فصل بد ناترازی‌‌‌ها

محمد بوشهری دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه تهران

عکسblack

 باورش سخت است، اما کشوری که یک‌درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده است و دارای منابع طبیعی قابل‌توجهی مانند نفت و گاز (۱۷‌درصد از ذخایر گاز جهان و ۱۳‌درصد از ذخایر نفتی آن) و فلزات مختلف است، همچنین دارای آب و خاک حاصل‌‌‌خیز و مناسب برای کشاورزی است و ۷‌درصد از ذخایر معدنی زمین را در خود جای داده است، مدت‌‌‌هاست با چالش‌‌‌های جدی در زمینه‌‌ ناترازی انرژی و سیاست‌‌‌های قیمت‌گذاری آن روبه‌روست. ناترازی انرژی به معنای عدم‌تعادل بین عرضه و تقاضای انرژی، به‌ویژه در بخش‌‌‌های گاز، برق و سوخت‌‌‌های فسیلی، به یکی از دردسرهای بزرگ اقتصاد کشور تبدیل شده است، قطع برق منازل و صنایع این روزها از جمله نشانه‌‌‌های آن است.

اما ریشه‌‌‌های ناترازی فعلی در کجاست؟ به نظر می‌رسد سیاست‌‌‌های تثبیت قیمت انرژی و عدم‌تطابق آن با هزینه‌‌‌های واقعی تولید باعث کاهش ارزش واقعی حامل‌‌‌های انرژی شده و مصرف را به‌شدت افزایش داده است. افزایش مصرف همچنین موجب شده است تا تولید داخل کفاف مصرف را ندهد و توسل به واردات به کسری بودجه دامن زده و کسری بودجه با افزایش تورم، کاهش قدرت خرید را رقم زده است. ناترازی انرژی نه‌تنها بر اقتصاد کشور تاثیر منفی گذاشته، بلکه باعث بروز مشکلات زیست‌‌‌‌محیطی و اجتماعی نیز شده است. کاهش ارزش واقعی انرژی موجب کاهش انگیزه برای بهینه‌‌‌سازی مصرف به‌خصوص در صنایع و این امر به هدررفت منابع ملی، فشار بر زیرساخت‌‌‌ها و تشدید آلودگی‌‌‌ها منجر شده است؛ موضوعی که در اقتصاد از آن به عنوان اثرات خارجی یاد می‌شود. در سال‌های اخیر تداوم تحریم‌‌‌های اقتصادی و شوک‌‌‌های تورمی پی‌‌‌‌‌‌در‌‌‌پی موجب شده است تا سیاستگذاران نتوانند اقدامات اصلاحی در جهت بهبود وضع فعلی ناترازی انرژی را به سهولت انجام دهند. حال برای بهبود وضع حاضر چه باید کرد؟ راهکار نخست راهکار قیمتی است. در دولت‌‌‌های هفتم و هشتم عموما قیمت انرژی خصوصا بنزین به صورت سالانه و در ابتدای هرسال مورد تعدیل قرار می‌‌‌گرفت و این افزایش قیمت متناسب با تورم از نظر اقتصادی و اجتماعی فشار چندانی به جامعه وارد نمی‌‌‌کرد.

اکنون نیز توسل به راهکار فوق یعنی افزایش تدریجی قیمت حامل‌‌‌های انرژی می‌‌‌تواند راهگشا باشد. تثبیت و میخکوب کردن نرخ بنزین و سایر حامل‌‌‌های انرژی و سپس تعدیل یک‌باره‌‌ قیمتی می‌‌‌تواند دارای آثار اقتصادی و اجتماعی فراوانی باشد. در گام دوم استفاده از راهکارهای غیر‌قیمتی شامل توسعه‌‌ زیرساخت‌‌‌ها در بخش‌های نیروگاهی و پالایشگاهی و استفاده از سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در آن، همچنین توسعه‌‌ حمل‌ونقل عمومی به‌ویژه در کلان‌شهرها، بهبود راندمان مصرف سوخت خودروها و بهره‌‌‌گیری انبوه از خودروهای برقی، استفاده از نسل جدید وسایل گرمایشی و سرمایشی در منازل، نوسازی صنایع در جهت بهینه‌‌‌تر شدن مصرف سوخت و اختصاص یارانه از سوی دولت به آنها از جمله‌‌ راهکارهای غیرقیمتی قابل اجراست. به نظر می‌رسد استفاده‌‌ توامان دولت از راهکارهای قیمتی و غیرقیمتی نشان‌‌‌دهنده‌‌ عزم جدی برای اصلاحات در حوزه‌‌ انرژی و رفع ناترازی‌‌‌ها باشد و امید در جهت بهبود وضع فعلی ناترازی‌‌‌ها را به عموم مردم و فعالان اقتصادی بازگرداند.

کوتاه سخن آن که اصلاح قیمت انرژی و رفع ناترازی‌‌‌ها در ایران نیازمند یک بسته‌‌ سیاستگذاری جامع و چندجانبه است که شامل تغییرات تدریجی قیمتی، آموزش عمومی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌‌‌ها و استفاده از مکانیزم عرضه و تقاضای بازار است. با اجرای این راهکارها می‌‌‌توان انتظار داشت که نه‌تنها ناترازی انرژی کاهش یابد، بلکه میزان بهره‌‌‌وری اقتصادی نیز افزایش پیدا کند.

ارسال نظر