ژئوپلیتیک بحران، موقعیت ژئوپلیتیک، ژئوپلیتیک منطقه و... ترکیبات واژگانی است که بارها در متونِ غالبا سیاسی و بینالمللی به آن برخوردهایم. در ذهن اغلب مردم، «ژئوپلیتیک» مفهومی دربردارنده نوعی اهمیت و مزیت ذاتی برای کشورها است به این معنا که هر کشوری دارای موقعیت ژئوپلیتیک است یعنی تواناییهای زیادی برای پیگیری اهداف و منافع ملی دارد.معنای واقعی ژئوپلیتیک اما سیاستِ جغرافیایی است یعنی همه تاثیراتی که جغرافیای یک منطقه بر رفتار و سیاست کشور یا کشورهای آن منطقه برجای گذارد. در تعریف ژئوپلیتیک گفته میشود که این مفهوم در سیاست خارجی کشورها رفتار سیاسی یا تواناییهای نظامی و امنیتی واحدهای ملی را برحسب مختصات محیط طبیعی توضیح میدهد و حتی پیشبینی میکند. بر اساس این رویکرد، ژئوپلیتیک با درجات مختلف بیانگر تاثیر جغرافیا بر امور تاریخی و سیاسی است. نقد تاریخی و نقادانه ژئوپلیتیک، یک وظیفه بسیار مهم است. ژئوپلیتیک باید گذشته خود را بپذیرد و طبیعت گفتمان خویش را بیازماید. حال سوالی که مطرح میشود این است که بخش معدن چقدر از مبحث ژئوپلیتیک استفاده کرده است. در همین زمینه گفتوگویی با دو تن کارشناس معدن و فعال اقتصادی داشتیم که در ادامه میخوانید:
اثرگذاری معدن بر بخش ژئوپلیتیک جهان
آرمان ابطحیان، کارشناس معدن در گفتوگو با «روزگار معدن» در مورد موضوع یاد شده اظهار کرد: ژئوپلیتیک و درگیری های جهانی نقشی حیاتی در شکل دادن به آینده هر صنعت از جمله معدن فلز دارند. در حال حاضر، بسیاری از درگیری های جهانی همچنان بر روابط بین المللی و در دسترس بودن مواد خام و همچنین قیمت فلزات و حمل و نقل تأثیر می گذارد. درگیریهای طولانیمدت یا مناطق بیثبات میتوانند عرضه را مختل کنند و منجر به قیمتهای بالاتر یا حتی کمبود شوند. بی ثباتی سیاسی در یک منطقه خاص نیز ممکن است بر ثبات نیروی کار تأثیر بگذارد. از این رو، درک و برنامه ریزی برای چشم انداز ژئوپلیتیک برای رشد کسب و کار بسیار مهم است.متعادل کردن هزینه ها و بهره وری یک اقدام سخت در صنعت معدن فلز است. در واقع، عملیات معدنی شامل هزینه های سنگین، از نیروی کار گرفته تا مصرف انرژی است. اینها باید با استخراج و فرآوری کارآمد مواد معدنی جبران شوند. با این حال، فرصتی برای صرفه جویی در هزینه در بازیافت آهن وجود دارد. در تمایز بین بازیافت آهن سنگین و سبک، اولی ممکن است منجر به خروجی بالاتر و در عین حال هزینه های بالقوه بالاتر به دلیل تجهیزات و مواد سنگین تر باشد. از سوی دیگر، بازیافت آهن سبک ممکن است به هزینه کمتری نیاز داشته باشد و در عین حال بهره وری را بهبود بخشد.وی ادامه داد: مانند سایر صنایع، یک زنجیره تامین با عملکرد روان در معدن بسیار مهم است. با این حال، مملو از چالش هایی مانند تقاضای نوسان دار، کمبود مواد یا موانع در شبکه های حمل و نقل است. در نتیجه، اختلالات به راحتی می توانند هزینه ها را چند برابر کنند و تحویل را به تاخیر بیندازند. علاوه بر این، در دسترس بودن محدود مواد خام یا خرابی های پیش بینی نشده در مسیرهای تحویل ممکن است کابوسهای لجستیکی و از دست دادن درآمد ایجاد کند. بنابراین، ضروری است که کسبوکارها استراتژیهای زنجیره تامین قوی ایجاد کنند که بتواند تغییرات و عدم قطعیتهای بازار را تطبیق دهد.امروزه زندگی به مراتب پیچیدهتر از چیزی است که در قرن گذشته یا قرنهای پیشین، مردم، مسوولان و حکمرانان در آن زندگی میکردند یا مشغول اداره آن بودند. از این رو، توجه به بخشهایی که آثار پنهانی بر اقتصاد به عنوان اصلیترین مولفه موثر بر «قدرت ملی» کشورها دارند، بیش از پیش در مرکز توجه قرار گرفته است. یکی از بخشهای مغفولمانده، منابع معدنی و آثار اقتصادی و فرااقتصادی آن است که امروزه نیز رفتهرفته درحال اثرگذاری عمیقتر بر جنبههای ژئوپلیتیکی جهان است.در واقع امروزه، ژئوپلیتیک عامل مهمی بر عرضه پایدار مواد معدنی حیاتی برای صنایعی است که نقش تعیینکنندهای در اقتصاد کشورها و به تبع آن، در اقتصاد جهانی دارند، و برعکس. براساس «گزارش جهانی ریسک» که توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر شد، ریسک ژئوپلیتیکی همواره یکی از پنجخطر مهم تاثیرگذار بر «توسعه جهانی» بوده که سبب بروز تغییرات جدید در الگوهای ژئوپلیتیکی شده است. تحتتاثیر الگوی عرضه و تقاضای منابع جهانی و تکامل الگوی رقابت، سیستم حاکمیت جهانی منابع استراتژیک در روند تکامل مستمر قرار دارد. از طرف دیگر، رویدادهای شدید ژئوپلیتیکی به رهبری دولتها نیز دائم زنجیره تامین سیستم منابع جهانی را تحتتاثیر قرار میدهد.نقش کشورهای توسعهیافته و اقتصادهای قدرتمند مانند ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا، ژاپن و حتی برخی اقتصادهای نوظهور در زمینه تامین منابع معدنی، بهویژه در حوزه تامین عناصر کمیاب که نقش محوری در تکنولوژیهای نو و صنایع هایتک ایفا میکنند، به عرصهای برای بازیگری در اقتصاد جهان و زورآزماییهای ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. منابع معدنی حیاتی از نظر جغرافیایی در چند کشور و منطقه خاص متمرکز شدهاند. در سال ۲۰۲۲، ذخایر جهانی کبالت (که در بسیاری از آلیاژها و سوپرآلیاژها برای ساخت قطعات در موتور هواپیما، توربین گاز، فولادهای پرسرعت، آلیاژهای مقاوم در برابر خوردگی و... کاربرد اساسی دارد) حدود ۶/ ۷میلیون تن برآورد شده که عمدتا در کنگو، استرالیا و کوبا متمرکز است و ۷۱درصد از ذخایر جهانی کبالت را تشکیل میدهد.
جهان به سمت انرژی پاک
همچنین برآوردهای سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که ذخایر اثباتشده جهانی نیکل بیش از ۹۵میلیون تن است که عمدتا در اندونزی، استرالیا و برزیل متمرکز شده است و مجموعا ۶۱درصد کل ذخایر جهانی را تشکیل میدهد. ذخایر اثباتشده لیتیوم جهانی نیز حدود ۲۲میلیون تن برآورد شده که عمدتا در شیلی، استرالیا و آرژانتین متمرکز شده است و ۲/ ۳درصد از ذخایر لیتیوم در «مثلث لیتیوم» امریکای لاتین قرار دارد. این عنصر ارزشمند به قدری برای صنایع، بهویژه صنایع الکترونیکی هوشمند و خودروهای نسل جدید حائز اهمیت است که برآورد میشود برای تولید ۲۰میلیون خودرو، «تسلا» بهتنهایی به حجمی بیشتر از کل لیتیوم و گرافیت طبیعی تولیدشده در سال گذشته نیاز دارد.آمارهای جهانی نیز در افزایش اهمیت و ضرورت توجه به عناصر کمیاب معدنی بیتاثیر نبودهاند. گزارش ۲۰۲۰ بانک جهانی نشان میدهد که تولید مواد معدنی مانند لیتیوم، کبالت، نیکل و گرافیت تا سال ۲۰۵۰ نزدیک به ۵۰۰درصد افزایش خواهد یافت تا تقاضای رو به رشد برای فناوریهای انرژیهای پاک را برآورده کند. در همین راستا، آژانس بینالمللی انرژی همچنین در سال ۲۰۲۲ اشاره میکند که تقاضای سیستم انرژی جهانی برای مواد معدنی حیاتی میتواند تا سال ۲۰۴۰، ششبرابر شود.تا سال ۲۰۵۰، بیشتر رشد تقاضای جهانی انرژی از طریق انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای انرژی پاک حاصل میشود که به نوبه خود باعث رشد تصاعدی تقاضای جهانی برای مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم، کبالت، نیکل و عناصر نادر خاکی (مانند مونازیت، زیرکن، آلانیت، بایدلیت و...) خواهد شد. رشد سریع تقاضا برای منابع معدنی حیاتی، مفهوم ریشهدار کمبود منابع را در عصر جدید تقویت کرده و کشورها را بر آن داشته است تا به امنیت عرضه فرامرزی منابع معدنی توجه بیشتری داشته باشند.
درست به همین دلیل است که مناقشات ژئوپلیتیکی مربوط به تامین منابع معدنی کمیاب نیز مدتی است که برجستهتر شده و اثرات ژئوپلیتیکی آنها هر روز بیش از پیش در حال افزایش است. بنابراین، توجه به ویژگیهای ریسک ژئوپلیتیکی و روند توسعه بهرهبرداری از منابع فلزی حیاتی و شناسایی عوامل خطر ژئوپلیتیکی که ممکن است بر منابع حیاتی تاثیر بگذارد ضروری مینماید. این ریسک، با خود آثاری به همراه خواهد داشت که چهار مورد از مهمترین آنها را میتوان به شکل زیر دستهبندی کرد:
۱. برخی از منابع معدنی حیاتی، از نظر جغرافیایی در چند کشور و منطقه خاص متمرکزند و بهراحتی چند کشور آنها را کنترل میکنند. بر همین مبنا، بازارهای مواد معدنی حیاتی در برابر نفوذ ژئوپلیتیک آسیبپذیرند و ممکن است در خطر اختلال در زنجیره تامین قرار گیرند.
۲. رشد سریع نیاز به مواد معدنی حیاتی در صنایع و متعاقب آن اقتصاد، تغییر شکل الگوی ژئوپلیتیکی منابع معدنی استراتژیک جهان را تسریع خواهد کرد. آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA) و آژانس بینالمللی انرژی (IEA) نیز در این زمینه تاکید کردهاند که تامینکنندگان برخی از منابع معدنی حیاتی مانند لیتیوم، کبالت، نیکل و عناصر نادر خاکی میتوانند با قطع عرضه عناصر حیاتی، اهرمهای ژئوپلیتیکی جدیدی بهدست آورند.
۳. رقابت بین چین و ایالاتمتحده در مواد معدنی حیاتی در آینده شدیدتر خواهد شد. چین و ایالاتمتحده بهشدت به ۱۱نوع مواد معدنی وارداتی اتکای قابلتوجهی دارند که زمینههای بروز تنش را بیشتر میکند. در آینده، دو کشور احتمالا با نبردهای شدید برای منابع در امریکای جنوبی، افریقا و مناطق دیگر روبهرو خواهند شد؛ اگرچه کماکان به همکاری پایدار ادامه خواهند داد.
۴. خطر ژئوپلیتیکی منابع معدنی حیاتی چین هنوز نسبتا بالاست و ثبات بازار آن در برابر پوپولیسم جهانی، حمایتگرایی تجاری و ملیگرایی منابع آسیبپذیر است. از طریق تجزیه و تحلیل توزیع جهانی و الگوی ژئوپلیتیکی مواد معدنی فلزی حیاتی، مشخص میشود که عرضه پایدار کشورهای صادرکننده و استراتژی ژئوپلیتیکی هر کشور به پیشنیاز مهم برای تامین مواد معدنی حیاتی تبدیل خواهد شد.
پایان یکهتازی چین در عناصر حیاتی
بهرام شاه ویسی کارشناس معدن در گفتوگو با «روزگارمعدن» در مورد موضوع یاد شده اظهار کرد: از ژئوپلیتیک برای درک محدودیتها و مزایایی که جغرافیا به یک کشور و تصمیمات سیاسی، فناوری و اقتصادی آن اعمال میکند، استفاده میکنیم. این امر عناصر و قدرتی را که ترکیبات مختلفی از پروتونها، نوترونها و الکترونها میتوانند در دنیای اطراف ما اعمال کنند را بررسی میکند.
این عناصر کمیاب درحالحاضر برای بخش دفاعی جهان بسیار مهم هستند، اما استخراج، فرآوری و ترکیب آنها در سالهای آینده با شدت بیشتری بر پویایی ژئوپلیتیک تأثیر میگذارد، زیرا جهان به سمت منابع انرژی جدید و تحول در حملونقل به پیش میرود. طولی نمیکشد که چین از انحصار تقریبی خود در این بازار بهره خواهد برد، اما در نهایت افزایش تقاضای داخلی، کنترل آن را محدود کرده و تنوع تولید را ایجاد میکند.عناصر کمیاب خصوصیاتی دارند که آنها را به موارد خاص و بازارهای خاص مربوط میکند. از نورپردازی و اپتیک گرفته تا نمایشگرهای الکترونیکی، آهنرباها و سیستمهای هدایتی که نیاز هر کدام یک عنصر متفاوت یا ترکیب متفاوتی از عناصر است.چین تقریباً یک سوم ذخایر جهان از عناصر نادر زمین را در خود جای داده است و اخیراً به تسلط در این بخش رسیده است.
چین در دهه ۱۹۶۰ ذخایر جدیدی را کشف کرد و تا اوایل دهه ۱۹۹۰ از امریکا در این زمینه سبقت گرفت. چین از منابع و معادن زیادی برخوردار است و با کنترل مراحل پردازش، انحصار خود را در تأمین جهانی این عناصر بهدست آورده است و این کنترل خطر عرضه جهانی را به همراه دارد. در سال ۲۰۱۰ هنگامی که چین به طور ناگهانی صادرات عناصر خاکی کمیاب، نمک و فلزات را به ژاپن به عنوان مصرفکننده اصلی متوقف کرد، این امر برای ژاپن بسیار گران تمام شد. ایالات متحده نیز که بسیاری از محصولات نهایی که ژاپن با عناصر کمیاب تولید میکند را وارد میکند، تأثیرات ثانویه آن را احساس کرد.
گرچه این ممنوعیت موقتی بود اما موجهای شوک را به جامعه جهانی ارسال کرد و کشورها و تولیدکنندگان را وادار به تلاش برای یافتن، توسعه یا بازگشایی منابع جایگزین عناصر کمیاب کرد.ایالات متحده که در فن آوری دفاعی خود بسیار به چین متکی بود، پروندهای در سازمان تجارت جهانی علیه چین راهاندازی و موفق شد در سال ۲۰۱۵ تعرفه صادراتی پکن را بر روی عناصر کمیاب حذف کند. اما در سالهای پس از ممنوعیت صادرات به ژاپن، سایر نقاط جهان در جستوجوی منابع عرضه خارج از چین برامدند.
استرالیا توانست تولید عناصر کمیاب سبک را از طریق پردازش جدید در مالزی توسعه دهد و امریکا نیز معدن مولی کورپ خود را بازگشایی کرد.