شنبه 15 اردیبهشت 1403 - 04 May 2024
کد خبر: 36386
تاریخ انتشار: 1403/02/04 06:49

بازی کشورهای عربی در ژئوپلیتیک نفتی خلیج‌فارس

اسدالله غلامپور - عضو هیات‌مدیره پتروشیمی مارون
بازی کشورهای عربی در ژئوپلیتیک نفتی خلیج‌فارس

منطقه خلیج‌فارس در قرن گذشته در مرکز توجه جهانی قرار داشته‌است. خلیج‌فارس به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک و منابع غنی هیدروکربنی، نقش کلیدی در تحولات سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان داشته‌است. کشورهای خلیج‌فارس تا حد زیادی بر هیدروکربن‌‌‌‌های خود، به‌ویژه نفت‌ برای دنبال‌کردن فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی که در خدمت منافع ملی آنهاست، تکیه کرده‌اند که در بسیاری از موارد به تنش‌های ژئوپلیتیک با دیگر بازیگران جهانی دامن می‌زند. برای کاهش درگیری‌های منطقه‌ای و جهانی، شناسایی و رسیدگی به عواملی که تکامل و توسعه استراتژی نفت خلیج‌‌‌‌فارس را هدایت می‌کنند، ضروری است. این مقاله سناریوهای آژانس بین‌المللی انرژی و تاثیر موردانتظار آن بر تولیدکنندگان نفت خلیج‌‌‌‌فارس را تحلیل و بر سه کشور تولیدکننده نفت خلیج‌‌‌‌فارس که اعضای اوپک هستند یعنی عربستان‌سعودی، امارات و کویت تمرکز دارد.
جداسازی درآمدهای نفتی از اقتصاد
از آنجا که جداسازی درآمدهای نفتی از اقتصاد در آینده بلندمدت، تحت‌این سناریو محقق نخواهد شد، تولیدکنندگان نفت خلیج‌‌‌‌فارس با همکاری با اعضای اوپک‌پلاس برای حفظ سطوح قیمتی مطلوب ادامه خواهند داد. علاوه‌بر این، کشورهای خلیج‌‌‌‌فارس در ایجاد روابط با چین برای ایجاد فرصت‌هایی برای تنوع اقتصادی پافشاری خواهند کرد. استراتژی بزرگ تحت‌این سناریو را می‌توان به‌عنوان «حفاظت از منافع اقتصادی» توصیف کرد. همان‌طور که گفته شد این مقاله بر سه کشور تولیدکننده نفت خلیج‌‌‌‌فارس که اعضای اوپک هستند یعنی عربستان‌سعودی، امارات و کویت تمرکز دارد، اگرچه هریک از این سه کشور استراتژی انرژی خاص خود را دارند، همه آنها دارای زمینه‌‌‌‌های مشترکی هستند که شامل پولی‌‌‌‌سازی دارایی‌های نفتی برای حمایت از اقتصاد داخلی و حفاظت از منافع ملی آنها است.این استراتژی مشترک به‌طور غیرمستقیم در اجلاس جده برای امنیت و توسعه در عربستان‌سعودی که با همتایان آمریکایی از جمله رئیس‌‌‌‌جمهور جو بایدن در ۱۵ و ۱۶ژوئیه۲۰۲۲ برگزار شد، بیان شد. در این اجلاس، محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی اظهار کرد نگرانی‌های مشترک تولیدکنندگان هیدروکربن خلیج‌‌‌‌فارس در مورد حذف تدریجی نفت از سیستم انرژی و علاقه آنها به کسب درآمد از دارایی‌های نفتی خود وجود دارد.به‌طور کلی، کشورهای خلیج‌‌‌‌فارس ظاهرا در جهت اهداف زیر تلاش می‌کنند: ۱) اتخاذ یک رویکرد متعادل، از طریق انتقال تدریجی و مسوولانه به سمت منابع انرژی پایدارتر و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌ای که از تشدید تورم، بیکاری و مشکلات اجتماعی و امنیتی در عین حفظ انرژی جلوگیری می‌کند. ۲) ادغام فناوری‌های انرژی پاک با سیستم‌های صنعتی هیدروکربنی، ۳)سرمایه‌گذاری در سوخت‌های فسیلی و در عین‌حال تشویق توسعه فناوری‌های انرژی پاک در دو دهه‌آینده. این اهداف پیامدهای سیاستی را آشکار می‌کند که می‌تواند بر امور داخلی و خارجی کشورهای تولیدکننده نفت خلیج‌‌‌‌فارس تاثیر بگذارد. معضل سیاستی که کشورهای حوزه خلیج‌‌‌‌فارس هنوز نتوانسته‌اند آن را حل کنند، این است که چگونه تولید کالاها و خدماتی را که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به بخش هیدروکربن وابسته نیستند، تقویت کنند.
خدمات مستقل از رانت
چالش تنها تولید کالاها و خدمات مستقل از رانت نفت نیست، بلکه تضمین سطح کیفی مورد‌نیاز برای رقابت این کالاها و خدمات در بازارهای بین‌المللی است. با توجه به آب و هوای سخت و کمبود آب در منطقه خلیج‌فارس، کشاورزی بخش قابل‌اعتمادی نیست. تولید می‌تواند یک فرصت باشد، با این حال در دسترس‌بودن اندک نیروی کار ماهر و مواد خام محدود، عملکرد بخش تولید را محدود و رقابت با تولیدکنندگان ارزان‌قیمت در آسیا را دشوار می‌کند.
به‌طور مشابه، توسعه اقتصادهای دانش با فناوری پیشرفته که اکثر کشورهای خلیج‌فارس در برنامه‌های چشم‌انداز خود ذکر کرده‌اند، به‌کارگران بسیار ماهر و امکانات تحقیقاتی نیاز دارد که در حال‌حاضر در منطقه فاقد آن هستند. گزینه تبدیل کشورهای خلیج‌فارس به قطب‌‌‌‌های مالی و تجاری قبلا در دبی محقق شده‌است که با توجه به اینکه تولید نفت دبی در سال‌۱۹۹۱ به اوج خود رسید‌و به اقداماتی که برای تنوع‌بخشیدن به اقتصاد، طراحی شده‌بود، انگیزه اولیه داد، با این حال با توجه به نزدیکی جغرافیایی، داشتن یک ‌‌‌‌هاب مشابه دبی در منطقه ممکن است برای دیگر کشورهای خلیج‌‌‌‌فارس واقع‌‌‌‌بینانه نباشد. می‌توان نتیجه گرفت که کشورهای خلیج‌‌‌‌فارس در کوتاه‌مدت یا میان‌مدت به اقتصاد متنوعی دست پیدا نخواهند کرد که کمتر به نفت وابسته باشد.
چالش حرکت به سمت انتشار کربن‌صفر
 درحالی‌که کشورهای خلیج‌‌‌‌فارس و سایر کشورهای جهان با چالش حرکت به سمت انتشار کربن‌صفر خالص مواجه هستند، سوالاتی در مورد تاثیرگذاری انرژی‌بر رفاه اقتصادی، سیاست و ثبات منطقه‌ای خلیج‌فارس به‌طور کلی مطرح می‌شود. با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک منطقه، تحلیل سیاست‌های انرژی کنونی کشورهای خلیج‌فارس - و همچنین جهت آینده آنها - در چارچوب انتقال انرژی و اهداف خالص صفر ضروری است. در سناریویی که تعهدات جهانی انرژی و آب و هوا به‌موقع برآورده می‌شوند، خلیج‌‌‌‌فارس یک استراتژی نفت انعطاف‌‌‌‌پذیر را دنبال می‌کند و برای افزایش سهم بازار از استفاده غیر‌انرژی از محصولات هیدروکربنی و گسترش سرمایه‌گذاری و مالکیت فناوری‌های انرژی پاک تلاش می‌کند.
ناسیونالیسم عربی
در این دوران، ناسیونالیسم عربی درمیان نخبگان سیاسی و مردم در بالاترین حد خود قرار داشت. اقتصادهای خلیج‌‌‌‌فارس ساده بودند و وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی نداشتند و این منطقه می‌توانست از نفت به‌عنوان ابزاری برای بازتاب ترجیحات سیاسی خود استفاده کند. این دوره نسبتا کوتاه بود و با افزایش جمعیت و اقتصاد، وابستگی به درآمدهای نفتی نیز افزایش یافت. از اواسط دهه‌۱۹۷۰ تا اواسط دهه‌۲۰۱۰، منطقه خلیج‌‌‌‌فارس گرفتار تنش، درگیری و جنگ بود. اقتصادهای مبتنی بر نفت و برنامه‌های اجتماعی پرهزینه، کشورهای حاشیه خلیج‌‌‌‌فارس را وادار کردند تا برای حفاظت از ثبات منطقه‌ای و امنیت ملی خود به بازیگران اصلی جهان، به‌ویژه ایالات‌متحده وابسته باشند، بنابراین راهبرد عمومی‌‌‌‌ مشترک میان کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس «نفت در‌برابر امنیت» بود.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://rouzegaremadan.ir/d/3nryqr