معدن ایران؛ گنجی در حصار تردید و تأخیر
صنعت معدن ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار گرفته است؛ صنعتی که سالها از آن بهعنوان «موتور توسعه غیرنفتی» و «گنج پنهان اقتصاد ملی» یاد میشد، امروز با مجموعهای از چالشهای درهمتنیده روبهروست که آینده آن را مبهم کرده است. از نبود زیرساختهای لازم گرفته تا ناترازی شدید انرژی، از ضعف در حکمرانی و سیاستگذاری گرفته تا فاصله عمیق میان دانشگاه و صنعت؛ همگی نشانههایی هستند از بحرانی که اگر به آن بیتوجهی شود، پیامدهایی فراتر از کاهش تولید در پی خواهد داشت.

در این شرایط، «روزگار معدن» در تلاش برای بازتاب دقیقتر دغدغههای فعالان میدانی، به سراغ دو تن از مدیران با سابقه در بخش معدن رفته است: دکتر حمیدرضا موسوی، کارشناس اقتصاد معدن، و مهندس علیرضا سلیمانی، مدیرعامل یکی از شرکتهای بزرگ معدنی کشور. این دو چهره باسابقه در گفتوگویی مشترک، تصویری چندلایه و هشدارآمیز از وضعیت فعلی صنعت معدن ایران ترسیم میکنند.
موسوی با نگاهی تحلیلی به نقش صنعت معدن در تولید ناخالص داخلی، تأکید میکند که باوجود سهم ۷ درصدی مستقیم و غیرمستقیم این صنعت در اقتصاد، ظرفیتهای بالفعل آن بسیار فراتر از ارقام فعلی است. او نوسانات جهانی در بازار فلزات، نبود پوششهای ریسک، و ضعف در زیرساختهای انرژی را از مهمترین تهدیدات موجود برای پایداری تولیدکنندگان ایرانی میداند.
ناترازی انرژی؛ تکرار فصلی یک بحران فراموششده
وی همچنین ناترازی انرژی در کشور را «مزمن» توصیف کرده و میگوید: «قطع گاز در زمستان و برق در تابستان برای صنایع معدنی دیگر یک رویداد نیست، بلکه یک الگوی تکراری است. این موضوع، سرمایهگذاران را فراری میدهد و حتی تولیدکنندگان داخلی را به خامفروشی سوق میدهد.»
از سوی دیگر، مهندس سلیمانی از زاویهای اجراییتر به مشکلات ساختاری پرداخته و ضعف در تدوین نقشه راه ملی، تشتت نهادی، و بیثباتی قوانین را سه مانع اصلی در مسیر توسعه معادن برمیشمارد. او با اشاره به سهم ناچیز معدن در تولید ناخالص داخلی، این وضعیت را ناشی از نبود اولویتگذاری در سطوح بالای تصمیمگیری میداند.
وی میگوید: «وقتی در بسیاری از مناطق معدنی حتی راه دسترسی، ایستگاه راهآهن یا برق صنعتی وجود ندارد، نمیتوان انتظار سرمایهگذاری پایدار داشت. دولت باید ابتدا زیرساخت را تأمین کند و بعد از بخش خصوصی بخواهد که وارد میدان شود.»
زنجیره ناقص، آینده ناپایدار
هر دو کارشناس بر این نکته تأکید دارند که نبود استراتژی جامع در زنجیره ارزش مواد معدنی، موجب بههمریختگی عرضه و تقاضا در صنایع پاییندستی شده است. به گفته دکتر موسوی، توسعه بیرویه ظرفیت فولاد در کشور بدون توجه به ذخایر سنگآهن، در آینده بحران تأمین ماده اولیه ایجاد خواهد کرد.
همچنین مهندس سلیمانی هشدار میدهد که کمبود برنامهریزی برای توسعه شبکه حملونقل و عدم تناسب ظرفیت تولید با لجستیک معدنی، موجب هدررفت منابع، تحمیل هزینههای سربار، و کاهش رقابتپذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی شده است.
از خامفروشی تا فقر نوآوری؛ دور باطل عقبماندگی
این دو مدیر در گفتوگوی مشترک خود به موضوعاتی مانند خامفروشی، نبود سرمایهگذاری در فناوریهای فرآوری، ضعف آموزش و فقدان پیوند میان دانشگاه و صنعت نیز پرداختهاند. به گفته آنها، فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی معدن و زمینشناسی اغلب بدون مهارتهای کاربردی وارد بازار میشوند و همین موضوع یکی از عوامل پایین بودن بهرهوری و ایمنی در معادن است.
از دیگر نگرانیهای مشترک آنها، وضعیت محیطزیستی پروژههای معدنی است. در این گفتوگو مطرح میشود که معادن زیادی بدون ارزیابی دقیق زیستمحیطی فعالیت میکنند و همین مسأله به تخریب منابع آبی، خاک و زیستبومهای محلی منجر شده است. دکتر موسوی صراحتاً میگوید: «اگر فناوریهای پاک وارد صنعت نشوند، هم محیطزیست آسیب میبیند، هم اعتماد عمومی نسبت به معدنکاران از بین میرود.»
نسل چهارم معدنکاری؛ رؤیای دور یا ضرورت فوری؟
مهندس سلیمانی نیز معتقد است که آینده صنعت معدن بدون ورود به نسل چهارم معدنکاری، یعنی دیجیتالسازی، پایش هوشمند و بهکارگیری هوش مصنوعی، تضمینشدنی نیست. او بودجه اندک تحقیق و توسعه در شرکتهای معدنی را «خطرناک» توصیف میکند و تأکید دارد: «اگر امروز برای نوآوری هزینه نکنیم، فردا باید برای جبران عقبماندگی هزینههای بسیار بیشتری بپردازیم.» در مجموع، گفتوگوی پیش رو، فراسوی گلایههای صنفی، نگاهی نظاممند به چالشهای روز صنعت معدن ایران دارد. از انرژی تا استراتژی، از لجستیک تا منابع انسانی، از خامفروشی تا فناوری؛ هر بند این گفتوگو نشان از یک گره بازنشده دارد که حل آن نیازمند عزم ملی، شفافیت مدیریتی، و گفتوگو میان سیاستگذاران، فعالان و کارشناسان است. در ادامه، مشروح این گفتوگوی دوصدایی را بخوانید.
از ناترازی انرژی تا نبود استراتژی بلندمدت
حمیدرضا موسوی، کارشناس اقتصاد معدن، در گفتوگویی اختصاصی با خبرنگار «روزگارمعدن» به تشریح مهمترین چالشهای روز این صنعت پرداخت.
وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به نقش صنایع معدنی در اقتصاد کشور اظهار کرد: «در حال حاضر بیش از ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور بهصورت مستقیم و غیرمستقیم وابسته به بخش معدن است. این رقم اگرچه قابل توجه است، اما در مقایسه با ظرفیتهای واقعی کشور، بسیار کمتر از حد انتظار است.»
نوسانات جهانی؛ خطر خاموشی سودآوری
وی افزود: «یکی از مهمترین چالشهای امروز ما، نوسانات شدید بازار جهانی مواد معدنی و فلزات است. قیمت جهانی مس، روی و آهن تحت تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی از جمله تحولات چین، جنگ اوکراین، و سیاستهای انرژی غرب با نوسان مواجهاند و این موضوع در غیاب زیرساختهای مناسب پوشش ریسک، تأثیر مستقیم بر سودآوری و پایداری تولیدکنندگان ایرانی دارد.»
موسوی در ادامه با تأکید بر اهمیت زیرساختهای انرژی بیان کرد: «ناترازی شدید در حوزه انرژی، بهویژه برق و گاز، یکی دیگر از موانع جدی تولید در بخش معدن و صنایع معدنی است. برخی کارخانههای فولاد یا تولید شمش، در ماههای سرد سال با قطعی گاز و در تابستانها با محدودیت برق مواجه میشوند که این مسأله تولید را با اختلال جدی روبرو کرده است.»
زیرساختهای ناقص، مسیر سخت توسعه
وی گفت: «در بسیاری از کشورها، دولت برای توسعه صنایع معدنی ابتدا زیرساختهای انرژی، حملونقل و فناوری را فراهم میکند. اما در ایران، همچنان واحدهای معدنی در مناطق محروم و بدون جاده، بدون ایستگاه راهآهن یا دسترسی مناسب به شبکه سراسری برق فعالیت میکنند که این امر هزینههای تولید را بهشدت افزایش میدهد.»
این کارشناس با اشاره به مسأله کمبود سرمایهگذاری نیز اظهار داشت: «نبود یک سیاستگذاری پایدار و مشخص در حوزه معدن، مانع از جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی شده است. بسیاری از سرمایهگذاران از تغییرات مکرر قوانین، افزایش ناگهانی حقوق دولتی و عدم شفافیت در فرآیند صدور مجوزها گلایهمند هستند.»
زنجیرهای ناهماهنگ، بحران تأمین در راه است
وی افزود: «ما هنوز نتوانستهایم یک نقشه راه بلندمدت برای توسعه متوازن زنجیره ارزش صنایع معدنی تدوین کنیم. مثلاً در حوزه سنگآهن، ظرفیتهای تولید فولاد بدون در نظر گرفتن توازن با ذخایر معدنی توسعه یافتهاند و این عدم تعادل، در آینده بحران تأمین ماده اولیه را بهدنبال خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «خامفروشی هنوز هم یکی از چالشهای اصلی ماست. اگرچه شعار "جلوگیری از خامفروشی" سالهاست تکرار میشود، اما در عمل، بخش عمدهای از تولیدات معدنی بدون فرآوری صادر میشود. دلیل اصلی این موضوع، نبود صنایع پاییندستی، کمبود سرمایهگذاری در فناوریهای فرآوری، و ریسک بالای تولید در ایران است.»
نیروی انسانی؛ حلقه فراموششده توسعه
موسوی با تأکید بر بعد انسانی صنعت معدن گفت: «یکی دیگر از چالشها، کمبود نیروی متخصص و آموزشدیده در حوزه معدن است. متأسفانه دانشگاهها و صنعت معدن از یکدیگر جدا ماندهاند و فارغالتحصیلان مهندسی معدن یا زمینشناسی، دانش فنی کافی برای ورود به بازار کار ندارند. از طرف دیگر، جذب نیروی ماهر در مناطق محروم نیز دشوار است.»
وی با اشاره به اهمیت توجه به مسائل زیستمحیطی بیان کرد: «توسعه معادن نباید به قیمت تخریب منابع طبیعی تمام شود. در بسیاری از موارد، فعالیتهای معدنی بدون مطالعات زیستمحیطی دقیق انجام شده و این امر منجر به فرسایش خاک، آلودگی منابع آب و از بین رفتن پوشش گیاهی شده است.»
فناوریهای پاک؛ تنها راه حفظ چهره صنعت
او ادامه داد: «برای تداوم توسعه این صنعت، نیازمند اجرای دقیق ارزیابیهای زیستمحیطی و استفاده از فناوریهای پاک هستیم. در غیر این صورت، هم مردم و هم محیط زیست آسیب میبینند و هم چهره صنعت معدن در نگاه عمومی مخدوش میشود.»
این کارشناس همچنین به فرصتهای فناوری در صنعت معدن اشاره کرد و گفت: «هوشمندسازی معادن و استفاده از فناوریهایی مانند اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، پهپادها و روباتهای معدنی میتواند هم بهرهوری را افزایش دهد و هم ایمنی کار را ارتقا دهد. اما متأسفانه سرمایهگذاری در این حوزه بسیار محدود بوده است.»
وی افزود: «در حال حاضر کشورهای پیشرو در حوزه معدن، با استفاده از دادههای لحظهای، عملکرد ماشینآلات، میزان استخراج، کیفیت خاک و ایمنی محیط کار را کنترل میکنند. اما در ایران هنوز در بسیاری از معادن، عملیات با روشهای سنتی و دستی انجام میشود.»
چشمانداز آینده؛ از بحران تا امکان بازسازی
در پایان، موسوی تأکید کرد: «اگر بخواهیم صنعت معدن بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی توسعه اقتصادی کشور ایفای نقش کند، باید بهصورت جدی و علمی به حل این چالشها بپردازیم. این کار مستلزم همافزایی بین دولت، بخش خصوصی، دانشگاهها و جوامع محلی است.» وی گفت: «نباید فراموش کنیم که معدن صرفاً یک منبع درآمدی نیست، بلکه بخش مهمی از آینده صنعتی، اشتغالزایی، و توسعه منطقهای کشور به آن وابسته است.»
صنعت معدن در آستانه بحران زیرساختی و ناکارآمدی سیاستگذاری
در ادامه مهندس علیرضا سلیمانی، مدیرعامل یکی از شرکتهای معدنی کشور، در گفتوگویی اختصاصی با خبرنگار «روزگارمعدن»، به تشریح وضعیت فعلی صنعت معدن و چالشهای بنیادین آن پرداخت. وی در آغاز گفتوگو اظهار کرد: «ما در یک بزنگاه تاریخی برای توسعه پایدار صنعت معدن قرار داریم. از یک سو کشور به شدت به ارزآوری غیرنفتی نیاز دارد و از سوی دیگر، ظرفیتهای معدنی ما اگر درست مدیریت نشوند، با سرعت نگرانکنندهای تهی میشوند.»
فقدان نقشه راه، عامل تشتت و اتلاف منابع
وی افزود: «چالش اول و مهمترین مسأله، نبود یک نقشه راه جامع، کاربردی و الزامآور برای توسعه صنایع معدنی است. در حال حاضر هر سازمانی برای خود برنامهای دارد و این تشتت تصمیمگیری، موجب هرجومرج در سیاستگذاری شده است. نتیجه این وضعیت، اتلاف منابع، دوبارهکاری، و ناهماهنگی میان بخشهای مختلف دولتی و خصوصی است.»
سلیمانی با اشاره به سهم پایین معدن در اقتصاد ملی گفت: «متأسفانه سهم معدن در تولید ناخالص داخلی ایران، حتی به ۱.۵ درصد هم نمیرسد. این در حالی است که کشورهای مشابه ما با منابع کمتر، سهم بالاتری از اقتصاد خود را به معدن اختصاص دادهاند. علت آنهم روشن است؛ عدم اولویتبندی واقعی در سطح کلان و تمرکز بیش از حد روی صنایع واسطهای و نیمهدولتی.»
لجستیک ناکارآمد؛ معضلی مزمن در فرآوری
وی ادامه داد: «یکی از بزرگترین معضلات ما، فقدان شبکه لجستیکی تخصصی برای حملونقل مواد معدنی است. هنوز هم بسیاری از معادن مجبورند مواد خام را با کامیون از مسیرهای خاکی به مراکز فرآوری منتقل کنند. این موضوع هم هزینه تولید را بالا برده و هم ایمنی و محیطزیست را به خطر انداخته است.»
او با تأکید بر اهمیت سرمایهگذاری خارجی اظهار داشت: «در وضعیت فعلی اقتصاد کشور، برای توسعه معادن به فناوری و سرمایه خارجی نیاز داریم. اما متأسفانه به دلیل ریسکهای سیاسی، تغییرات ناگهانی قوانین، و فضای نامطمئن کسبوکار، جذب سرمایهگذار خارجی بسیار دشوار شده است. همین باعث عقبماندگی ما در رقابت جهانی شده است.»
فاصله عمیق با نسل چهارم معدنکاری
سلیمانی درباره نقش فناوری در آینده معدن گفت: «جهان بهسوی معادن دیجیتال و هوشمند حرکت کرده اما ما هنوز درگیر مسائل پایهای مثل تأمین برق و گاز هستیم. با این وضعیت، ورود به نسل چهارم معدنکاری بسیار دور از دسترس بهنظر میرسد.»
وی افزود: «در بسیاری از کشورهای معدنی، تولید بر پایه دادهمحوری، ردیابی لحظهای، اتوماسیون و بهینهسازی انرژی پیش میرود. ما نیز باید از همین حالا سرمایهگذاری در این حوزهها را آغاز کنیم؛ اما متأسفانه بودجههای تحقیق و توسعه در شرکتهای معدنی ایران بهندرت از یک درصد درآمد فراتر میرود.»
او با اشاره به مشکلات حقوقی در حوزه معدن گفت: «یکی از عوامل فراریدهنده سرمایهگذاران، فضای غیرشفاف و بروکراسی پیچیده در فرآیند صدور مجوزهاست. گاهی برای آغاز یک پروژه معدنی، باید از ۱۵ نهاد مختلف استعلام گرفت که بعضاً پاسخدهی آنها بیش از یک سال زمان میبرد.»
نظام حقوق دولتی، بازدارنده تولید
وی ادامه داد: «از سوی دیگر، نظام حقوق دولتی نیز با مشکلات جدی روبهروست. در برخی مواقع، مبلغ حقوق دولتی آنقدر بالا تعیین میشود که نه تنها فعالیت معدن غیراقتصادی میشود، بلکه سرمایهگذار ترجیح میدهد معدن را رها کند یا به سمت خامفروشی برود.»
سلیمانی با اشاره به چالشهای محیطزیستی نیز بیان کرد: «متأسفانه فعالیتهای معدنی بدون توجه به آمایش سرزمین انجام شده است. در بسیاری از مناطق خشک و کمآب، معادن آببر احداث شدهاند که این امر هم به محیطزیست آسیب زده و هم موجب درگیریهای اجتماعی در منطقه شده است.»
وی گفت: «بدون اجرای طرحهای بازچرخانی آب، استفاده از فناوریهای نوین تصفیه، و تعامل با جوامع محلی، نمیتوان انتظار داشت صنعت معدن پایدار بماند. لازم است نهادهای نظارتی، با دقت بیشتری نسبت به اثرات محیطزیستی معادن ورود کنند.»
آموزش مغفول، ایمنی متزلزل
او همچنین به نقش آموزش اشاره کرد و گفت: «متأسفانه آموزش در بخش معدن جدی گرفته نمیشود. نه تنها آموزشهای فنی بهروز نشدهاند، بلکه فرهنگ ایمنی و کار تیمی نیز در بسیاری از پروژهها جایگاه مشخصی ندارد. این موضوع روی کیفیت کار، حوادث شغلی، و بهرهوری تأثیر منفی گذاشته است.»
سلیمانی در بخش دیگری از سخنان خود به بحران آب و انرژی اشاره کرد و افزود: «برخی از صنایع معدنی مانند آلومینیوم و فولاد بهشدت وابسته به انرژی هستند. در سالهای اخیر شاهد بودیم که قطعی برق در تابستان و محدودیت گاز در زمستان، عملاً فعالیت بسیاری از واحدها را متوقف کرد. این ناترازی انرژی نهتنها تولید را مختل میکند بلکه برنامهریزی بلندمدت را غیرممکن میسازد.» وی گفت: «ما نیازمند یک برنامه منسجم برای تأمین انرژی پایدار صنایع معدنی هستیم. حتی میتوانیم در قالب پروژههای نیروگاههای خورشیدی یا بادی، بخشی از انرژی مورد نیاز معادن را بهصورت مستقل تأمین کنیم.»
اصلاح ساختار، گام نخست برای بازسازی اعتماد
در پایان این گفتوگو، مهندس سلیمانی تأکید کرد: «تا زمانی که صنعت معدن در اولویت واقعی سیاستگذاران قرار نگیرد، نمیتوان انتظار تحول داشت. ما نیازمند اصلاح در ساختار حکمرانی معدن، توجه به فناوری، تعامل با بخش خصوصی، و اعتمادسازی در فضای سرمایهگذاری هستیم.» وی گفت: «اگر همه این موارد در کنار هم دیده شود، نهتنها میتوان از بحران عبور کرد، بلکه صنعت معدن میتواند به یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و صنعتی کشور تبدیل شود.»
کلام آخر
صنعت معدن ایران امروز بر لبه تیز یک دوگانگی قرار دارد: یا به نیروی پیشران توسعه بدل خواهد شد، یا به دلیل انباشت چالشهای مدیریتی، زیرساختی، زیستمحیطی و فناورانه، در گرداب رکود و تکرار خامفروشی فرو خواهد رفت. سخنان صریح و همراستای دو مدیر باسابقه—دکتر حمیدرضا موسوی و مهندس علیرضا سلیمانی—نشان میدهد که بحران معدن نه صرفاً فنی یا اقتصادی، بلکه ساختاری و راهبردی است. عبور از این شرایط، نیازمند عزمی ملی، اصلاح حکمرانی، اعتماد به بخش خصوصی، و سرمایهگذاری هدفمند در نوآوری، آموزش و زیستبوم توسعه است.
تا زمانی که صنعت معدن در حاشیه تصمیمگیریها باقی بماند، نمیتوان انتظار شکوفایی در اقتصاد غیرنفتی داشت. معدن، اگر جدی گرفته شود، نه فقط منبعی برای استخراج، که بستری برای آیندهسازی است. اکنون زمان بازاندیشی، بازسازی و بازتعریف نقش معدن در مسیر توسعه ملی است. این فرصت را نباید برای همیشه از دست داد.