یک واقعیت تلخ
عزیزاله عصاری عضو کمیته راهبردی موسسه سیگماس
جهان امروز با سرعتی خیرهکننده و غیرقابل وصف در مسیر توسعه و پیشرفت در حال حرکت بوده و توسعه فناوریها و تکنولوژیها طی دهههای اخیر، تاثیرات بسیار مهمی بر توانمندیها و رفع نیازهای اساسی بشر داشته است. دانش و تکنولوژی، از دیرباز همواره نقش بسزایی در تحولات زندگی بشر ایجاد کرده و این تحولات گاه چنان جوامع مختلف را تحت تاثیر قرار داده است که مبنایی برای تاریخ بشریت محسوب میشوند. از جمله پیشرفتهای حاصل شده در حوزه دانش و تکنولوژی طی سالیان اخیر، میتوان به مواردی همچون اینترنت اشیا، علم روباتیک، نانو تکنولوژی، تولید خودروهای بدون سرنشین و… اشاره کرد که در این بین، هوش مصنوعی «Artificial Intelligence» را باید گل سرسبد توسعه و پیشرفت فناوری و تکنولوژی در جهان نامید. در یک مفهوم کلی، هوش مصنوعی را میتوان بهکارگیری مجموعهای از فناوریها و تکنولوژیهای مدرن برای تبدیل کردن کامپیوتر به انسان دانست که این روزها به یکی از مهمترین دغدغههای جوامع بشری تبدیل شده است.
با توجه به مطالعات انجام شده، ایالات متحده آمریکا با سرعت قابلتوجهی در راستای تامین بودجههای لازم جهت توسعه هوش مصنوعی در حال حرکت بوده و فاصله قابلتوجهی را با سایر کشورهای جهان در این حوزه ایجاد کرده است؛ به نحوی که در سال ۲۰۲۴، استارتآپهای آمریکایی بیش از ۷۰ درصد از کل سرمایهگذاریهای هوش مصنوعی دنیا را از آن خود کردند. نکته قابلتوجه اینکه آمریکا طی سالهای گذشته جایگاه ویژهای در این حوزه نداشته و سهم قاره کهن به ویژه کشور چین از سرمایهگذاریهای انجام شده در سال ۲۰۲۳، حدود ۷۰ درصد بوده است. با این وجود، سهم آسیا در سال ۲۰۲۴ تنها به ۱۳ درصد رسید و قاره سبز و سایر مناطق جهان نیز به ترتیب سهم ۱۴ درصدی و ۳ درصدی را از کل سرمایهگذاریهای انجام شده در حوزه هوش مصنوعی به خود اختصاص دادند. از این رو میتوان گفت هماکنون آمریکا گوی سبقت را از تمامی رقبای خود در این حوزه ربوده است و نقش موثر ایلان ماسک به عنوان چهره مهم و سرشناس حوزه هوش مصنوعی جهان در انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا را میتوان نشانهای از جایگاه ویژه هوش مصنوعی در دوره مدیریتی جدید بزرگترین اقتصاد دنیا دانست.
با توجه به آنچه امروز در روند رشد و پیشرفت اقتصادهای بزرگ جهان شاهد هستیم، میتوان گفت کشورهایی در ادامه موفق خواهند بود که ضمن بهکارگیری تکنولوژیهای نوین و فناوریهای روز که هوش مصنوعی از جمله آنهاست، در مسیر افزایش بهرهوری و استفاده مناسب از مواد اولیه، انرژی و سرمایه انسانی حرکت کنند. ذکر این نکته ضروری حائز اهمیت است که در آینده نزدیک، کلیه فاکتورهای موثر در توسعه پایدار جوامع اعم از اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، سیاسی، امنیتی و… متاثر از هوش مصنوعی خواهند شد و چارهای جز پذیرش این واقعیت توسط دولتها وجود ندارد. با علم به این موضوع، این سوال اساسی مطرح میشود که ایران به عنوان یکی از کشورهای غنی و ثروتمند جهان از لحاظ ذخایر منابع طبیعی، تا چه اندازه در مسیر بهکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت بخشهای مختلف حرکت کرده و آیا سرمایهگذاری چندانی در این حوزه انجام داده است یا خیر؟
با نگاهی موشکافانه به مدیریت حاکم در بسیاری از بنگاههای اقتصادی کشور، به خوبی میتوان دریافت که اکنون نقاط ضعف بسیاری در این زمینه وجود دارد و سرمنشا مشکلات موجود در تولید، اقتصاد و… را میتوان همین ضعف در مدیریتها دانست. متاسفانه مدیریت در ایران بر اساس دانش شکل نگرفته و روابط جای خود را به ضوابط داده است. در حالی که ریاضیات، زبان مشترک اقتصاد دنیاست و همین وجه اشتراک جوامع مختلف را به سمتوسوی هوش مصنوعی سوق داده است، جای خالی دانش و تخصص در مدیریت بخشهای مختلف کشور به شدت احساس میشود و در چنین شرایطی نمیتوان بستر بهکارگیری هوش مصنوعی را در مدیریتهای خرد و کلان فراهم کرد. بر همین اساس ضرورت دارد که هرچه سریعتر هدفگذاریهای لازم توسط حاکمیت و مسئولان ذیربط در حوزه هوش مصنوعی صورت پذیرد و آموزش مدیران و برگزاری همایشهای تخصصی با هدف تطبیق مدیریت با هوش مصنوعی در دستور کار بخشهای مرتبط قرار بگیرد. استفاده از تجارب و اندوختههای علمی کارشناسان و اساتید داخلی و خارجی در این حوزه نیز موثر خواهد بود و امید است که با اجرای موارد فوق، از قافله رقابت در هوش مصنوعی با جهان بیشتر از این عقب نمانیم.