خاک کمیاب

عبدالله تیموری‌نیا - فعال صنعتی

خاک کمیاب

روی، یکی از صنایع مهم در بخش معدن و صنایع معدنی کشور به شمار می‌آید که نقش بسزایی در رونق اشتغال‌زایی و ارزآوری به داخل کشور داشته است. علی‌رغم اهمیت و کاربرد این فلز در بخش‌های مختلف، تولیدکنندگان شمش روی با چالش‌های فراوانی همچون کمبود شدید ماده معدنی و افزایش بی‌رویه قیمت حامل‌های انرژی طی ماه‌های اخیر مواجه بوده‌اند. از سوی دیگر، شرایط صادرات مازاد نیاز شمش روی به شدت دشوار شده و صادرات این محصول از رونق افتاده است. مشکلاتی که صنعتگران این حوزه با آن مواجه هستند را می‌توان به دو گروه تقسیم‌بندی کرد؛ نخست، همان مشکل عام و اساسی کشور یعنی تورم است که نه تنها حوزه تولید و صنعت بلکه تجارت، کسب‌وکار، خدمات، بهداشت و آموزش و در نهایت معاش روزانه آحاد جامعه را به‌گونه‌ای بی‌سابقه و مهلک تحت تاثیر قرار داده است. تورم فاجعه‌ای به مراتب دردناک‌تر از گرانی است؛ چراکه گرانی معمولا در هر زمان، شامل گروهی خاص از کالاها و یا خدمات بوده و اکثرا هم پس از گذشت زمان و رفع عامل ایجاد گرانی تعدیل می‌شود. برای مثال، می‌توان به افزایش بهای سوخت در فصول سرد سال در این زمینه اشاره کرد اما تورم ترجمه وحشتناکی دارد که همان کم‌ارزش شدن پول است. این مسئله شامل هر چیزی می‌شود و متاسفانه قابل برگشت نیست. انگار هر روز و چه بسا هر ساعتی که می‌گذرد، درصدی از موجودی حساب بانکی همه افراد حقیقی و حقوقی کاسته می‌شود؛ آن هم با سرعتی مثال‌زدنی که تلاش‌هایی مانند بالا بردن سود سپرده و یا افزایش حقوق سالانه کارمندان به گرد پای آن هم نخواهند رسید. تورم، بدترین و مهلک‌ترین بلایی است که می‌تواند دامن‌گیر اقتصاد یک جامعه شود.دوم، مشکلات خاص این صنعت است که البته بی‌ارتباط با دسته اول نیست؛ چراکه تغییر قیمت‌های غیرقابل باور همه مواد اولیه و افزودنی و دستمزد و نیز انرژی، تاثیر غیرقابل انکاری روی قیمت تمام‌شده می‌گذارد. در کنار تمام این موارد، موضوع غم‌انگیز و قدیمی عدم تخصیص ماده معدنی به تولیدکنندگان همچنان پابرجا است و با وجود دو معدن بزرگ سرب و روی در کشور، تمام تولیدکنندگان با چالش کمبود شدید ماده معدنی رو به‌رو هستند.در مورد بومی‌‎سازی قطعات و تجهیزات در صنعت روی باید گفت که این اتفاق در صنعت روی تقریبا ۱۰۰ درصد رخ داده است و در حال حاضر تمام ماشین‌آلات و تجهیزاتی که به طور خاص در این صنعت استفاده می‌شوند، در داخل کشور بومی‌سازی شده‌اند. از جمله می‌توان به مخازن عملیاتی، پمپ‌ها، فیلترپرس‌ها، تجهیزات الکترولیز به طور کامل (حتی ترانسفورماتور رکتی‌فایرها) و در نهایت کوره‌های ذوب اشاره کرد. آنچه در حال حاضر سهم بیشتری از واردات را شامل می‌شود، ماشین‌آلات معدنی در حوزه استخراج است که تکنولوژی آن عمدتا در اختیار تعداد انگشت‌شماری از کشورهای دنیا قرار دارد.ضمن اینکه بهای برق واحدهای صنعتی از ابتدای سال ۱۴۰۰ به بیش از پنج برابر و بهای گاز به بیش از ۲۱ برابر افزایش یافته است. با این وجود، تامین برق و گاز کافی مورد نیاز واحدهای صنعتی با این میزان افزایش قیمت که بعضا مصرف‌کننده بخشی از هزینه آن را قبل از استفاده پرداخت کرده است، دریغ می‌شود. محدودیت‌های قابل توجه در مصرف برق (تا حد کاهش ۹۰ درصدی مصرف در یک روز هفته) و محدود کردن مصرف گاز در زمستان امسال (تا حدی که فقط وسایل گرمایشی مجاز به استفاده باشند)، مصداق این ادعاست. در کنار این معضلات، شاهد دیوان‌سالاری سازمان‌ها و ادارات ذی‌ربط و تاخیرهای باورنکردنی در صدور مجوزها و پروانه‌های لازم هستیم. با این شرایط، مشخص نیست که چه انگیزه‌ای در یک تکنوکرات برای شروع یا ادامه یک فعالیت باقی می‌ماند.به عبارت بهتر صادرات کالا به طور معمول نشانگر این بوده که تولید یک محصول در داخل کشور بیش از مصرف داخلی است و این طبعا یک نشانه خوب به شمار می‌آید. در شرایط فعلی که کشور نیازمند ارز است، صادرات توسط بنگاه‌های اقتصادی رسمی که درآمدهای صادراتی آن‌ها کاملا شناسایی شده و ملزم به تبدیل آن به ریال در ساختارهای رسمی هستند، کمک فراوانی به تامین ارز مورد نیاز در کشور و بهبود شرایط اقتصادی خواهد کرد.

ارسال نظر