«روزگارمعدن» اهمیت و ضرورت آمایش سرزمین را بررسی کرد:

فرمول فرار از تخریب سرزمین

فرمول فرار از تخریب سرزمین

کشور ایران از ظرفیت‌ها و مزیت‌های بالقوه بالایی در زمینه‌های مختلف انسانی، طبیعی، جغرافیایی، اقتصادی و زیست محیطی برخوردار است. این در حالی است که نبود سند آمایش سرزمین و تعیین نقش استان‌ها در تقسیم کار ملی از یکسو به عدم بهره‌گیری مناسب از مزیت‌ها و قابلیت‌ها انجامیده و از سوی دیگر عدم توازن‌های شدید بین استانی را به همراه داشته است.

همچنین عدم توجه به ناهمگونی‌های ساختار اقتصادی و توان محیط، موجب رشد ناهمگون استان‌ها و برخی شهرستان‌های کشور شده است. از این رو شناخت تفاوت‌های بین منطق‌های و مطالعه ساختارها و عوامل موثر بر شکل‌گیری عدم تعادل‌های سطح سرزمین می‌تواند ابزاری برای غلبه بر چرخه‌های نادرست شکل گرفته باشد. با این هدف، بخش نخست از گزارش تحلیل ساختار بخش صنعت و معدن آمایش کشور به بررسی و تحلیل اسناد فرادست اختصاص دارد. این بخش از آن رو حائز اهمیت است که بررسی آسیب شناسانه و جامع روند و تحلیل تجربیات گذشته کشور است.

بررسی تجربه تاریخی آمایش سرزمین در ایران نشان دهنده آن است که از نیمه دوم دهه چهل شمسی، پس از شوک افزایش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت و تمرکز سرمایه‌گذاری‌ها در تهران، مسئله آمایش سرزمین در ایران به طور جدی مطرح و اقداماتی برای توزیع جریان رشد و تولید ثروت در نقاط دیگر سرزمین و کنترل جمعیت در قالب طرح آمایش ستیران انجام شد. برنامه و راهبردهای حاصل از این طرح به سبب شکل گیری تغییرات اساسی در نظام برنامه‌ریزی و مدیریت کشور در دهه ۵۰ شمسی، به طور جدی به اجرا درنیامد. پس از انقلاب نیز در دو دوره یعنی در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ مسئله آمایش سرزمین به طور جدی مطرح شد، اما این سلسله مطالعات نیز نتوانست به جایگاه درخور خود دست یابد.

آمایش سرزمین برنامه همگرایی ملی است تا جهت‌گیری ما از هر نقطه‌ای که هستیم بر یک هدف متمرکز کند. بحران‌های محیط‌زیستی امروز که حاصل استفاده غیرمنطقی از زمین است، موضوع ارزیابی توان بوم‌شناختی و آمایش کاربری‌ها را بیش از پیش ضروری کرده است. معدن هم که در ارتباط تنگاتنگ با محیط‌زیست قرار دارد، بیش و پیش از سایر شاخه‌های صنعت نیازمند بهره‌مندی از اطلاعات آمایش سرزمین است. در همین زمینه با دو تن از کارشناسان حوزه معدن به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:

شهرام شریعتی ـ کارشناس و صاحب‌نظر مسائل معدن: موضوع آمایش یکی از اصول قانون‌اساسی است. آمایش به‌طورکلی جزو اصول رفتاری، قانونی، برنامه‌ریزی و برنامه‌گذاری هر کشوری است. وقتی درباره آمایش صحبت می‌کنیم به این معنی است که تمام مردم کشور باید از منافع هر سرمایه‌گذاری که در منطقه‌ای خاص انجام می‌شود، بهره ببرند. به‌عنوان مثال، نفت ثروت ملی است، یعنی فقط مال خوزستان نیست و به همه مردم ایران تعلق دارد. همین‌طور معادن فقط متعلق به مردم یک منطقه نیست، بنابراین باید در قوانین سهم همه مناطق و در بحث آمایش باید تمام مردم کشور در نظر گرفته شوند. این کلیات بحث آمایش است.

اما وقتی با جزییات بیشتری به موضوع نگاه کنیم، روشن می‌شود که باید درباره معادن، نفت، جنگل‌ها و کلیه انفال بررسی جامعی انجام شود که وقتی ما بنا است حق مردم را در این منابع در نظر بگیریم، سهم‌گذاری منطقی باشد. وقتی طرح آمایش معادن مطرح می‌شود، باید مشخص کنیم که نقاط قوت و ضعف و موضوعات امیدوارکننده یا مخاطره‌آمیز در این زمینه چیست.

 سه پی

در تمام کارهای مدیریت استراتژیک باید سه P را در نظر بگیریم که عبارتند از: طرح (Project)، برنامه‌ریزی (Plan) و نقشه راه (Program). آمایش بخشی از نقشه راه یا برنامه جامع توسعه است، بنابراین ابتدا باید این ۳ مرحله را طی کنیم تا به بحث آمایش برسیم.

استراتژی آمایش

 تنها موضوعی که در حوزه معدن کشور موردتوجه قرار گرفته، این است که استراتژی نقشه راه را تبیین کنیم تا بدانیم وقتی درباره معدنی صحبت می‌کنیم، منابع مالی موجود را چطور باید به آنها اختصاص دهیم. همان‌طور که گفته شد، آمایش موضوعی استراتژیک است و باید بحث محیط‌زیست، زیرساخت‌ها، آب، جاده‌ها، انرژی و دیگر موضوعات اثرگذار را بررسی کند تا در این مورد شناختی عمومی پیدا کنیم. تا زمانی که نقشه راه دقیق و روشن نباشد یا استراتژی را تدوین نکرده باشیم، نمی‌توانیم وارد بحث آمایش سرزمین شویم. ما هنوز نمی‌دانیم سهام ایرانیان از بخش معدن یا نفت چقدر است و قرار است اینها را چطور به دست‌شان برسانیم.

اصل مغفول

آمایش یکی از آن اصول قانون اساسی است که مغفول مانده و کسی دیگر سراغ آن نمی‌رود و بنابراین هر بخشی اعم از راه وای و معدن و دیگر بخش‌ها می‌پرسند آمایش یعنی چی؟

ما هنوز نقشه جامع اداره کشور را تدوین نکرده‌ایم تا چه رسد به نقشه جامع اداره آب، معادن و موضوعات اساسی کشور. وقتی درباره موضوع تدوین قانون‌اساسی صحبت می‌کنم مربوط به سال ۵۸ است، وقتی درباره بازنگری قانون صحبت می‌کنم، مربوط به سال ۶۸ است و در تمام این مدت موضوع آمایش جزو مفاد قانون‌اساسی‌مان بوده است. پس چرا هنوز برنامه‌ریزی نشده است؟

جزء از کل

آمایش سرزمین مطالعه‌ای کلی است. پس بررسی سند آمایش سرزمین که در استان‌های مختلف برگزار می‌شود، نمی‌تواند معنای درستی داشته باشد، زیرا این سند نباید از کلیات وارد جزییات می‌شود. بررسی منطقه‌ای درست مثل آن است که یک تکه مقوا به کسی بدهند و از او بخواهند قطعه‌ای بسازد که یک پازل بزرگ را کامل کند. این کار اصلا شدنی نیست. اول باید تصویر کلی پازل ساخته شود و بعد آن را برش زد و به قطعات کوچک تقسیم کرد. باید اول کل سرزمین را آمایش کنیم و بعد تیغ دست‌مان بگیریم و با ظرافت هر قطعه را جدا کنیم. طرح آمایش ابتدا ملی است و بعد منطقه‌ای می‌شود. یعنی اول باید همه موارد را به‌صورت کلان بررسی و جایگاه کشورمان را در کل منطقه و دنیا مشخص کنیم و بعد وارد بحث تفکیک منطقه آن بشویم.

کجا مسئول است؟

این کاری نیست که به یک یا چند وزراتخانه واگذار شود. باتوجه به وسعت و اهمیت، کار باید برعهده مرکز استراتژیک ریاست‌جمهوری یا سازمان پژوهش‌های مجلس قرار گیرد، بنابراین معلوم نیست که استان‌ها چطور بدون پیش‌نیازهای لازم وارد گود شده‌اند و سرگرم موضوع آمایش سرزمین شده‌اند؟ چارچوب اصلی کار باید از سوی نهادی با چشم‌انداز کلان تهیه شود و مشخص کنیم که ما کجا هستیم و قرار است کجا باشیم.

این اتفاق یک‌بار در سال ۱۳۸۴ افتاد و قرار شد که افق ۲۰ساله کشور را مشخص کنند و موضوع آمایش سرزمین هم در تهیه و تدوین این افق بیست‌ساله لحاظ شده بود، همین‌طور قرار بود در برنامه‌های پنج سال‌های که مشخص می‌شدند، موضوع آمایش پیگیری شود. تا امروز برنامه‌های پنج‌ساله متعددی را پشت‌سر گذاشتیم، اما هنوز برنامه راه تدوین نشده و به‌جایی نرسیده‌ایم.

این کاری است که باید براساس مطالعات استراتژیک انجام شود، نه به‌صورت شعاری و بعد از نهایی شدن به دستگاه‌های اجرایی ابلاغ شود تا براساس آن برنامه‌ریزی و حرکت کنند.

به‌عنوان‌مثال در طرح اصلی مشخص می‌شود که در سال ۱۴۳۰ و سال ۱۴۴۰ با کمبود کدام ماده مهم روبه‌رو می‌شویم، پس باتوجه به آن باید صنایع را هدایت کنیم. این کار در بسیاری از کشورها انجام شده و می‌شود، برای مثال قطر باتوجه به اینکه می‌خواست در سال ۲۰۲۲ میزبان جام‌جهانی باشد، نیاز به فولاد را پیش‌بینی کرد و از ۱۵، ۱۶ سال پیش سرمایه‌گذاری بزرگی در بخش فولادی انجام یا فرودگاه‌های خود را توسعه داد و اقداماتی از این دست. به‌هنگام آمایش، در همه زمینه‌ها برنامه‌ریزی انجام می‌شود که در کنار هم پازل چشم‌انداز کشور را تکمیل می‌کنند. ما هم اگر بخواهیم در موضوع صنعت پیشرفت کنیم، بحث آمایش را باید جدی بگیریم و از وجوه و ابعاد مختلف باید به آن پرداخت.

به کجا می‌روم آخر

فرض کنید، قرار است برای یک نفر برنامه زندگی تدوین شود، باید همه وجوه و جوانب فردی و اجتماعی و این شخص موردتوجه قرار گیرد. باید در نظر داشت که وقتی درباره آمایش سرزمین صحبت می‌کنیم، پای ۸۰ میلیون نفر در میان است و بر این اساس به‌معنی دقیق کلمه باید همه‌جانبه باشد. اگر بحث توسعه همه‌جانبه کشور در میان است، باید همه دیدگاه‌ها در کنار هم بنشینند و با یک مدیریت کلان و حرفه‌ای وجوه مختلف را بررسی کنند. به‌‎طوردقیق مثل این است که کسی بخواهد خانه بسازد. قبل از آغاز کار به‌طورحتم باید طرح و نقشه ساختمان داشته باشد، پی‌کنی و گودبرداری کند و فوندانسیون بسازد و بعد وارد مراحل تکمیلی و روبنایی شود. در بحث توسعه، دقیق نقطه درد ما همین است. نمی‌دانیم هنوز چگونه و باتوجه به چه موضوعاتی باید نقشه‌راه را تهیه و زمینه اجرای آن را فراهم کنیم. نخستین قدم برای تهیه نقشه راه کشور و آمایش سرزمین یافتن پاسخ سوالاتی است که مولانا در این بیت پرسیده است: از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود / به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم

ضرورت آمایش سرزمین

انوشیروان دلیریان ـ کارشناس و صاحب‌نظر مسائل معدن: آمایش سرزمین بهینه‌ترین شکل مطالعه است که باتوجه به شناخت منابع، شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اقلیمی ـ و به‌طورکلی همه موضوعات تاثیرگذار روی جمعیت یک سرزمین ـ انجام می‌شود. به‌طورخلاصه آمایش سرزمین دیدگاهی توسعه‌ای است که رویکرد آن تقسیم بهینه ظرفیت‌های کشور در میان جمعیت ساکن آن است. به‌عنوان مثال، ۹۰ درصد جمعیت کل کشور ما در ۴۵ درصد پهنه خاکی این کشور ساکن هستند و ۵۵ درصد دیگر، تنها در۱۰ درصد این سرزمین ساکن هستند یا اینکه ۸۶ درصد از شاغلان کشور در نیمه غربی و شمالی ایران قرار دارند و کمتر از ۱۳درصد در نیمه شرقی و جنوبی یا ۶۹ درصد برق‌رسانی در نیمه غربی و شمالی است و ۳۱ درصد در نیمه شرقی و جنوبی. اینها نمونه‌ای از اطلاعاتی است که می‌توان تحت‌عنوان اطلاعات آمایشی ارائه شود. با همین چند نمونه مشخص می‌شود که چه اطلاعات مهم و متنوعی از آمایش سرزمین به‌دست می‌آید و دانستن آن تا کجا می‌تواند به تصمیم‌گیران کمک کند.

دیدگاه راهبردی

آمایش سرزمین در اصل دیدگاه راهبردی حاکمیت‌ها بر پهنه سرزمینی است که بر آن حاکم‌ هستند. این نشان می‌دهد که متولی اجرای چنین فرآیندی نهادهای حاکمیتی، دولت‌ها و همه ارگان‌ها، سازمان‌ها و نهادهای زیرمجموعه آنها - در حوزه‌های تخصصی - است که اطلاعات هریک در قالب لایه‌های اطلاعاتی یک پنجره واحد تجمیع تا روشن شود در جای‌جای کشور در موضوعات کلانی مانند آب، برق، معادن، راه‌ها، امنیت و امثال آن چه نقاط ضعف و قوت و چه ویژگی‌هایی داریم. در سال ۸۳ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور ضوابط ملی آمایش سرزمین را تدوین کرد و به‌تصویب مجلس هم رسید.

در نهایت مقرر شد وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای درگیر باتوجه به موضوع، اطلاعات تخصصی موردنظر را کسب کنند و در نهایت در لایه‌های اطلاعاتی پنجره واحد قرار دهند تا به‌عنوان پایگاه داده‌های آمایش سرزمین مورداستفاده قرار گیرد.

چه پرسش‌هایی را پاسخ می‌دهد؟

 در آمایش سرزمین ملاحظات امنیتی و دفاعی، شرایط کارآیی و بازدهی اقتصادی، وحدت و یکپارچگی سرزمینی، توزیع و گسترش عدالت سرزمینی و ایجاد تعادل منطقه‌ای، بحث داغ و حساسیت‌زای محیط‌زیست، تعادل و تنظیم روابط درونی و بیرونی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، محرومیت‌زدایی به‌ویژه در بحث جمعیت روستایی و مناطق دورافتاده، کشاورزی، مواد و منابع‌معدنی و موارد متعدد دیگر از این دست که هرکدام مجموعه‌ای از اطلاعات دیگر را در خود دارد. به‌نظر می‌رسد در دنیای تخصصی امروز هرچه بیشتر سرزمین و ظرفیت‌های آن را بشناسیم و نسبت به آن اطلاعات داشته باشیم، به‌طورقطع می‌توانیم در تصمیم‌گیری‌ها و راهبردهای‌مان بهتر و کارآتر باشیم.

آمایش سرزمین و صنایع مادر

آمایش سرزمین و حوزه معدن و صنایع وابسته، لازم و ملزوم یکدیگر هستند، زیرا صنایعی از این دست جزو حوزه‌های مولد و مادر به‌شمار می‌روند و سایر حوزه‌ها را تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهند و صنایع بالادستی بسیاری از فعالیت‌های صنعتی در دنیای امروز هستند، بنابراین در این موارد دانستن اینکه در چه نقطه‌ای از کشور به چه میزان از زیرساخت‌های موردنیاز دسترسی داریم و اینکه چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم، بسیار حائزاهمیت است. برای مثال اگر طرح آمایش سرزمین مناسبی داشتیم، بعضی از کارخانجات فرآوری که آب‌بر هستند را در نواحی خشک و مرکزی ایران برپا نمی‌کردیم و جانمایی درست‌تری برای آن انجام می‌دادیم.

پس امروز آمایش سرزمینی در حوزه معدن کمک می‌کند که بدانیم در چه نقاطی از کشور ظرفیت معدنی داریم و آیا از پیش‌نیازهای لازم برای بهره‌برداری از معادن برخوردار هستیم یا خیر. کدام منطقه مستعد توسعه است. نقاط قوت و ضعف در حوزه معدن چیست و چگونه باید نیازهای معدنکاری را در هر نقطه‌ای مرتفع کرد. به‌طورخلاصه هرجایی که قرار است واحد معدنی احداث شود، چه در اشل بزرگ ـ که به‌طورمعمول دولتی است ـ و چه در اشل کوچک، به‌طورقطع دسترسی به اطلاعات آمایشی بسیار راهگشا خواهد بود.

بحران زیست‌محیطی

آمایش سرزمین درست و دقیق در زمینه منابع تامین آب، شناسایی کریدورهای بادخیز در پهنه‌های کشور، ظرفیت‌های معدن و صنایع‌معدنی، شرایط زیست‌محیطی و تنوع گونه‌های جانوری و دیگر نکات و مسائل ضروری لایه‌های اطلاعاتی مفیدی فراهم می‌کند تا برای مثال با استناد به آن در کانون‌های بادخیز استان‌های غربی و شمال‌غربی کشور مجوز معدنی صادر نشود.

اطلاعات جامع این مطالعه می‌تواند موجب صیانت از منابع آب، محافظت از خاک، هوا و پوشش گیاهی، حفظ گونه‌های جانوری، مدیریت ریزگردها و دیگر موضوعات پراهمیت زیست‌محیطی شود، زیرا باوجود اینکه انسان روی زمین پادشاهی می‌کند، اما اینجا محل زندگی سایر موجودات زنده هم هست و بهره‌بردن از اطلاعات آمایشی به من معدنکار کمک می‌کند تا در زمینه جانمایی مناسب، انجام عملیات بازسازی، احیا و ترمیم، استفاده از فناوری‌های روزآمد و مناسب و دیگر سیاست‌های حرفه‌ای، بهترین گزینه را انتخاب کنم.

کلام آخر

سند ملی آمایش سرزمین در اسفند ۱۳۹۹ به تصویب شورای‌عالی آمایش سرزمین رسید. گفته شد، این سند تصویری از جهت‌گیری بلندمدت سرزمین تا افق ۱۴۲۴ را به‌نمایش می‌گذارد، اما امروز، هنوز اثری از اجرای سند در عرصه ملی و نشانی از آن در تصمیم‌گیری‌های کلان در حوزه معدن به‌چشم نمی‌خورد.

 

 

نظر شما