اقتصاد بد چه تاثیری بر سلامت روان مردم ایران دارد؟
تاثیر اقتصاد بر سلامت روان در همه دنیا و کشورهایی که اقتصاد با تورم بالا دارند دیده می شود و این تنها به ایران محدود نیست! با این حال روانشناسی تاکید زیادی بر کم کردن تاثیرات مخرب اقتصاد بر سلامت روان افراد دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.
بررسی رابطه اقتصاد و سلامت روان افراد
علاوه بر شواهد فزایندهای که نشاندهنده تأثیرات اقتصادی قابل توجه بیماریهای روانی است و همچنین شناخت رو به رشد از تأثیراتی که شرایط اقتصادی میتواند بر سلامت روان داشته باشد، دولتها و سایر نهادهای بودجهدار تأکید بیشتری بر دادههای اقتصادی برای حمایت از تصمیمات خود دارند.
در اینجا بررسی میکنیم که چگونه ارزیابی اقتصادی (شامل تحلیل هزینه-اثربخشی، تحلیل هزینه-فایده و تکنیکهای مرتبط) میتواند شواهدی را برای اطلاعرسانی در توسعه استراتژیهای سیاست سلامت روان ارائه دهد و برخی از پیامدها طی درمان یا مراقبت را شناسایی کند که برای ارائهدهندگان خدمات و نهادهای تأمین مالی مرتبط است. ما بهروزرسانی و نگاهی به شواهد اقتصادی مرتبط با سلامت روان را با استفاده از بینش طول عمر ارائه میدهیم و هزینهها و نتایج را تحلیل میکنیم تا بر روی مجموعهای از مسائل فوری روشنایی بیفکنیم. 30 سال گذشته شاهد رشد سریع در اقتصاد سلامت روان بوده است، اما شکافهای عمدهای در دانش باقی مانده است. در طول عمر، شواهد واضحتری در زمینههای شناسایی و درمان افسردگی؛ کاهش ریسک مشکلات سلامت روان در دوران کودکی و نوجوانی؛ افزایش درمان، بهویژه رواندرمانی، برای افسردگی؛ مداخلات زودهنگام مبتنی بر جامعه و حمایت از اشتغال برای روانپریشی و تحریک شناختی و مداخلات چندجزئی برای مراقبان وجود دارد. از این بحث، چالشهای اصلی که هنگام تلاش برای استخراج شواهد از تحقیقات و ترجمه آن به توصیههای سیاستی یا عملی با آنها مواجه هستیم را استخراج میکنیم و از آنجا به پیادهسازی واقعی در زمینه بهبود درمان و مراقبت میرسیم.
شرایط بد اقتصادی چه بیماری هایی را به همراه دارد؟
بیماریهای روانی مانند:
- افسردگی
- انواع استرس و اضطراب ها
- ایجاد وسواس
- افکار منفی و مخرب
نتیجه زندگی در کشوری با اقتصاد مخرب و ناپایدار است.
استرس را معمولا به عنوان فشار روانی و یا عاطفی ناشی از شرایط نامساعد تعریف می کنند که اکثر افراد دچار این وضعیت هستند. فارغ از اینکه اصلا استرس چیست، مطالعات نشان داده است که ۳۳ درصد از بزرگسالان در معرض سطوح بالایی از نگرانی قرار دارند. نشانه های استرس شدید در افراد با نشانه هایی همراه است که تشخیص آن را راحتر تر می کند. (منبع نقل قول)
به همین دلیل بیشتر مردم در این کشورها نشانه هایی از استرس و تشویش ذهنی دارند.
اقتصاد سلامت روان و اهمیت آن
اقتصاد سلامت روان در چند دهه اخیر به سرعت توسعه یافته است. از « عصر معصومیت» اولیه، که به نظر میرسید جامعه تحقیقاتی شناخت کمی از کمبود منابع دارد، به مرحلهای از « انتقاد لجام گسیخته» که اقتصاد را به عنوان یک نقش مشروع در ارزیابی درمان و مراقبت رد کرد، این حوزه به وضوح پیشرفت کرده است.
شاید یک دوره «استفاده بدون تمایز» وجود داشته باشد که بدون توجه به روششناختی، دادههای با کیفیت پایین و تعمیمهای شتابزده مشخص میشود، اما اکنون (حداقل در برخی کشورها) پیشرفتهایی در جهت توسعه سازندهتر سوالات و پاسخهای قویتر حاصل شده است. از نظر اعداد، مجموع گزارشهای مربوط به ارزیابی اقتصادی مراقبت و درمان سلامت روان از حدود 100 گزارش در سال 1999 به بیش از 4,000 گزارش در سال 2019 افزایش یافته است.
تغییرات در اقتصاد سلامت روان بسیار بیشتر از آن چیزی است که صرفاً با این اعداد نشان داده میشود. توسعهها، به عنوان مثال، با تغییر تمرکز تحقیقات و علاقه نشریات از صرفاً نمایش اعداد هزینه بیماری (COI) به بحثی دقیقتر درباره یافتههای ارزیابیهای هزینه-اثربخشی و سایر ارزیابیهای اقتصادی نشان داده میشوند. همچنین تقاضاهای گستردهتری برای اقتصاد وجود دارد که نه تنها به واسطه منافع تجاری (مانند شرکتهای داروسازی) یا الزامات صرفهجویی در هزینه (مانند دولتها) بلکه به دلیل نیاز به اطلاعرسانی در مورد طیف وسیعی از تصمیمات استراتژیک، بالینی، پیشگیرانه، خرید و مبتنی بر فرد ایجاد شده است. دادههای بهتری برای استفاده در ارزیابیهای اقتصادی و تحقیقات مرتبط در دسترس است، از جمله دادههای مربوط به گروههای تولد، نظرسنجیهای اپیدمیولوژیک بیشتر و جامعتر، آزمایشهای بالینی با اجزای اقتصادی گنجانده شده و سوابق اداری ارائهدهندگان یا خریداران.
همچنین روشهای ارزیابی بهتری وجود دارد. پرفروشترین کتاب در زمینه ارزیابی اقتصادی سلامت از سال 1987 تا کنون چهار ویرایش را پشت سر گذاشته و اندازه آن بیش از دو برابر شده است و بسیاری از تحولات در این حوزه را در بر میگیرد.
توسعه قابل توجه دیگری شامل گنجاندن نتایج مختلف، مانند نتایج برای زوجها و اعضای خانواده و رفاه بوده است و همچنین بررسی انتقادیتری از اعتبار سنجیهای سالهای زندگی بر اساس کیفیت (QALY) صورت گرفته است. مهمتر از همه، در سالهای اخیر، یافتههای ارزیابیهای اقتصادی تأثیرات بیشتری داشتهاند و اکنون فرصتهای فزایندهای برای بهکارگیری شواهد اقتصادی به منظور ترویج تغییر در سیاست یا عمل سلامت روان در بسیاری از کشورها وجود دارد.
این تحولات نیازمند بازنگری و تأمل در زمینه اقتصاد سلامت روان است. با وجود پیشرفتهای امیدوارکننده، هنوز شکافهای بزرگی در شواهد مربوط به جنبههای اقتصادی بسیاری از درمانها و مراقبتهای سلامت روان وجود دارد. همچنین، شواهد بهطور نامتوازن در سطح جهانی توزیع شده و انتقال آنها به آرامی در سیستمهای مراقبت بهداشتی، اجتماعی و سایر سیستمهای مرتبط انجام میشود.
ارتباط اقتصاد و سلامت روان افراد جامعه
اقتصاد و سلامت روان به روش های متعددی درهم تنیده شده اند. ما با بحث در مورد چرایی ارتباط اقتصاد با سلامت روان، و تعیین انواع اصلی ارزیابی اقتصادی مناسب برای مداخلات و پیامدهای آن ها شروع می کنیم. شواهد با توجه به نیازهای سلامت روان توسط نکاتی در مورد دوره زندگی و دسته بندی های تشخیصی اختلالات روانی، رفتاری یا رشد عصبی تنظیم می شوند. این امر نشان دهنده ساختار این است که چگونه اغلب این شواهد در حال حاضر موجود و سازمان یافته هستند، و در استفاده از این رویکرد ما لزوما به اعتبار مقوله های تشخیصی اشاره نمی کنیم، زیرا این موضوع فراتر از دامنه این بررسی است. ما خلاصه ای مختصر و نه جامع از این پایگاه دانش، ترسیم طیف وسیعی از مسائل و شناسایی چالش ها و راه حل های بالقوه در سطوح روش شناختی، سیاستی و عملی ارایه می دهیم. در کل، خوانندگان به مطالعه بیشتر و مقالات مروری اخیر برای موضوعات خاص هدایت خواهند شد.
با وجود رشد سریع در هزینه - اثربخشی و مطالعات مرتبط در سال های اخیر، با این حال برخی حوزه ها هنوز کشف نشده مانده اند. ما با ذکر برخی از این شکاف ها، و با بحث گسترده تری از چالش های اصلی که اغلب هنگام تلاش برای حرکت از شواهد اقتصادی تجربی به توصیه هایی برای سیاست استراتژیک و برای اقدام بالینی پدیدار می شوند، نتیجه گیری می کنیم. ما همچنین چند پاسخ احتمالی به این چالش ها را مطرح کردیم.
با وجود رشد سریع در مطالعات هزینه-اثربخشی و مرتبط در سالهای اخیر، برخی حوزهها همچنان کشف نشده باقی ماندهاند. ما با اشاره به برخی از این شکافها و بحثی وسیعتر درباره چالشهای اصلی که معمولاً هنگام تلاش برای انتقال شواهد اقتصادی تجربی به توصیههایی برای سیاستهای استراتژیک و اقدامهای بالینی بروز میکنند، نتیجهگیری میکنیم. همچنین چند پاسخ ممکن به این چالشها را مطرح میکنیم.
چرا اقتصاد مهم است؟
از یک سو، تاثیر عظیم بیماری روانی بر اقتصاد از طریق پیامدهای مخرب آن، مانند از دست دادن بهره وری و استفاده سنگین تر از منابع برای درمان به طور فزاینده ای با کمک مطالعات بار بیماری و هزینههای بیماری (COI) شناخته می شود. مورد دوم هزینه های مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شده توسط یک وضعیت را جمعآوری میکنند. این پیامدهای شخصی و اقتصادی می تواند کل مسیر زندگی را تحت تاثیر قرار دهد و به خانواده و تاثیرات اجتماعی گسترده تر سرازیر شود.
در سال ۲۰۱۱، مجمع جهانی اقتصاد پیش بینی کرد که تا سال ۲۰۳۰، بیماری های روانی بیش از نیمی از بار اقتصادی جهانی مربوط به بیماری های غیرواگیر را به خود اختصاص خواهند داد که معادل ۶ تریلیون و ۵۰۰ دلار است.
از سوی دیگر، زیان اقتصادی با احتمال بیشتر بیماری روانی، احتمالا از طریق قرار گرفتن بیشتر در معرض عوامل خطر (به عنوان مثال، محرومیت اجتماعی) و دسترسی ضعیف تر به عوامل حفاظتی یا مارپیچ رو به پایین پیچیده همراه است. انجمن روان پزشکی اروپا به تازگی براساس بررسی ۳۵۰ مقاله، راهنمایی هایی را در مورد سلامت روان و بحران های اقتصادی در اروپا منتشر کرده است که بر نیاز به رویکردهای سیاسی برای مقابله با تاثیرات پیچیده و قابل توجه تاکید می کند.
با توجه به اینکه منابع محدود هستند و هدف از آن بهبود سلامت و رفاه است، تحلیلهای اقتصادی به همراه شواهد اثربخشی برای تصمیمگیرندگان ضروری است تا بهترین گزینهها را برای استفاده از منابع موجود شناسایی کنند.
در برخی کشورهای با درآمد بالا، ارزیابی اقتصادی اکنون تقریباً به یک جزء الزامی در هر ارزیابی در تحقیقات خدمات بهداشتی تبدیل شده است. به عنوان مثال، در بریتانیا، مکانیزمهای ارزیابی فناوری سلامت نیاز به ارزیابی رسمی هزینه-اثربخشی دارند تا اطلاعات لازم برای بازپرداخت و پوشش بیمه را فراهم کنند و همچنین راهنماهای بالینی مانند آنهایی که توسط مؤسسه ملی سلامت و مراقبت عالی بریتانیا صادر میشوند، توسعه دهند.
راهکاری برای حفظ سلامت روان در دوران بد اقتصادی وجود دارد؟
مردم ایران عادت کرده اند تحت هر شرایط از قدرت خرید خود در برابر افزایش نرخ دلار محافظت کنند. خرید طلا، دلار و ارزهای دیجیتال کاری است که عموم مردم انجام می دهند. عده ای هم زمین بازی را عوض کرده و مهاجرت می کنند که این رویه موافقین و مخالفین زیادی دارد. در هر صورت باید کاری کنید که به آزادی مالی رسیده و نگرانی بابت آن نداشته باشید. سعی کنید دانش مالی خود را افزایش دهید، مطالعه کنید و راه های جدید سرمایه گذاری حتی در دوران بد اقتصادی را آموزش ببینید.
یادتان باشد سلامت روان سرمایه شماست، نباید آن را قمار کنید! در مورد موضوعات مرتبط با سلامت روان مطالعه کنید تا حتی در دورانی که دیگران نگران ارزش پول خود هستند شما با سرمایه گذاری درست در موضوعات مالی و دانش قابل اتکا در مورد کارکرد ذهن در آرامش باشد.