۱۰ چالش و دغدغه در صنعت فولاد کشور
صنعت فولاد ایران بهعنوان یکی از ارکان حیاتی اقتصاد کشور، با وجود ظرفیتهای گسترده معدنی و تکنولوژیک، در مسیر تحقق اهداف بلندمدت خود فضای روشنی متصور نیست. این صنعت با وجود آگاهی به مشکلاتی همچون فرسودگی زیرساختها، ناترازی انرژی، کمبود نیروی انسانی متخصص، ناهماهنگی ها،تحریم، مصلحت اندیشی، عدم سرمایه گذاری، فرار نخبگان، عدم تمرکز، قوانین دست و پا گیر، عدم ارتباط با تکنوازی به روز و قطع ارتباطات جهانی و ضعف در زنجیره تأمین و… هنوز نتوانسته راهحلهای مؤثر و جامع برای برطرف کردن این چالشها پیدا کند.
چرا با وجود شناسایی مشکلات صنعت فولاد ایران و حتی با دانستن راه حل، در درمان آنها ناکام ماندهایم؟
صنعت فولاد ایران بهعنوان یکی از ارکان حیاتی اقتصاد کشور، با وجود ظرفیتهای گسترده معدنی و تکنولوژیک، در مسیر تحقق اهداف بلندمدت خود فضای روشنی متصور نیست. این صنعت با وجود آگاهی به مشکلاتی همچون فرسودگی زیرساختها، ناترازی انرژی، کمبود نیروی انسانی متخصص، ناهماهنگی ها،تحریم، مصلحت اندیشی، عدم سرمایه گذاری، فرار نخبگان، عدم تمرکز، قوانین دست و پا گیر، عدم ارتباط با تکنوازی به روز و قطع ارتباطات جهانی و ضعف در زنجیره تأمین و… هنوز نتوانسته راهحلهای مؤثر و جامع برای برطرف کردن این چالشها پیدا کند.
در این راستا، به گفتگویی با مهدی کفایت نشستیم تا دلایل این ناکامیها را بررسی کنیم.
شکاف میان شناسایی مشکلات و اجرای راهحلها
مهدی کفایت در ابتدا به یکی از اصلیترین دلایل ناکامی صنعت فولاد ایران اشاره کرد: اگرچه مشکلات صنعت فولاد بهخوبی شناسایی شده است، اما هنوز اجرای راهحلهای جامع و عملی برای حل این مشکلات به درستی پیگیری نمیشود. بسیاری از چالشها بهویژه در زمینه فرسودگی زیرساختها، ضعف در زنجیره تأمین و وابستگی به واردات مواد اولیه شناخته شده، اما اقدامات جدی در رفع آنها مشاهده نمیشود. در صنعت فولاد، شکاف میان شناسایی مشکلات و اجرای راهحلها به دو دلیل اصلی بازمیگردد: نقص در هماهنگی اجرایی و مقاومتهای ساختاری. نتایج تحقیقات نشان میدهد که برای دستیابی به راهحلهای مؤثر، لازم است که میان نهادهای دولتی، خصوصی و صنعتی هماهنگی بهتری وجود داشته باشد. در غیر این صورت، راهحلها یا اجرا نمیشوند یا بهطور ناقص به مرحله عمل میرسند.
سیاستزدگی و مصلحتاندیشی در تصمیمگیریها
کفایت همچنین به سیاستزدگی و مصلحتاندیشیهای کوتاهمدت در فرآیند تصمیمگیریهای صنعتی اشاره کرد: در بسیاری از موارد، تصمیمات اقتصادی و صنعتی در سطح کلان بهجای اتکا بر علم و دادههای دقیق، تحت تأثیر مصلحتهای سیاسی و گروهی قرار میگیرد. این امر باعث میشود که برنامهریزیهای کوتاهمدت بر تصمیمگیریهای استراتژیک غلبه کنند و از تحقق اهداف بلندمدت جلوگیری شود. نقص در اتخاذ تصمیمات استراتژیک و تمرکز بر مسائل فوری بهجای نگرش درازمدت، مانع از اجرای مؤثر راهحلها در صنایع کلیدی مانند فولاد میشود. در واقع، سیاستزدگیهای کوتاهمدت میتوانند به تحریف مسیر توسعه پایدار منجر شوند.
نقش ناکافی انجمنهای صنعتی و ضعف در ارتباطات
انجمنهای صنعتی که بهعنوان پل ارتباطی میان دولت و صنعت باید نقش حیاتی ایفا کنند، در ایران نتوانستهاند عملکرد مؤثری داشته باشند. کفایت در این زمینه توضیح داد: انجمنها بهجای تمرکز بر مسائل علمی و استراتژیک، تحت تأثیر منافع گروهی و تصمیمات لحظهای قرار دارند. این ضعف باعث میشود که آنها نتوانند نقش خود را بهطور مؤثر ایفا کنند. ضعف در ساختارهای انجمنها و وابستگیهای سیاسی مانع از توانمندی آنها در پیشبرد مسائل استراتژیک و حل مشکلات اساسی صنعت فولاد میشود. این نهادها باید توانایی تحلیل علمی و ایجاد اجماع بین نهادهای دولتی، خصوصی و علمی را داشته باشند تا بهطور مؤثر به حل بحرانها کمک کنند.
غفلت از علم و فناوری بهعنوان عامل پیشرفت
یکی از مشکلات بزرگ صنعت فولاد ایران، غفلت از علم و فناوری است. کفایت در این خصوص بیان کرد: در حالی که کشورهای پیشرفته در صنعت فولاد به تحقیق و توسعه (R&D) و بهکارگیری فناوریهای نوین توجه ویژه دارند، در ایران این مسائل بهطور جدی پیگیری نمیشود. متأسفانه، علم و فناوری در صنعت فولاد ما بهعنوان یک عامل کلیدی برای رشد و ارتقاء کیفیت کمتر مورد توجه قرار میگیرد. سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه در کشورهای پیشرفته منجر به بهبود کیفیت و کاهش هزینهها در تولید فولاد شده است. در مقابل، عدم سرمایهگذاری در R&D و بهکارگیری فناوریهای نوین در ایران باعث عدم رقابتپذیری صنعت فولاد در سطح جهانی شده است.
ناترازی انرژی و هزینههای بالای تولید
ناترازی انرژی یکی از چالشهای جدی صنعت فولاد است که بهطور مستقیم بر هزینههای تولید تأثیر میگذارد. کفایت گفت: صنعت فولاد، نیازمند منابع انرژی پایدار و ارزان است. ناترازی انرژی در کشور بهویژه در بخش تأمین انرژی برای صنایع سنگین باعث افزایش هزینههای تولید شده است. ناترازی انرژی، علاوه بر افزایش هزینهها، توان رقابتی ایران را در بازار جهانی کاهش میدهد. این مشکل در سالهای اخیر بهطور فزایندهای به یکی از موانع اصلی پیشرفت صنعت فولاد تبدیل شده است.
سیاستگذاری نادرست در برگزاری نمایشگاههای صنعتی
کفایت به سیاستگذاری نادرست در برگزاری نمایشگاههای صنعتی اشاره کرد و گفت: در این نمایشگاهها بهجای حمایت از تولیدات داخلی، شرکتهای خارجی، بهویژه چینیها، حضور پیدا کردهاند و محصولات داخلی را با قیمتهای پایینتر از قیمت تمامشده تولید داخل ارائه میدهند. این سیاستها موجب رقابت نابرابر و آسیب به صنعت فولاد ایران شده است.سیاستهای حمایتی نادرست در نمایشگاههای صنعتی میتوانند به رقابت ناعادلانه و ضربه به تولیدات داخلی منجر شوند. بر این اساس، ضرورت دارد که در این رویدادها از حمایت هدفمند از تولیدات داخلی و توسعه بومیسازی حمایت شود تا صنعت فولاد بتواند در رقابت جهانی قدرتنمایی کند.
نیاز به اصلاحات اساسی در صنعت فولاد ایران
مهدی کفایت در پایان به ضرورت اصلاحات بنیادین در صنعت فولاد اشاره کرد و گفت: صنعت فولاد ایران با وجود شناسایی مشکلات، همچنان در اجرای راهحلها با مشکلات جدی روبرو است. برای تحول در این صنعت، لازم است که شکاف میان شناسایی مشکلات و اجرای راهحلها برطرف شود، سیاستگذاریها بهطور علمی و استراتژیک انجام شود و به علم و فناوری بهعنوان یک ابزار کلیدی برای توسعه نگاه شود. اصلاح فرآیندهای مدیریتی، اجرایی و سیاسی، بهبود هماهنگی بین نهادهای مختلف و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه میتواند بهعنوان راهکارهای کلیدی در راستای بهبود وضعیت صنعت فولاد ایران مورد توجه قرار گیرد.
مهدی کفایت
عضو هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری صدرتامین (تاصیکو)