انسان گرانبهاترین منبع زمین
در روزگاری که واژه «معدن» در ادبیات توسعه، همپایهی «ثروت ملی» و «امنیت اقتصادی» بهکار میرود، آنچه کمتر در صدر گفتوگوها قرار میگیرد، عنصر انسانی است. گویا در میان وزن فلزات و رقم تولید، صدای انسانها کمرنگتر شده است؛ همان انسانهایی که با دستان خود زمین را میشکافند، با هوش خود جریان تولید را سامان میدهند و با جان خود، ایستادگی معدن را تضمین میکنند.

روز ملی منابع انسانی، بهانهای است تا پرده از این گنج پنهان برداشته شود. منابع انسانی، نه تنها در سطح اداری و ساختاری، بلکه بهعنوان عامل تحولساز و بستر توسعهی پایدار، جایگاهی کلیدی در معادن ایران دارد. در شرایطی که صنعت معدن کشور با چالشهای پیچیدهای همچون نوسانات بازار جهانی، محدودیتهای زیستمحیطی، کمبود سرمایهگذاری خارجی و فرسودگی تجهیزات روبهروست، نیروی انسانی میتواند مرز میان سکون و پویایی باشد.
اما آیا در معادن ایران، منابع انسانی بهاندازه سایر منابع شناخته و تقویت شده است؟ آیا نگاه به انسان، همپایهی نگاه به مس و آهن و سنگ گرانبها، ارزشمند بوده است؟ و آیا مدیران این صنعت، بهدرستی دریافتهاند که بدون توسعهی انسانی، توسعهی معدنی نیز ناممکن خواهد بود؟
واقعیت آن است که صنعت معدن کشور، چه در بخش دولتی و چه خصوصی، سالهاست با چالشهایی در حوزه منابع انسانی مواجه است. کمبود نیروی متخصص، نبود نظامهای آموزشی بهروز، فرار مغزها، پایین بودن بهرهوری، ضعف در فرهنگ ایمنی، فرسودگی روانی پرسنل، و نبود فرصتهای ارتقاء شغلی، تنها بخشی از این چالشها هستند. از سوی دیگر، تحولات جهانی مانند ورود فناوریهای نوین، دیجیتالسازی، و الزامات جدید زیستمحیطی، نوعی فشار مضاعف بر منابع انسانی تحمیل کردهاند تا همپای ماشینها، یاد بگیرند، تغییر کنند، و تحول بیافرینند.
در چنین شرایطی، نقش واحد منابع انسانی از یک نهاد حاشیهای به مرکز ثقل راهبردهای سازمانی ارتقاء یافته است. دیگر صرفاً با مدیریت مرخصی و استخدام و اخراج نمیتوان سازمان را اداره کرد. منابع انسانی باید به چشم یک شریک استراتژیک دیده شود؛ شریکی که در مدیریت بحران، نوآوری، بهرهوری، و حفظ سرمایه انسانی نقش مستقیم ایفا میکند.
در این گزارش ویژه، تلاش کردهایم با رویکردی تحلیلی و انسانی، به سراغ قلب تپنده معادن برویم؛ انسانهایی که پشت دستگاهها، داخل تونلها، در دفاتر، و پشت میزهای برنامهریزی، در حال ساختن آیندهاند.
در گفتوگوی نخست، با مهندس فرزانه کاظمی، مدیر منابع انسانی یکی از بزرگترین مجتمعهای معدنی کشور، به بررسی جایگاه منابع انسانی در توسعه پایدار، چالشهای نگاه هزینهمحور به نیروی انسانی، و لزوم توجه به سلامت روانی، ایمنی شغلی و مهارتهای نرم پرداختیم. تأکید وی بر ورود جدی منابع انسانی به حوزه دیجیتالسازی و تحول فرهنگی، نشان میدهد که دوران منابع انسانی سنتی به سر آمده و معدن آینده، نیازمند نیرویی است که نهتنها با بیل و کلنگ، بلکه با هوش، احساس و همکاری کار کند.
در گفتوگوی دوم، مهندس مهدی رضایی، مدیر منابع انسانی یک شرکت خصوصی معدنی در کرمان، تصویر متفاوتی از واقعیتهای منابع انسانی در بخش خصوصی ترسیم میکند. وی از فشار رقابت، کمبود نیروی متخصص، مهاجرت نیروهای با استعداد، و ضعف زیرساختهای آموزشی سخن میگوید و در عین حال، از ابتکاراتی مانند تربیت نیروی انسانی دیجیتال، آموزش مهارتهای نرم، و بازطراحی ساختارهای انگیزشی دفاع میکند. نگاه مهندس رضایی به فرهنگ ایمنی بهعنوان «فرهنگ سازمانی» نه فقط الزام قانونی، بازتابدهندهی بلوغ فکری منابع انسانی نوین در معادن است.
مجموعه این دو گفتوگو، تصویری چندلایه و واقعگرایانه از وضعیت منابع انسانی در معادن ایران ارائه میدهد؛ تصویری که در آن، هم نگرانی وجود دارد و هم امید؛ هم نقد مطرح میشود و هم راهکار. آنچه مسلم است، منابع انسانی در آستانه ورود به مرحلهای تازه از بلوغ قرار دارد مرحلهای که در آن باید همزمان با تحولات فناورانه، به بازآفرینی مفهوم «انسان در معدن» نیز اندیشید.
اکنون زمان آن فرارسیده که در معادن ایران، منابع انسانی نه بهعنوان نیروی مصرفی، بلکه بهعنوان عامل تولید ارزش و دانایی نگریسته شود. اگر در گذشته، کارگر معدن با چراغ و کلنگ وارد تونل میشد، امروز باید با آگاهی، عزت و امنیت وارد آینده شود و اگر سرمایهای در دل کوهها نهفته است، سرمایهای گرانبهاتر در دل انسانهاست.
نقش منابع انسانی در معادن ایران؛ از نیروی کار تا نیروی تحول
به مناسبت روز ملی منابع انسانی، گفتوگویی با مهندس فرزانه کاظمی، مدیر منابع انسانی یکی از مجتمعهای بزرگ معدنی کشور انجام دادیم. در این گفتوگو، اهمیت منابع انسانی در توسعه پایدار معادن ایران، چالشها، فرصتها و افقهای پیش رو مورد بحث قرار گرفت.
مهندس کاظمی در ابتدای این گفتوگو اظهار کرد: «منابع انسانی در صنعت معدن، صرفاً یک واحد اداری یا اجرایی نیست، بلکه ستون فقرات پایداری و رشد در هر مجتمع معدنی بهشمار میرود. بدون نیروی انسانی توانمند، هیچگونه پیشرفتی در حوزه استخراج، بهرهبرداری یا توسعه صنعتی حاصل نخواهد شد.»
وی افزود: «اگرچه صنعت معدن بهطور سنتی با ماشینآلات سنگین و عملیات فنی شناخته میشود، اما باید پذیرفت که عامل انسانی، نقشی بیبدیل در کیفیت، ایمنی و بهرهوری دارد. هر قطعه سنگی که از دل زمین بیرون کشیده میشود، حاصل فکر، مهارت، و تلاش انسانی است.»
کاظمی در ادامه با اشاره به چالشهای موجود در حوزه منابع انسانی معادن گفت: «یکی از چالشهای اساسی، نگاه ابزاری و هزینهمحور به نیروی انسانی است. در بسیاری از مجموعهها، هنوز منابع انسانی نه بهعنوان سرمایه بلکه بهعنوان هزینه تلقی میشود. این در حالی است که تجربه جهانی نشان داده است سرمایهگذاری در آموزش، سلامت و انگیزه کارکنان، مستقیماً به افزایش بهرهوری، کاهش حوادث شغلی، و ارتقاء کیفیت خروجی منجر میشود.»
معادن نیازمند تقویت ترکیبی از تکنولوژی و انسانیت
وی تصریح کرد: «در معادن، بهدلیل شرایط خاص محیطی و سختی کار، سلامت روانی و جسمانی کارکنان اهمیت دوچندان دارد. منابع انسانی باید فراتر از پرداخت حقوق و تنظیم شیفتها عمل کند و برنامههای جامع رفاهی، مشاورهای و آموزشی را طراحی و اجرا نماید.»
مدیر منابع انسانی این مجتمع معدنی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جایگاه منابع انسانی در مدیریت تغییر و نوآوری اظهار داشت: «ما در آستانه ورود به عصر دیجیتالسازی در صنعت معدن هستیم. اتوماسیون، دادهمحوری و تکنولوژیهای نوین در حال ورود به این حوزهاند. اما هیچکدام از این ابزارها بدون مهارت و دانش انسانی کارآمد نخواهند بود. در نتیجه، منابع انسانی باید آمادهسازی نیروها برای سازگاری با این تحولات را در اولویت قرار دهد.»
وی در ادامه گفت: «افزون بر مهارتهای فنی، ما نیازمند تقویت مهارتهای نرم همچون کار گروهی، تابآوری، حل مسئله و هوش هیجانی هستیم. معدن آینده، صرفاً ماشینمحور نیست؛ بلکه ترکیبی از تکنولوژی و انسانیت است.»
مهندس کاظمی با اشاره به اقدامات انجامشده در این مجتمع معدنی خاطرنشان کرد: «ما طی دو سال اخیر، طرحهایی را در حوزه آموزش مهارتهای نرم، مشاوره روانشناختی در محیط کار، حمایت از خانوادههای کارکنان، و ارتقاء سطح ایمنی روانی آغاز کردهایم. این اقدامات نه تنها رضایت شغلی را افزایش داده، بلکه موجب کاهش غیبتها، افزایش بهرهوری و بهبود فضای کلی کار شده است.»
وی تأکید کرد: «یکی از مسائل نگرانکننده در محیطهای معدنی، پدیدهی «حضور فیزیکی و غیبت ذهنی» نیروهاست. به این معنا که فرد در محل کار حضور دارد، اما بهدلیل فشار، استرس یا بیانگیزگی، از نظر عملکردی فعال نیست. منابع انسانی باید راهکارهایی برای مقابله با این پدیده ارائه دهد.»
در ادامه این گفتوگو، وی نقش منابع انسانی را در حفظ سرمایه انسانی در مناطق محروم مهم ارزیابی کرد و گفت: «بسیاری از معادن کشور در نقاط کمبرخوردار قرار دارند. ایجاد عدالت شغلی، فرصتهای برابر، و توجه به شرایط زیستمحیطی و خانوادگی کارکنان در این مناطق، از جمله وظایف حیاتی منابع انسانی است. جذب و حفظ نیروی کار در چنین مناطقی نیازمند سیاستگذاری دقیق و رویکرد انسانی است.»
در پایان مهندس کاظمی ضمن تبریک روز ملی منابع انسانی، اظهار داشت: «امروز باید با صدای بلند بگوییم که منابع انسانی، نه حاشیه معدن، بلکه متن آن است. اگر به نیروی انسانی توجه نکنیم، نه تنها توسعهای در کار نخواهد بود، بلکه معادن ما به سرعت از درون تهی خواهند شد.» وی افزود: «پیام من به همه مدیران معادن این است که انسان را در اولویت قرار دهند؛ چون تا وقتی نیروی انسانی را سرمایه ندانیم، بهرهبرداری از هیچ منبعی پایدار نخواهد بود.»
منابع انسانی در معادن ایران؛ فرمان تحول در دستان نیروی انسانی
در ادامه این پرونده، گفتگویی با مهندس مهدی رضایی، مدیر منابع انسانی یکی از شرکتهای بزرگ معدنی خصوصی در استان کرمان داشتیم، وی با اشاره به جایگاه منابع انسانی در توسعه صنعت معدن کشور گفت: «ما به عنوان صنعتگران معدنی، سالهاست که در دل زمین به دنبال طلا، مس و سنگآهن میگردیم، اما شاید گرانبهاترین منبعی که تاکنون از دیدمان پنهان مانده، انسان است. روز ملی منابع انسانی فرصتیست تا به یاد آوریم که معادن بدون انسان، تنها تودهای از خاک و فلز خام هستند.»
وی افزود: «در صنعت معدن، منابع انسانی تنها یک واحد اجرایی نیست، بلکه مغز متفکر، قلب تپنده و دستهای محرک تولید است. تجربه ثابت کرده که آنچه در مواقع بحران، حوادث یا تغییرات تکنولوژیک، سازمان را حفظ میکند، نیروی انسانی توانمند و آگاه است.»
رضایی با اشاره به اهمیت منابع انسانی در معادن خصوصی خاطرنشان کرد: «در بخش خصوصی، سرعت تصمیمگیری و فشار رقابت بالاتر است. بنابراین ما ناچاریم نسبت به تحولات بازار و تکنولوژی واکنش سریعتری نشان دهیم. این انعطافپذیری بدون منابع انسانی چابک و آموزشدیده، ممکن نیست.»
وی در ادامه گفت: «سالهاست که در بخش معدن از کمبود نیروی متخصص فنی رنج میبریم. اما امروز چالش جدیدی نیز به ما اضافه شده است: مهاجرت نخبگان و نیروی متخصص به خارج از کشور یا به سمت صنایع دیگر. اگر نتوانیم آینده شغلی روشن، امنیت شغلی و مسیر رشد حرفهای ارائه کنیم، نیروی انسانی بااستعداد جذب معادن نخواهد شد.»
فاصله بهرهوری نیروی انسانی در معادن ایران، با استانداردهای جهانی
مدیر منابع انسانی این شرکت معدنی، نقش آموزش را حیاتی دانست و گفت: «آموزش نهتنها باید مستمر و کاربردی باشد، بلکه باید متناسب با نیاز واقعی معدن طراحی شود. بسیاری از کارگران ما با روشهای سنتی وارد کار میشوند و حتی درک دقیقی از مفاهیم ایمنی، بهرهوری یا کار تیمی ندارند. اگر آموزش را جدی نگیریم، نه تنها در تولید که در جان افراد نیز آسیب خواهیم دید.»
وی تأکید کرد: «ما در مجموعه خود، دورههای آموزش مهارتهای نرم، هوش هیجانی، تحلیل موقعیت و مدیریت بحران برگزار کردهایم. این دورهها نه فقط برای مدیران، بلکه برای تمام کارکنان، از راننده لودر تا تکنسین حفاری اجرا شدهاند. نتیجه این سرمایهگذاری، افزایش اعتماد به نفس نیروها و کاهش تنشهای درونسازمانی بوده است.»
رضایی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع تحول دیجیتال اشاره کرد و اظهار داشت: «ما نمیتوانیم نسبت به دگرگونیهای فناورانه بیتفاوت باشیم. ورود سیستمهای مانیتورینگ، سنسورهای هوشمند، تحلیل داده و حتی استفاده از پهپاد در عملیات معدنی، نیازمند تغییر در ساختار منابع انسانی است. امروز دیگر کافی نیست که فقط بدانیم با دستگاه کار کنیم؛ باید دادهخوانی، تحلیلگری و حتی درک فنی از الگوریتمهای پایه را نیز داشته باشیم.»
وی افزود: «در سال جاری، بخشی از برنامههای آموزشی ما بر محور تربیت نیروی انسانی دیجیتال متمرکز خواهد بود. یعنی کسانی که هم دانش فنی معدن دارند و هم درک پایهای از فناوری و دادهها. این نسل جدید نیروی انسانی، موتور محرک معدن آینده خواهد بود.»
مهندس رضایی با اشاره به وضعیت فعلی بهرهوری منابع انسانی در معادن کشور گفت: «بهرهوری نیروی انسانی در معادن ایران، هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. بخشی از این موضوع به فرسودگی تجهیزات و سیاستهای کلان بازمیگردد، اما بخش مهمتر، مربوط به مدیریت منابع انسانی است. ما نیاز داریم که سیستم ارزیابی عملکرد، نظام انگیزشی، فرصت ارتقاء و مدلهای مشارکتی را بازطراحی کنیم.»
وی در ادامه بیان کرد: «کارگر امروز، صرفاً به دنبال حقوق ثابت ماهانه نیست. او نیاز دارد دیده شود، شنیده شود و در تصمیمسازیها حضور داشته باشد. باید فضای سازمانی بهگونهای باشد که کارگر یا مهندس جوان احساس کند عضوی از یک مجموعه زنده و مشارکتپذیر است.»
ایمنی با نصب تابلو محقق نمیشود
مدیر منابع انسانی این شرکت معدنی، به نقش منابع انسانی در کاهش حوادث شغلی نیز اشاره کرد و گفت: «ایمنی در معادن تنها با نصب تابلو یا توزیع کلاه ایمنی محقق نمیشود. ایمنی یک فرهنگ است که باید از طریق منابع انسانی نهادینه شود. ما در سال گذشته توانستیم با اجرای طرح آموزش ایمنی مبتنی بر سناریوهای واقعی، نرخ حوادث کاری را بهطور چشمگیری کاهش دهیم.»
وی همچنین خاطرنشان کرد: «منابع انسانی باید در قلب برنامهریزی استراتژیک قرار گیرد. تا وقتی مدیران ارشد سازمان منابع انسانی را بهعنوان بازوی توسعه نگاه نکنند و نه صرفاً واحد خدماتی، نمیتوان انتظار تحول جدی داشت.»
در پایان این گفتوگو ، مهندس رضایی با تبریک روز ملی منابع انسانی، اظهار داشت: «این روز، صرفاً یک مناسبت تقویمی نیست، بلکه فرصتی برای بازاندیشی در شیوههای مدیریتی و انسانی ماست. امیدوارم همه مدیران حوزه معدن، انسان را نه فقط در لابهلای نمودارهای تولید، بلکه در مرکز نقشه راه توسعه خود ببینند.»
وی تأکید کرد: «در عصر رقابت جهانی، آنکه نیروی انسانی آگاه، آموزشدیده و انگیزهمند دارد، پیروز خواهد بود. معدن فردا، معدنی انسانیتر، هوشمندتر و مشارکتمحورتر خواهد بود.»
کلام آخر
روز ملی منابع انسانی، فرصتی برای بازاندیشی در جایگاه انسان در صنایع تولیدی و زیربنایی کشور، بهویژه در صنعت معدن است. گفتوگو با دو مدیر منابع انسانی از دو بخش مختلف این صنعت نشان داد که اگرچه شرایط و اولویتها ممکن است متفاوت باشد، اما در یک نکته اشتراک کامل وجود دارد: توسعه پایدار معادن بدون توسعه منابع انسانی ممکن نیست.
از یک سو، مهندس فرزانه کاظمی بر لزوم عبور از نگاه صرفاً اجرایی به منابع انسانی تأکید کرد و نقش آموزش، سلامت روان و مهارتهای نرم را در افزایش بهرهوری و ایجاد فرهنگ ایمنی برجسته ساخت. از سوی دیگر، مهندس مهدی رضایی، با اشاره به فشارهای بازار و چالشهای بخش خصوصی، بر اهمیت انعطافپذیری، دیجیتالسازی منابع انسانی، و مقابله با مهاجرت نیروهای متخصص تأکید داشت. در هر دو دیدگاه، عنصر مشترک «انسان» بود؛ انسانی که اگر دیده شود، میتواند موتور توسعه باشد، و اگر نادیده گرفته شود، به گلوگاه بحران بدل خواهد شد.
در شرایط کنونی، منابع انسانی باید از حاشیه به متن صنعت معدن بیاید. برنامهریزی استراتژیک، تحول دیجیتال، فرهنگ ایمنی، و انگیزش نیروی کار همگی به بازتعریف نقش منابع انسانی وابستهاند. دیگر زمان آن گذشته است که منابع انسانی تنها وظیفهی استخدام و حقوق و دستمزد را بر عهده داشته باشد. اکنون، منابع انسانی باید شریک تصمیمسازی، مسئول خلق ارزش، و ستون پایداری سازمان باشد.
سیاستگذاران، مدیران و تصمیمگیران این صنعت باید این واقعیت را بپذیرند که معادن تنها در دل کوهها خلاصه نمیشوند؛ معادن واقعی، در دل انسانها نهفتهاند. اگر نیروی انسانی را همچون ثروت استخراجشدنی، پرورشدادنی و قابل سرمایهگذاری در نظر بگیریم، آینده صنعت معدن در ایران، نهتنها روشن، بلکه انسانیتر، ایمنتر و پایدارتر خواهد بود.