکنند، بازیافت لیتیوم و نیکل ضروری است و این مهم توسعه معادن را تا ۲۵درصد کاهش میدهد. به دلیل اینکه این فلزات شریان حیاتی گذار به فناوریهای انرژی پاک از جمله در انرژی خورشیدی، بادی، وسایل نقلیه الکتریکی و باتریها هستند، برد کسبوکارها در افق ۲۵ سال آینده در ورود به این بخش از بازار مواد معدنی است.