«روزگارمعدن» آسیبهای معدنکاری بر میراث فرهنگی را بررسی کرد:
آسـیب جبران ناپـذیر
معدنکاری را از 2 جنبه میتوان بخشی از بدنه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور بهشمار آورد. اول اینکه معدنکاری در ایران به دوران پیش از تاریخ باز میگردد و آثار شگفتانگیزی از فعالیت نیاکان باستانی ما کشف شده است و دیگر اینکه معادن متروکه ظرفیت تبدیل شدن به مراکز گردشگری را دارند.
امروزه در بسیاری از نقاط کشور، عملیات معدنکاری آسیبهایی برای بافتهای تاریخی و مناطق باستانی پدید آورده است. همانند خبر احداث کارخانه فولاد نمین روی منطقه باستانی ۲۳۰۰ ساله دوره اشکانیان است. در گزارش امروز، نگرانیهای جدی مربوط به آسیب معدنکاری به میراث فرهنگی و محدودههای تاریخی و باستانی را با کارشناسان در میان گذاشتیم و پرسیدیم از نظر آنها معدنکاری اولویت دارد یا حفظ و حراست از میراث نیاکانمان؟ آنچه در ادامه میآید، نظرات علیخان نصر اصفهانی، استاد دانشگاه آزاد و فریدون فعالی، مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان کرمان است.با ما همراه باشید.
حفظ داشتهها یا معدنکاری؟
علیخان نصر اصفهانی ـ استاد دانشگاه آزاد: باوجود اینکه معدن و معدنکاری اهمیت بسیار زیادی دارد، اما بهاعتقاد من، حفظ آثار و مناطق تاریخی کشور اهمیت بسیار بالاتری دارد. حفظ فرهنگ کشور باید بهعنوان فریضهای ملی در صدر اقدامات ما قرار گیرد، زیرا نمیتوان بیتوجه به سابقه تاریخی، جایگاهی مناسب برای خود دست و پا و فرهنگ خود را حفظ کنیم و گسترش دهیم. پس پاسخ به این پرسش روشن است. بهعنوان یک فعال معدنی میگویم که حفظ میراث فرهنگی اهمیت و اولویت بالاتری نسبت به هر فعالیت اقتصادی دیگر از جمله معدنکاری دارد.
محدودیتهای قانونی
درباره اینکه قوانین موجود برای معدنکاری در مناطق تاریخی و مجاور آن چه محدودیتهایی قائل شده است، دقت داشته باشیم که در قدم اول وقتی فردی بخواهد در سامانه کاداستر سازمان صمت محدودهای برای اکتشاف ثبت کند، همان ابتدای کار ملزم به اخذ و ارائه استعلاماتی میشود و به این ترتیب اگر در محدودههای خاصی، چه تاریخی، فرهنگی و حتی طبیعی خاصی قرار داشته باشد، مجوز شروع کار صادر نمیشود.
البته بهنظر من، قوانین بازدارنده در این زمینه کم بوده است و ما نسبت به حفظ و حراست از میراث فرهنگی خود کمتوجه بودهایم. به هر جهت در طول فرآیندهای معدنکاری ممکن است به نواحی خاصی برخورد کنیم که از نظر تاریخی بسیار پراهمیت هستند و کمتوجهی به آنها ممکن است به نرخ آسیبهایی جبرانناپذیر تمام شود.در چنین مواردی باید نهادهای مسئول بهصورت کاملا کارشناسانه و تخصصی، موانعی ایجاد کنند تا جلوی ادامه کار را بگیرند، زیرا حفظ مناطق تاریخی که معدنکاری میتواند روی آن تاثیر منفی بگذارد، اولویت دارد.
راهکارهای ما و دیگران
در کشوری مثل استرالیا، که یکی از بزرگترین ذخایر معدنی فلزی و غیرفلزی را در خود جای داده است، تعداد زیادی از معادن اکتشافشده، مورد مطالعه قرار گرفته و تعیین ذخیرهشدهاند، اما از آنها بهرهبرداری نمیشود. وقتی میپرسیم چرا باید این همه هزینه شود،اما بهرهبرداری انجام نگیرد، پاسخ میشنویم که، برای ما حفظ محیطزیست و شرایط موجود ریختشناسی (مورفولوژی) طبیعی اهمیت بیشتری دارد. حال در نظر بگیرید که در این کشور، یک اثر تاریخی، فرهنگی وجود داشته باشد، در این صورت، با اطمینان میتوان گفت کلیه فعالیتهای معدنکاوی در اطراف آن متوقف میشود و هیچ چشماندازی برای بهرهبرداری از معدن وجود نخواهد داشت.با کمال تاسف بناهای تاریخی ما در معرض بسیاری از آسیبهای طبیعی و غیرطبیعی قرار گرفتهاند و باید تمهیداتی اندیشیده شود که بتوان آنها را از خطرات موجود حفظ کرد. ما مناطق و بخشهای بااهمیت تاریخی، باستانی و فرهنگی خودمان را هنوز بهخوبی نمیشناسیم و آنها را با میلهگذاری مشخص کرده و بهخوبی تفکیک نکردهایم.باید کمی وقت بیشتری صرف برنامهریزی و توجه به این حوزه کرد و کار کارشناسی علمی و دقیقی انجام داد و مناطق تاریخی مهم بشناسیم و همانطور که محیطزیست محدودههایی دارد که بهرهبرداری از آنها ممنوع است، بافتها یا مناطق تاریخی و فرهنگی را هم استثنا کنیم و اجازه عملیات معدنکاری در آنها ندهیم.
دردسرهای معدنکاری
بزرگترین مشکل ما در حوزه معدنکاری این است که فرآیندهای معدنکاری از جمله انفجارها، جابهجایی مواد و استخراج بهصورت مستقیم و غیرمستقیم علاوه بر آسیبهای محیط زیستی و تخریب مناظر طبیعی، به مناطق تاریخی و فرهنگی هم صدمه میرسانند.بخش اعظمی از معدنکاران ما هم دانش کافی برای انجام یک عملیات درست معدنکاری را ندارند و همین موجب میشود که مقداری نظارت و سختگیریهای بیشتری نیاز باشد، اما در برخی کشورهای معدنی بزرگ دنیا مثل ایتالیا یا ترکیه، موارد متعددی یافت میشود که معادن چسبیده به شهرها است و عملیات براساس تجربیات و دستاورهای جدید و نظارتهای علمی و عملی بهراحتی هدایت میشود و هیچ آسیبی به بافت فرهنگی و تاریخی وارد نمیشود.ما هنوز فاصله زیادی تا این مرحله داریم و فرض را بر این بگذاریم که معدنکاران ما ممکن است، بتوانند تخریبهای حاصل از فعالیت خود را کنترل کنند.
راهی برای سازگاری هست؟
همانطور که گفته شد، میتوان معدنکاری را بهگونهای انجام داد که تاثیرات مخربی نداشته باشد. این مسئولیت بر دوش ما است که روشهایی بهکار ببریم که بتوانیم هم فعالیت اقتصادی را ادامه بدهیم و هم از داشتههای فرهنگیمان محافظت کنیم، به این منظور، تمام تمهیدات لازم را بیندیشیم که این فعالیت سودمند اقتصادی ضرر و زیانی به میراث فرهنگی، تاریخی و محیط زیستی وارد نیاورد و حتی منابع طبیعی را زشت و بدمنظر نکند، بهعنوان مثال، مورد خاصی بهیاد دارم که معدنکاری در کوههای اطراف شهر انار منظر کوه را بهطورکامل تغییر داده بود و اهالی هرچه تلاش میکردند، نمیتوانستند مانع از ادامه کار شوند. این صدمات، جبرانناپذیر است و حتی به وجهه معدنکاری هم آسیب میرساند.
به شرط آنکه خللی وارد نشود
فریدون فعالی ـ مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان کرمان: معدن یکی از ذخایر و منابع مهم درآمدی کشور است و به این دلیل ادامه آن برای اقتصاد کشور ضروری است. در زمان صدور مجوز معدنکاری، بهطورحتم باید از میراث فرهنگی استعلام شود. اگر محوطهای تاریخی باشد و فعالیت در آن به هر شکلی باعث ایجاد خللی در منطقه، چه برای جاذبههای تاریخی و چه طبیعی شود، میراث فرهنگی میتواند جلوی پروژه را بگیرد.تجربه من در استان کرمان به این ترتیب است که اداره کل صمت استان، نقاط خاصی را که برای پروژه معدنی شناسایی میشود، در اختیار میراث فرهنگی قرار میدهند.کارشناسان میراث فرهنگی این محدودهها را بررسی میکنند. اگر محوطه واجد شرایط تاریخی مجوزها بهطورمطلق تایید نمیشود اما اگر ممنوعیت اولیه وجود نداشته باشد، مجوز معدنکاری صادر خواهد شد.از سوی دیگر، بدون مجوز میراث فرهنگی، حتی اگر فعالیتی هم انجام شده باشد، از ادامه آن جلوگیری بهعمل میآید. نمونهای از این مورد را در دشت لوت داشتیم که بدون هماهنگی مجوزی صادر شده بود و با دستور قضایی جلوی انجام پروژه گرفته شد، بنابراین میراث فرهنگی در حوزه فعالیت سازمانی خود، هیچگونه مدارایی نخواهد داشت، بنابراین در زمان صدور مجوز باید به تمام عوامل تاثیرگذار توجه شود و میراث فرهنگی تلاش میکند که در این زمینه نهایت دقت را بهخرج دهد.
ممنوعیت بهدلیل لرزش
در استانی که من متولی میراث فرهنگی آن هستم، نمونههای متعددی وجود داشته که میتوانم به آنها اشاره کنم،برای مثال درخواستی برای معدنکاری در کوهی در نزدیکی قلعهدختر داشتیم و سرمایهگذار در حال دریافت مجوزهای نهایی بود، اما تنها بهدلیل ارتعاشاتی که بهاحتمال زیاد در زمان انفجار ایجاد میکرد، مجوز معدنکاری صادر نشد.
حریم امن محوطههای تاریخی
این موضوع بستگی به نوع اثر دارد. اندازه حریم امن اطراف آثار از سوی وزارت میراث فرهنگی بهطورکامل مشخص میشود و در قالب دستورالعمل و ضابطه به استانداران استانها ابلاغ میشود،برای مثال درباره دشت لوت که جزو میراث جهانی است و در فهرست یونسکو آمده، بهشکل دقیق قید شده که هرگونه برداشت معدنی در این منطقه ممنوع است و به این ترتیب، هیچ مجوزی برای بهرهبرداری از این منطقه صادر نخواهد شد. در زمان استعلام مجوزهای معدنی، بناهای تاریخی و محوطههای معدنی بررسی و حریم آنها رعایت و الزاماتی برای آن پیشبینی میشود و اگر خطری برای آثار فرهنگی و تاریخی ایجاد کند، مجوزی برای آن صادر نخواهد شد.
کشف گنج
در پاسخ به این پرسش که اگر معدنکاوان بهجای ذخایر معدنی با آثار تاریخی روبهرو شدند،چه وظیفهای دارند؛ این موضوع در قانون بهطورکامل پیشبینی شده است. برای صادر شدن هرگونه مجوز در حوزه میراث فرهنگی ، این نکته ذکر میشود که در صورت کاوش یا گودبرداری، اگر به آثار تاریخی برخورد کردند، باید بلافاصله عملیات را متوقف کنند و موضوع را به اطلاع کارشناسان حوزه میراث فرهنگی برسانند تا در آنجا عملیات کاوش از سوی کارشناسان میراث فرهنگی ادامه پیدا کند.
البته همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر محوطه تاریخی باشد، از اساس مجوزی برای فعالیت معدنکاری در آن صادر نمیشود. درباره محوطههای عادی، وقتی میراث فرهنگی مجوز گودبرداری صادر میکند، به افراد اعلام میشود که اگر در هنگام کاوش به اثری برخوردند، باید آن را به سازمان اطلاع دهند. اگر محوطهای باشد که احتمال وجود آثار تاریخی یا باستانی دور از ذهن نباشد که بهعنوان مثال نمونههایی از آن را در شیراز داشتیم، نیرو یا نیروهایی از یگان حفاظت مستقر میشوند و کار با نظارت آنها انجام میشود.
تضادی وجود ندارد
بهگمان من، اگر ضوابط و مقررات بهدرستی اجرا شود و هرکس در حوزه سازمانی خود وظایفش را دنبال کند و به انجام برساند، تضادی ایجاد نخواهد شد. قوانین و مقررات برای هر 2 حوزه صمت و سازمان میراث فرهنگی دقیق، واضح و مشخص است، البته بهشرط اینکه به آنها احترام گذاشته شود و در رعایت و اجرای آن کوتاهی نشود.
کلام آخر
سخن آخر اینکه، وقتی در صفحات قانون را ورق میزنیم یا با مسئولان، کارشناسان و مجریان صحبت میکنیم، اوضاع بهطورکامل آرام و امن و امان بهنظر میرسد، اما وقتی پا در میدان عمل و اجرا گذاشته میشود، با دنیایی متفاوت روبهرو میشویم، آسیبها را بهچشم میبینیم، کوتاهیها توی ذوق میزند و صدمات هر روز از جایی خودنمایی میکند، اما سوال اساسی اینجا است که چطور باید حوزه شیرین حرف و گفته را بر حوزه واقعیت اعمال و اتفاقات منطبق یا حتی نزدیک کرد؟
نظر شما