شاید شنیده باشید که بال زدن یک پروانه میتواند در کشوری دیگر طوفان بهپا کند. این موضوع که «اثر پروانهای» نام دارد سنگبنای نظریه آشوب است. براساس این نظریه تغییری هرچند کوچک مثل (بال زدن یک پروانه) در سیستمی بزرگ (مثل جو زمین) میتواند موجب تغییراتی شدید (مثل وقوع طوفان در کشوری دیگر) در آینده شود. بر این اساس میتوان تصور کرد هر نوع آسیب زیستمحیطی که در این گوشه دنیا برای ما اتفاق افتد. کل کره زمین و آحاد بشر را تحتتاثیر قرار میدهد. چون همه ساکن همین یک خانه سبز و آبی هستیم و دود ویرانی آن به چشم همه ما میرود اما پای «زمان» هم در میان است و نباید فراموش کنیم که ما امروز در خط مقدم آسیبهای محیطزیستی ایستادهایم. زمان جبران برای ما رو به پایان است. برای رویارویی با ابر چالش محیطزیستی چارهای جز این نیست که عزمی ملی جزم شود و به این منظور همسویی و همگرایی لازم است. آمایش سرزمین برنامه همگرایی ملی است تا جهتگیری ما از هر نقطهای که هستیم بر یک هدف متمرکز کند. بحرانهای محیطزیستی امروز که حاصل استفاده غیرمنطقی از زمین است، موضوع ارزیابی توان بومشناختی و آمایش کاربریها را بیشازپیش ضروری کرده است. معدن هم که در ارتباط تنگاتنگ با محیطزیست قرار دارد، بیش و پیش از سایر شاخههای صنعت نیازمند بهرهمندی از اطلاعات آمایش سرزمین است. آمایش سرزمین بهینهترین شکل مطالعه است که با توجه به شناخت منابع، شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اقلیمی ـ و بهطورکلی همه موضوعات تأثیرگذار روی جمعیت یک سرزمینـ انجام میشود. بهطور خلاصه آمایش سرزمین دیدگاهی توسعهای است که رویکرد آن تقسیم بهینه ظرفیتهای کشور در میان جمعیت ساکن آن است. برای مثال، ۹۰ درصد جمعیت کل کشور ما در ۴۵ درصد پهنه خاکی این کشور ساکن هستند و ۵۵ درصد دیگر، تنها در ۱۰ درصد این سرزمین ساکن هستند یا اینکه ۸۶ درصد از شاغلان کشور در نیمه غربی و شمالی ایران قرار دارند و کمتر از ۱۳درصد در نیمه شرقی و جنوبی یا ۶۹ درصد برقرسانی در نیمه غربی و شمالی است و ۳۱ درصد در نیمه شرقی و جنوبی. اینها نمونهای از اطلاعاتی است که میتواند تحتالشعاع اطلاعات آمایشی ارائه شود. با همین چند نمونه مشخص میشود که چه اطلاعات مهم و متنوعی از آمایش سرزمین بهدست میآید و دانستن آن تا کجا میتواند به تصمیم گیران کمک کند. آمایش سرزمین در اصل دیدگاه راهبردی حاکمیتها بر پهنه سرزمینی است که بر آن حاکم هستند. این نشان میدهد که متولی اجرای چنین فرآیندی نهادهای حاکمیتی، دولتها و همه ارگانها، سازمانها و نهادهای زیرمجموعه آنها در حوزههای تخصصی است که اطلاعات هریک در قالب لایههای اطلاعاتی یک پنجره واحد تجمیع تا روشن شود در جایجای کشور در موضوعات کلانی مانند آب، برق، معادن، راهها، امنیت و امثال آنچه نقاط ضعف و قوت و چه ویژگیهایی داریم. در سال ۸۳ سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ضوابط ملی آمایش سرزمین را تدوین کرد و به تصویب مجلس هم رسید. درنهایت مقرر شد وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای درگیر با توجه به موضوع، اطلاعات تخصصی موردنظر را کسب کنند و درنهایت در لایههای اطلاعاتی پنجره واحد قرار دهند تا بهعنوان پایگاه دادههای آمایش سرزمین مورداستفاده قرار گیرد. آمایش سرزمین و حوزه معدن و صنایع وابسته، لازم و ملزوم یکدیگر هستند، زیرا صنایعی ازایندست جزو حوزههای مولد و مادر به شمار میروند و سایر حوزهها را تحت تأثیر خود قرار میدهند و صنایع بالادستی بسیاری از فعالیتهای صنعتی در دنیای امروز هستند، بنابراین در این موارد دانستن اینکه در چه نقطهای از کشور به چه میزان از زیرساختهای موردنیاز دسترسی داریم و اینکه چگونه میتوانیم از آن استفاده کنیم، بسیار حائز اهمیت است. برای مثال اگر طرح آمایش سرزمین مناسبی داشتیم، بعضی از کارخانهها فرآوری که آببر هستند را در نواحی خشک و مرکزی ایران برپا نمیکردیم و جانمایی درستتری برای آن انجام میدادیم. پس امروز آمایش سرزمینی در حوزه معدن کمک میکند که بدانیم در چه نقاطی از کشور ظرفیت معدنی داریم و آیا از پیشنیازهای لازم برای بهرهبرداری از معادن برخوردار هستیم یا خیر. کدام منطقه مستعد توسعه است. نقاط قوت و ضعف در حوزه معدن چیست و چگونه باید نیازهای معدنکاری را در هر نقطهای مرتفع کرد. بهطور خلاصه هرجایی که قرار است واحد معدنی احداث شود، چه در اشل بزرگ که بهطورمعمول دولتی است و چه در اشل کوچک، بهطورقطع دسترسی به اطلاعات آمایشی بسیار راهگشا خواهد بود.