تقابل ناروای معادن با طبیعت
تأثیر معدن بر عملکرد جامعه و یک ناحیه جغرافیایی غیر قابل چشمپوشی است. با وجود رونق اقتصادی بینظیری که معدن در منطقه ایجاد میکند مخالفت های شدیدی از سوی طرفداران محیط زیست و منابع طبیعی همراه دارد؛ امروزه در تحقیقات جدید ثابت شده است این تأثیر حتی با بیماریهای مردمی که در نزدیک معدن زندگی میکنند در ارتباط است. وابستگی و رفاه بشر به مواد معدنی آنچنان قدمت دارد که پژوهشگران تاریخ زندگی بشر را بر اساس انواع کانیها تقسیم میکنند (عصر حجر، عصر مفرغ، عصر آهن). وجود کانیهای ارزانقیمت، زمینه لازم را برای پایهریزی تمدن صنعتی ایجاد کرده و هنوز هم رفاه عمومی جوامع بشری وابستگی نزدیکی با مصرف سرانه محصولات معدنی دارند.
ساختار زمینشناسی و ظرفیت معدنی ایران به نحوی است که میتوان در همه جای آن به ذخایر گرانبها، غنی و متنوع معدنی دست پیدا کرد. بر این اساس، بخش معدن در برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و بودجههای سالیانه جایگاه خاصی دارد. اما از طرف دیگر، تهدیدات ناشی از سرعت بیسابقهای که در استخراج معادن پدید آمده، بهویژه در مناطق جنگلی کشور، بر فواید آن سنگینی میکند. استخراج و فرآوری مواد معدنی، بهخصوص در معادن روباز، نقش مهمی در مشکلات زیستمحیطی از قبیل کاهش سطح جنگلها، فرسایش خاک و آلودگی آبوهوا ایفا میکند. باوجود اصول ۴۵ و ۵۰ قانون اساسی و الزامات زیستمحیطی که مطرح میکنند، بخشهای مختلف شامل وزارت صمت، سازمان جنگلها و مراتع، وزارت نیرو و غیره، به فعالیتهای مخالف این اصول میپردازند و در بعضی مواقع نیز بخشی نگری در تصویب و تفسیر قوانین باعث به وجود آمدن تعارض و تداخل امور محوله در این سازمانها شده است. در همین راستا ما در«روزگار معدن» گفتوگویی با یک فعال محیطزیست داشتیم که در ادامه میخوانید.
مناطق کویری حساس همچون جنگلهای هیرکانی
سلیمان بازوند کارشناس محیطزیست به «روزگار معدن» درباره موضوع یاد شده گفت: معادن ما متاسفانه بخشی از اکوسیستم کشور را از بین برده است و یا درحال تخریب وسیعی است، درست است که ما در مناطق کویری دارای معادن متعددی هستیم و میگویم خشک هستند و بارندگی آنچنانی در آن شکل نمیگیرد ویا توان اکولوژیکی بالا به ظاهر ندارد و از نظر زیست محیطی به ظاهر ارزش ندارد اما اینگونه نیست.همانطور که جنگلهای هیرکانی از نظر ارزش اکولوژیکی مثال زدنی هستند و نیاز به توجه بیشتر از نظر زیست محیطی دارند مناطق بیابانی نیز بخاطر اکولوژیکی خاصی که دارند بسیار شکننده تر از مناطقی مثل استانهای شمالی هستند.
وی با اشاره به سختی احیا مناطق آسیب دیده کویری افزود: ما اگر یک ظرفیت اکولوژیکی در مناطق بیابانی و کویری داشته باشیم و به واسطه فعالیت انسانی آن ظرفیت را از بین ببریم شرایط برای احیا و باز گرداندن به وضع سابق بسیار سخت تر از منطقه جنگلی که برخوردار از منابع اب و ریزشهای جوی هست میباشد و امکان اینکه ما بتوانیم با صرف هزینه در مدت زمان کوتاهی شرایط رو به حالت اولیه برگردانیم خیلی بیشتر از یک منطقه بیابانی است.
این کارشناس محیطزیست ادامه داد: بنابراین در مناطق بیابانی ما باید خیلی با دقت بیشتری عمل کنیم که توان اکولوژیک و ظرفیتهای اکوسیستم رو تحت تاثیر قرار ندهیم اما متاسفانه این باور غلط در نزد کارشناسان بخشهای دیگر نه بخشهای محیطزیست وجود دارد به طور مثال، یک کارشناس معدن صرفاً نگاهش با رویکرد اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری از معدن است اما متاسفانه نگاه زیست محیطی به این موضوع ندارد و در واقع به فعالیت معدنی خودش توجه میکند و بخاطر همین متاسفانه خسارتهای خیلی زیادی به محیطزیست در اثر فعالیتهای معدنی به وجود میآورد.
بازوند ادامه داد: تأثیر صنعت معدن در ایران بهعنوان یکی از بخشهای اصلی اقتصاد کشور، در حفظ ضوابط محیط زیستی بسیار مهم است. در این راستا، دولت برای حفظ محیطزیست در فعالیتهای معدنی، قوانین و مقرراتی را تدوین کرده است که توسط سازمان حفاظت محیطزیست نظارت میشوند.
وی افزود: شرکتهای معدنی در ایران برای حفظ محیطزیست، باید اقداماتی ازجمله انجام آزمایشها محیطی، استفاده از فنّاوریهای پاک، مدیریت پسماندها و نظارت مستمر را انجام دهند. معدنکاری یکی از حوزههای تولیدی در ایران است و به دلیل داشتن ظرفیتهای مناسب در این حوزه، این بخش در اولویت برخی وزارتخانههایی که مسئول توسعه کشور هستند، قرار دارد.همچنین از طریق بخش خصوصی نیز حمایت میشود. از این منظر، معدنکاری بهعنوان یک فعالیت اقتصادی مهم محسوب میشود و ارزش کار معدن روزبهروز در برنامههای توسعه کشور بالا میرود. بعد از نفت، معدن در حال رسیدن به جایگاهی است که در برنامههای آتی توسعه کشور بهعنوان یکی از محورهای توسعه مطرح شود. اما متأسفانه، در کنار این اهمیت، ذات و نوع فعالیتهای معدنکاری و همه بخشهای آن بهطور خیلی محسوسی در حوزه محیطزیست اثرگذار بوده است. تجربه ۴۰ سال گذشته نشان میدهد که این بخش بهطور گسترده آثار و پیامدهای غیرقابل جبرانی بر طبیعت ایران گذاشته است.
این کارشناس محیطزیست ادامه داد: برخلاف تمام پیوستها و اطلاعاتی که ارائه میشود، این پیوستها شکل اجرایی به خود نگرفته و کشور دچار تخریبهای زیادی ناشی از فعالیتهای معدنی شده است. همه فعالیتهای توسعهای از حوزه نفت، صنعت، راه و غیره پیامدهایی در بخش محیطزیست وارد میکنند، اما وزارتخانهها یا بخشهای دیگر تا حدودی به این توان رسیدهاند که بخشی از تأثیرات منفی خود را جبران کنند و با برنامه تا حدی در جهت حفظ محیطزیست گام بردارند.
بازوند ادامه داد: اما بخش معدنکاری در حوزه محیطزیست؛ تعامل، همراهی و آن انتظاری که از آن میرود را برآورده نکرده یا نتوانسته برآورده کند که این امر علتهای مختلفی دارد. ظرفیتهای معدنی کشور، عدم استفاده از فنّاوریهای پیشرفته و یا نبود آنها، نقص در قوانین و مقررات محیط زیستی، عدم رعایت نکات ایمنی و بهداشتی در فعالیتهای معدنی و همچنین تداوم برخی از فعالیتهای غیرقانونی و غیرمسئولانه ازجمله عوامل مؤثر در این مسئله هستند. بهطورکلی، برای حفظ محیطزیست در بخش معدن، باید از فنّاوریهای پیشرفته و دقیق استفاده کرد و قوانین محیط زیستی را بهطور کامل اجرا کرد. همچنین با توجه به اهمیت حفظ محیطزیست، باید به اینکه فعالیتهای معدنی بهطور مستمر و پایدار در جهت حفظ محیطزیست و توسعه پایدار صورت گیرد، توجه شود.برای این منظور، باید معدنکاری را بهعنوان یک فعالیت اقتصادی مسئولانه و مطابق با مقررات محیط زیستی در نظر گرفت و تلاش برای جبران آثار منفی آن را برکنار توسعه فعالیتهای معدنی انجام داد.
لزوم حفظ فاصله معدن با مناطق مسکونی
بازوند در پاسخ به این سوال که فعالیتهای معدنی در ایران چه تأثیراتی بر محیطزیست کشور گذاشته است، اظهار کرد: فعالیتهای معدنی باعث آلودگی آب، خاک، هوا، صوتی و تخریب دید و منظر میشود و متأسفانه برنامه جامعی برای احیای منطقه پس از دوره فعالیتهای معدنی وجود ندارد. در حقیقت، فعالیتهای معدنی بهطورکلی در سه بخش آب، خاک و هوا بهطور بالقوه موجب آلودگی و تخریب میشود. در معادن زیرزمینی و روزمینی از موادی که باعث تولید پساب، فاضلاب و آلودگی هوایی میشود استفاده میشود.
وی افزود: این فعالیتها فرسایش را نیز ایجاد میکند و ازجمله اقدامات تخریبی زمین هستند. همچنین، تردد کامیونها، ماشینآلات راهسازی و جادهسازی و معدنی برای روستاها آلودگی هوا ایجاد میکند و در برخی موارد به استفاده از مواد ناریه نیز مرتبط است. انفجارهایی که در معادن انجام میشود، آلودگی صوتی ایجاد میکند و موجب ایجاد مشکلاتی برای مردم میشود.
بازوند ادامه داد: در صورتی که فاصله بین روستاها و معادن رعایت شود، ازنظر ایمنی کار برای شهرها و روستاهایی که نزدیک محدوده معدن قرار دارند، ایمنی بیشتری فراهم میشود. بااینحال، ذات فعالیت معدن به شکلی است که نمیتواند همیشه این فاصله را رعایت کند و گاهی استفاده از ذخایر معدنی امکانپذیر نیست. بهطور مثال، در دره زرشک یا علیآباد استان یزد در اطراف شهرستان تفت، یک پروژه معدنی مس چندین سال است که موردبررسی و بحث قرارگرفته است. این استخراجها عمق لایهبرداری تمام قنوات، چشمهها، مسیرهای طبیعی، آبها و زیستگاههای حیاتوحش را دچار اختلال میکند. بهعلاوه، فعالیتهای معدنی پسماند و باطله برداریهای شدیدی را با خود به همراه دارد. مثلاً در معادن مس و طلا از روشهایی استفاده میشود که آلایندههایی تولید میکند و باطلههای آلودهای از خود بهجا میگذارد. این باطلهها ممکن است شامل فلزات سنگین، مواد شیمیایی و سموم باشند که به آب، خاک و هوا آلوده میشوند و میتوانند برای انسانها و حیوانات خطرناک باشند.
این فعال محیطزیست بیان کرد: برای پیشگیری از آلودگی و تخریب محیطزیست به دلیل فعالیتهای معدنی، باید از فناوریهای پاک و سبز در فرآیند استخراج استفاده کرد. این فناوریها میتوانند به تولید کم آلایندهترین مواد ممکن کمک کنند و بهاندازهای که امکانپذیر است، از پسماندهای فعالیتهای معدنی جلوگیری کنند. برای مثال، استفاده از فناوریهای سبز در فرآیند استخراج طلا میتواند به کاهش تولید آلایندهها و باطلههای آلوده کمک کند.
همچنین، باید به حفاظت از زیستگاهها و محیطزیست در اطراف معادن توجه کرد و فعالیتهای معدنی را بهگونهای برنامهریزی کرد که به حداقل رساندن آلودگی و تخریب زیستگاههای حیاتوحش منجر شود. همچنین، باید برنامههایی برای احیای منطقه پس از دوره فعالیتهای معدنی ارائه داد تا محیطزیست وزندگی مردم در آن منطقه تحت تأثیر فعالیتهای معدنی قرارگرفته رونق گیرد.
مدیران معدن به محیطزیست توجه کافی نداشتهاند
وی در پاسخ به سوال دیگری که آیا این برنامهها برای همه معادن در سطح جهان اجرا میشوند یا خیر بیان کرد: برنامههای حفاظت محیط زیستی برای فعالیتهای معدنی باید برای همه معادن اجرا شود. درواقع، همه شرکتهای معدنی در سراسر جهان باید قوانین و مقررات حفاظت محیط زیستی را رعایت کنند و باید برای اجرای برنامههای حفاظت محیط زیستی همکاری کنند. در ایران، سازمان حفاظت محیطزیست مسئول نظارت بر فعالیتهای معدنی است و باید از رعایت قوانین و مقررات حفاظت محیط زیستی توسط شرکتهای معدنی اطمینان حاصل شود.
بازوند افزود: همچنین اقداماتی برای حفاظت از محیطزیست در فعالیتهای معدنی در سطح جهانی نیز انجام میشود. سازمانها و سازمانهای بینالمللی، نهادها و انجمنهای مرتبط با حفاظت محیطزیست، همکاری با صنعت معدن و دولتهای مختلف را برای حفاظت از محیطزیست در فعالیتهای معدنی تشویق میکنند.وی بیان کرد: برخی از این سازمانها عبارتاند از: بانک جهانی، اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد در کل، اقداماتی برای حفاظت از محیطزیست در فعالیتهای معدنی در سطح جهانی انجام میشود و تلاش برای کاهش تأثیرات منفی فعالیتهای معدنی بر محیطزیست در سراسر جهان ادامه دارد.
بازوند با بیان اینکه فعالیتهای معدنی در ایران تأثیرات جدی بر محیطزیست کشور داشتهاند، اما بهصورت کامل نمیتوان گفت که این تأثیرات چه میزانی است، اظهار کرد: در بسیاری از موارد، مدیران معدن به محیطزیست توجه کافی نداشتهاند و بهجای آن، تلاش خود را برای دریافت مجوزها و اجازههای لازم به کار گرفتهاند. این در حالی است که فعالیت معدنی علاوه بر ایجاد درآمد و اشتغال، بهعنوان یک فعالیت تخریبی محسوب میشود؛ یعنی با ورود ماشینآلات به منطقه، ایجاد جادهها، بریدن کوهها و استخراج معادن زیرزمینی، بر محیطزیست خسارت وارد میشود.
وی افزود: درحالحاضر، در بسیاری از استانها، معادنی وجود دارند که به دلیل نوع آلودگی آنها، سالانه هزاران دام تلف میشوند. این آلودگیها نهتنها به دلیل فعالیتهای معدنی بلکه به دلیل کارخانههای فرآوری مواد معدنی نیز ایجاد میشود. بهعنوان مثال، کارخانههای فولادسازی و تولید مس و طلا، باعث تولید آلودگی در منطقه میشوند. همچنین، دپوی شدید ضایعات این معادن محیط را آلوده میکند، بعضی صنایع از این مواد استفاده میکنند، بخشی از آن را برداشت میکنند و مابقی میماند. برای مثال، برای استخراج طلا، تنها یک قسمت کوچکی از ماده معدنی طلا بهدقت میآید و بقیه بهصورت ضایعات و پساب در محیط باقیمانده و به آلودگی محیطی منجر میشود. با توجه به اینکه مقدار زیادی ضایعات و پساب در این فعالیت تولید میشود، تأثیر آن بر محیطزیست بسیار جدی است.
وی ادامه داد: بهطورکلی، صاحبان معادن نمیتوانند چندان رویکرد زیستمحیطی داشته باشند زیرا فعالیت معدنی بهطور ذاتی باعث تخریب محیطزیست میشود. ازاینرو، تصویب قوانین قابل قبولی برای کنترل تأثیرات معدنکاری بر محیطزیست ضروری است، اما به نظر دیگر، برای حل مشکلات محیطی ناشی از فعالیتهای معدنی، باید به روشها و فناوریهای جدید و پایدارتر توجه کرد و تلاش کرد که آثار منفی فعالیتهای معدنی روی محیطزیست کاهش یابد. در حوزههای دیگر مانند صنعت و نفت، اقدامات خوبی برای کاهش تأثیرات منفی بر محیطزیست انجامشده است، اما در حوزه معدن، هنوز کار زیادی برای کنترل آثار منفی این فعالیت بر محیطزیست باقیمانده است. لذا، باید اولویتبندی کارهای ضروری برای کاهش تأثیرات منفی فعالیتهای معدنی بر محیطزیست را در نظر گرفت و راهکارهای جدید و پایدارتر را برای این منظور پیشنهاد داد.
روند بازسازی محیطزیست معادن
بازوند در ادامه درباره روند بازسازی محیطزیست معادن و اطراف معدن اظهار کرد: بازسازی محیطزیست معادن و یا فرآیند بازسازی معادن از زمانی شروع میشود که فعالیت معدنی استارت میخورد، اما متاسفانه تفکری غلط در این بین رایج است که ما فرض کنیم برای معدنکاری مجوز بهرهبرداری را صادر میکنیم و بگوییم شروع به فعالیت کن و به استخراج و بهرهبرداری و استحصال و فراوری و تولید محصول برس و هر وقت مجوز استخراج آن معدن تمام شد اگر محیطزیست به این مسئله گیر داد با یک کار زیست محیطی هم این موضوع حل میشود که این یک باور اشتباهی است.فعالیت زیست محیطی یک فعالیت معدنی از زمان اکتشاف معدن شروع میشود یعنی از زمانیکه برای متقاضی معدن پروانه اکتشاف صادر و معدن کار شروع به احداث راه دسترسی، احداث ترانشه، احداث چاهک، احداث تجهیزات کارگاهی کانکس یا احیاناً ساختمانسازی میکند.بازوند اظهار کرد: ما در قانون معدنکاری مادهای داریم که معدنکار میتواند در دوره اکتشاف برداشت محدود از معدن انجام دهد و زمانیکه برداشت ماده معدنی صورت میگیرد معدنکار باید مجاب شود به احیا بخشهایی که تخریب در آن رخ داده است و خسارت به محیطزیست وارد کرده است باید همزمان با فعالیت دوره اکتشاف و بعد از دوره اکتشاف و بهرهبرداری فعالیتهای بازسازی و احیا محیطزیست اطراف معدن و در محدودهای که مجوز صادر شده است این امر اتفاق بیافتد.وی اظهار کرد: البته در دوره اکتشاف این محدوده گسترده تر است و در حدود چهل کیلومتر مربع پروانه کشف داده میشود که ممکن است معدنکار در آن چهل کیلومتر مربع جاده احداث کند یا ترانشه احداث کند و یا ممکن است که تخریبهایی در محیطزیست ایجاد کند باید در همان و قبل از اعطای مجوز بهرهبرداری نسبت به احیا و بازسازی مناطق تخریب شده اقدام کند و باید در مرحله بهرهبرداری نیز بازسازی و احیا همزمان با بهرهبرداری انجام گیرد، ضمن اینکه بعد از اختتام فعالیت معدنی و اتمام ذخایر معدنی و برچیدن کارگاهها و کمپ و وسایل باطله و ماشینآلات نیز باید یک فعالیت بازسازی و احیا در منطقه صورت گیرد بنابراین احیا و بازسازی محیطزیست معدن از زمان شروع فعالیت اکتشاف تا اختتام و تعطیلی معدن باید ادامه داشته باشد.
بازوند پاسخ به این سوال که پیشنهاد شما برای کاهش معضلات معدنکاری چیست، اظهار کرد: در این رابطه قوانین بسیار سختگیرانهای باید در زمینه برخورد و تعامل با محیطزیست ایجاد شود، اما تنها قوانین کافی نیست بلکه باید در کنار آن کنترل و نظارت بر فعالیت ماشینآلات نیز وجود داشتهباشد. مشکلی که در بحث معدنکاری وجود دارد این است که سازمانهای حفاظت از محیطزیست تصور میکنند جریمه و ممانعت کردن کافی است، اما این راهحل درستی نیست بلکه باید مطالعه و کارشناسی کرد و در جهت آن به شکل عملیاتی از منافع معدن استفاده و از محیطزیست نیز محافظت شود؛ درواقع میتوان از منابع خدادادی و طبیعی استفاده کرد، اما با ایجاد روشها و متدهای جدید راهکاری یافته که از محیطزیست محافظت کنیم؛ به نظر من کشور ایران در این مسئله عملکرد مطلوبی ندارد و بسیاری از سازمانها تصور میکنند که بازدارنده بودن کافیست بلکه ما باید یک سیستم نظارت سازنده به همراه تعامل و مطالعه بر محیطزیست ایجاد کنیم به شکلی که در هنگام استفاده از معادن از محیطزیست نیز محافظت کنیم.
این فعال محیط زیست در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا مجموعه های در هم تنیده معادن، محیط زیست و منابع طبیعی بیشتر اوقات عملکردشان در تضاد با یکدیگرند؛ اظهار کرد:همیشه یک فضای رقابتی میان محیط زیست و معدن وجود دارد، اگر معدن و محیط زیست باهم به خوبی تعامل برقرار کنند و مانند کشورهایی چون استرالیا، کانادا و آمریکا بتوانند باهم به توافقات بیشتری برسند، در چرخه اقتصادی صنعت معدن قطعاً پیشرفتهای چشمگیری رخ خواهد داد. کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و آمریکا داری بزرگترین معادن هستند، درحالی که میبنیم محیط زیستی سالمتر از کشور ما دارند و از همان معادن به بهترین نحو بهره میبرند.
من همیشه به عنوان یک زمینشناس در اجرای پروژههای معدنی، طرفدار حفظ محیط زیست و اصولی اجرا کردن عملیاتهای معدنی با حداقل خسارت به محیط زیست بودهام. معدنکاری سنتی باعث تخریب سطح زمین و از بین بردن گیاهان و طبیعت آن ناحیه میشود. میتوان از طریق روشهای مدرن و نوآورانه، روشهای فراوری را بهینه کرد و هنگام عملیاتهای معدنی با پر کردن ترانشههای استخراجی بعد از برداشت آن منطقه و نیز با کاشت گیاهان و درختکاری، تخریبهای حاصل ازاکتشاف و استخراج را جبران کنیم و طبیعت پربارتر و با شکوهتری را نسبت به قبل ایجاد کرده باشیم.