«روزگارمعدن» نوآوری و چالش‌های آن در صنعت و معدن را بررسی کرد:

مسیر پرپیچ و خم نوآوری معادن

مسیر پرپیچ و خم نوآوری معادن

خلاقیت و نوآوری چیست و چه نقشی در رشد صنعت، به‌ویژه صنعت معدن دارد؟ چه آسیب‌هایی در کمین آن نشسته و چرا سال‌ها است که، چنان که باید و شاید، شاهد گره‌گشایی‌های خلاقانه در عرصه صنعت نیستیم؟

یکی از عمده‌ترین دلایلی، که همه می‌دانیم، مشکلات اقتصادی است که راه را برای بروز و ظهور پیشنهادات خلاقانه و آزمودن راه‌های نوآورانه بسته است.

یکی دیگر از عوامل پر پیچ و خم بودن مسیر بروکراتیک اداری برای دستیابی به فرصت نوآوری است. این مجموعه شرایط موجب شده است که دلسردی مثل خوره به جان بسیاری از نیروهای توانمند کشور بیفتد و این تصور ایجاد شود که هرچه می‌زنیم به در بسته می‌خوریم. موضوع گزارش امروز یافتن پاسخ این پرسش‌ها است: خلاقیت چیست و چه کاربردی دارد و مهم‌ترین آسیبی که دامن نیروهای خلاق ما را گرفته، کدام است؟

در این زمینه با آرش ابراهیم‌آبادی، دانش‌آموخته دکتری رشته مهندسی معدن و دانشیار و عضو هیات‌علمی دانشگاه و علی سلگی، استاد دانشگاه و نخستین کاندیدای تصدی وزارت صمت در دولت سیزدهم به گفت‌وگو نشستیم.

نقش خلاقیت و نوآوری در رشد صنعت

آرش ابراهیم‌آبادی، دانش‌آموخته دکتری رشته مهندسی معدن و عضو هیات‌علمی دانشگاه: خلاقیت و نوآوری می‌تواند صنعت را به‌طور عام و معدن را به‌طور خاص دگرگون کند. برای مثال در صنعت شاهد تحقق رشد اقتصادی و ارتقای اقتصاد بازار از طریق تولید محصولات یا ارائه خدمات جدید، اشتغالزایی و ایجاد فرصت‌های کاری متفاوت، تبدیل افراد و کارکنان ساده به پرسنل آموزش دیده و ماهر و معرفی این افراد به صنایع بزرگ‌تر و تخصصی‌تر، ارتقای بهره‌وری و اثر بخشی تولید از طریق بهره‌گیری از تکنیک‌ها و فناوری‌های نوین هستیم. از دیگر مزایای خلاقیت و نوآوری می‌توانیم به پیاده‌سازی و اجرای روش‌های تحقیق و توسعه (R&D) در تولید محصول، حل مسائل و مشکلاتی که تا امروز لاینحل مانده‌اند و بهبود کیفیت فعالیت افراد، اشاره کنیم.

خلاقیت می‌تواند منجر به تغییرات اجتماعی در صنعت شود، به‌این ترتیب می‌توان در این زمینه به تغییر و بهبود روش‌های سنتی و مرسوم فعلی و جایگزینی شیوه‌های قدیمی با فناوری‌های مدرن اشاره کرد یا بهبود شیوه زندگی و ارتقای رفاه اجتماعی و مانند آن، که همه اینها حاصل فعالیت‌های خلاقانه و نوآورانه است. ایجاد رشته و گرایش‌های دانشگاهی جدید و ارتقای نقش آن در تصمیم‌گیری‌های کلان و ارائه راهکارهای خلاقانه برای مشکلات حوزه موردنظر، تحقیق در زمینه توسعه اقتصادی و در نهایت تلاش در راستای بهبود شرایط کسب‌وکار از شباهت‌های مسیریابی‌های خلاقانه در حوزه‌های گوناگون است.

اما یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های صنایع به‌شکل عام و معدن به‌طورخاص، در بحث Capital Cost یا هزینه سرمایه‌گذاری اولیه بالا است. معدنکاری هزینه سرمایه‌ای اولیه بسیار بالا را می‌طلبد. یکی از علل کمبود سرمایه‌گذاری در این زمینه همین عامل است. یکی دیگر از تفاوت‌ها ریسک بالا است. در فعالیت‌های صنعتی همواره درجاتی از ریسک را باید پذیرفت، اما درباره فعالیت‌های معدنی، ریسک بسیار بالاتر است و از طرف دیگر، عدم‌قطعیت زیادی در فرآیند معدنکاری وجود دارد و به‌عنوان مثال عدم‌قطعیت عیار، قیمت، اطلاعات زمین‌شناسی و امثال آن.

حل مشکلات معدن به مدد خلاقیت

استفاده از خلاقیت و توان نیروهای نوآور درباره فعالیت‌های معدنی می‌تواند طیف وسیعی را شامل شود. می‌توان از موارد ساده مثل سنگ‌جوری و جدایش دستی در معادن متروکه  شروع کرد تا مسائل پیچیده‌تر و مهم‌تر.

به‌عنوان مثال، ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان برای آموزش نرم‌افزارهای معدنی، شرکت‌هایی برای استحصال و تولید عناصر نادر خاکی، پیاده‌سازی استاندارد مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط‌زیست یا HSE یا دیگر رویکردهای مدیریتی در زمینه تصمیم‌گیری در فعالیت‌های معدنی، ارزیابی شاخص‌های توسعه پایدار، استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره در انتخاب فعالیت‌های خلاقانه، روش‌های استخراج، انتخاب ماشین‌آلات، روش‌های بازسازی و بستن معدن، بهترین روش استفاده از معدن پس از معدنکاری، انتخاب گونه گیاهی و... که همه تکنیک‌ها و استانداردهای مدیریتی هستند و می‌توان در معدن از آنها استفاده کرد و دیدی نوآورانه به آن داد.

از موارد دیگر، می‌توان به استفاده از پهپادها برای اکتشاف و نقشه‌برداری در معادن نام برد که شرکت‌ها می‌توانند از این طریق نوآوری و خلاقیت به‌خرج دهند تا روش‌های سنتی نقشه‌برداری کنار برود و از روش‌های جدید و نوین استفاده شود. شبیه‌سازی و مدل‌سازی عملیات مثل عملیات بارگیری و حمل و تخصیص شاول‌تراک یا شاول‌کامیون در معادن که می‌توان با دیدی خلاقانه به آن نگاه کرد. یا خلق روش‌های جدید بازیابی مواد معدنی در کارخانه‌های فرآوری که بسیار مهم است و می‌توان تحقیقاتی در این زمینه با هدف سود بیشتر انجام داد. همین‌طور بازیابی مواد معدنی باارزش از باطله‌های کارخانه فرآوری که می‌توانیم از روش‌های نوین در این زمین استفاده کرد و ماده‌ای که قبلا استحصال نمی‌شد را برداشت کرد. یا مطالعه استفاده از اینترنت اشیا و امکان‌سنجی ایده‌های آینده برای فعالیت‌های معدنکاری مثل ایده استفاده از کامیون‌های پرنده،  ابداع ماشین‌های حفار چندمنظوره، روش‌های نوآورانه برای آتشباری و انفجار رباتیک، ارزیابی زیست‌محیطی، اکتشاف، پایش هوشمند و امثال آن.

انتظارات فعالان معدن

موانع پیش‌روی شکوفایی ظرفیت‌های معدن به‌صورت تیتروار عبارتند از: عدم‌تکمیل زنجیره تولید، خام‌فروشی و بی‌توجهی به سرمایه‌گذاری در کارخانه‌های فرآوری.

نبود یا کمبود ماشین‌آلات به‌روز معدنی، مشکل بزرگ دیگری است که اگر برطرف شود، می‌توان از ظرفیت‌های بیشتری در حوزه معدن بهره برد.

همین طور تلاش برای آزادسازی پهنه‌های بلوکه‌شده که امکان فعالیت بیشتر را برای فعالان در حوزه معدن فراهم می‌کند. افزایش کیفیت آموزش و تهیه نقشه راه برای بهره‌برداری، افزایش نیروی متخصص کارآزموده، که باید متناسب با نیازهای کنونی در این زمینه‌ها فعالیت کنند و هر چقدر تعداد این افراد بیشتر شود، به‌طورقطع نتایج مثبت کار آنها در زنجیره فعالیت‌های معدنی به‌طور محسوس‌تری دیده می‌شود.در نظر گرفتن مشوق‌های کافی برای شرکت‌های خلاق و نوآور مثل مشوق‌های صادراتی و علاوه بر این جذب سرمایه‌گذاری لازم در این زمینه در شرکت‌ها است که هرچقدر مشوق‌ها بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری بیشتر خواهد شد و شاهد نتایج بهتری در زمینه معدن هستیم.قوانین دست‌وپاگیر و ناکافی بودن مقررات و آیین‌نامه‌ها در این زمینه می‌تواند مشکل‌ساز باشد. هرچقدر قوانین دقیق‌تر و سهل‌تر تدوین شود، به‌‎طورقطع می‌تواند بسیاری از موانعی را که در این مسیر وجود دارد، حل و راه را برای استفاده از ظرفیت‌های حوزه معدن هموار کند.

هرچقدر در این زمینه سرمایه‌گذاری بیشتری صورت گیرد و شرکت‌های نوآور بیشتری در این حوره حضور پیدا کنند، زمینه برای فعالیت و رشد و شکوفایی معدن و صنایع وابسته بهتر خواهد شد.

علی سلگی، استاد دانشگاه: صنایع همواره وابسته به متخصصان بوده است و نیروی انسانی متخصص، آن را قدرتمند می‌کند. در صورت وجود نیروی انسانی متخصص بهره‌وری بالا می‌رود، صنایع فعال می‌شوند و این فعالیت سود اقتصادی خوبی ایجاد خواهد کرد، اما اگر نیروی انسانی ضعیف باشد، حتی اگر به‌فرض محال صنعتی هم وجود داشته باشد، زیان‌ده خواهد شد ، بنابراین از دست رفتن نیروی انسانی ما، به‌ویژه نیروهای خلاق و نوآوری که می‌توانند گره‌گشای بخش صنعت باشند، تهدید مستقیم و جدی صنعت است و ضروری است دولت هر تدبیری بیندیشد تا مانع دلسردی دانش‌آموختگان، نیروهای خلاق، کارآزموده و ماهر کشور شود.

عوامل دلسردی

چندین مولفه، که در هر یک عوامل گوناگونی نقش دارند، وجود دارند که می‌توانند نیروهای انسانی، به‌ویژه نیروهای خلاق و نوآور را دلسرد کنند، از جمله مهم‌ترین آنها فضای اقتصادی تورم‌زده کشور است.

وقتی متخصصی در کشور کار می‌کند و تورم‌های فراگیر داخلی باعث می‌شوند که هر سال سطح زندگی وی از نظر تامین هزینه زندگی نزول پیدا کند، به‌طورمسلم بعد از چند سال با درآمد خود توان اداره زندگی شخصی را از دست می‌دهد یا باید خود را به زندگی با شرایط سخت‌تر عادت دهد یا اینکه به فکر تغییر موقعیت از طریق یافتن فرصت‌های بهتر در دیگر نقاط جهان باشد.

در سال‌های اخیر مشاغلی که به توان و تخصص چندانی نیاز ندارند، می‌توانند به درآمد و رفاهی چندین برابر اساتید دانشگاه دست پیدا کنند، به‌عبارت دیگر، وارونگی کسب درآمد در کشور اتفاق افتاده است که اقشار متخصص و تحصیل‌کرده به یکی از ضعیف‌ترین اقشار جامعه از نظر اقتصادی تبدیل شده‌اند.و به‌گمان من، بدون فوت وقت باید برای این مسئله کاری کرد، چون تبعات اجتماعی و فرهنگی گسترده و پیچیده‌ای ایجاد می‌کند و یکی از این تبعات، همین مهاجرت نیروی خلاق و نخبگان کشور است.نکته بسیار مهم دیگر این است که ظرفیت‌های داخلی کشور چندان توجهی به خلاقیت ندارند و میزان جذب آنها در صنایع داخلی کشور کم است.

پارامترهای دیگری هم در این موضوع دخالت دارند که بی‌ثباتی رویه‌ها، فقدان امنیت شغلی، پایین بودن دستمزدها و مانند آن همه از عواملی هستند که باعث می‌شوند تحصیلکرده‌ها انگیزه خود را از دست بدهند و به مسیر ترک کشور سوق داده شوند.

واردات خلاقیت و تولید ارزش‌افزوده

در حوزه معدن همه کشورهای دنیا پذیرای نیروی خلاق و نوآور ما هستند. از کشورهایی معدن‌خیز مثل استرالیا و کانادا گرفته که از منابع معدنی خود استفاده زیادی می‌کنند و بنابراین مقصد جذابی برای بسیاری از زمین‌شناسان و مهندسان معدن هستند تا دیگر کشورهای پیشرفته و اروپایی.

علت اینجا است که همه کشورهای دنیا در حوزه صنایع معدنی فعالیت و حتی اگر منابع اولیه هم ندارند، از کشورهای دیگر وارد و با فرآوری آن ارزش افزوده ایجاد می‌کنند، به‌عنوان مثال، حتی امارات‌متحده‌عربی که هیچ‌گونه منابعی برای تولید آلومینیوم در اختیار ندارد، در حال ‌حاضر به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان آلومینیوم در منطقه تبدیل شده است، بنابراین جای خالی زیادی برای نیروهای خلاق و نوآوری که بتوانند راهگشای صنایع گوناگون باشند، زیاد است.

بخشی از نیروهای توانمند ما جذب کشورهای منطقه و کشورهای آسیای میانه شده‌اند و می‌شوند و بخشی هم به کشورهای اروپایی و کشورهای پیشرفته می‌روند.

آسیب‌های ویرانگر و غیرقابل‌جبران

اگر قرار باشد، آسیب‌های ناشی از فقدان نیروی خلاق و نوآور را بررسی کنیم، باید بدون تعارف گفت زیان آن غیرقابل‌محاسبه است. این آسیب غیرقابل‌محاسبه، غیرقابل‌جبران و بسیار ویرانگر است، حتی حضور یک نفر در کشور می‌تواند باعث آبادانی آن کشور شود. نمونه‌های شاخصی را می‌توان هم از داخل کشور و هم از خارج از کشور مثال زد،برای مثال «مهاتیر محمد» یک نفر بود اما توانست تغییرات عظیمی در مالزی ایجاد و کشوری درجه ۳ را به کشوری مدرن و درجه یک در جهان تبدیل کند. تعداد زیادی از همین یک نفرها در کشور وجود دارد، اما اگر زمینه فعالیت آنها فراهم نباشد، می‌روند و آبادانی را در دیگر نقاط دنیا پدید می‌آورند، بنابراین آسیب از دست دادن نیروی خلاق غیرقابل‌محاسبه است و حتی اگر سالانه تا 10 میلیارد دلار هزینه بدهیم تا نیروهای خلاق خود را در کشور نگه داریم، به نفع ما است و این مقدار در سال در برابر از دست رفتن نیروی توانمند و نوآور، هیچ عدد و رقمی نیست. حضور آنها در کشور باعث تولید صدها میلیارد دلار ثروت می‌شود.

واگذاری مزرعه آماده کشت

این مسئله جنبه ملی و کلان به خود گرفته و همان‌طور که اشاره شد، ناشی از مجموعه‌ای شرایط است که در کشور پدید آمده، به‌عنوان مثال، مشکلات اقتصادی، فرهنگی، امنیت شغلی، درآمدها، تورم، کاهش ارزش پول ملی، بی‌ثباتی رویه‌ها و دیگر مشکلاتی که به‌صورت فراگیر در کشور وجود دارد، بستر اصلی و اساسی دلسردی نیروهای توانمند و خلاق در کشور است ، بنابراین اگر می‌خواهیم جریان پرقدرت فرار آنها متوقف یا معکوس شود، چاره‌ای نیست جز اینکه فکری به حال بهبود شرایط کشور کنیم و امیدی به تغییر پارامترهای موجود پدید آید تا بستر مناسبی برای رشد آنها و شکوفایی خلاقیت‌ها پدید آید.

ما مزرعه را آماده کشت کرده، بذر مناسب پراکنده و علف هرز را از میان برداشته‌ایم و همه مقدمات را به امید برداشت محصول آماده کرده‌ایم، اما اگر از این مرحله به بعد آن را به حال خود رها کنیم، محصول مناسبی برداشت نخواهیم کرد.

ما باید بسترهای مناسب و پارامترهای مهم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و امثال آن را بهبود دهیم تا بتوانیم نیروهای خلاق و نوآور کشور را به ماندن و کار کردن تشویق کنیم. به‌عقیده من، با نسخه‌های محلی و پارامترهای خطی قادر به عبور از این چالش نخواهیم بود و متاسفانه روز به روز از نظر نیروی انسانی فقیرتر خواهیم شد.

کلام آخر

از هر دری که سخن می‌گوییم، باز به دروازه مهاجرت و فرار نیروهای توانمند می‌رسیم که به‌چشم می‌بینیم و تا مغز استخوان حس می‌کنیم و تنها روزنه امیدی که وجود دارد، این است که تا کار از کار نگذشته و همه فرصت‌ها از دست نرفته، با استفاده از خلاقیت همین نیروهای خلاق و نوآور، راهی برای توقف این جریان بنیان‌کن بیندیشیم.

 

نظر شما