معادن کوچکمقیاس نیازمند فعالسازی
بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان با الگوبرداری از اقتصادهای پیشرفته، به دنبال افزایش سهم معدن در اقتصاد خود هستند زیرا رونق این بخش میتواند تاثیرات پردامنه و گستردهای را در اشتغالزایی، توسعه صادرات، رشد تولید ناخالص ملی و افزایش درآمد سرانه آنها داشته باشد.
از این رو ایران، به عنوان کشوری برخوردار از منابع و ذخایر معدنی میتواند با الگوبرداری از کشورهای توسعهیافته، از این فرصت بهرهمند شود و با انجام اقداماتی در زمینه فعالسازی معادن کوچکمقیاس که به سرمایه و زمان کمتری نیاز دارند، با شتاب بیشتری در این مسیر حرکت کند. در همين راستا، پايگاه خبری و تحليلی فلزات آنلاين گفتوگويی با محمدجواد مظفرپور، مدیرعامل شرکت آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر تدارک ديده است که متن کامل آن را در ادامه خواهيد خواند:
اهمیت نقش معادن کوچکمقیاس به خصوص معادن مس در اقتصاد کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحریمها در چند سال اخیر موجب شدند دولت رویکردی متفاوت از قبل را در راستای افزایش سهم بخش معدن در اقتصاد کشور و همچنین توجه به فعالسازی معادن کوچکمقیاس داشته باشد. البته در حال حاضر تشریح درستی از معادن کوچکمقیاس در کشور ارائه نشده است و استانداردی در این زمینه وجود ندارد؛ به طوری که شاهد هستیم معادنی با ذخیره ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تن به عنوان معادن کوچکمقیاس به سرمایهگذاران بخش خصوصی معرفی میشوند، در صورتی که معادنی با ذخیره یک میلیون تن هم جزو معادن کوچکمقیاس به شمار میآیند زیرا همان طور که از نام آنها پیداست، معدن کوچکمقیاس معدنی است با میزان سرمایهگذاری کوچکمقیاس برای فعالسازی و بهرهبرداری. این معادن با سرمایهگذاری، آسیبهای زیستمحیطی و زمان بهرهبرداری کمتر، امکان تولید محصولاتی با کیفیت مشابه و مقرون به صرفهتر را نسبت به معادن بزرگ دارند؛ به عنوان مثال حداقل سرمایهگذاری لازم برای راهاندازی و تامین زیرساختهای یک واحد فرآوری با ظرفیت ورودی یک هزار تن کانسنگ مس در ساعت، حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
ضمن اینکه سرمایهگذاریهای انجام شده بلافاصله به مرحله سوددهی نمیرسند و به تناسب ظرفیت واحدهای تولیدی، ممکن است این فرایند حدود ۱۰ سال به طول بینجامد. در حالی که سرمایهگذاری لازم برای راهاندازی ۱۰ واحد تولیدی با ظرفیت ورودی ۱۰۰ تن در ساعت در کنار معادن کوچکمقیاس، یک بیستم این مقدار است. همچنین زمان راهاندازی این کارخانهها نیز یک دهم زمان راهاندازی طرحهای بزرگ است، به طوری که این واحدها بعد از گذشت ۶ تا ۱۲ ماه به مرحله بهرهبرداری میرسند؛ در نتیجه تاثیر فعالسازی معادن و راهاندازی واحدهای فرآوری کوچکمقیاس در اقتصاد و صنعت کشور همانند طرحهای بزرگ حائز اهمیت است. علاوهبراین، زمانی که فعالیت معادن در مناطق کمبرخوردار شروع میشود، مولفههای دیگری مانند اشتغالزایی و زیرساختهای منطقه نیز تحت تاثیر قرار میگیرند؛ یک واحد فرآوری یک هزار تنی از نظر انجام مسئولیتهای اجتماعی، بهکارگیری نیرویها بومی و…، میتواند تا شعاع ۵۰ کیلومتری را پوشش دهد. در صورتی که فعالسازی معادن کوچکمقیاس در مناطق مختلف تاثیر بیشتری بر رشد و شکوفایی اقتصاد محلی دارد و سبب رشد متوازن زنجیره تولید و ارزش و رفع معضل بیکاری
در مناطق کمتر توسعهیافته میشود.
به نظر شما با توجه به نقش مهم معادن کوچکمقیاس در اقتصاد کشور، آیا اقدامات لازم برای فعالسازی این معادن صورت گرفته است؟
متاسفانه برخلاف اهمیت بالای فعالیت معادن کوچکمقیاس، اقدامات چشمگیری در این خصوص انجام نشده و وعدههای مسئولان در زمینه فعالسازی معادن کوچکمقیاس تا امروز محقق نشده است. همان طور که ذکر شد، تعریف دقیقی از معادن کوچکمقیاس در کشور وجود ندارد به طور مثال معادنی که هلدینگهای بزرگ معدنی بنا به دلایلی علاقه به سرمایهگذاری در آنها را ندارند، به عنوان معادن کوچکمقیاس به مزایده گذاشته میشوند. این در حالی است که اگر نسبت باطلهبرداری یک معدن با ذخیره ۴۰۰ میلیون تنی، یک به چهار باشد فرایند باطلهبرداری حدود پنج سال به طول میانجامد؛ واضح است اجرای این فرایند برای شرکتها و سرمایهگذارانی که از منابع مالی محدودتری برخوردار هستند، توجیه اقتصادی ندارد.
به همین دلیل معادن کوچکمقیاس، معادنی هستند که افراد دارای صلاحیت بتوانند با حداقل سرمایهگذاری آن را در مدت زمان کوتاهی به مرحله بهرهبرداری برسانند. برای رفع این چالش لازم است تعریفی درست و دقیق با استانداردهای مشخص برای دستهبندی معادن کشور تعریف شود که به سبب آن معادنی با ذخیره و سرمایهگذاری مشخص در دسته معادن کوچکمقیاس قرار گیرند؛ زمانی که این استانداردها تعریف شود، میتوان به درستی بررسی کرد که برای فعالسازی معادن کوچکمقیاس چه اقداماتی از قبیل ارائه تسهیلات و امتیازات به سرمایهگذاران انجام شده است. در حال حاضر فرایند اخذ مجوز برای بهرهبرداری از معادن با ذخیرههای مختلف، یکسان است و سرمایهگذاران معادن کوچکمقیاس نیز باید بروکراسیهای اداری طولانی را طی کنند؛ به طوری که در برخی موارد شاهد هستیم که سرمایهگذاران برای انجام اقدامات اداری در راستای اخذ مجوز، حدود دو سال زمان و سه میلیارد تومان هزینه صرف کردهاند.
متاسفانه پیچیدگی این بروکراسیها و مراجعه به کارشناسان مختلف یک سازمان، سبب زمانبر شدن فرایندها میشود؛ به عنوان مثال نقشه توپوگرافی کشور در اختیار سازمانهایی که مسئولیت اعطای مجوزها را بر عهده دارند، است اما به سرمایهگذاران اعلام میشود که باید بازدید حضوری از محدوده معدنی به عمل آید. پس از گذشت چند ماه، کارشناسان سازمانهای دولتی متولی از منطقه بازدید میکنند و مجددا ایراداتی به طرح ارائه شده از سوی سرمایهگذار وارد میشود. تنها راهکار حل این چالش، تسهیل و چابکسازی فرایندها و برقراری ارتباط متقابل میان سازمانهای مربوطه برای بهروزرسانی و تبادل اطلاعات است.
به نظر شما در زمینه فعالسازی معادن کوچکمقیاس کدام کشور عملکرد خوبی از خود ارائه داده است؟
همان طور که میدانیم کشور چین همانند ایران از ذخایر غنی زغالسنگ بهرهمند نیست اما موفق شده است با پیادهسازی طرحی تحت عنوان معدنکاری مورچهای و فعالسازی معادن کوچکمقیاس زغالسنگ، میزان تولید خود را افزایش دهد و در جایگاه نخست تولیدکنندگان این ماده معدنی قرار بگیرد. خوشبختانه امکان اجرای این طرح در سایر کشورها و معادن فلزی و غیرفلزی وجود دارد و ما میتوانیم از پتانسیل بالای کشور در بخش معدن حداکثر بهره را کسب کنیم. لازم به ذکر است در ایران با بررسی دقیق نتایج پیادهسازی معدنکاری مورچهای، مدل جدیدی بر اساس این روش برای فعالسازی معادن کوچکمقیاس طراحی شده است و بر همین اساس ما نیز، بخش عمدهای از ظرفیت خود را برای فعالسازی معادن مس به کار گرفتهایم.
در خصوص تاریخچه و زمینه فعالیت شرکت آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر توضیحاتی ارائه بفرمایید.
ما در سالهای گذشته در زمینه احداث واحدهای ثابت فرآوری مواد معدنی فعالیت داشتیم؛ به همین دلیل بر اساس تجربیات خود و شناسایی چالشها و راهکارهای رفع آنها، طرح راهاندازی واحدهای فرآوری کوچکمقیاس در کنار معادن را برای کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و کاهش سرمایهگذاریها ارائه دادیم. هماکنون شرکت آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر حدود سه سال است که فعالیت خود را در زمینه ساخت سیستمهای فرآوری سیار برای معادن کوچکمقیاس آغاز کرده است؛ به طوری که سیستم فرآوری متناسب با شرایط محیطی و ذخیره معادن طراحی و به محدوده انتقال داده میشود. البته باید توجه داشت که دو موضوع فعالسازی معادن و راهاندازی واحدهای فرآوری، مکمل یکدیگر هستند؛ به همین دلیل شرکت آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر به عنوان حلقه ارتباطی معدنداران و سرمایهگذاران وارد عمل میشود و در اولین مرحله معادن راکد را شناسایی میکند؛ پس از آن مرحله مذاکره با معدنداران برای احیای معادن و جذب سرمایهگذار انجام میشود. گفتنی است که برخی از سرمایهگذاران اطلاعات درستی از مزایا و ریسکهای سرمایهگذاری در بخش معدن و صنایع معدنی ندارند، سرمایهگذاری در این بخش همانند
خرید کالا نیست که قیمت آن با شرایط تورمی افزایش یابد؛ به همین دلیل ما با آموزش و آگاهسازی افراد، سعی میکنیم تا میزان سرمایهگذاریهای هدفمند در این بخش روند صعودی داشته باشد.
چالشهای پیش روی این شرکت در زمینه فعالسازی معادن چیست و چه راهکارهایی برای رفع این چالشها پیشنهاد میکنید؟
فعالسازی معادن راکد و همکاری با برخی از معدنداران چندان آسان به نظر نمیرسد زیرا افرادی که فاقد صلاحیت هستند در مزایدههای معدنی شرکت و محدودهای را به نام خود ثبت کردهاند. این افراد نهتنها فعالیتهای اکتشافی را در راستای توسعه بخش معدن انجام نمیدهند بلکه، با اقدامات نسنجیده و رها کردن نیمهکاره فعالیتهای خود، آسیبهای زیادی را به محیط زیست وارد میکنند. علاوهبراین، خط مشی برخی از سازمانها نیز مشکلاتی برای سرمایهگذاران به وجود آورده است؛ به عنوان مثال سازمان حفاظت محیط زیست با مانعتراشی در مسیر فعالیت معادن و واحدهای معدنی، سبب کند شدن حرکت معدنداران و تعویق زمان تحقق اهداف میشود، به طوری که کارشناسان این سازمان مستقیما وارد عمل میشوند و بدون توجه به شرایط راحتترین گزینه، یعنی توقف فعالیت معدن و واحد فرآوری را انتخاب میکنند؛ این در حالی است که سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اکثر شرکتها را ملزم به راهاندازی واحد «HSE» کردهاند. در نتیجه برای اینکه شاهد افزایش سهم بخش معدن و صنایع معدنی در اقتصاد کشور باشیم، این سازمانها باید قوانین درستی وضع کنند و آنها را به
واحدهای «HSE» که عامل اجرایی در شرکتها هستند، ابلاغ کنند و به اقدامات کارشناسان این واحد اعتماد داشته باشند.
در کنار این چالشها، فرایند دشوار اخذ تسهیلات نیز یکی از معضلات بزرگ معدنداران و سرمایهگذاران به شمار میآید زیرا بر اساس قوانین بانکی، اقدامات لازم برای اعطای وام و تسهیلات تنها در صورت ارائه سند ملکی معتبر به عنوان وثیقه انجام میشود؛ این در حالی است که اکثر معدنداران سرمایه خود را برای راهاندازی و توسعه مجموعه صرف کردهاند و از منابع مالی محدودی برخوردار هستند. متاسفانه این شرایط عرصه را بر فعالان معدنی و تولیدکنندگان سخت و پیچیده کرده است زیرا این افراد برای اخذ وام و تسهیلاتی که حتی جوابگوی نیاز آنها نیست باید از نیازهای اولیه خود بگذرند. علاوهبراین، سود تسهیلاتی که به تولیدکنندگان و معدنداران اعطا میشود بسیار زیاد است و در صورت دریافت وام سرمایه در گردش افراد باید پس از گذشت ۶ ماه آن را تسویه کنند؛ بیشک پرداخت سودهای بانکی بالا با شرایط تورمی از عهده معدنداران خارج است و اگر افرادی موفق به اخذ وام شوند، تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری در بازارهایی که ریسک کمتری دارند، از خود نشان میدهند.
اهمیت استفاده از فناوریهای نوین در فعالسازی معادن و بهرهبرداری از معادن مس را چگونه ارزیابی میکنید؟
استفاده از فناوری و تکنولوژیهای بهروز در معادن بزرگ از اولویت بیشتری برخوردار است، زیرا نتایج این اقدامات در معادن کوچکمقیاس که سرمایهگذاری زیادی در آنها صورت نگرفته است، چندان مشهود نیست. گفتنی است که با جایگزینی هوش مصنوعی به جای نیروی انسانی، ضریب خطاهای احتمالی به طور چشمگیری کاهش مییابد؛ علاوهبراین، بهرهوری معادن نیز روند صعودی به خود میگیرد و هزینههای مربوط به نیروی انسانی محدود میشود. اقدامات استرالیا میتواند نمونه مناسبی در این زمینه باشد زیرا ماشینآلات معدنی خودران در معادن این کشور مورد استفاده قرار میگیرند. در این راستا، به وسیله هوش مصنوعی تحت عنوان طرحی به نام مدیریت عملکرد و کشف دانش، اقدامات و عملکرد کارکنان یک مجموعه صنعتی و معدنی بزرگ فعال در صنعت مس که در آن شاغل بودیم را مورد پایش و ارزیابی قرار دادهایم که پس از جمعآوری اطلاعات لازم و بر اساس نتایج نهایی به دست آمده، دستورالعملهایی به منظور افزایش میزان تولید و کاهش استفاده از مواد مصرفی وضع شد؛ همچنین برگزاری دورههای آموزشی برای برخی از کارکنان و تخصیص صحیح پاداش بر اساس عملکردها نیز در دستور کار قرار گرفت و در
راستای حصول نتایج مطلوبتر، انتقال افراد به سایر بخشهای مجموعه نیز انجام شد.
چه چشماندازی برای شرکت آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر متصور هستید و آیا طرحهای توسعهای در دست اقدام دارید؟
ما در شرکت آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر، پایشهای منطقهای را در سطح کشور انجام دادهایم اما بخش عمده ظرفیت خود را بر شناسایی و فعالسازی معادن فلزی به خصوص مس، در استانهای جنوب شرقی کشور مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، یزد و مناطقی از استانهای اصفهان و فارس متمرکز کردهایم. در حال حاضر معادنی که قابلیت سرمایهگذاری دارند، انتخاب شدهاند و به عنوان بستههای سرمایهگذاری به سرمایهگذاران ارائه میشوند، به طوری که سرمایهگذاران میتوانند بر اساس میزان سرمایهگذاری و نیازهای خود، معادن مختلفی را برای فعالیت انتخاب کنند. امیدواریم با معرفی مناسب این بستهها، موفق به برقراری ارتباطی موثر میان معدنداران و سرمایهگذاران و فعالسازی معادن کوچکمقیاس در تمام استانهای ایران شویم که این مسئله میتواند تاثیر مثبتی را بر رشد اقتصاد کشور داشته باشد.