گذر از صخرههای تحریم به دریای ثروت
مواد معدنی حیاتی نقش کلیدی در توسعه صنایع مدرن دارند و برای بسیاری از فناوریهای پیشرفته، از تولید باتریهای لیتیومی گرفته تا صنایع دفاعی و الکترونیکی، ضروری هستند. این مواد به دلیل ویژگیهای خاص خود، مانند پراکندگی جغرافیایی محدود، دشواری در استخراج و وابستگی صنایع استراتژیک به آنها، به عنوان منابعی استراتژیک شناخته میشوند.

در دهههای اخیر، کشورهای مختلف سیاستهای ویژهای برای شناسایی، استخراج و تأمین این مواد اتخاذ کردهاند تا از امنیت اقتصادی و صنعتی خود محافظت کنند. ایران، به عنوان کشوری با ذخایر معدنی غنی، در موقعیت مناسبی برای بهرهبرداری از این منابع قرار دارد، اما چالشهایی مانند فقدان فناوریهای پیشرفته، موانع بینالمللی و مشکلات زیستمحیطی مسیر بهرهبرداری از این ذخایر را دشوار کرده است.
در سالهای اخیر، توجه جهانی به مواد معدنی حیاتی افزایش یافته است، زیرا این مواد نقش مهمی در گذار انرژی، توسعه خودروهای برقی و پیشرفت صنایع الکترونیکی دارند. برای مثال، لیتیوم که در باتریهای لیتیوم-یونی استفاده میشود، به عنوان یکی از مهمترین عناصر در این دسته شناخته میشود. افزایش تقاضای جهانی برای این ماده موجب شده است که کشورهایی که دارای منابع لیتیوم هستند، به موقعیت ژئوپلیتیکی ویژهای دست یابند. کشف ذخایر لیتیوم در استان همدان، نقطه عطفی در توسعه معدنی ایران محسوب میشود، زیرا میتواند کشور را به یکی از بازیگران مهم در این حوزه تبدیل کند. با این حال، این تنها بخشی از پازل است و بهرهبرداری مؤثر از این منابع نیازمند سیاستهای راهبردی در حوزه اکتشاف، استخراج و فرآوری است.
علاوه بر لیتیوم، ایران دارای ذخایر قابلتوجهی از فلزات استراتژیک مانند مس، نیکل، منیزیم، مولیبدن و برخی عناصر نادر خاکی است. این مواد در صنایع مختلفی از جمله تولید قطعات الکترونیکی، آلیاژهای مقاوم و حتی صنایع فضایی و دفاعی به کار میروند. اما در حالی که کشورهایی مانند چین و استرالیا در فرآوری این مواد به سطح بالایی از فناوری رسیدهاند، ایران همچنان در مرحله ابتدایی توسعه این صنعت قرار دارد. مهمترین مانع در این زمینه، فقدان زیرساختهای مناسب و فناوریهای پیشرفته برای استخراج و جداسازی عناصر نادر است. بسیاری از این مواد در مقادیر بسیار کم و بهصورت پراکنده در سنگها یافت میشوند و نیاز به فناوریهای پیچیده و هزینهبر برای جداسازی دارند.
یکی از چالشهای اساسی دیگر، تأثیر تحریمهای اقتصادی بر این بخش است. تحریمها باعث شدهاند که ایران دسترسی محدودی به فناوریهای نوین و تجهیزات معدنی داشته باشد. این موضوع باعث کاهش بهرهوری در بخش معدن شده و کشور را در وابستگی به صادرات مواد خام نگه داشته است. در حالی که برخی کشورها توانستهاند با سرمایهگذاری در فناوریهای داخلی و همکاریهای بینالمللی بر این چالش غلبه کنند، ایران هنوز نیازمند استراتژی مشخصی برای عبور از این موانع است. توسعه تحقیق و توسعه (R&D) در حوزه فناوریهای معدنی، میتواند نقش مهمی در افزایش بهرهوری و کاهش وابستگی به فناوریهای خارجی ایفا کند.
علاوه بر این، همکاریهای بینالمللی و سرمایهگذاری در نیروی انسانی متخصص نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. آموزش مهندسان و متخصصان در حوزههای زمینشناسی، مهندسی معدن، متالورژی و فناوریهای مرتبط، یکی از پیشنیازهای اساسی برای توسعه پایدار این صنعت است. ایجاد دورههای آموزشی تخصصی، حمایت از پژوهشهای دانشگاهی و صنعتی و همچنین فراهم کردن فرصتهای بینالمللی برای ارتقای دانش متخصصان داخلی، میتواند زمینه را برای توسعه فناوریهای معدنی در داخل کشور فراهم کند.
همچنین، رویکرد پایدار در استخراج و بهرهبرداری از مواد معدنی حیاتی باید مورد توجه قرار گیرد. در بسیاری از کشورها، فناوریهای جدید برای کاهش اثرات زیستمحیطی استخراج مواد معدنی به کار گرفته شدهاند. ایران نیز باید بهدنبال توسعه روشهای استخراج پایدار و کمخطر باشد تا علاوه بر بهرهبرداری از منابع طبیعی، از آسیبهای زیستمحیطی جلوگیری کند. بازیافت مواد معدنی از تجهیزات الکترونیکی فرسوده و پسماندهای صنعتی، یکی دیگر از راهکارهای مؤثر برای کاهش نیاز به استخراج اولیه و حفظ منابع طبیعی کشور است.
با توجه به این شرایط، ایران برای بهرهبرداری مؤثر از منابع معدنی حیاتی خود نیازمند یک استراتژی جامع است که شامل سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، بهینهسازی استخراج و فرآوری، تقویت همکاریهای بینالمللی و پرورش نیروی متخصص باشد. اگر این سیاستها بهدرستی اجرا شوند، نهتنها کشور میتواند جایگاه خود را در زنجیره تأمین جهانی مواد معدنی حیاتی تقویت کند، بلکه این بخش میتواند به یکی از موتورهای رشد اقتصادی ایران تبدیل شود. توسعه صنعت مواد معدنی حیاتی همچنین فرصتهای شغلی جدیدی را ایجاد خواهد کرد و میتواند موجب افزایش توان رقابتی ایران در سطح بینالمللی شود. در همین راستا ما در«روزگارمعدن» با دکتر علی اکبر احمدی، استاد دانشگاه به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
به عنوان متخصص زمینشناسی اقتصادی، میتوانید توضیح دهید که مواد معدنی حیاتی دقیقاً چه موادی هستند و چرا به آنها «حیاتی» گفته میشود؟
اصطلاح "مواد معدنی حیاتی" به موادی اطلاق میشود که در صنایع پیشرفته و استراتژیک مانند الکترونیک، خودروسازی، انرژیهای تجدیدپذیر و صنایع دفاعی نقش کلیدی دارند. این مواد به دلیل کمبود منابع، دشواری در استخراج، یا تمرکز جغرافیایی ذخایرشان، اهمیت ویژهای پیدا کردهاند. برای مثال، لیتیوم که در تولید باتریهای لیتیوم-یونی استفاده میشود، یکی از این مواد است که با افزایش تقاضای جهانی برای خودروهای برقی، اهمیت آن دوچندان شده است.
ایران از نظر ذخایر این مواد در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا ما هم منابع قابلتوجهی از این مواد داریم؟
ایران کشوری غنی از نظر منابع معدنی است، اما وقتی درباره مواد معدنی حیاتی صحبت میکنیم، وضعیت ما نسبت به برخی کشورها مانند چین، آمریکا و استرالیا متفاوت است. با این حال، کشف اخیر ذخایر لیتیوم در استان همدان، ایران را به عنوان یکی از کشورهای دارای پتانسیل در این زمینه مطرح کرده است. علاوه بر لیتیوم، ایران ذخایر قابلتوجهی از فلزات استراتژیکی مانند مس، نیکل، منیزیم، مولیبدن و برخی عناصر نادر خاکی دارد. اما استخراج و فرآوری این مواد به فناوریهای پیشرفته نیاز دارد که متأسفانه هنوز در کشور ما به حد مطلوب نرسیده است.
پس اگر منابعی داریم، چرا تاکنون بهرهبرداری گسترده از آنها صورت نگرفته است؟ موانع اصلی در این زمینه چیست؟
یکی از چالشهای اساسی، فقدان زیرساختهای مناسب برای فرآوری و استخراج این مواد است. بسیاری از این عناصر در مقادیر بسیار کم و بهصورت پراکنده در سنگها یافت میشوند و نیاز به فناوریهای پیچیده و هزینهبر برای جداسازی آنها وجود دارد. همچنین، در برخی موارد، عدم سرمایهگذاری کافی و عدم همکاریهای بینالمللی مانع توسعه این بخش شده است.
آیا تحریمها هم بر این مسئله تأثیر داشتهاند؟
قطعاً. تحریمها باعث شدهاند که ما نتوانیم تجهیزات و فناوریهای روز دنیا را بهراحتی وارد کنیم و همین موضوع فرآوری مواد معدنی حیاتی را دشوار کرده است. البته، این مسئله میتواند یک فرصت هم باشد؛ یعنی اگر ما بتوانیم روی توسعه فناوریهای داخلی سرمایهگذاری کنیم، وابستگی خود را به دیگر کشورها کاهش خواهیم داد.
به نظر شما، چه اقداماتی باید انجام شود تا ایران بتواند از این ظرفیت بالقوه بهدرستی استفاده کند؟
با توجه به اهمیت روزافزون مواد معدنی حیاتی در صنایع پیشرفته، توسعه فناوریهای مرتبط با استخراج، فرآوری و بازیافت این مواد به یک اولویت راهبردی تبدیل شده است. کشورهایی که بتوانند در این زمینه خودکفایی نسبی ایجاد کنند، نهتنها امنیت اقتصادی خود را افزایش میدهند، بلکه در زنجیره تأمین جهانی نیز نقش مهمتری ایفا خواهند کرد. برای رسیدن به این هدف، لازم است که بر چند حوزه کلیدی تمرکز کنیم:
تقویت بخش تحقیق و توسعه (R&D) در حوزه فناوریهای معدنی و فرآوری مواد: پژوهشهای علمی و صنعتی در زمینه اکتشاف، استخراج و فرآوری مواد معدنی حیاتی نقش بسزایی در افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و به حداقل رساندن اثرات زیستمحیطی دارند. توسعه فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و نانوفناوری میتواند دقت و کارایی در فرآیندهای معدنی را افزایش داده و وابستگی به فناوریهای خارجی را کاهش دهد.
ایجاد زیرساختهای مناسب برای استخراج و جداسازی عناصر نادر: بسیاری از مواد معدنی حیاتی، بهویژه عناصر نادر خاکی، به دلیل پیچیدگی فرآیند استخراج و نیاز به فناوریهای پیشرفته، دسترسی دشواری دارند. سرمایهگذاری در ایجاد واحدهای پیشرفته استخراج و فرآوری، همراه با بهینهسازی فناوریهای موجود، میتواند ضمن افزایش بهرهبرداری از ذخایر داخلی، وابستگی به واردات را کاهش دهد. همچنین، توسعه روشهای استخراج پایدار و کمخطر برای محیط زیست از اهمیت ویژهای برخوردار است.
توسعه همکاریهای بینالمللی برای دسترسی به دانش فنی و منابع خام: با توجه به اینکه برخی کشورها دارای ذخایر قابلتوجهی از مواد معدنی حیاتی هستند، همکاریهای بینالمللی در قالب مشارکتهای علمی، سرمایهگذاریهای مشترک و انتقال فناوری میتواند به کشورها در تأمین پایدار این مواد کمک کند. انعقاد توافقنامههای تجاری و پژوهشی با کشورهای دارای ذخایر استراتژیک، نهتنها به تأمین پایدار مواد اولیه کمک میکند، بلکه امکان بهرهگیری از فناوریهای نوین در فرآوری را نیز فراهم میسازد.
سرمایهگذاری در نیروی انسانی متخصص و بومیسازی فناوریها: تربیت نیروی انسانی ماهر در حوزههای زمینشناسی، مهندسی معدن، متالورژی و فناوریهای مرتبط، یکی از مهمترین پیشنیازهای توسعه پایدار این صنعت است. ایجاد دورههای آموزشی تخصصی، حمایت از پژوهشهای دانشگاهی و صنعتی و فراهم کردن فرصتهای بینالمللی برای ارتقای دانش متخصصان داخلی، میتواند به بومیسازی فناوریهای معدنی و افزایش توان رقابتی کشور در این حوزه کمک کند.
توسعه فناوریهای بازیافت و اقتصاد چرخشی در حوزه مواد معدنی حیاتی: با توجه به محدودیت منابع طبیعی و رشد تقاضا برای مواد معدنی حیاتی، توسعه فناوریهای بازیافت میتواند نقش مهمی در کاهش وابستگی به استخراج اولیه ایفا کند. استفاده از ضایعات صنعتی، تجهیزات الکترونیکی فرسوده و فرآیندهای نوین بازیافت میتواند ضمن کاهش هزینههای تولید، به حفظ منابع طبیعی و کاهش اثرات زیستمحیطی کمک کند.
در مجموع، اتخاذ یک راهبرد جامع که شامل سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، بهینهسازی استخراج و فرآوری، تقویت همکاریهای بینالمللی و پرورش نیروی متخصص باشد، میتواند زمینهساز ارتقای جایگاه کشورها در زنجیره تأمین جهانی مواد معدنی حیاتی شود.
به عبارت بهتر یعنی فرصتهای شغلی در این حوزه هم میتواند افزایش یابد؟
قطعاً. توسعه صنعت مواد معدنی حیاتی میتواند فرصتهای شغلی زیادی ایجاد کند. از زمینشناسی و اکتشاف گرفته تا مهندسی معدن، مهندسی مواد و حتی حوزههای مرتبط با فناوریهای پیشرفته مانند نانوتکنولوژی و مهندسی شیمی. اگر سیاستگذاری درستی انجام شود، این بخش میتواند به یکی از مهمترین بخشهای صنعتی کشور تبدیل شود.
یکی از نگرانیهایی که وجود دارد، تأثیر زیستمحیطی استخراج این مواد است. ما چگونه میتوانیم هم منابع معدنی حیاتی را استخراج کنیم و هم آسیبهای زیستمحیطی را کاهش دهیم؟
این مسئله بسیار مهم است. استخراج بسیاری از این مواد نیاز به استفاده از مواد شیمیایی دارد که اگر مدیریت درستی روی آنها صورت نگیرد، میتواند محیطزیست را آلوده کند. یکی از راهکارها، استفاده از فناوریهای نوین استخراج سبز است که میزان پسماند و آلودگی را به حداقل میرساند. همچنین، ما باید ارزیابیهای زیستمحیطی دقیقی پیش از شروع هر پروژه استخراجی انجام دهیم و برنامههای احیای محیط را در دستور کار قرار دهیم.
آیا ایران تاکنون در این زمینه تجربهای داشته است؟
در برخی معادن کشور، اقداماتی برای کاهش اثرات زیستمحیطی انجام شده است، اما هنوز جای کار زیادی دارد. برای مثال، در معادن مس و سنگآهن، اقداماتی برای کاهش مصرف آب و مدیریت پسماند انجام شده است، اما برای عناصر نادر و مواد معدنی حیاتی، نیاز به سیاستهای جدیدتری داریم.
در نهایت، اگر بخواهیم به آینده نگاه کنیم، شما چقدر به پیشرفت ایران در حوزه بهرهبرداری از مواد معدنی حیاتی امیدوار هستید؟
اگر سرمایهگذاری مناسبی در این حوزه انجام شود، ما میتوانیم در آینده نزدیک جایگاه خوبی در منطقه و حتی در سطح جهانی پیدا کنیم. ایران پتانسیل لازم را دارد، اما نیازمند سیاستهای حمایتی و برنامهریزی دقیق است. اگر دولت، بخش خصوصی و دانشگاهها همکاری کنند، میتوانیم در این زمینه پیشرفت چشمگیری داشته باشیم.