ظلمی که به معدنکاری روا میشود
بهمن آرمان؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه
معدنداران مدتها است که نسبت به این موضوع گلهمند هستند که برای واردات ماشینآلات و تکنولوژی روز با محدودیت و ممنوعیتهای فراوانی، چه داخلی و چه خارجی، روبهرو هستند و به این دلیل میزان بهرهوری این حوزه اقتصادی بسیار پایینتر از استانداردهای جهانی است.
مشکلات موجود از یکسو متاثر از سیاستهای دولت است، که مانع فعالیتهای بخش خصوصی مولد میشود و از سوی دیگر حاصل جو پرتنش موجود در روابط خارجی کشور است که راه حضور شرکتهای پیشرفته معدنی در ایران را سد کرده است.
کشور ما بهعلت اینکه جایگاه خوبی از نظر برخورداری از مواد معدنی دارد، بلافاصله پس از برجام اول، یکی از شرکتهای معدنی بزرگ کرهجنوبی به نام پسکو (PESCO) که دومین شرکت بزرگ فولاد جهان است و کمابیش ۲.۵ برابر کل فولاد ایران را تولید میکند، تیمی را برای مطالعه سرمایهگذاری به ایران فرستاد؛ نتیجهای که از مطالعات آنها حاصل شد، این بود که ایرانیها از ابزار و تکنولوژی منسوخ استفاده میکنند و صنایع آنها بهرهوری کافی ندارند. خطوط راهآهن و بنادر بزرگی که کشتیهای باری بتواند در آن پهلو بگیرند، ندارند و مشکلات بزرگ و کوچکی از این دست.
محدودیتی که برای واردات ماشینآلات معدنی وجود دارد، ظلمی است که در حال حاضر به کسانی که در این بخش کار میکنند، تحمیل شده است.
همان روالی که پیش از این درباره خودرو اعمال شده بود، درباره معدن هم پیاده شده و چندین سالی است که ابزار و دستگاههای لازم در اختیار معدنکار قرار نمیگیرد و بههمین دلیل شاهد افزایش آسیبها و مرگ معدنکاران و از سوی دیگر کاهش برداشت و تولید هستیم.
برای عبور از این مشکل، قبل از هر چیز باید زمینهای فراهم شود که بتوانیم روابط مستقیم و سازندهای با جهان داشته باشیم. کشور ما از ابتدای انقلاب تا امروز تحت تحریمهایی بوده که روز به روز سختتر و شدیدتر شده و وجود این تحریمها، دسترسی به تکنولوژی را ناممکن کرده است.
آثار و نتایج این سیاست در حال حاضر قابللمس است، بهعنوان مثال، واحدهای تولیدی فولاد نگران تامین سنگآهن مورد نیاز خود هستند، زیرا امکان دسترسی به تکنولوژی لازم برای اکتشاف و برداشت از معادن سنگآهن را نداریم، بنادر مناسب برای پهلو گرفتن کشتیهای بزرگ مواد معدنی، سنگآهن و زغالسنگ نداریم. حداکثر ظرفیت بنادر ما برای پهلو گرفتن کشتیهای حمل بار، اسکلهای ۱۰۰هزار تنی است که مجتمع فولاد مبارکه در بندرعباس احداث کرده و این اسکله هم بهدلیل اینکه سالها است، لایروبی نشده، نمیتواند به کشتیهای بیش از ۴۰ هزار تن، اجازه پهلوگیری بدهد،در صورتی که برای حمل بار باید از کشتیهایی بالای ۴۰۰ هزار تن استفاده کرد تا هزینه حمل، مقرون به صرفه باشد.
نگاهی به وضعیت کشورهای حاشیه خلیجفارس سطح تفاوت را نمایان میکند. بنادر بزرگ و مجهز آنها در چند سال اخیر تا چه میزان رشد و رونق تجاری را برای آن کشورها بهارمغان آورده است و کشور ما بعد چهل و اندی سال دست و پنجه نرم کردن با تحریمها به جایگاه امروز رسیده است.
در حال حاضر باوجود اینکه ایران جزو کشورهای بزرگ و صنعتی نیست، اما یکی از ۱۰ کشور نخست در زمینه انتشار گازهای گلخانهای است، زیرا ما نمیتوانیم گاز همراه نفت را کنترل و آن را به گاز مایع تبدیل و صادر کنیم یا بهعنوان ماده اولیه در کارخانههای پتروشیمی مورداستفاده قرار دهیم.
همه این دردسرها برمیگردد به تنشهای موجود در روابط خارجی و اتکای صرف کشور ما به 2 کشور روسیه و چین، در حالی که روسیه قادر به تولید تکنولوژی نیست و چین هم تنها از طریق سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی، ژاپنی و مانند آن میتواند وارد مرادوات تجاری شود، بنابراین تا زمانی که شرایط سیاسی کشور بهبود پیدا نکند و صاحبان فن و دانش در رأس امور قرار نگیرند، وضع به همین منوال است؛ اما اقتصادی که مبتنی بر تولید نیست، تکنولوژی نمیخواهد و کشور رانتی به افراد صاحب دانش نیاز ندارد.