نفت بدون تخفیف از سبد چینیها کنار میرود؟!
چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین واردکننده نفت خام، در چند سال اخیر بازیگر اصلی بازار انرژی بوده است، اما درحالی که تقاضای جهانی برای نفت همچنان رو به افزایش است، چین رویکرد جدیدی را در سیاستهای وارداتی خود در پیش گرفته است؛ خداحافظی با نفت بدون تخفیف. این تغییر رفتار، پیامدهای عمیقی بر بازار جهانی نفت خواهد داشت و نشاندهنده تغییری جدی در استراتژی انرژی این کشور است. به گزارش «تعادل» بازار جهانی نفت از دیرباز تحت تاثیر عوامل متعددی چون عرضه، تقاضا، جغرافیای سیاسی و قیمتگذاری بوده است.
چین، به عنوان بزرگترین خریدار نفت خام، نقشی کلیدی در این بازار ایفا میکند. این کشور با واردات روزانه بیش از ۱۰ میلیون بشکه، تاثیر مستقیمی بر قیمت نفت دارد. اما حالا، اولویت چین خرید نفت از کشورهایی است که تخفیفهای جذابتری ارایه میدهند. در سالهای اخیر، تحریمهای غرب علیه برخی تولیدکنندگان نفت مانند ایران و روسیه باعث شده این کشورها مجبور به فروش نفت خود با تخفیفهای چشمگیر شوند. چین، به عنوان خریدار اصلی این نفتهای تحریمی، از این فرصت استفاده کرده تا هزینههای انرژی خود را کاهش دهد و در عین حال ذخایر استراتژیک خود را افزایش دهد. اقتصاد چین، پس از دوران همهگیری کرونا، با چالشهایی چون کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهیهای داخلی روبهروست. در چنین شرایطی، هر کاهش هزینهای در واردات نفت میتواند به پایداری اقتصادی کمک کند. خرید نفت با تخفیف، به چین این امکان را میدهد که هم ذخایر انرژی خود را ارزانتر پر کند و هم از فشار تورمی بکاهد.
چین به تدریج در حال کاهش وابستگی خود به نفت وارداتی است و سرمایهگذاریهای عظیمی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و گاز طبیعی انجام داده است. این کشور میخواهد خود را از فشارهای ژئوپلیتیک و نوسانات قیمت نفت در امان نگه دارد. به همین دلیل، خرید نفت گران دیگر برای پکن اولویت ندارد. چین با کشورهایی مانند روسیه، ایران و ونزوئلا که تحت فشار تحریمها هستند، روابط نزدیکی دارد. این کشورها برای حفظ بازار صادراتی خود، حاضر به ارایه تخفیفهای جذاب هستند. در این میان، پکن نه تنها از تخفیفها بهرهمند میشود، بلکه نفوذ استراتژیک خود را نیز در این کشورها تقویت میکند. رویکرد جدید چین به نفت تخفیفدار، تاثیرات گستردهای بر بازار جهانی نفت دارد. کشورهای تولیدکنندهای که نمیتوانند تخفیفهای قابلتوجه ارایه دهند، ممکن است سهم خود را در بازار چین از دست بدهند. برای مثال، کشورهای خاورمیانهای که بخش عمدهای از صادرات نفتشان به چین وابسته است، ممکن است با کاهش تقاضا روبهرو شوند.
در مقابل، کشورهایی که تحت تحریم هستند، برندگان این رویکرد خواهند بود. روسیه، ایران و ونزوئلا اکنون فرصت بیشتری برای فروش نفت خود به چین دارند، حتی اگر این به معنای فروش با قیمتی کمتر از بازار جهانی باشد. در واقع، این کشورها برای دسترسی به بازار چین، حاضر به پذیرش شرایطی هستند که شاید برای دیگر تولیدکنندگان قابل قبول نباشد. یکی از ابعاد جذاب این داستان، تاثیرات ژئوپلیتیکی آن است. چین با اتخاذ این رویکرد، قدرت خود را در بازار جهانی نفت افزایش داده و نشان داده که حاضر نیست تحت فشار تولیدکنندگان بزرگ مانند عربستانسعودی یا شرکتهای نفتی غربی قرار بگیرد. این رویکرد، به پکن کمک میکند تا در برابر فشارهای بینالمللی برای کاهش همکاری با روسیه و ایران مقاومت کند و حتی نفوذ خود را در این کشورها گسترش دهد. از سوی دیگر، این تصمیم میتواند به تغییر روابط چین با کشورهای صادرکننده نفت خاورمیانه منجر شود. عربستانسعودی که یکی از بزرگترین تامینکنندگان نفت چین است، ممکن است برای حفظ سهم خود در بازار چین مجبور به ارایه تخفیف شود. این امر تمرکز بیش از حد بر نفت روسیه یا ایران میتواند وابستگی چین به این کشورها را افزایش دهد. این امر در صورت بروز تنشهای ژئوپلیتیکی میتواند به نقطه ضعف استراتژیک تبدیل شود.
کیفیت و زیرساختها
نفت برخی کشورهای تخفیفدهنده ممکن است از نظر کیفیت پایینتر باشد یا پالایشگاههای چینی برای پردازش آن به زیرساختهای خاصی نیاز داشته باشند. این مساله میتواند هزینههای پنهانی برای چین به همراه داشته باشد. خرید نفت از کشورهایی که تحت تحریم هستند، ممکن است واکنشهای منفی از سوی غرب را به دنبال داشته باشد. این موضوع به ویژه در شرایطی که تنشها میان چین و ایالاتمتحده افزایش یافته، میتواند حساستر شود. تصمیم چین برای دوری از نفت بدون تخفیف، نشاندهنده تغییری اساسی در معادلات بازار جهانی نفت است. این رویکرد، قدرت چانهزنی چین را افزایش داده و فشار بیشتری بر تولیدکنندگان نفت وارد میکند. در عین حال، میتواند به کاهش درآمد کشورهای صادرکنندهای منجر شود که به تخفیفهای سنگین تن نمیدهند. از سوی دیگر، این استراتژی به چین کمک میکند تا وابستگی خود به نفت وارداتی را کاهش داده و در عین حال از مزایای اقتصادی خرید نفت ارزانتر بهرهمند شود. اما باید دید که آیا این رویکرد در بلندمدت برای پکن کارآمد خواهد بود یا نه.
روگردانی چین از نفت بدون تخفیف، پیام روشنی به بازار جهانی نفت مخابره میکند: دوران قیمتهای بالا و بدون رقابت به پایان رسیده است. پکن اکنون نه تنها به دنبال تامین انرژی ارزانتر است، بلکه میخواهد نفوذ خود را در بازار جهانی نفت و سیاستهای بینالمللی انرژی افزایش دهد. در این میدان، برنده نهایی کیست؟ پاسخ این سوال به چگونگی واکنش کشورهای صادرکننده نفت و تغییرات ژئوپلیتیکی آینده بستگی دارد. اما یک چیز قطعی است: چین، با استراتژی تخفیفمحور خود، بازی را به نفع خود تغییر داده و به یکی از تعیینکنندگان اصلی قیمت نفت در جهان تبدیل شده است. بنا بر گزارش موسسه کپلر، کاهش چشمگیر ۵۲۴ هزار بشکهای نسبت به ماه قبل، تاثیر تنشهای ژئوپلیتیک، کمبود انرژی داخلی و چالشهای فزاینده حملونقل ناشی از تحریمهای را نشان میدهد.
تحلیل کپلر از ۱۴۷ نفتکشی که امسال در حملونقل نفت خام ایران دخیل بودهاند، اختلال پیشآمده در پی دور جدید تحریمهای امریکا را آشکار میکند. این اتفاق منجر به افزایش ذخیرهسازی شناور در نزدیکی مالزی و سنگاپور شده است. موسسه کپلر اعلام کرده است در واکنش به کاهش عرضه نفت ایران، پالایشگاههای چینی به دنبال محمولههای نقطهای از منابع غیرتحریمی مانند امارات و غرب آفریقا هستند. با احتمال افزایش بیشتر قیمتها، معاملهگران برای بهرهگیری از حق بیمه ریسک، ترغیب خواهند شد تا تعداد بیشتری از نفتکشها را برای مسیر منطقه فراساحلی سنگاپور به چین به کار گیرند. همچنین این موسسه اعلام کرده است در پی سقوط دولت بشار اسد در سوریه، انتظار میرود محمولههایی که پیشتر به سوریه صادر میشد به سمت چین هدایت و قدرت چانهزنی پالایشگاههای چینی تقویت شود. بنا بر اعلام کپلر، مشخص نیست حجم صادرات محمولههای نفتی کاهش یافته یا میعانات گازی؛ زیرا به علت بحران ناترازی گاز در کشور، گمانهزنیها درباره کاهش صادرات میعانات برای بهکارگیری آنها در داخل کشور بالا گرفته است.
منطقه خارج از محدودیتهای بندری یا به بیان دقیقتر Eastern-Outside-Port-Limits) EOPL)، یک اصطلاح دریانوردی است و به موقعیتی در خارج از محدوده بندرهای شرقی و منطقهای فراساحلی نزدیک سنگاپور اشاره دارد. این مناطق در آبهای بینالمللی قرار دارند و معمولا خارج از مرزهای رسمی کشورها هستند. در این مناطق، کشتیها میتوانند به صورت قانونی بدون ورود به بندرهای مشخص، فعالیتهایی مانند انتقال محموله، تخلیه، بارگیری و ذخیرهسازی انجام دهند.
این موقعیتها در تجارت نفت نقش کلیدی دارند، زیرا میتوانند برای دور زدن تحریم به کار گرفته شوند و برخی کشورها از این مناطق برای جلوگیری از ردیابی محمولههای نفتی استفاده میکنند. در اینجا، به منطقهای در آبهای شرقی خارج از محدوده بندری اشاره دارد که برای ذخیرهسازی و انتقال نفت خام در تجارت با چین استفاده میشود. همچنین نفتکشهای غیرفعال یا همان Idled، به نفتکشهایی اطلاق میشود که به دلیل نبود محموله، محدودیتهای تجاری، تحریمها و... به حالت غیرفعال درآمده و در دریا یا بنادر منتظر میمانند. طبق این گزارش، کاهش صادرات نفت به افزایش تحریمها نسبت داده شده است؛ موضوعی که نشان از کاهش درآمد نفتی ایران دارد. با این حال مشخص نیست که چرا با توجه به آمار مبنی بر ردیابی کشتیها و نفتکشهای ایران، این موضوع از سوی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران رد شده است.