صنعت سیمان؛ زیرساختی سترگ در چهارراه بحران و تحول
کیاکسار محمدی-کارشناس زیرساخت
صنعت سیمان ایران، بهعنوان یکی از صنایع پایه و پیشران توسعه عمرانی، طی دهههای گذشته نقش مهمی در شکلگیری زیرساختهای کشور ایفا کرده است. با برخورداری از بیش از ۸۰ کارخانه و ظرفیتی بالغ بر ۹۰ میلیون تن در سال، ایران در میان ۱۰ تولیدکننده بزرگ سیمان در جهان جای دارد. با این حال، این صنعت اکنون در چهارراهی حساس ایستاده است؛ جایی که تحریمها، فرسودگی فناوری، بحران انرژی، نوسانات صادراتی و مشکلات زیستمحیطی، آن را با چالشهای عمیق مواجه کردهاند. این یادداشت تلاش دارد تصویری کلی از وضعیت فعلی صنعت سیمان ایران ارائه دهد و افقهایی برای تحول آن ترسیم کند.
یکی از ویژگیهای کلیدی صنعت سیمان در ایران، مازاد ظرفیت تولید در مقایسه با مصرف داخلی است. در حالیکه تقاضای داخلی طی سالهای اخیر به حدود ۵۰ میلیون تن در سال رسیده، ظرفیت تولید بیش از ۹۰ میلیون تن تخمین زده میشود. این فاصله، در صورت وجود زیرساختهای صادراتی پایدار، میتوانست مزیتی راهبردی برای ایران باشد؛ اما ضعف در شبکه حملونقل، تحریمهای بانکی، محدودیت در صادرات به بازارهای هدف، و هزینههای بالای تولید باعث شدهاند بخش عمدهای از این ظرفیت بلااستفاده باقی بماند.
بهعلاوه، بخش قابل توجهی از فناوریهای مورد استفاده در کارخانههای سیمان کشور، قدیمی و انرژیبر هستند. با وجود آنکه برخی واحدهای جدید با فناوری روز ساخته شدهاند، میانگین مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای در صنعت سیمان ایران همچنان بسیار بالاتر از میانگین جهانی است. برای مثال، مصرف گاز طبیعی در هر تن سیمان تولیدی در ایران گاه تا دو برابر استانداردهای جهانی گزارش شده است.
چالش انرژی؛ زخمی که عمیقتر میشود
صنعت سیمان از جمله صنایعی است که به شدت به انرژی وابسته است؛ بهویژه گاز طبیعی. اما با تشدید بحران انرژی در کشور، بهویژه در فصل زمستان، بسیاری از کارخانهها ناچار به توقف تولید یا استفاده از سوختهای جایگزین پرهزینه مانند مازوت شدهاند. این موضوع نهتنها هزینههای تولید را افزایش داده، بلکه آسیبهای زیستمحیطی جدی نیز در پی داشته است. کارخانههای سیمان در استانهایی چون فارس، اصفهان، یزد و خوزستان، در ماههای اخیر گزارشهایی از قطعی گاز و کاهش تولید ارائه دادهاند که نشاندهنده شکنندگی این صنعت در برابر بحران انرژی است.
صادرات؛ فرصت طلایی یا ظرفیت سوخته؟
با توجه به مازاد تولید، صادرات میتواند نجاتدهنده صنعت سیمان ایران باشد. کشورهای همسایه از جمله عراق، افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی و حتی برخی بازارهای آفریقا میتوانند مقصد مناسبی برای سیمان ایران باشند. با این حال، تحریمهای اقتصادی، دشواری در انتقال پول، رقابت شدید با تولیدکنندگان منطقهای (مانند ترکیه و پاکستان) و افزایش هزینههای حملونقل باعث شدهاند صادرات سیمان با فراز و نشیبهای جدی مواجه شود. بهویژه پس از محدودیتهای جدید عراق در واردات سیمان، صادرات به این کشور کاهش یافته و بسیاری از واحدها را با مشکلات نقدینگی مواجه کرده است.
چالشهای زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی
صنعت سیمان از جمله صنایعی است که بیشترین اثرات زیستمحیطی را دارد؛ از استخراج مواد اولیه و مصرف سوختهای فسیلی گرفته تا انتشار گردوغبار و گازهای آلاینده. این مسئله در مناطقی مانند لوشان، لارستان و شهررضا منجر به اعتراضات مردمی و فشارهای اجتماعی بر کارخانهها شده است. در این میان، نهادهای نظارتی نیز بهتدریج سختگیری بیشتری در صدور مجوزهای زیستمحیطی و اعمال محدودیتهای فصلی اعمال میکنند.
مسئولیت اجتماعی شرکتهای سیمانی نیز موضوعی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در شرایطی که این واحدها تأثیر مستقیمی بر محیطزیست و سلامت عمومی دارند، انتظار میرود بخشی از درآمد خود را صرف ارتقای زیرساختهای محلی، آموزش زیستمحیطی، و جلب مشارکت مردم در پروژههای توسعهای کنند.
راهکارها و چشمانداز آینده
برای برونرفت از بحرانها و بازتعریف صنعت سیمان بهعنوان صنعتی پایدار، چند راهکار اساسی قابل طرح است:
نوسازی فناوری: سرمایهگذاری در تجهیزات کممصرف و سازگار با محیطزیست، بهویژه با بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و دانشبنیان.
تنوعبخشی به محصولات: حرکت به سوی تولید سیمانهای خاص، چسبهای ساختمانی، ملاتهای آماده و محصولات ارزشافزوده بهجای تمرکز صرف بر سیمان خاکستری.
بهینهسازی مصرف انرژی: نصب سیستمهای بازیافت حرارتی، استفاده از سوختهای جایگزین پایدار و توسعه نیروگاههای خورشیدی در کنار کارخانهها.
دیپلماسی صنعتی و صادراتی: فعالسازی رایزنیهای اقتصادی با کشورهای هدف و توسعه مسیرهای حملونقل منطقهای مانند بندر چابهار و راهآهن شرق.
پایش و شفافسازی زیستمحیطی: نصب سنسورهای پایش لحظهای و ارائه گزارشهای عمومی از میزان آلایندگی، در کنار پروژههای مسئولیت اجتماعی.
سخن پایانی
صنعت سیمان ایران در حالی در معرض بحرانهای اقتصادی، انرژی و زیستمحیطی قرار دارد که ظرفیت و پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک صنعت دانشبنیان، صادراتمحور و پایدار دارد. تحقق این هدف مستلزم بازنگری جدی در سیاستهای کلان، اصلاح ساختارها، حمایت هدفمند از نوسازی و توجه واقعی به منافع عمومی است. در این مسیر، همافزایی میان دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی میتواند سرنوشت متفاوتی برای سیمان ایرانی رقم بزند.