بازبینی نگاه تجاری به معادن
یکی از بخشهای مغفول در حوزه معدن و صنایع معدنی، موضوع بازاریابی و فروش است؛ همواره در ایران یک دیدگاه سنتی بر این حوزه حاکم است که ماده معدنی خام در هر صورت مشتری خودش را در بازار پیدا خواهد کرد، اما چرا با وجود این برخی معادن با اینکه دارای ماده معدنی خوبی هستند، نمیتوانند فروش خوبی داشته باشند؛ یا اینکه چگونه میشود که باوجود کیفیت یک ماده معدنی، برای دو معدن یا کارخانه یکسان و شبیه همدیگر، اما فروش یکی از آنها نسبت به دیگری، بسیار بیشتر است؛ یا اینکه چگونه یک ماده معدنی نسبت به دیگر موارد مشابه، کیفیت و عیار کمتری دارد، ولی فروش بیشتر کسب میکند؛ بدون شک در این زمینه بازاریابی و برندینگ بسیار حائز اهمیت است.
عبور از نگاه تامینمحور
به گزارش بیرونیت به نقل از «دنیایاقتصاد»، علیرضا شیخ، عضو کمیته ارتباطات صنعت و دانشگاه خانه معدن ایران و عضو هیات علمی دانشکده مدیریت، علم و فناوری دانشگاه صنعتی امیرکبیر عنوان کرد: همواره یکی از مهمترین دغدغههای بخش معدن طی سالها و حتی دهههای گذشته تامین بوده است، این در حالی است که دنیا و حتی خود ایران از نگرش تامینمحور در حال عبور کردن است. هیچ شکی وجود ندارد که در بیشتر معادن کوچک و متوسط کشور مواد لازم برای تولید وجود دارد، اما مشکل اساسی در این حوزه، فروش و برندسازی است. شیخ در ادامه تاکید کرد: باید این نگرش سنتی را کنار بگذاریم که مواد معدنی به نوعی خام محسوب میشوند، بنابراین چه نیازی به مدیریت و فروش دارند.
وی در ادامه با اشاره به این موضوع که مساله دیگری که معادن ما در حوزه فروش و بازاریابی با آن درگیر هستند، نیروی انسانی است، عنوان کرد: بخش معادن و صنایع معدنی در تامین منابع انسانی خود در زمینه مدیریت و فروش دچار چالش هستند، بهویژه در عرصه بینالمللی این ضعف خودش را به شدت نشان میدهد؛ از همینرو توصیه ما به فعالان حوزه معدنی یادگیری و تمرکز روی حوزههای مدیریتی است تا هم در بازارهای داخلی و هم در بازارهای بینالمللی، حرفی برای گفتن داشته باشند؛ چراکه آنچه میتواند یک معدن محلی در یک کشور را تبدیل به یک بازیگر منطقهای و حتی بینالمللی کند، بدون شک مدیریت و بازاریابی است.
معدن، نگاه کسبوکارمحور میخواهد
این عضو کمیته ارتباطات صنعت و دانشگاه خانه معدن ایران در ادامه خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگر در حوزه فروش و بازاریابی معدن، این مساله است که کسانی که در این حوزه فعالیت دارند، خود را یک کسب و کار نمیبینند و بیشتر بر این حوزه یک دیدگاه پیمانکاری حکمفرماست، این درحالی است که بین تفکر کسبوکارمحور با تفکر پیمانکارمحور و پروژهمحور تفاوتهای بسیاری وجود دارد؛ باید به این موضوع توجه داشت که خروجی تفکر پیمانکارمحور، خلق نیروی انسانی ماهر و آموزشدیده نخواهد بود. وقتی ما خود را کسب و کار دیدیم، باید مراقب منابع انسانی خود باشیم، زیرا قرار است این نیرو در بلندمدت برای ما کار کند و حتی فرزندان او نیز در خدمت کار ما باشند.
شیخ در ادامه تاکید کرد: اگر نگاه کسبوکارمحور داشته باشید، باید برند خود را ارتقا دهید، چراکه باید اعتبار و نیروی خوب برای فروش جذب کنید. کسبوکارها در پی بازاریابی و فروش هستند و این تفکر اشتباهی است که فکر کنیم فروش ما همواره تضمینشده است، حتی اگر فروش تضمینشدهای داشته باشیم، باید یک تیم مارکتینگ خوب ایجاد کنیم.
وی در ادامه با تاکید بر این موضوع که در کسب و کار است که نگرش بلندمدت و برندینگ شکل میگیرد، عنوان کرد: یک برند الماس در دنیا که بزرگترین پیمانکار الماس در جهان با قدمت ۱۵۰ ساله است، هماکنون معروفترین فروشگاههای جواهر برند را دارد و هر زن اروپایی آرزو دارد که حلقه نامزدی خود را با این برند بپوشد. این شرکت از معدن تا محصول نهایی، خود را گسترش داده و پنجهزار پرسنل دارد که این پرسنل سقف حقوق را دریافت میکنند.
جذب نسل جدید به حوزه معدن
این عضو هیات علمی دانشکده مدیریت، علم و فناوری دانشگاه صنعتی امیرکبیر با تاکید بر این موضوع که موضوع قابلتوجه دیگر در ایران، افت نیروی انسانی جوان در کشور است، تصریح کرد: اگر با همین رشد جمعیت پیش برویم، ممکن است تا ۲۰ سال آینده، جمعیت ایران به ۴۰ میلیون نفر و نیروهای کاری آن نیز به نصف کنونی آن تقلیل پیدا کند؛ از همینرو مشکلات جذب نیروی انسانی برای دو دهه آینده چند برابر مشکلات کنونی میشود؛ در چنین شرایطی این برند کارفرمایی است که موجب جذب نیروی انسانی به یک شرکت میشود.
در این زمینه باید نمونههای شرکتهای موفق در دنیا را مطرح کرد که افتخار شرکت زیمنس این است که پنج نسل آنها در این شرکت کار کردهاند. آیا در ایران شرکت معدنی داریم که دو نسل در آن مدیریت داشته باشند. در حقیقت برند کارفرمایی به این معناست که به حدی از مقبولیت برسید که در تمام ابعاد کسب و کار، فروش، جذب نیروی انسانی، جذب سرمایهگذار و خرید ماشینآلات به شما کمک خواهد کرد.
شیخ در ادامه تصریح کرد: برند کارفرمایی باید رفتار با نسل جدید را بداند و برای جذب آنها راهکار و محرکهای انگیزشی داشته باشد. یک شرکت معدنی باید به این موضوع آگاهی داشته باشد که نسل جدید با توجه به مهارتهای مختلف، امکان جذب در صنایع مختلف را دارد، برای نمونه این روزها شاهد هستیم که موضوع دادهمحوری اهمیت پیدا کرده و نسل جدید بهراحتی با دادهها کار میکنند، بنابراین برای جذب نسل جدید باید جوابگوی نظام انگیزشی آنها بود.